eitaa logo
کتابخانه رایگان (جهانِ کتاب) 📚
14.4هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
25 ویدیو
5.6هزار فایل
🌍جهانی از کتاب برای کتابخوان ها #داستان #رمان #تاریخی #فلسفی #روانشناسی 📮راه ارتباطی: @admin_ketabs استفاده از کتابها با ذکر منبع(لینک کانال)مجاز است. کتاب‌های این کانال از سایت‌های مختلف تهیه شده، اگر کتابی، حق مولف را سهوا رعایت نکرده،اطلاع دهید
مشاهده در ایتا
دانلود
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: ژرژ سیمنون در کتاب مرگ در پاریس، به روایت داستان مردی به نام مگره می‌پردازد که قصد دارد به همراه همسرش برای مدتی به مسافرت رفته و استراحت کند. سفر آن‌ها با پر بودن هتل‌ها کنسل می‌شود و این زوج تصمیم می‌گیرند که در همان پاریس گردش کنند. در این میان مگره از طریق روزنامه یک جنایت را دنبال می‌کند. دکتر معروفی در مسافرت بوده و در این جنایت جسد همسرش در مطبش پیدا می‌شود. حال این دکتر به دنبال قاتل و انگیزه او از قتل است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: کتاب امضای مرموز، از سری داستان‌های کارآگاه مگره، نوشتۀ ژرژ سیمنون، نویسنده بلژیکی رمان‌های پلیسی است. سیمنون داستان‌های کارآگاهی به نام کارآگاه مگره و پرونده‌های جنایی‌اش را روایت می‌کند. در عمده پرونده‌های کارآگاه مگره قتل و یا حادثه مشکوکی روی داده که خواننده را با محتوای جنایی‌اش به خوبی درگیر می‌کند. در داستان امضای مرموز، مردی با نامه‌ای نزد پلیس می‌آید. او مدعی است که قصد داشته، مطلبی را یادداشت کند. در کافه کاغذی گرفته و متوجه اثرات نامه قبلی روی آن کاغذ می‌شود. بر روی کاغد نوشته شده در ساعت 5 زن غیب‌گو کشته خواهد شد. پلیس سعی می‌کند مانع از این امر شود اما در نهایت ساعت 5 جسد یک زن غیب‌گو در خانه‌اش پیدا می‌شود در حالی که مردی دیوانه نیز در آشپزخانه زندانی شده است. ژرژ سیمنون با ایجاد یک ماجرای رمزآلود در ابتدای داستان و با ادامه این روند تا پایان داستان، ذهن خواننده رو به طور کامل درگیر می‌کند و به تدریج تا سرانجام داستان، اتفاقات رمزگونه داستان را برای خواننده معنا می‌کند. او به همراه آگاتا کریستی، آرتور کانن دویل (خالق شخصیت شرلوک هلمز)، ریموند چندلر و... از مشهورترین نویسندگان داستان‌های پلیسی و جنایی است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: نامزدی آقای ایر ماجرای مردی منزوی به نام آقای ایر را روایت می‌کند که همسایه‌هایش از او می‌ترسند. او خیلی پایش را از در خانه‌ بیرون نمی‌گذارد. فقط هفته‌ای یک‌بار به کلوب بولینگ می‌رود، جایی که همه خیال می‌کنند او پلیس است. وقتی زنی در حوالی محل زندگی او به قتل می‌رسد، سرایدار خانه انگشت اتهام را به سوی او نشانه می‌گیرد. از آن به بعد، پلیس چشم از او برنمی‌دارد و هر روز و هر ساعت تعقیبش می‌کند. اما تنها گناه آقای ایر این است که به دختری که نباید، دل بسته است... ژرژ سیمنون، نویسندۀ بلژیکی، بیشتر با کارآگاه مگره، شخصیت اصلی رمان‌های جنایی‌اش، شناخته شده است؛ اما نامزدی آقای ایر از معدود آثار اوست که در سری داستان‌های کارآگاه مگره جا ندارد. این رمان پیش از این دو بار به انگلیسی ترجمه شده و در سال ۱۹۸۹ اقتباسی سینمایی از آن روی پرده رفته است. رمان‌های روان‌شناختی ژرژ سیمنون،آمیزه‌ای از پرداخت استادانه و کالبدشکافی هوشمندانۀ روان انسان‌هاست. او ترس‌ها، عقده‌های روانی، گرایش‌های ذهنی و وابستگی‌هایی را توصیف می‌کند که زیر نقاب زندگی یکنواخت روزمره پنهان هستند و ناگهان با انفجاری غیرمنتظره به خشونت و جنایت منتهی می‌شوند. ویلیام فاکنر، نویسندۀ شهیر آمریکایی، دربارۀ او می‌گوید: «خواندن آثارش را دوست دارم. او مرا به یاد چخوف می‌اندازد.» 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚 کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: باید گفت که این کتاب یکی از داستان‌های خوب و عمیق مربوط به شخصیت «سربازرس مگره» است که در ۳۱ ژانویه ۱۹۵۳ منتشر شد. از این کتابِ سیمنون در زبان فارسی ترجمه دیگری با عنوان «مگره و مرد روی نیمکت» نیز منتشر شده است. همچنین از این اثر نسخه‌های تلویزیونی در قالب تله‌فیلم، به زبان انگلیسی و فرانسوی تهیه و تولید شده است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: کتاب هویت نامعلوم نوشته ژرژ سیمنون، یکی از مشهورترین رمان‌های پلیسی جهان است. این کتاب اولین بار در سال ۱۹۳۱ منتشر شد و شخصیت محبوب کمیسر مگره را برای اولین بار به مخاطبان معرفی کرد. داستان کتاب هویت نامعلوم در پاریس می‌گذرد و درباره قتل یک مرد ثروتمند به نام آقای بووه است. مگره که مسئول رسیدگی به این پرونده است، با یک سری پیچیدگی‌های عجیب و غریب روبرو می‌شود. هیچ شاهدی وجود ندارد، هیچ انگیزه‌ای مشخص نیست، و حتی هویت قربانی نیز نامشخص است. مگره با کمک دستیارش، لومبار، به بررسی این پرونده می‌پردازد. آنها با افراد مختلفی روبرو می‌شوند، از جمله همسر مقتول، دوست پسر سابق او، و یک گروه از دوستان و آشنایان. هر کدام از این افراد انگیزه‌ای برای قتل دارند، اما مگره باید بتواند حقیقت را از میان همه این دروغ‌ها و رازهای پنهان کشف کند. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: کتاب کارد و طناب شامل پنج داستان پلیسی - جنایی اثر ژرژ سیمنون، نویسنده مشهور بلژیکی است. نویسنده، شخصیت «بازرس مگره» را آفرید و او را شخصیت اصلی اکثر داستان‌های خود قرارداد. داستان‌های کتاب کارد و طناب، مانند دیگر آثار سیمنون، درون‌مایه‌ای جنایی و پلیسی دارند. در اغلب داستان‌ها، قتلی روی داده و حوادثی مشکوک، مخاطب را به ماجراجویی فرا می‌خواند. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: سربازرس "مگره" مامور کشف راز قتل بازرگانی با نام "مسیو گاله" می‌شود. ماجرا ابتدا، ظاهری ساده دارد، یک بازرگان دوره‌گرد در اتاق هتلش به قتل رسیده است. اما مگره از هر سو بوی نادرستی استشمام می‌کند و از وضعیت مرگ مقتول، تحت نام عوضی و با شلیک گلوله‌ای که هیچ‌کس صدایش را نشنیده و ضربه چاقویی که به قلبش فرو رفته، به هر چیز مشکوک شده و تحقیقات وسیعی را آغاز می‌کند. او در پایان درمی‌یابد که مقتول شخصی بی‌دست و پا بوده است که حاضر شده نام و اصالت خانوادگی خویش را به "گاله" واقعی بفروشد و با نهادن نام وی بر خود تمام روال زندگی خویش را تغییر داده و با تهدید افراد و باج‌گیری از آن‌ها روزگار بگذراند. گاله واقعی که تحت نام "سن هیلر" به زندگی ادامه می‌دهد، به موضوع اقرار کرده و در اعتراف‌های خود از باج‌گیری و فشارهای مقتول سخن می‌گوید. سرانجام مگره درمی‌یابد که با وجود کینه بسیار سن هیلر از مقتول، وی خود با ترفندی عجیب و گمراه‌کننده دست به خودکشی زده است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: ماجرای «کافه لیبرتی» در آنتیب در جنوب فرانسه روی می دهد. کمیسر مگره برای حل معمای قتل مردی که از پشت چاقو خورده است به ساحل کت دازور می رود. در آنجا درمی یابد که مرد مقتول از مشتریان کافه ای به نام کافه لیبرتی بوده و گاه هنگام مسافرت به ریویرا چندین روز آنجا اقامت می کرده است. ملاقات مگره با پسر مرد مقتول او را با زوایای تاریکی از زندگی خصوصی متوفی آشنا می سازد و این سرآغاز کشف توطئه ای هولناک است که ریشه در حرص و انتقام دارد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚 🖌 نویسنده درباره کتاب: تمامی داستان‌های این مجموعه جز داستان‌هایی‌اند که مجله الری کوئین هرساله به عنوان داستان جنایی سال انتخاب کرده است و این انتخاب مبنی بر نوآوری در ژانر جنایی بوده است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚 کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: مرد لندن داستانی است جنایی از زندگی مردی که به علت قتل به چند سال حبس محکوم می‌شود. (لویی مالوان) قهرمان اصلی داستان است. او سوزن‌بان ایستگاه دریایی است. یک شب در حین انجام وظیفه متوجه زد و خورد دو مرد در اسکله می‌شود. یکی از آنها که (بران) نام دارد، همراهش را به داخل آب می‌اندازد. (مالوان) در این هنگام چمدانی را که داخل آب پرت شده است بر می‌دارد و به طور ناخواسته (بران) را به قتل می‌رساند. ادامه داستان با چگونگی رسیدگی به این پرونده شکل می‌گیرد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: پيرزنی به نام "آنتوان دكارامه"، به تنهايی در يك آپارتمان زندگی می كند. روزی آنتوان به اداره پليس می رود و ضمن بيان وضعيت زندگی خود، اظهار می كند كه اثاثيه منزلش در غياب او جابه‌جا می شود. او معتقد است كه گاهی اشخاص مرموزی او را تعقيب می كند . "ميگر" ـ فرمانده پليس ـ پس از اطلاع از اظهارات پيرزن، تصميم می گيرد كه به او كمك كند، اما يك روز وقتي برای ملاقات مادام دكارامه منزل خود را ترك می كند، با صحنه قتل پيرزن مواجه می شود و ... 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌نویسنده: درباره کتاب: نزدیکی‌های شب بود. زنی پشت دخل چرت می‌زد. بخار از قهوه‌جوش فوران می‌کرد. درِ آشپزخانه باز بود و از توی آن صدای ویزویزِ رادیویی شنیده می‌شد، انگار بچه‌ای به جانش افتاده باشد و یک لحظه هم از موج عوض کردن دست برندارد. همه چیز مثل همیشه بود، تنها چند مورد جزئی بود که قبلاً سابقه نداشت و همین کافی بود تا فضای ایستگاه در هاله‌ای از رمز و راز و ماجرا فرو رود؛ مثلاً یونیفرم کارکنان طرفین، و همچنین تضاد میان آگهی‌های تفریحات زمستانی در آلمان و آگهی نمایشگاه تجاری اوترخت. و هیئت آدمی در یک گوشه: مردی حدودا سی‌ساله با لباسهای نخ‌نما و صورتی رنگ‌پریده که سرسری اصلاح شده بود. کلاهی شُل و وارفته به سر داشت که بفهمی نفهمی خاکستری بود. قیافه و سر و وضع مرد طوری بود انگار از سفر دور اروپا برگشته باشد. با قطار از هلند رسیده بود. به مأمور کنترل بلیتی برای بره‌من نشان داده بود و او هم به آلمانی توضیح داده بود که امکان نداشته مسیری از این پرپیچ و خم‌تر انتخاب کند، مسیری که حتّی یک قطار سریع‌السیر هم نداشت. مرد هیچ حرکتی نکرد که ناشی از آن باشد که منظور مأمور کنترل را فهمیده است. به زبان فرانسوی سفارش قهوه داد. همه از سر کنجکاوی به او زل زده بودند. چشمهای مرد دو دو می‌زد و حسابی گود افتاده بود. سیگارش را انگار به لب پایینی‌اش چسبانده بودند. چیز مهمی نبود، اما همین کافی بود که خستگی یا بی‌اعتنایی او را نشان دهد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59