eitaa logo
جهادگران تبیین بسیج
3.5هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
3.3هزار فایل
کانال تحلیلی ویژه هادیان ، اساتید و سخنرانان بسیج سراسر کشور پل ارتباطی با ادمین @Maahdeyar313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰چرا رهبری مخالف مذاکره هستند؟ 🔹مذاکرات متعدد ایران با قدرت‌های جهانی نشان داده است که اعتمادسازی یک‌جانبه بدون تضمین‌های عملی از سوی طـــــرف مقابل، نه‌تنها نتیجه‌ای مثبت نداشته، بلکه خسارات اقتصادی، سیاسی و اجتـــــماعی گسترده‌ای را نیز به دنبال داشـــــته است. این تجربیات به وضوح نشان می‌دهـــد که قدرت‌های بزرگ به تعهدات خود پایــــــبند نبوده و تنها به دنبال منافع یک‌طرفه هستند. 1⃣ اولین مذاکره: بیانیه الجزایر (۱۳۵۹) این با وساطت الجزایر برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در ایران انجام شد. طبق توافق، آمریکا متعهد شد که در قبال آزادی گروگان‌ها، اموال بلوکه‌شده ایران به ارزش حدود ۸ میلیارد دلار را آزاد کند. اما پس از تحویل گروگان‌ها، تعهدات آمریکا عملی نشد. *(تجربه)* 2⃣ دومین مذاکره: ماجرای گروگان‌های امریکایی در دست لبنان (۱۳۶۵) هیات آمریکایی-اسرائیلی با پاسپورت ایرلندی به تهران آمدند تا بر سر آزادسازی گروگان‌های آمریکایی در لبنان با ایران مذاکره کنند. توافق شد که در قبال این خدمت،بخشی از سلاح‌های مورد نیاز ایران در جنگ با عراق تأمین شود. اما آمریکا پس از آزادسازی گروگان‌ها، سلاح‌های تاریخ‌گذشته‌ای و غیر قابل استفاده از انبارهای دپوشده اسرائیل به ایران داد که تنــــها قابل استفاده نبودند،بلکه مشکلاتی سیـــــــــاسی و شایعاتی درباره ارتباط ایران با اسرائیل برای ایران،در منطقه ایجاد کرد. *(تجربه)* 3⃣ سومین مذاکره: توافق سعدآباد (۱۳۸۲) در این مذاکرات میان ایران و سه کشور اروپایی (بریتانیا، فرانسه و آلمان) با محوریت بود و ایران برای اعتمادسازی، فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم و بازفرآوری را تعلیق کرد و بیشتر تأسیسات هسته‌ای خود را پلمپ نمود. اما کشورهای مقابل به تعهدات خود عمل نکردند و پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع شد. این امر به اعمال تحریم‌های گسترده‌ای مانند تحریم‌های نفتی و بانکی علیه ایران منجر شد. *(تجربه)* 4⃣ مذاکرات برجام (۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴) در جریان ، ایران با اقدامات گسترده‌ای همچون آنلاین کردن دوربین‌های آژانـــــس بین‌المللی انرژی اتمی، اکسید کردن ۲۰ تن اورانیوم، تعطیلی سه مرکز غنی‌سازی و فراهم کردن امکان بازرسی‌های بی‌سابقه، تعهدات خود را به‌طور کامل اجرا کرد. اما در سال ۱۳۹۷، آمریکا به‌ صورت یک‌جانبه از توافق خارج شد و تحریم‌های شدیدی علیه ایران اعمال کرد. *(تجربه)* و اما طبق تجربه نیز مقام معظم رهبری بارها تأکید کرده‌اند: *«ما به این نتیجه رسیدیم که مذاکره با آمریکا نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه مشکلات بیشتری را نیز به وجود می‌آورد؛ زیرا آنها به هیچ تعهدی پایبند نیستند.»* همچنین حضرت آقا، بر لزوم اتکا به توان داخلی و تقویت اقتصاد مقاومتی تصریح کرده‌اند: *«اگر کشور به توان داخلی خود تکیه کند و از ظرفیت‌های ملی بهره‌برداری نماید، دشمنان نخواهند توانست اهداف شوم خود را بر ملت ایران تحمیل کنند.»* ❇️ بنابراین مسیر پیشرفت: استقلال، مقاومت و عزت است. تجارب گذشته ثابت کرده است که تنها راه حفظ عزت ملی و دستیابی به پیشرفت، مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌ها و بهره‌گیری از توان داخلی است. ایران با ایستادگی و خوداتکایی، می‌تواند آینده‌ای روشن و مقتدر برای خود رقم بزند. ✍زهراسادات عسگری ┅┅ 🔸جهادگران تبیین بسیج🔸┅┅┄ 🌍 @jahadgarantabyinn
🔰رمز پیروزی در مقابل قلدری آمریکا 🔹تهدید‌های اخیر علیه ملت ایران به موازات اعلام آمادگی برای تحت فشار با جمهوری اسلامی برای رسیدن به توافق جدید هسته‌ای و در دیگر موضوعات مورد نظرمانند برنامه موشکی کشورمان، نسبت به دوره‌های گذشته، دارای تفاوت‌های شکلی و ماهیتی است. بسیار روشن است که دولت ترامپ، دنبال تضعیف ایران برای حفظ برتری آمریکا در جهان است. 🔹سخن صریح ترامپ مبنی بر این‌که، اگر آمریکا می‌خواهد قدرت برتر جهان باشد، باید همواره دیگران را ضعیف نگه دارد، از اعتقاد مقامات آمریکایی به حفظ برتری در جهان، با همان منطق قدرت در جنگل حکایت می‌کند. در چنین شرایطی براساس همین منطق، باید در مسیر قدرت‌یابی، حفظ وتوسعه آن قدرت باجدیت گام برداشت. آمریکایی‌ها در۴۶سال گذشته، باهدف تضعیف ایران و جلوگیری از پیشرفت و قدرتمند شدن ملت ایران، هر اقدام ممکن را انجام دادند، اما در این مسیر کاملا شکست خورده و ناکام ماندند. اینک دولت ترامپ به زعم خود، مصمم است یا از طریق مذاکره یا از طریق جنگ، و قدرتمند را، به ایران ضعیف و فاقد مؤلفه‌های اصلی قدرت تبدیل کند. در چنین شرایطی چه باید کرد؟ آیا باید تن به مذاکره تحت فشار و تهدید داد و سر میز چنین مذاکره‌ای، منافع ملی، غرور ملی، عزت ملی و عناصر کلیدی قدرت ایرانیان را، یکی پس از دیگری قربانی کرد و در نهایت، تن به ذلت داد و تسلیم دشمن شد؟ یا این‌که در مقابل این قلدری و زیاده‌خواهی دست به مقاومت و ایستادگی زد و از تمامی ارزش‌ها اسلامی، منافع ملی و فضیلت‌های انسانی دفاع کرد؟ برای هر ایرانی با بصیرت و برخوردار از خرد و عقل اجتماعی، پاسخ و این‌که چه باید کرد، روشن است. کسانی که در شرایطی که دشمن با قلدری و خط و نشان کشیدن برای ملت ایران، سخن از تعامل و مذاکره با ترامپ قلدر را مطرح می‌کنند یا ناآگاه به سیاست وپیچیدگی‌های آن واغراض دشمن یا دنیاگرایان عافیت‌طلب یاغرب‌گرایان مرعوب هستند که استقلال کشور وعزت ملی برای‌شان هیچ اهمیتی ندارد اماهر ایرانی دلسوز برای ایران و ایرانی، می‌داند که باید در برابر این قلدری و ستمگری ظالمانه ایستاد. نکته مهم در این میان، باور و اعتقاد به پیروزی در صورت ایستادگی و مقاومت، همراه با توجه داشتن آحاد ملت به الزامات این پیروزی است.  🔹درخصوص باور به پیروزی، باید با تمام وجود به وعده و سنت الهی اعتقاد داشت که در قرآن فرمود: «نترسید و نگران نباشید که شما برتر هستید در حالی که مومن باشید.» آری خداوند متعال وعده نصرت و پشتیبانی به مؤمنین داده است. اما از الزامات اصلی در این میدان که می‌توان از آن به‌عنوان «رمز پیروزی» یاد کرد؛ وحدت میان همه ملت است. وحدت کلمه در موضوع دشمن و دشمنی‌هایش، به این معناست که آحاد مردم برای ایستادن در مقابل دشمن ایران قوی، یکدل و همصدا باشند. همه و همه با هر گرایش، قومیت و مذهبی، از ایران مستقل و قدرتمند در حال پیشرفت دفاع کنند؛ چرا که اساسا علت اصلی دشمنی آمریکا با ملت ایران، همین استقلال کشور عزیزمان، همراه با پیشرفت در تمامی حوزه‌های مختلف علوم و فنون جدید قدرت‌آور، عزت‌بخش و تأمین‌کننده امنیت است.  اما این «وحدت کلمه» در مقابل دشمن درموضوع حفظ «ایران قوی»، نیاز به محور دارد. این محور وحدت، جز ولایت‌فقیه چیز دیگر یا فرد دیگری نمی‌تواند باشد. این مهم دلایل فراوان داردکه درجای خودش باید تبیین شود، اما باید دانست که جمله رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) دراین خصوص، یک جمله حکیمانه و با تضمین خداوند متعال است که فرمودند: «پشتیبان ولایت‌فقیه باشید تا به کشورتان خسارتی وارد نشود.» ✍ دکتر جوانی ┅┅ 🔸جهادگران تبیین بسیج🔸┅┅┄ 🌍 @jahadgarantabyinn
🔰 چرا مذاکره و چرا غیرمستقیم؟ 🔹اگرچه دولت جدید امریکا سیاست خارجی خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران در چارچوب قاعده کلی چماق و هویج ذیل دوگانه «مذاکره و تهدید» دنبال می‌کند، اما دو ویژگی متفاوت از سایر دولت‌های امریکا دارد که یکی «سیالیت راهبردی» به جای برنامه‌ریزی و قاعده‌مندی و دومی «دیپلماسی عمومی» به جای رابطه‌های دیپلماتیک و رایزنی‌های پشت پرده است.   به عبارت دقیق‌تر ترامپ تلاش می‌کند با مخاطب قرار دادن مردم هم فضای «جنگ و تهدید» و احساس «توافق و صلح» را ملموس و قابل درک و هم از فشار افکار عمومی در راستای منافع خود استفاده کند، از همین رو، رهبر معظم انقلاب از این نوع دعوت به مذاکره تحت عنوان «مذاکره تحکمی» از سوی یک دولت قلدر تعبیر فرمودند که هدفش وادارسازی طرف مقابل به تسلیم یا مقصرسازی وی تحت عنوان ترک‌کننده مذاکره است؛ سیاست کهنه‌ای که در ادبیات امریکایی به آن «گربه مرده» اطلاق می‌شود.  🔹نکته مهم در این میان اطلاع دقیق جمهوری اسلامی از اهداف غرب در بود که صراحتاً در قالب نقشه جامعی برای مهار حداکثری ایران تدوین شده بود. برای طرف غربی مشخص بود که نظام اسلامی تن به چنین مذاکره‌ای نخواهد داد، بنابراین طرف غربی تلاش کرد هزینه‌های عدم‌مذاکره را با ترسیم فضای جنگی با ارسال نیرو و تجهیزات نظامی و اتخاذ رویکرد جنگی در یمن و غزه برخلاف وعده‌های قبلی افزایش دهد. این اقدامات در راستای تحریک افکار عمومی، دوقطبی‌سازی جامعه و ایجاد التهاب در بازار و طلا دنبال می‌شد که از طریق فعالیت‌های سنجیده سیاسی، تبلیغاتی و رزمایش‌های نظامی با پاسخ لازم مواجه و در واقع بی‌اثر خنثی می‌شد.  🔹در این شرایط طرف مقابل با نامه‌نگاری دست به ابتکار عملی زد تا از منظر خودش توپ را به زمین جمهوری اسلامی بیندازد که با مقابله‌به‌مثل ایران مواجه شد و پیشنهاد «مذاکره غیرمستقیم» هم طرف مقابل را در موقعیت دشواری قرار داد و هم از زمین بازی دشمن خارج شد.  🔹جمهوری اسلامی ایران با این طرح از یک سو مذاکره تحت فشار را رد کرد و از سوی دیگر نگذاشت امریکا ایران را مخالف مذاکره و جنگ‌طلب معرفی کند تا ناگزیر باشد پیامد‌های شرایط تهدید را بپذیرد، البته مذاکره غیرمستقیم فرصت‌های دیگری را نیز برای دستگاه دیپلماسی کشور خلق کرد که مهم‌ترین آنها عبارتند از: 🔻۱- با این طرح جمهوری اسلامی در حالی پای میز مذاکره می‌رود که مذاکره در سایه تهدید را رد کرده و طرف مقابل امکان بازی رسانه‌ای و روانی مبنی بر تضعیف جبهه مقاومت را از دست می‌دهد.  🔻۲- مذاکره غیرمستقیم مفهوم توافق را نداشته و تأثیر در افزایش انتظارات افکار عمومی ندارد که طرف مقابل بخواهد از این طریق به سایر اهداف خود در امیدوار‌سازی جامعه و سپس نومید‌سازی آن اقدام کند و دست به فتنه بزند.  🔻۳- چنانچه هدف ترامپ صرفاً میز مذاکره بدون نگاه به نتیجه آن باشد تا میان اضلاع مثلث قدرت شرق شامل ایران، روسیه و چین فاصله ایجاد کند نیز چنین امکانی را نخواهد یافت چراکه وجود میانجی شائبه زدوبند‌های مخفیانه را کاهش داده است و خود روس‌ها می‌توانند یکی از میانجی‌های آینده باشند.  🔻۴- مذاکره غیرمستقیم آزمون بسیار خوبی برای مذاکره با امریکاست. اگر ترامپ در فرض بسیار بعید در چارچوب خواسته‌های جمهوری اسلامی قصد حل مسائل فی‌مابین را داشته باشد و تحریم‌ها را کاهش دهد که برنده آن نظام اسلامی بوده و افکار عمومی متوجه تلاش دولت برای کاهش مشکلات اقتصادی کشور و مردم می‌شود، اما اگر ترامپ بخواهد مقاصد شوم خود را عملی و خواسته‌های نامعقول خود را مطرح کند، ملت ایران متوجه می‌شود میان امریکای ترامپ و ترامپ‌های دور اول و دوم تفاوتی نیست و شیطان بزرگ همچنان به دنبال خدعه‌ها و نیرنگ‌های بزرگ است، از این رو جمهوری اسلامی با طرح مذاکره غیرمستقیم توانست دولت امریکا را در شرایط دشواری قرار دهد. ترامپ از یک سو، می‌تواند گذشته خباثت‌آمیز کشورش در ایران را از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا امروز تطهیر کند و وجه تمایز خودش را با اسلاف خویش نشان دهد و از سوی دیگر، می‌تواند خبث طینت و ذات پلید امریکا را به نمایش بگذارد و بر امواج نفرت ملت ایران از این دولت بیفزاید. ✍ حسین عبداللهی‌فر ┅┅ 🔸جهادگران تبیین بسیج🔸┅┅┄ 🌍 @jahadgarantabyinn
🔰تدبیری از جنس مقابله با جنگ ترکیبی دشمن 🔹چند روزی است بحث مذاکره ایران و آمریکا تیتر یک محافل و برخی رسانه‌های داخلی و بین‌المللی شده است. به نظر می‌رسد در این زمینه برخی سوء برداشت‌ها باعث ارائه تحلیل‌های ناقص گردیده است. لذا در این زمینه چند نکته قابل تأمل و توجه می‌باشد: 🔹اولین و شاید مهم‌ترین نکته این است که راهبرد اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران در قبال آمریکا همواره این بوده که تازمانی که آمریکا دست از خوی استکباری و تمامیت خواهی خود برندارد دشمن ماست و اگر کسی فکر کند مذاکره باعث رفع مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی خواهد شد نه تنها تصوری باطل است بلکه غیر هوشمندانه نیز هست، اما باید دانست که با حفظ راهبرد اصلی و در شرایط زمانی متفاوت، همواره از تاکتیک‌های مختلفی استفاده شده است. در این برهه زمانی نیز با در نظر گرفتن اقتضائات بین‌المللی و داخلی تصمیم گیران به این نتیجه رسیده اند که باید در مقابل جنگ ترکیبی آمریکا موضعی درست گرفته شود اگر آمریکاییها معتقد به دوگانه جنگ و صلح هستند ما هیچ کدام را نمی‌پذیریم و راه سوم را در پیش می‌گیریم. سخنان اخیر سرلشکر باقری را نیز باید بر همین مبنا دانست. 🔹جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به تمامیت‌خواهی آمریکا و بازی رسانه‌ای مذاکره و جنگ در نامه‌ی ارسال شده، پاسخی منطقی، مستدل و مقتدرانه داد و به دشمن فهماند ما از مواضع اصولی خود کوتاه نمی آییم. موضوعات دفاعی و موشکی ما قابل مذاکره نیست در مسایل منطقه جریان مقاومت نیروی نیابتی ما نیست و مستقلاً تصمیم میگیرد و در مسایل هسته ای صرفا در چهارچوب تعهدات و چون آمریکا را غیر قابل اعتماد و عهد شکن میدانیم فعلا و صرفا آماده مذاکره غیر مستقیم هستیم.حال همانطور که وزیر محترم امور خارجه تاکید نمودند توپ در زمین آمریکاست. 🔹با این کار هم برنامه آمریکا برای جنگ طلب نشان دادن ایران شکست خورد و هم ادعای صلح طلب بودن و اهل مذاکره بودن آمریکا در عرصه عمل و نه حرف برای همگان مشخص خواهد شد. به نظر می‌رسد پیش زمینه ذهنی همه دست‌اندرکاران نیز به درستی این مطلب است که ما به آمریکا نه اعتماد داریم و نه خوشبین هستیم. 🔹از طرفی با تعیین زمان، مکان و موضوع توسط جمهوری اسلامی ایران نشان داده شد ما در زمینی که طراحی کند بازی نمی کنیم و پازل آنها را تکمیل نخواهیم کرد. 🔹و نکته پایانی و مهم اینکه به این موضوع نباید حزبی و جناحی نگریست، بلکه باید در شرایط پیش آمده با حفظ و داشتن صدای واحد در عرصه بین‌المللی یک بار دیگر نقشه دشمن مبنی بر اختلاف و فتنه انگیزی داخلی و تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین المللی را نقش بر آب کرد. ✍🏼 مهدی یزدان‌پناه ┅┅ 🔸جهادگران تبیین بسیج🔸┅┅┄ 🌍 @jahadgarantabyinn
🔰مذاکرات عمان و چند نکته ۱. جمهوری اسلامی هرگز تحت فشار و تهدید آمریکا با مذاکره موافقت نکند. زمانی که ترامپ با همان خلق و خوی قلدری و زیاده‌خواهی، از یک‌ سو مجموعه‌ای از تکالیف را برای ایران فهرست کرد و گفت باید جمهوری اسلامی روی آن توافق کند و از دیگر سو اعلام کرد در صورت عدم توافق، ایران را بمباران خواهد کرد؛ رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صراحت فرمودند، چنین مذاکره‌ای نه عاقلانه است، نه هوشمندانه و نه شرافتمندانه. ۲. مقدمات مذاکرات عمان، زمانی فراهم شد که آمریکا شروط و پیشنهاد ایران را در سه موضوع پذیرفت. مذاکره صرفاً در موضوع هسته‌ای با قید شفاف شدن ماهیت صلح‌آمیز بودن این صنعت در ایران، محل در مسقط با میانجی‎گری عمان و مذاکره به صورت غیر مستقیم، سه مطلب کاملاً متفاوت از خواست بود. این مهم نشان از موضع‌گیری قدرتمندانه ایران و ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی آمریکا دارد. این در حالی است که آمریکا افزون بر موضوع هسته‌ای، بر مذاکره بر مواردی، چون موشکی، منطقه و مقاومت تأکید داشت و محل مذاکره را امارات و شکل مذاکره را هم مستقیم تعیین کرده بود! ۳. در خصوص مذاکره، در مجموعه حاکمیت یک صدایی وجود دارد و مبنای این یک صدایی، همان مواضع رهبر حکیم انقلاب اسلامی است. ۴. بین موضع‌گیری قاطع رهبر حکیم انقلاب اسلامی مبنی بر رد مذاکره با دولت کنونی آمریکا و اجازه معظم‌له یا مخالفت نکردن برای مذاکره غیر مستقیم در موضوع هسته‌ای، هیچ تناقضی وجود ندارد. هریک از این مواضع، با مختصات خودش باید تحلیل شود. در واقع، عقب‌نشینی در مواضع ترامپ از آن زیاده‌خواهی‌ها برای مذاکره، موجب پدیدایی شرایط جدید شد و همین شرایط جدید، مجموعه حاکمیت را به این جمع‌بندی برای مذاکره با مختصات پیش گفته رساند. ۵. بی‌اعتمادی به آمریکا به دلیل تجربه، به قوت خود باقی است. این آمریکاست که باید با تغییر رفتار اعتمادسازی کند و مذاکرات عمان، اولین مرحله آزمون مسئولیت‌پذیری دولت ایالات متحده آمریکاست. البته بسیار بعید به نظر می‎رسد که در خلق و خوی شیطانی شیطان بزرگ، تحولی رخ دهد و کماکان به احتمال زیاد، درب بر روی همان پاشنه بی‎صداقتی و بد عهدی آمریکایی‌ها می‌چرخد؛ بنابراین تیم مذاکره‌کننده باید در نهایت حکمت و درایت عمل کند. ۶. از آنجا که آمریکایی‌ها در مذاکرات صادقانه عمل نمی‌کنند، باید مراقب و جنگ روایت‌سازی آنان بود. ترامپ در حالی قرار دارد که به یک پیروزی هرچند صرفاً رسانه‌ای و زودهنگام نیاز دارد. هوشمندی تیم مذاکره‌کننده ایرانی در ارائه بهنگام خبر‌ها و اطلاعات مرتبط با مذاکره و نتایج آن از یک سو و دقت نظر رسانه‌های داخلی و همچنین هوشمندی مسئولان ومردم، می‌تواند این نقشه عملیات روانی و جنگ رسانه‌ای روایت‌ساز نادرست دشمن را خنثی کند. ۷. همانطور که بار‌ها و بار‌ها رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صراحت فرمودند، راه حل مشکلات کشور مذاکره با آمریکا نیست. آمریکایی‌ها به جای مشکل گشایی، حسب تجربه اگر بتوانند گره‌ها را کورتر می‌کنند. بنابراین، مسئولان با توجه به شعار سال، با استفاده از ظرفیت‌های داخلی و خصوصاً ظرفیت‌های مردمی و سیاست منطقه‎گرایی، برای حل مشکلات کشور تلاش کرده و نگذارند اقتصاد کشور با مذاکراتی که سرنوشتی نامعلوم دارد شرطی شود. ۸. همانطور که اشاره شد، تصمیم به مذاکره به صورت غیر مستقیم در موضوع هسته‌ای با واسطه‌گری مسقط، محصول خرد جمعی در حاکمیت به اقتضای شرایط است. بر اساس همین خرد جمعی که باید آن را پاس داشت، تیم مذاکره‌کننده، باید از موضع قدرت، مذاکرات عزتمندانه را به صورت سودمند در راستای منافع ملی به پیش ببرد. برای این مهم، آنچه مورد اتفاق نظر همه مسئولان کشور است، پشتیبانی تمام قد میدان و قدرت نظامی، از دیپلماسی و میز مذاکره‌کننده ایرانی است. دشمن هم به خوبی می‌داند و باید بیشتر هم توجه کند که نه تهدید او بر مذاکره‌کننده ایرانی اثر دارد و نه اگر در عملی کردن تهدید حماقت کند، از این خباثتش بهره‌ای خواهد برد. خباثت آمریکایی با عمل نظامی احتمالی علیه ملت ایران، نتیجه‌اش گشوده شدن درب‌های جهنم در منطقه راهبردی غرب آسیا، بر روی تمامی نیرو‌های تروریستی این کشور خواهد بود. ✍ سردار یدالله جوانی ┅┅ 🔸جهادگران تبیین بسیج🔸┅┅┄ 🌍 @jahadgarantabyinn
🔰تغییر موضع یا نمایش اقتدار؟ 🔹تغییر ظاهری موضع رهبر معظم انقلاب در قبال مذاکرات با و اظهار نظر اخیر ایشان مبنی بر پرهیز از «بدبینی مفرط» نسبت به مذاکرات، موجی از تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌ها را در فضای سیاسی ایران برانگیخته است. این اظهارات، به‌ویژه در قیاس با مواضع پیشین که بر بدبینی و احتیاط در برابر غرب تأکید داشت، پرسش‌هایی را درباره دلایل این چرخش و پیامدهای آن ایجاد کرده است. 1⃣ فشار داخلی و جام زهر برخی معتقدند این تغییر موضع نتیجه فشارهای داخلی از سوی دولت و دیگر مدیران ارشد نظام است. دولت چهاردهم با شعار «وفاق» و رویکردی عمل‌گرایانه، اقداماتی نظیر آزادی برخی چهره‌های سیاسی، کاهش محدودیت‌های فضای مجازی، و ممانعت از تشدید تنش‌های منطقه‌ای را پیش برده است. از این منظر، با آمریکا نیز بخشی از این پروژه برای شکستن تابوها و تحمیل اراده دولت به رهبری است. این تحلیل، تغییر موضع رهبری را به «جام زهر دوم» تشبیه می‌کند. 🔹در نقد این تحلیل باید گفت که این تحلیل با چند تناقض مواجه است. نخست، اگر رهبر معظم انقلاب تحت فشار مسئولان بود، چرا از ابتدا مواضع اخیر را مطرح نکرد؟ دوم اینکه سخنان صریح معظم‌له در تعریف از ایمان و درایت مسئولان نظام در دیدارهای عمومی، از جمله با دانشجویان یا خطبه‌های نماز عید فطر، با فرض فشار داخلی سازگار نیست. سوم، همراهی هماهنگ مسئولان با رهبر معظم انقلاب در مسائل کلان، نشانه‌ای از شکاف عمیق میان آن‌ها نشان نمی‌دهد. همچنین، در ماجرای ، معظم‌له بارها مخالفت خود را با اصل مذاکره اعلام کردند و همراهی‌شان را به تجربه‌اندوزی مردم نسبت دادند، اما امروز تأکید بر تجربه موجود، این تحلیل را تضعیف می‌کند. در نهایت، این نگاه به نوعی به انسداد در اداره کشور می‌انجامد، چرا که تصویری که از ولایت فقیه مطرح می‌کند، یک تصویر منفعل و تحت فشار که با شواهد موجود همخوانی ندارد.   2⃣ ضعف منطقه‌ای و اجبار به مذاکره گروهی دیگر معتقدند شکست‌های جبهه در منطقه و تهدیدات فزاینده آمریکا، ایران را در موضع ضعف قرار داده و رهبری را ناچار به پذیرش مذاکره کرده است. این تحلیل مدعی است که در آستانه فروپاشی، در حال محو شدن، و حشدالشعبی در مسیر خلع سلاح، و تحت اشغال کامل دشمن قرار دارد. از این رو، ایران برای اجتناب از بدتر شدن اوضاع، ناگزیر به مذاکره با «قاتل شهید سلیمانی» شده و رهبری جام زهر را به دلیل انتخاب میان بد و بدتر می‌نوشد. 🔹در نقد این تحلیل نیز باید گفت که این تحلیل با واقعیت‌های میدانی و سیاسی همخوانی ندارد. نخست، اگر ایران در موضع ضعف بود، چرا آمریکا به پیش‌شرط‌های ایران برای مذاکره تن داد؟ دوم، شواهد میدانی خلاف ادعای شکست مقاومت را نشان می‌دهد که همچنان تلفات سنگینی به رژیم صهیونی وارد می‌کند، حزب‌الله رژیم صهیونی را به آتش‌بس واداشته و از نظر مردمی اقتدار بی‌سابقه‌ای دارد (حضور یک‌چهارم جمعیت لبنان در مراسم تشییع سیدحسن نصرالله). یمن همچنان مقاومت می‌کند و تظاهرات در خیابان‌های رژیم صهیونی ادامه دارد. سوم، سخنان مکرر رهبر معظم انقلاب درباره پیروزی‌های جبهه مقاومت پس از و تأکید بر تغییر جغرافیای سیاسی منطقه به نفع ایران، با فرض ضعف منطقه‌ای ایران سازگار نیست. این تحلیل به دلیل نگاه سطحی به تحولات منطقه، از درک عمق استراتژیک ایران و مقاومت عاجز است
3⃣ نمایش قدرت و مدیریت هوشمندانه تحلیل سوم، که به نظر دقیق‌تر می‌رسد، تغییر موضع رهبر معظم انقلاب را نه از سر ضعف یا فشار، بلکه نتیجه اقتدار ایران و تحولات جهانی می‌داند. ایران با تکیه بر قدرت جبهه ، چالش‌های داخلی و جهانی (از جمله رقابت با چین و روسیه و فشار افکار عمومی)، و همچنین هوشمندی استراتژیک خود، دشمن را به واداشته است. حتی اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، اصل برگزاری آن در این شرایط، خود نمایش قدرت ایران است. آمریکا، هرچند غیرقابل اعتماد، در برابر اقتدار ایران ناچار به کرنش شده است. 🔹نکته کلیدی دیگر این است که مذاکرات و گذر زمان به نفع ایران است. تجربه دهه ۹۰ نشان داد که ایران چگونه از سایه مذاکرات برای تقویت جبهه مقاومت و ریشه‌کن کردن داعش بهره برد. سخنان رهبر معظم انقلاب نیز تعارضی ندارد که با تأکید بر غیرقابل اعتماد بودن آمریکا با دعوت به پرهیز از بدبینی مفرط، نشان‌دهنده مدیریت هوشمندانه شرایط جدید است. این رویکرد، هم اقتدار مقاومت را حفظ می‌کند و هم از فرصت‌های دیپلماتیک برای پیشبرد منافع ملی استفاده می‌کند. 🔆 رقابت گفتمان‌ها از منظر جریان‌شناسی، تحلیل اول عمدتاً از سوی جریان‌های منتقد داخلی، به‌ویژه اصلاح‌طلبان و برخی تکنوکرات‌ها، مطرح می‌شود که تلاش دارند دولت را به‌عنوان نیروی پیشرو در برابر «ساختار» نشان دهند. تحلیل دوم بیشتر در محافل اپوزیسیون خارج‌نشین و برخی جریان‌های غرب‌گرا رواج دارد که با بزرگ‌نمایی ضعف ایران، پروژه تسلیم را توجیه می‌کنند. تحلیل سوم اما از سوی جریان انقلابی و حامیان مقاومت پشتیبانی می‌شود که بر اقتدار ایران و هوشمندی استراتژیک رهبر معظم انقلاب تأکید دارند. 🔹در پایان و برای جمع‌بندی باید گفت که تغییر موضع ظاهری رهبر معظم انقلاب نه جام زهر، بلکه نشانه‌ای از مدیریت هوشمندانه و اقتدار استراتژیک ایران است. ایران با تکیه بر قدرت مقاومت، چالش‌های جهانی آمریکا، و تیزهوشی دیپلماتیک، دشمن را به مذاکره کشانده و از این فرصت برای تقویت جایگاه خود بهره می‌برد. این تحول، بیش از آنکه نشانه ضعف باشد، نمایشی از قدرت و بلوغ سیاسی نظام است. با این حال، حفظ هوشیاری در برابر غیرقابل اعتماد بودن آمریکا، همچنان ضرورتی انکارناپذیر است. ✍ شهاب الدین محرمی ┅┅ 🔸جهادگران تبیین بسیج🔸┅┅┄ 🌍 @jahadgarantabyinn
🔰پیوست رسانه‌ای مذاکرات 🔹دور دوم مذاکرات غیرمستقیم جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در رم ایتالیا با هماهنگی وزیر خارجه عمان برگزار شد. این مذاکرات با حضور «سیدعباس عراقچی» وزیر خارجه کشورمان و «استیو ویتکاف» نماینده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در امور خاورمیانه انجام شد. 🔸موضوع اصلی غیرمستقیم دو کشور، همانگونه که جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است، صرفاً بر فناوری صلح آمیز جمهوری اسلامی متمرکز است؛ اما فرای روند مذاکرات و آنچه طرفین در میز مذاکره غیر مستقیم با واسطه سلطنت عمان مطرح کردند و فرای مباحث مطرح شده درباره میزان پیشرفت مذاکرات، نکته مهم این است که به دلیل تجربیاتی که از فضای غیرشفاف مذاکره در برخی دوره‎ها داشتیم، پیوست رسانه‌ای مذاکرات و مدیریت فضای افکار عمومی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در این میان، پیوست رسانه‌ای وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران و اعلام فرآیند و نتایج مذاکرات از سوی سیدعباس عراقچی نکته بسیار مثبتی است که به کاهش التهابات و فضاسازی‌های جریان‎های ضد ایرانی برای اثر‌گذاری منفی بر فضای داخلی، اقتصاد و بازار کمک ویژه‌ای کرده است. برای نمونه، وقتی فاصله کوتاه در بین مذاکرات دیروز که به گفته رسانه‎ها برای ادای نماز تیم ایرانی بوده، به توقف روند مذاکره تعبیر شده و به سرعت در رسانه‎های جهان بازتاب‎های گوناگون پیدا می‎کند، نقش و اهمیت رسانه در انعکاس واقعیت‎های میدان مذاکره اهمیتی دوچندان می یابد. واقعیت این است که مدیریت فضای رسانه‌ای و ارائه اطلاعات شفاف به افکار عمومی، نقش کلیدی در ایجاد اعتماد و کاهش تنش‌های احتمالی دارد. پیوست رسانه‌ای در مذاکرات بین‌المللی، به‌ویژه مذاکرات حساسی مانند مذاکرات ایران و آمریکا، نقش بسیار مهمی در مدیریت افکار عمومی و کاهش اثرات منفی احتمالی دارد. این پیوست شامل برنامه‌ریزی دقیق برای اطلاع‌رسانی، روایت‌سازی و مدیریت فضای رسانه‌ای است. هدف اصلی آن، ایجاد تصویری واقع‌بینانه و متوازن از مذاکرات برای جلوگیری از ایجاد انتظارات غیرواقعی یا تنش‌های اجتماعی و سیاسی است. 🔹برخی از نکات کلیدی در پیوست رسانه‌ای موضوع مذاکرات اخیر عبارتند از: 🔻۱. شفافیت در اطلاع‌رسانی: ارائه اطلاعات به‌موقع به رسانه‌ها و افکار عمومی برای جلوگیری از شایعات و تحلیل‌های گمراه‌کننده؛ 🔻۲. روایت‌سازی هوشمندانه: تیم مذاکره‌کننده باید تلاش کند روایت غالب و منطقی از مذاکرات ارائه دهد تا از سوءاستفاده طرف مقابل جلوگیری شود. 🔻۳. مدیریت انتظارات عمومی: جلوگیری از ایجاد امیدهای غیرواقعی یا تصویرسازی رویایی که ممکن است در صورت عدم توافق، به نارضایتی اجتماعی منجر شود. 🔻۴. استفاده از کارشناسان رسانه‌ای: بهره‌گیری از متخصصان برای هدایت افکار عمومی به‌صورت واقع‌بینانه و منطبق با منافع ملی. ✍ علی حیدری ┅┅ 🔸جهادگران تبیین بسیج🔸┅┅┄ 🌍 @jahadgarantabyinn
🔰 توافق به هر قیمتی؟! 🔹اظهارات اخیر «محمدعلی ابطحی» درباره مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا و لزوم ارائه هر گونه تضمین در حوزه هسته‌ای، بار دیگر بحث‌ها درباره واقع‌نگری در سیاست خارجی را داغ کرده است. او اظهار کرده است: «هر مقداری که تحریم‎ها کمتر شود، باعث سربلندی تیم مذاکره‎کننده و راحتی مردم ایران است. در مورد هسته‌ای نیز من فکر می‌کنم در شرایطی که قرار نیست ما سلاح هسته‌ای بسازیم، هر تضمینی که در این زمینه داده شود، کار مثبت و خوبی است.» این اظهارات هرچند از منظر خوش‌بینی به مذاکرات قابل فهم است، اما با واقعیات و پیچیدگی‌های دیپلماسی همخوانی ندارد. 🔸نخستین نکته‌ای که باید به آن توجه کرد، ریشه مشکلات معیشتی مردم ایران است. بسیاری از کارشناسان معتقدند دشواری‌های اقتصادی کنونی، بیش از آنکه نتیجه مستقیم تحریم‌ها باشد، به سوءمدیریت داخلی و نبود نظارت مؤثر بر بازار بازمی‌گردد. رهبر معظم انقلاب در دیدار عیدانه با مسئولان ارشد سه قوه تأکید کردند، خنثی‌سازی تحریم‌ها در دست خود ماست و باید راهکارهای داخلی برای بی‌اثر کردن فشارهای خارجی یافت. این دیدگاه نشان می‌دهد، گره زدن مشکلات مردم به تحریم‌ها، نه‌تنها تصویر دقیقی از واقعیت ارائه نمی‌دهد، بلکه می‌تواند توجه را از توانمندسازی داخلی منحرف کند. اظهارات ابطحی مبنی بر اینکه رفع تحریم‌ها به «راحتی مردم» منجر می‌شود، اگرچه با نیت خیر بیان شده، ممکن است انتظارات عمومی را به نتیجه مذاکرات گره بزند. این رویکرد می‌تواند خطرناک باشد، زیرا تجربه نشان داده است وابسته کردن افکار عمومی به نتایج مذاکرات، در صورت ناکامی یا کندی پیشرفت، به ناامیدی و بی‌اعتمادی منجر می‌شود. به جای این، تمرکز بر تقویت اقتصاد داخلی و یافتن راه‌های بی‌اثر کردن تحریم‌ها، رویکردی واقع‌بینانه‌تر و پایدارتر است. 🔹نکته دیگر در سخنان ابطحی، تأکید بر ارائه «هر تضمینی» در موضوع هسته‌ای است که جای تأمل دارد. این عبارت بار معنایی دارد و می‌تواند به معنای پذیرش شرایط یک‌طرفه یا تضعیف موضع ملی تفسیر شود. مذاکرات بین‌المللی، به‌ویژه با کشوری چون آمریکا که سابقه بدعهدی در توافقات دارد، باید بر اصل عزت و حفظ منافع ملی استوار باشد. تاریخ مذاکرات هسته‌ای نشان می‌دهد، رویکرد «توافق به هر قیمت» نه‌تنها دستاورد پایداری نداشته، بلکه گاهی به زیان منافع بلندمدت کشور تمام شده است؛ از این ‌رو، پیشنهاد ارائه «هر تضمینی» بدون در نظر گرفتن چارچوب‌های مشخص و متقابل، ممکن است به تضعیف جایگاه ایران در مذاکرات منجر شود. 🔸در پایان باید گفت، آنچه علاج مشکلات کشور است، نه گره زدن انتظارات به میز مذاکرات، بلکه توجه به ظرفیت‌های داخلی، شفاف‌سازی، مبارزه واقعی با فساد و تقویت است. اگر در خدمت این اهداف باشد، پذیرفتنی است، اما اگر قرار باشد با چشم بسته وارد بازی‌ای شویم که قواعدش را طرف مقابل می‌چیند، بازنده قطعی، مردم خواهند بود. ✍ حسن نوروزی ┅┅ 🔸جهادگران تبیین بسیج🔸┅┅┄ 🌍 @jahadgarantabyinn
🔰تحقق «عزت»، «حکمت» و «مصلحت» در مذاکرات ایران و آمریکا 🔹دور جدید مذاکرات ایران و آمریکا واکنش‎هایی را به دنبال داشته که بعضاً ظرفیت به انحراف کشاندن مسیر مذاکرات را داشته است. سؤال این است: اکنون که آمریکا خود را منادی صلح معرفی کرده و مدعی است، برای دست نیافتن ایران به سلاح هسته‎ای درخواست با ایران را مطرح کرده و ایران نیز با تأکید بر اصول اساسی خود و به دلیل بی‎اعتمادی به آمریکا به شکل غیرمستقیم، مذاکره را پذیرفته است؛ چه چیزی می‎تواند سه اصل «عزت»، «حکمت» و «مصلحت» را در روابط خارجی دچار چالش کند؟ 🔸به طور کلی دو مسئله عمده تاکنون مطرح شده که پرداختن جامعه به آن می‎تواند مذاکره را از مسیر اصولی خود خارج کند. اول ـ مذاکره و رفع سایه جنگ و دوم ـ رونق اقتصادی با مذاکره. رسانه‎ها و پیاده نظام‎های دشمن در فراگیر کردن این خط فکری منحرف‎کننده نیز بیکار ننشسته‌اند. تا آنجا که به گفته سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی: «حجم انتشار اخبار جعلی از مذاکرات در رم، بیشتر از مذاکرات مسقط بود.» 🔹پیرو موضوع ارتباط سایه جنگ و مذاکرات، «نیویورک تایمز» مدعی شد: «اسرائیل درصدد حمله به ایران بوده است که ترامپ مانع شده است.» این در حالی است که وزیر خارجه صهیونیست‎ها در پاسخ به پرسشی درباره گزارش نیویورک‌تایمز که نوشته بود دونالد ترامپ از اجرای برنامه اسرائیل برای حمله به ایران جلوگیری کرده است، گفت: «من عضو کابینه امنیتی هستم و در تمام جلسات داخلی حضور دارم و به یاد نمی‌آورم که تصمیمی در این مورد گرفته شده باشد.» همین مورد به خوبی نشان می‌دهد، دشمن روی پروژه ارتباط سایه جنگ و مذاکرات تلاش می‌کند. 🔸جریان غربگرا برای اینکه مذاکره بین ایران و آمریکا را به هر قیمتی که شده، موجه جلوه دهند و عطش مذاکره با هر پیش‌شرطی را در جامعه ایجاد کنند، به گزافه‌گویی افتاده‌اند. در جدیدترین اظهارات، مدعیان اصلاحات بر اساس توئیت یکی دو نفر که یکی از آن‌ها عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت هم هست! به شایعه سرمایه‎گذاری هزار میلیاردی آمریکا در ایران رو آورده‎اند و برخی در شبکه‌های اجتماعی آن را انتشار انبوه می‎دهند. این اقدام رد پای فیکرها و استروترفرها را به خوبی نشان می‌دهد. شرطی‎سازی بازار در این شرایط می‎تواند یک حربه کلیدی برای دشمن باشد تا فضای افکار عمومی ایران را به دست گرفته و در صورت لزوم برای اهرم فشار در مذاکرات از آن استفاده کند. 🔹با وجود این، مجموعه دولت، رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه تا کنون با تکیه بر اصول اساسی نظام به دنبال تحقق اصل عزت، حکمت و مصلحت بوده‎اند، نه اقتصاد را به مذاکره گره زده‎اند و نه به گزافه‎گویی دشمن در موضوع سایه جنگ توجه داشته‎اند؛ اما به هرحال باید نسبت به توطئه‌های دشمن مکار هوشیار‌ بود. ✍ محمد حکیمی ┅┅ 🔸جهادگران تبیین بسیج🔸┅┅┄ 🌍 @jahadgarantabyinn
🔰شگرد ضد و نقیض! 🔹سومین شنبه مذاکرات فرا رسید. البته این دوره با دوره قبل یک تفاوت دارد و آن، این است که قرار است ابتدا تیم‌های کارشناسی ایران و آمریکا کنند و سپس نتایج آن را در اختیار تیم‌های مذاکره‌کننده قرار دهند. قرار بود مذاکرات کارشناسی در روز چهارشنبه برگزار شود؛ ولی طرف آمریکایی تاریخ جلسه را به روز شنبه منتقل کرد. دلیل آن‌ها هم این بود که، چون در این تاریخ تیم کارشناسی آمریکا با یک تیم از قطر درباره آتش‌بس در مذاکره دارند، نمی‌توان مذاکرات را در روز چهارشنبه انجام داد. نکته قابل توجه این است که چگونه مذاکرات کارشناسی که قرار بود طی سه روز انجام گیرد، روز شنبه و طی چند ساعت برگزار می‌شود! از این موضوع می‌توان نتیجه گرفت که آمریکایی‌ها زیاد مباحث کارشناسی را جدی نگرفته‎اند و کماکان مدل مذاکره در کوتاه‌ترین زمان را دنبال می‌کنند و حتی به دنبال قرارداد موقت هم نیستند. 🔹این مدل زمانی نگران‌کننده می‌شود که سخنان ضد و نقیض مسئولان آمریکایی در هفته گذشته کماکان ادامه داشت و حتی ترامپ روز جمعه اعلام کرد، همه چیز در روند مذاکرات با ایران خوب پیش می‌رود؛ ولی این صحبت با سخنان «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا تفاوت اساسی دارد که گفته است ایران لازم نیست چرخه سوخت داشته باشد. مذاکره‌کنندگان جمهوری اسلامی باید توجه داشته باشند که مانند تمام رفتار‌های نوسانی ترامپ در سه ماه گذشته، ممکن است حتی در مراحل پایانی توافق، ترامپ زیر میز مذاکره بزند و برای ایجاد تلاطم در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در ایران این تلاش را صورت دهد. در این مورد نشانه‌های دیگری هم وجود دارد و آن هم ورود افراد به شدت تندرو و نزدیک به رژیم صهیونیستی به بدنه کارشناسی دولت ترامپ است. 🔹از جمله می‌توان به انتخاب «مراو سرن» به عنوان مدیر پرونده ایران و رژیم صهیونیستی در شورای امنیت ملی آمریکا اشاره کرد. وی از مخالفان و از منتقدان لغو تحریم‌های ایران است. سرن یهودی آمریکایی اسرائیلی‎تبار است و پیشتر در وزارت دفاع رژیم صهیونیستی فعالیت کرده است. همچنین «مارک لوبین» به عنوان مشاور وزارت داخلی انتخاب شده است. لوین ایران را به جنگ‌طلبی متهم کرده و گفته است ایران در حال ساخت سلاح هسته‌ای برای حمله به اروپاست. طی هفته گذشته ایران رایزنی گسترده‌ای با چین و روسیه داشته است و حتی یک جلسه مشترک با «گروسی» مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و این دو کشور برگزار کرده است. تلاش جمهوری اسلامی این است که اعضای گروه چهار به اضافه یک در جریان مذاکرات قرار گیرند. حتی آقای عراقچی در پیامی سه کشور اروپایی را به مذاکره دعوت کرده است؛ البته در بین کشور‌های حاضر در مذاکرات برجام به نظر می‌آید تأثیرگذاری روسیه در مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا از همه بیشتر است. اگر آتش‌بس بین اوکراین و روسیه برقرار شود، نقش روسیه پررنگ‌تر خواهد شد. شاهد این مدعا هم سفر روز جمعه «استیو ویتکاف» نماینده ترامپ در مذاکرات با ایران به روسیه و ملاقات با پوتین است. حال باید منتظر ماند و دید که در مذاکرات با حضور تیم‌های کارشناسی چقدر تغییر ایجاد می‌شود و چه نتایجی به دنبال خواهد داشت؟! ✍ دکتر رضا صارمی ┅┅ 🔸جهادگران تبیین بسیج🔸┅┅┄ 🌍 @jahadgarantabyinn
🔰آشفتگی در سیاست آمریکا 🔹موضوع مواجهه با ایران در آمریکا به یک گسل سیاسی و فکری عمیق و شکاف گسترده حاکمیتی در سطح مشاورین و تصمیم‌سازان دولت فدرال تبدیل شده است. بخشی از نخبگان و سیاستمداران آمریکایی، به‌ویژه در نهادهایی مانند پنتاگون، معتقدند که با ایران به دلیل قدرت ذاتی و داخلی این کشور، دستاورد ملموسی برای واشنگتن به همراه نخواهد داشت. آن‌ها استدلال می‌کنند که حق غنی‌سازی ایران، که مورد پذیرش برخی اعضای دائم شورای امنیت قرار گرفته، غیرقابل چالش است و ایران با هوشمندی و مقاومت خود، هرگونه فشار را خنثی می‌کند. گزارش‌های پنتاگون در سال‌های اخیر نیز نشان می‌دهد که آمریکا توانایی مهار برنامه ایران از طریق زور و اجبار و حمله نظامی ندارد. 🔸در مقابل، گروهی دیگر، از جمله برخی اعضای تندرو در کنگره و لابی‌هایی نظیر ایپک، بر این باورند که مذاکرات هسته‌ای می‌تواند ابزاری برای تحمیل اراده آمریکا بر ایران باشد. این گروه با بهره‌گیری از ادبیاتی تهاجمی، ایران را به‌عنوان منشأ تمامی مشکلات منطقه معرفی کرده و خواستار برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران هستند. با این حال، حتی در این طیف نیز اجماع نظر کامل وجود ندارد؛ برخی مانند استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ، معتقدند زمان برای مذاکره مناسب است و تأخیر به سود ایران خواهد بود، در حالی که دیگران هرگونه گفت‌وگو با ایران را رد می‌کنند. 🔹هم اینک در مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا نیز مجدداً شاهد این آشفتگی در سیاست آمریکایی‌ها هستیم. تیم مذاکره‌کننده آمریکا، تحت فشار لابی‌های صهیونیستی و دیدگاه‌های متضاد داخلی، رویکردی نوسانی و غیرمنسجم اتخاذ کرده است. این عدم انسجام در حالیست که ایران، با تکیه بر انسجام داخلی و توانمندی‌های ذاتی خود، موضعی مستحکم در مذاکرات اتخاذ کرده است. کنار رفتن تروئیکای اروپایی از مذاکرات و عقب‌نشینی آن‌ها از شروط پیشین و پذیرش شرایط مذاکرات توسط طرف آمریکایی و همچنین انجام مذاکرات موازی با آمریکا با طرف‌های روسیه و چین مؤید این واقعیت است که ایران توانسته ابتکار عمل مذاکرات را در دست گرفته و مهره‌های بازی شطرنج مذاکرات را در محل‌های مناسبی جانمایی کند. 🔸اما به هرحال آشفتگی سیاست در آمریکا نه تنها مذاکرات هسته‌ای با ایران را به چالش کشانده است، بلکه ناکارآمدی نظام تصمیم‌گیری آمریکا را بیش از پیش برجسته‌تر کرده است. اختلافات در سطوح مشاوره و تصمیم سازی و اشتباهات متعدد در سطح تصمیم‌گیری و کُنش سیاسی در آمریکا باعث شده است تا بازیگران عرصه نظام بین‌الملل با بی‌اعتمادی کامل به ایالات متحده رفتار کرده و عملاً هژمونی اجماع‌سازی آمریکایی که در سراشیبی افول قرار داشت، تقریباً به کلی از بین رفته تلقی شود. ✍ رامین نصیری ┅┅ 🔸جهادگران تبیین بسیج🔸┅┅┄ 🌍 @jahadgarantabyinn