🔴 ارتش صهیونیستی با جنگنده و تانک نقطه دیدهبانی مقاومت فلسطین در شرق "بیتحانون" واقع در شمال نوار غزه را هدف قرار داد.
🔹 این حمله شبانه تلفاتی به همراه نداشته است.
کانال رسمی مقاومت اسلامی نُجَباء
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
💠حمله رزمندگان الحشد الشعبی به پایگاه داعش
🔺به گزارش پایگاه خبری بغداد الیوم نیروهای الحشد الشعبی در ادامه عملیات نظامی برای پاکسازی استان صلاح الدین از بقایای داعش یک پایگاه این تروریستها را در میدانهای نفتی علاس در هم کوبیدند.
منبع: کانال رسمی مقاومت اسلامی نُجَباء
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
💓 #بسم_رب_الحسین 💓
📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈
👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرقه های ضاله به ویژه #تشیع_انگلیسی...👌
✍️ نویسنده: #فاطمه_شکیبا
#قسمت_اول : به روایت (حسن)
یکبار دیگر تعداد را میشمارم و کفش میپوشم. نمیدانم چقدر در حسابم هست. تا برسم به مغازه حمیدآقا، به این نتیجه رسیدهام که یک آبمیوه حدودا هزار تومان میشود و برای سی نفر، میشود سی هزار تومان. همین کافی ست! نه آنها هتل آمدهاند نه من سر گنج نشستهام!
آبمیوهها را که میبرم به بچهها تعارف کنم، چهره سیدمصطفی درهم میرود. بچهها انقدر از سر و کول هم بالا رفتهاند که سنگ هم باشد، میخورند. مصطفی در گوشم میگوید:
-این چیه؟ دوباره گدابازی در آوردی؟ خیلی کالری سوزوندن این بیچارهها یه کیکم میگرفتی که پس نیفتن! تو مسئول تدارکاتی یا ندارکات؟
ابرو بالا میدهم:
-بودجه نداریم اخوی! اگه کلیهت خوب کار میکنه بده بفروشیم، یه سفره رنگین بندازیم!
مصطفی درحالی که بچهها را برای رفتن بدرقه میکند، میگوید:
-حالا اربعین و بیست و هشت صفر رو چکار کنیم؟
درحالی که با کامران دست میدهم رو به مصطفی میکنم:
-صاحب مجلس خودش میرسونه، آنقدر حرص نخور!
صدای احمد، مصطفی را به سمت خودش میکشد. احمد مثل همیشه پر سروصدا و شلوغ است. درحالی که محکم با سیدمصطفی دست میدهد، میگوید:
-آقاسید! یه هیئت دوتا کوچه بالاتر هست هفتگی! پسرعموهاتونن!
مصطفی متعجب به احمد نگاه میکند. احمد میخندد:
-منظورم اینه که سیدند. خیلی آدمای ماهی هستن... بریم یه بار هیئتشون؟
مصطفی می زند پشت احمد:
-فعلا برو خونه، مامانت نگران میشن. بعدا باهم حرف میزنیم.
احمد آخرین کسی است که میرود. مصطفی تکیه میدهد به دیوار و نفسش را بیرون میدهد:
-اوف... این هفته هم گذشت... از الان باید بریم تو فاز کارای اربعین.
به سمت کمد میروم و پروندهها را بیرون میکشم:
-فعلا بیا این پروندهها رو درست کنیم... اینا مدارک جدیده، بچهها آوردن...
مینشینیم کنار پروندهها. مصطفی چند پرونده را نگاه میکند و میگوید:
-ای بابا، اینا نصفش ناقصه! خب من اینا رو چجوری بفرستم آموزش فعال ببینن؟
سر بلند میکنم:
-چقدر حرص میخوری تو بابا! میارن کم کم... تو براشون کارکرد بزن...
-تو برو پروندههای خواهران رو ببین... همش مرتب، تمیز... اونوقت ما چی؟
-پرونده مهم نیست آقاسید! بسیجی بودن که به کارت نیس! دلت بسیجی باشه!
مصطفی از بی خیال بازیهایم حرص میخورد:
-بسیجی باید منظم باشه!
#ادامه_دارد...
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
💓 #بسم_رب_الحسین 💓 📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈 👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و ف
💓 #بسم_رب_الحسین 💓
📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈
👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرقه های ضاله به ویژه #تشیع_انگلیسی...👌
✍️نویسنده: #فاطمه_شکیبا
#قسمت_دوم: به روایت حسن
-کی گفته لعن نکنیم؟ باید روشنگری بشه! باید همه بدونن این عمر و ابوبکر ملعون چه کردند با دختر پیامبر؟ وحدت کجا بود؟ باید با دشمن امیرالمومنین وحدت داشته باشیم؟ سرتون رو شیره نمالن با این حرفا...
دلم در سالن کنفرانس است و فکرم در روضه دیروز. خیرهام به مصطفیِ بالای سن اما اصلا نمیفهمم چه جوابی به اساتیدش میدهد. صدای سخنران دیروز در ذهنم میپیچد. روحانی سید و مسنی که همه مریدش بودند و التماس دعایش میگفتند. برایشان مثل خود امام بود، انگار! هر بار هم بین حرفهایش صدای لعن بر خلفا بلند میشد.
وقتی همه صلوات میفرستند، به خودم میآیم و میفهمم جلسه دفاع تمام شده. همه از جا بلند میشوند جز من. سرم هنوز درد میکند. بس که ریتم مداحی دیروز تند بود! انقدر تند که نفهمیدم مداح چه میگوید. اما یک قسمت از شعر را که شنیدم، کلا دست احمد را گرفتم و زدم بیرون. آنجا که مداح خواند:
-خدایی دارم و نامش حسین است. (نعوذ بالله)
از دیروز تا الان، اعصاب برایم نمانده است. قرار بود مصطفی برود ولی درگیر پایان نامه و دفاعش بود. نمیدانم چرا اصلا به این هیئت دل خوشی ندارم. یک لحظه با خودم میگویم شاید حسادت باشد؛ شاید حسودیام شده که هیئتشان امکانات خوبی دارد!
خداراشکر فعلا کسی با من کاری ندارد و همه دنبال آقای مهندس مصطفی هستند. انقدر در خودم فرو رفتهام که نمیفهمم کی دفاع سیدمصطفی تمام شد و نمره نوزده را گرفت و راه افتادیم که برویم رستوران تا شیرینی بدهد.
انقدر حواسم پرت است که همه میفهمند ذهنم درگیر است و چندبار سربه سرم میگذارند؛ اما باید با مصطفی حرف بزنم تا به نتیجه برسم. آخر سر موقع ناهار، مصطفی میزند پشتم و میگوید:
-چیه تو انقدر سیب زمینی شدی؟ چته تو؟ شدی عین برجِ...
مریم نمیگذارد ادامه دهد:
-عه! داداش! خب ذهنش درگیره... دیروز رفته بودیم این هیئته که یکی از نوجوونای مسجد گفته بود... سخنرانش کلا وحدت بین مسلمین و اینا رو برد زیر سوال!
خنده بر لبان مصطفی میخشکد و جدی میشود:
-چی؟
فرصت را مناسب میبینم و مهر سکوتم را میشکنم:
-به اسم روشنگری هرچی دلش خواست به خلفا و عایشه گفت! کلا حرفاش بودار بود. مداحشونم که...
چهره مصطفی درهم میرود:
-حسن! نکنه...
به ثانیه نکشیده منظورش را میگیرم. دلشوره عجیبی به جانم میافتد. مصطفی قاشق را در بشقاب میگذارد و آرنجش را بر میز تکیه میدهد. زمزمهاش را که میشنوم، دلهرهام بیشتر میشود. با خروج کلمه «شیرازیها(منظور پیروان فرقه شیرازی ست)»، نه فقط من، که مریم و الهام هم نگران شدهاند.
#ادامه_دارد...
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
💓 #بسم_رب_الحسین 💓 📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈 👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و ف
💓 #بسم_رب_الحسین 💓
📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈
👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرقه های ضاله به ویژه #تشیع_انگلیسی...👌
✍️نویسنده: #فاطمه_شکیبا
#قسمت_سوم: به روایت سیدمصطفی
اینبار قرار شد خودم بروم درباره هیئت تحقیق کنم. هنوز برایمان ثابت نشده که دلیل این حرفها جهل است یا عمد؟ اگر عمد باشد، خدا به دادمان برسد. اگر کافر و بی دین و لامذهب بودند، راحت میشد حریفشان شد، اما گرگی که لباس گوسفند پوشیده باشد خطرش بیشتر است. اگر هم بخواهیم جلویشان را بگیریم، مردم میگویند چرا با اولاد پیغمبر میجنگید؟ چرا با جلسه اباعبدالله -که قربانش بروم- مخالفید؟
نمیدانم؛ شاید هم به قول حسن، من بیش از حد حرص میخورم و نگرانم. حسن برعکس من، بی خیال و خونسرد است. اما من به پدرم رفتهام. رگ مدیریتم که بجنبد، خدا میداند چه میشوم!
با همین فکرها آدرس را پیدا میکنم. از اول تا آخر کوچه را پرچم زدهاند و بوی اسفند میآید. هیئت محسن شهید! این رقمهاش را نشنیده بودیم. از پیرمردی که اسفند دود میکند میپرسم:
-ببخشید، هیئت اینجا برنامهش چجوریه؟
پیرمرد که انگار می خواهد کافری را مسلمان کند، با لحنی پدرانه میگوید:
-هیئت اینجا مال یه سید روحانیه، نسل اندر نسل عالم زاده هستن. از اول محرم تا دهم، صبحها برنامه دارن و از دهم تا اربعین، شبا روضه ست. حاج آقا همه زندگیشو وقف امام حسین(ع) کرده.
سر تکان میدهم:
-خدا خیرشون بده... خدا به شمام خیر بده، ممنون... التماس دعا!
وارد میشوم. حیاط بزرگی است که سایهبان خورده و مثل حسینیه شده. اواخر سخنرانی رسیدهام. برعکس حرفهای حسن، روحانی جوانی -که او هم سید است- با شور و حرارت سخنرانی میکند. گوشهای مینشینم که به مجلس تا حدودی مشرف باشم. حیاط پر شده و اتاقها را هم خانمها پر کردهاند. با این جمعیتی که آمده، خدا به دادمان برسد!
-وحدتی که شما میگید به ضرر شیعه است! چرا در هفته وحدت باید با کسایی که بدعت به دین پیامبر آوردن نماز بخونیم؟ مگه شما غیرت دینی ندارید که مقابل اهانت به حضرت زهرا(س) حرف از وحدت میزنید؟ اونی که این رفتار رو با اهل بیت پیامبر میکنه، در خانه آل عبا رو آتش میزنه، حق امام علی رو غصب میکنه، اون کافره! هم خودش، هم پیروانش! به آمریکا چکار دارن؟ مرگ بر آمریکا میگید ولی دشمن اهل بیت رو لعن نمیکنید؟
حس میکنم مغزم با این جملات سخنران دارد میسوزد! هرچه فکر میکنم فقط میرسم به لندن! در دلم میگویم:
-آخه غیرت دینی اگه داشتی که الان پا میشدی میرفتی سوریه...
دستهایم مشت میشود و آرام استغفراللهی قورت میدهم تا بلند نشوم برای کتک زدن سخنران! در این فکرهایم که میگوید:
-والسلام علیکم...
مداحی میآید و چندبیتی در مدح حضرت عباس میخواند. دلم آتش میگیرد؛ نه بخاطر شعر، که بخاطر مظلومیت اهل بیت.
سخنران بعدی، پیرمردی است که حسن میگفت. از تقوا میگوید و اینکه امام علی(ع) فرمودهاند: «گوشه گیری برترین خصلت افراد باهوش و زیرک است.» این را میگوید و نمیگوید این حدیث درباره شرایطی است که جنگ بین دو گروه باطل برپاست؛ نه نبرد حق و باطل.
-مردم از خدا بترسید. حکومتی که قبل از امام زمان ادعای حکومت شیعه دارد، طاغوت است! طاغوت! بجای آتش ریختن به هیزم جنگ، به جای جنگ در سوریه، دعا کنید خود آقا بیان! چرا خون خود رو در دفاع از سنیهای سوریه هدر میدید؟ یک جنگی بین مردم ناصبی فلسطین و یهودیها هست، چرا شما قاطی میشید؟
میخواهم بلند شوم که بروم؛ چون اگر بیشتر بمانم یک کاری دست خودم یا اینها میدهم. اما حسی میگوید بمان تا حجت برایت تمام شود!
دور تا دور دیوارها چشم میچرخانم. باید عکسی از همان سرکرده لندن نشینشان باشد. چیزی نمیبینم. سخنرانی دوم هم تمام میشود و نوبت به سینه زنی میرسد. مداح میگوید:
-جوونا بیاید جلو، میوندار بشید!
جوانترها جلو میروند و پیرمردها دور مجلس مینشینند. ناگاه چشمانم با دیدن صحنهای که میبینم هشت تا میشود. پیراهنهایشان را در میآورند و...
ناگهان مردی میزند سر شانهام:
-شما نمیری جوون؟
من ابدا چنین کاری بکنم! به من من میافتم:
-من... من نه! نمیتونم...
چهره مرد برافروخته میشود:
-چی؟ چرا؟
-خب... خب کار خوبی نیست...
-کی گفته عزاداری برای سیدالشهدا کار بدیه؟
-من همچین حرفی نزدم! من فقط نمیخوام لباسم رو دربیارم...
صدایمان توجه چندنفر را جلب میکند و دورمان جمع میشوند. آخر کار هم محترمانه و تکفیر کنان به طرف در خروج راهنماییام میکنند!
خب بحمدالله حجت تمام شد. نگرانیام ده برابر میشود. با این نفوذ روی مردم، به این راحتی نمیشود جمعشان کرد!
#ادامه_دارد...
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
ختم قرآنی شماره 5⃣
✅ به نیابت از #شهید_ابراهیم_هادی
☑️ با آرزوی قبولی طاعات و عبادات بزرگوارن، کسانی که تمایل دارند در طرح قرآنی یک ختم، به نیابت از یک شهید، جهت تعجیل در فرج مولا حضرت صاحب الزمان عج ، رفع بلای کرونا و شفای بیماران شرکت داشته باشند، به آیدی @nabi313 پیام دهند تا جزء خود را دریافت نمایند.
💯 شرکت کنندگان محترم بعد از گرفتن جزءمورد نظر از قرآن کریم و اعلام مشارکت ، سه روز وقت دارند تا جز خود را به اتمام رسانند.
👌🏻 همه شرکت کنندگان می توانند با این روش به سادگی در مدت ۳ روز با خواندن یک جزء از قرآن کریم، در ثواب کامل یک ختم قرآنی سهیم باشند و ان شاء الله در ماه مبارک رمضان ۱۰ ختم قرآن خواهیم داشت.
⏱️ پایان مهلت یک جزء از ختم قرآن کریم:
شنبه ۱۵ رمضان ( ۲۰ اردیبهشت)
جزء1: ✅
جزء2: ✅
جزء3: ✅
جزء4: ✅
جزء5: ✅
جزء6: ✅
جزء7: ✅
جزء8: ✅
جزء9: ✅
جزء10: ✅
جزء11: ✅
جزء12: ☑️
جزء13: ✅
جزء14: ✅
جزء15: ✅
جزء16: ✅
جزء17: ✅
جزء18: ✅
جزء19: ✅
جزء20: ✅
جزء21: ✅
جزء22: ✅
جزء23: ✅
جزء24: ✅
جزء25: ✅
جزء26: ✅
جزء27: ✅
جزء28: ✅
جزء29: ✅
جزء30: ✅
🕊 مهلت اتمام ختم تا شنبه شب ۲۰ اردیبهشت ماه 💞
#شهیدجهادعمادمغنیه
#ختم_قرآنی
#ختم
4_6050816919504683285.mp3
1.46M
🍃هوای مجنون، طلاییه...
🎤 #مجتبی_رمضانی
شهدا؛ به ما نفس دادند...
دوست شهید من؛ الگوی من
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
فرقے نداشٺ
دیشب و امشب براے من
جز این ڪہ
بر نبود تو،
یڪ شب اضافه شد...
#شهیدجهادعمادمغنیه 💞
#شهید_جهاد_مغنیه 💗
#شبتون_شهدایی ✨
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹
میلادی: Thursday - 07 May 2020
قمری: الخميس، 13 رمضان 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه)
- یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه)
- یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹هلاکت حجاج بن یوسف ثقفی لعنة الله علیه، 95ه-ق
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
▪️5 روز تا اولین شب قدر
▪️6 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام
▪️7 روز تا دومین شب قدر
▪️8 روز تا شهادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
💠 #حدیث_روز 💠
🔰 امام صادق علیه السلام :
💢 لَو أنَّ النّاسَ أخَذوا ما أمَرَهُمُ اللّهُ بهِ فأنفَقوهُ فيما نَهاهُم عَنهُ ما قَبِلَهُ مِنهُم ، و لو أخَذوا ما نَهاهُمُ اللّهُ عَنهُ فأنفَقوهُ فيما أمَرَهُمُ اللّهُ بهِ ما قَبِلَهُ مِنهُم ؛ حتّى يأخُذوهُ مِن حَقٍّ و يُنفِقوهُ في حَقٍّ .
✍ اگر مردم از راهى كه خداوند به آنان فرمان داده، كسب درآمد كنند و آنها را در راهى كه خداوند از آن بازشان داشته، انفاق كنند، آن را از ايشان نمىپذيرد و اگر از راهى كه آنها را از آن نهى كرده، درآمد به دستآورند و آن درآمد را در راهى كه خداوند بدان فرمانشان داده، به مصرف رسانند باز از آنان نمىپذيرد، مگر اينكه از راه حلال به دست آورند و در راه حلال انفاق كنند.
📚 كتاب من لا يحضره الفقيه : ۲ / ۵۷ / ۱۶۹۴
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
ای شهید
درود بر تـو ...
ڪہ معارف دینت را
در صحنه پیڪار آموختی
و به آن عمل کردی و مصداقِ
" السابقـون السـابقون " شدی ...
#شهیدجهادعمادمغنیه 💞
#شهید_جهاد_مغنیه ❣
#صبحتون_شهدایی 🌤
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie