eitaa logo
💕 جهاد زنان💕
439 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
39 فایل
مادر از هر سازنده‌ای سازنده‌تر و باارزش‌تر است. جهاد زن، خوب شوهرداری کردن، فرزند آوری و تربیت فرزندانی صالح است. آیدی پاسخ به سؤالات @n_khammar123
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍏ツ سلام سلام سلام 😍😍😍😍😍 ســــــــــــــــــــلامی دوباره به جیگر گوشه‌های خدا☺️☺️ صبحتوݩ بهشتے 😍 چطورید خوشگلا ؟ حال دلـــــتوݩ خوب و قبراقہ؟ الــــــــــــــــــــهی خنده از لباتون نیوفتہ🌱 بریم روزقشنگموݩ رو شرو؏ ڪنیم ڪه اگه ماشروع نکنیم هیچ ڪی برامون شرو؏ نمےڪنہ😌 پاشو دستے به سروروت بڪش خوشگل موشگل ڪن 💅💄 صبحونہ مشتے آماده ڪن🍳 لبــــــــــخند فراموشت نشہ😁 مےدونے لبخند روی لب یه نفر آوردن ڪل روزت رو بیمہ مےڪنہ♥️ مراقب خودت و خوبیهات باش✅ پاشو ڪه خیلی ڪارداریم ببینم چه می‌کنی فرشته‌ی خلقت😍 💞 @jahadalmarah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍😍😍😍😍 میتونید بدید براتون چاپ کنند 👌👌👌 میتونید با خلاقیت خودتون درست کنید 👌👌👌👌👌 یک کار خیلی قشنگ برای آشپزی نذری ☺️☺️☺️☺️☺️☺️☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸داستان واره🔸 🔰شاید برخی رابطۀ چندانی میان آزادی و محبّت نبینند؛ امّا کافی است به داستان‌وارۀ زیر که بسیاری از ما آن را تجربه کرده‌ایم، دقّت نمایید تا این رابطه را تأیید کنید. 🔹صبح 🌞که از خواب بیدار شد و سرِ سفرۀ صبحانه نشست، می‌خواست خودش کره و مربّا را روی نان🍞 بگذارد. مادر که حواسش نبود، کمی کرِه برداشت و روی نان گذاشت. قاشق 🥄را در ظرف مربّا فرو بُرد و بالا کشید. از شیرۀ مربّا روی سفره، خطّی کشیده شد که پسر، وقتی نگاهش به آن افتاد، لب‌خندی😊 زد. مادر، نگاهش به دست پسرک و ردّ شیرۀ مربّا افتاد. کمی ابروانش را در هم کشید و با تندی😡، قاشق را از او گرفت و گفت: لازم نکرده خودت لقمه بگیری. من که نمردم. خودم برایت لقمه می‌گیرم. 🔸صبحانه که تمام شد، دور از چشمان 👀مادر به سراغ کابینت آشپزخانه رفت. چند عدد کاسه🥣 و قابلمۀ فلزّی برداشت و شروع به بازی کرد. مادر، سر رسید و با عصبانیت😡، ظرف‌ها را از او گرفت و سرِ جایش گذاشت. 🔹سرِ سفرۀ ناهار🍚، باز هم پسرک، چشم مادر را دور دید و شروع کرد به بازی کردن با غذا 🍗🍝که مادر آمد و او را دعوا کرد. بعد از غذا، می‌خواست آب‌بازی 💦کند؛ امّا مادر، شوق او را در نطفه، خفه کرد. 😔 🔸فردای آن روز، از صبح تا شام، خانۀ پدربزرگ👵👴 بودند. سرِ سفرۀ صبحانه، پسرک می‌خواست لقمه بگیرد. هنوز دستش به قاشق نرسیده بود که مادر به او اخم کرد و برایش لب گَزید. 🔹مادربزرگ، رفتار دخترش را که دید، ابروانش به هم گِره خورد و گفت: با بچّه چه کار داری؟ بگذار راحت باشد. مادر گفت: سفره را کثیف می‌کند. مادربزرگ هم گفت: سفرۀ خانۀ من است😌. بچّه را آزاد بگذار. بعد هم رو به پسرک کرد و گفت: راحت باش عزیزم! کودک هم زیرچشمی به مادر نگاه کرد و با لب‌خندی شیطنت‌آمیز☺️، قاشق را برداشت و در ظرف مربّا فرو برد. وقتی خطّ شیرۀ مربّا روی سفره کشیده می‌شد، مادربزرگ، لب‌خند می‌زد و مادر، لب و لوچه‌اش را هم می‌کشید😏. 🔸صبحانه که تمام شد، پسرک به سراغ کابینت آشپزخانه رفت. چند عدد کاسه و قابلمۀ فلزّی برداشت و شروع به بازی کرد. مادر به سراغش آمد. پسرک، صدایش🗣 را بلند کرد و مادربزرگ را صدا زد. مادربزرگ، خودش را زود به آشپزخانه رساند. نشست و نوه‌اش را نوازش کرد. پسرک با دست به مادرش اشاره کرد. مادر، پیش از آن که مادربزرگ چیزی بگوید، ناراحت، از آشپزخانه بیرون رفت. 🔹سرِ سفرۀ ناهار، همه بودند. پدر هم آمده بود. ظرف غذا را که جلوی پسرک 🧒گذاشتند، خیلی خوش‌حال بود. اوّل، خورش🍲 را در ظرف برنج🍚، خالی کرد. بعد هم قاشق را برداشت که به صاف‌کاری برنج و خورش بپردازد. 🔸 پدر به تندی گفت: چه کار می‌کنی؟ چرا این قدر کثیف‌کاری می‌کنی؟ 😱 بعد هم رو به مادر👩 کرد و گفت: چرا نشسته‌ای؟ قاشق را از دستش بگیر. خودت غذایش را بده. مادر نگاهی به مادربزرگ انداخت که با خیال راحت، غذا می‌خورد. پدربزرگ هم رو به دامادش🧔 کرد و گفت: کاری به شما ندارد. چه کارش داری؟ بگذار راحت باشد. 📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، ص۲۷ @abbasivaladi
بهترین جواب بدگویی: سکوت بهترین جواب خشم: صبر بهترین جواب درد: تحمل بهترین جواب تنهایی: تلاش بهترین جواب سختی: توکل بهترین جواب خوبی: تشکر بهترین جواب زندگی : قناعت بهترین جواب شکست: امیدواری یادمان باشد با شکستن پای دیگران، ما بهتر راه نخواهیم رفت... ! یادمان باشد با شکستن دل دیگران، ما خوشبخت‌تر نمی‌شویم... ! کاش بدانیم اگر دلیل اشک کسی شویم، دیگر با او طرف نیستیم با خدای او طرفیم... ! •┈┈••✾••┈┈•
∑🍉∑ آقایون معمولا پیرهن چهارخونه زیاد دارن👕؛ یه بار که پیرهنشونو اتو کردید؛ یه یادداشت بذارید کنارش و توش بنویسید: تقدیم با عشق💜 زیرش هم اینو بنویسید: حتی چهارخانه ی پیراهنت هم بوی "امنیت" میدهد... 💞 @jahadalmarah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆این کلیپ زیبا حتی ۳۰ ثانیه هم طول نمی کشه، اما به اندازه یک کتاب آموزندست. •┈┈••✾••┈┈• 💞 @jahadalmarah
🍃♥️ دلبرا ظهرتون بخیر حالــــــــــتون خوب و خوشہ؟ 😍 امـــــروز دوربرگردونہ↻ یعنے چے⁉️ یعنے استراحت تفریح دوپینگ😎💪 حال خوب خرید بازے بہ همراه خوش اخلاقے♥️ ڪارهای روتین و سنگین و خسته کننده و توی خونہ نشینے و... ممنــــــــــوعه ها❌ پس امروز رو قشنگ بچیݩ مهربون😎 توحق اینو داری گاهے لحظه ها بعضےروزهارو به نام خودت بزنے🌱 و به خودت حال خوب بدے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا