eitaa logo
کتابخانه رایگان (جهانِ کتاب) 📚
28.9هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
137 ویدیو
7.8هزار فایل
🌍جهانی از کتاب برای کتابخوان ها #داستان #روانشناسی #تاریخی #فلسفی 📮پیشنهادات و تبلیغات: @admin_ketabs استفاده از کتابها با ذکر منبع(لینک کانال)مجاز است. کتاب‌های این کانال از سایت‌های مختلف تهیه شده، اگر کتابی، حق مولف را سهوا رعایت نکرده،اطلاع دهید
مشاهده در ایتا
دانلود
با_حافظ_تا_کهکشان_عرفان_و_اخلاق.PDF
1.32M
📚 کتاب 🖌نویسنده: عبدالعظیم صاعدی 📄 تعداد صفحات: ۱۴۲ 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: کتاب مشتری شنبه‌ها ژرژ ژوزف کریستین سیمنون، نویسنده بلژیکی رمان‌های پلیسی است. رمان‏‌های سیمنون، که مهمترین آن‌ها نیز به فارسی ترجمه شده، آمیزه‏‌ای از پرداخت استادانه و کالبدشکافی هوشمندانه‏‌ روان انسان‏هاست. وی ترس‌‏ها، عقده‏‌های روانی، گرایش‏‌های ذهنی و وابستگی‌هایی را توصیف می‌کند که زیر نقاب زندگی معمولی و یکنواخت روزمره پنهان است و ناگهان با انفجاری غیرمنتظره به خشونت و جنایت منجر می‌شود. ماجرای «مشتری شنبه‏‌ها» در پاریس روی می‌دهد. کمیسر مگره سخت درگیر پرونده‌‏ سرقت جواهرات از هتل‏‌های گران‏‌قیمت خیابان شانزه‏‌ لیزه است. در یک شب سرد زمستانی مردی افسرده و دائم‏‌الخمر که لئونار پلانشون نام دارد به منزل کمیسر می‌آید و به او می‌گوید که قصد دارد همسرش و مردی دیگر را به قتل برساند چون آن‏ها می‌خواهند خانه و کارگاهش را تصاحب کنند. مگره که سعی دارد او را از این کار منصرف کند از پلانشون می‌خواهد که هر روز به او تلفن کند. پلانشون دو روز به قولش وفادار می‌ماند اما بعد از آن از او خبری نمی‌شود. مگره که نگران شده، تحقیقات خود را آغاز می‌کند و درمی‌یابد که پلانشون ناپدید شده است. کارآگاه پس از جست‏‌وجو در کافه‏‌های مونمارتر با توطئه‏‌ کثیفی مواجه می‌شود که به فرجامی هولناک می‌‏انجامد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: بالهای بلند آرزو را دختری سیزده ساله با نام الیا حکایت می کند؛ دختری که به کار و کردار پدر و مادرش، آموزگاران و دوستانش عمیقتر از دیگران می اندیشد. این داستان، سرشار از حادثه ها و ماجراهای گیرا و سرگرم کننده است، اما پاره ای از ماجراهایش به راستی جدی ست: الیا از خلال این گونه ماجراها ارزش دوستی، درستکاری، اتحاد، پشتکار و پایداری واقعی را می آموزد. این کتاب برنده ی بهترین جایزه ی جشنواره ی بین المللی پراگ در سال 1971 شده است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: داستان کتاب «دوست بازیافته» در آلمانِ قبل از جنگ و پیش از شکل‌گیری فاشیسم می‌گذرد و زندگی دو نوجوان هم‌مدرسه‌ای را حکایت می‌کند. آنان فارغ از دنیای پیرامون، زندگی به ظاهر آرام و بی‌دغدغه‌ای را می‌گذرانند. از این دو، یکی یهودی و دیگری متعلق به یک خاندان اشرافی است. این آشنایی و دوستی صمیمانه دوام چندانی نمی‌یابد؛ سرنوشتِ یکی از این دو دوست، تبعید و مهاجرتِ ناخواسته است و سرنوشت دیگری تا پایان داستان برای خواننده مبهم باقی می‌ماند و نویسنده با یک پایانبندی بی‌نظیر کتاب را تمام می‌کند. شخصیت‌های داستان کتاب «دوست بازیافته» هم‌چون میلیون‌ها نفر آلمانی، قربانی فاشیسم شده‌اند و شاید قربانی خطاهای آشکار هموطنان‌شان در انتخاب هیتلر و به قدرت رسیدن حزب نازی. کتاب «دوست بازیافته» از نثر روان و شیوایی برخوردار است. این کتاب یادآور خاطرات دوران نوجوانی‌ها و دوستی‌هایی است که فراتر از مرزهای ایدئولوژیک و محدودیت‌های اجتماعی شکل می‌گیرد. کتاب «دوست بازیافته» برای خواننده‌ نوجوان توصیه می‌شود چرا که علی‌رغم موضوعش که خشونت و بی‌رحمی است، دردناک‌ترین فاجعه‌ تاریخ بشریت را با لحنی آرام و سرشار از دلتنگی بیان می‌کند. کتاب «دوست بازیافته» در فهرست منتخب آثار گروه بررسی رمان شورای کتاب کودک قرار گرفته است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
دوست بازیافته.pdf
1.03M
📚 کتاب 🖌نویسنده 📝مترجم: مهدی صحابی 📖موضوع : رمان 📄تعداد صفحات : 111 صفحه 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚 کتاب 🖌نویسنده 📝مترجم قسمت هایی از کتاب شادی های کوچک یک خانه:  اسمم آلین دپن است. از شانزدهم اوت یازده ساله شده ام. استل دوازده ساله است و ریک شش سال و نیم دارد. ما در محله سیزدهم، خیابان ژکومان، در خانه ای که درست روبروی زغال فروشی است زندگی می کنیم. برای بابا خیلی راحت است چون پیش آقای مارتن نجار کار میکند. که مغازه اش درست نبش خیابان است و راه زیادی نباید برود اما برای ما سخت است. برای اینکه پیاده رو آنقدر باریک است که حتی نمیتوانیم لی لی بازی کنیم اما خب چاره ای نیست. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده 📝 ترجمه درباره کتاب: کتاب، داستان جدال بی هدف و بی پایان با زندگی است. «جیم» دارای گذشته ناآرامی بوده و تصمیم می گیرد با گذشته اش قطع رابطه کند... شروع داستان: شب در راه بود و در آخر رسیده بود. در بیرون از روشنایی در کوچه ها نوری نمایان بود و تابلوی نئون رستوران از سمتی از نورهای قرمز رنگی باطراف پخش شده میساخت و اثر آن تا بیرون اطاقها رفته بود. جیم زمان دو ساعتی در روی صندلی کوچکی نشسته و پاها را بر زمین و پایین تخت گذاشته بود. هنگامی که تاریکی تمام جا را فرا گرفت پاها را به کف اطاق گذاشت و با دستهایش پاهای خسته ی خود را مالش داد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59