6⃣0⃣6⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠الگو برداری از شهداء 📣
🍃🌹اقا علیرضا اصلا اهل #غیبت کردن نبودن و حالشون عوض میشد.هر جایی که میدیدند مجلس غیبت شده سریع از اونجا خارج میشدند یا با یه #شوخی حرف رو سریع عوض میکردند .
🍃🌹اقا علیرضا ادم خیلی شوخی بود البته در جمع خانواده بیشتر و سعی میکردند در جمع شوخی نکنند تا خدای نکرده باعث #رنجش کسی نشه.
🍃🌹اما تو جمع خانواده اونقدر شوخ بودند وشیطنت داشتند که الان وقتی نیستند کاملا جای خالیشون رو همه حس می کنند و وقتی یاد ایشون و شوخیهاش زنده میشه.همه میزنند زیر خنده ولی باز طولی نمیکشه که #بغض و اشک جای خنده رو میگیره
🍃🌹همیشه بعد از سرکار باید فاصله سرویس تا خونه رو که حدود یک و نیم کیلومتر بود میدوئید با تمام #خستگی که از محل کار داشت و گاها تو تابستونها باید تو افتاب داغ این مسیر رو طی میکرد وقتی میرسید خونه انگار هیچ اثر خستگی در ایشون نبود و هیچ وقت خسته گیش رو تو خونه نمیورد و همیشه با #رویی_باز با منو پسرم برخورد میکرد
🍃🌹یکی از شیطنتهای ایشون هم بعد اومدن خونه این بود که اروم در رو باز میکردند بدون اینکه ما متوجه بشیم و یهو من و پسرش رو میترسوند و کلی #میخندید☺️
🍃🌹تو دید همکاراش و مردم یه ادم خشک بود.اما فقط باید تو خونه میدیدیش مثل یه بچه 4ساله #شیطون بود بعضی وقتها بهش میگفتم محمدامین بزرگ شه میشینه با دهن باز شیطونیهای تو رو نگاه میکنه .
🍃🌹همین چیزها بیشتر ادم رو میسوزونه به قول همسران شهدا اگه خشک و بی روح بودن و میرفتن ادم انقدر #داغ نمیخورد.
#راوی_همسر_گرامی_شهید
مدافع_حرم
#شهیدعلیرضا_بریری 🌷
🔸 #مداح بود. تمام روضهها را از بَر بود. انگار قسمت بود که همه روضه را از بر باشد؛ روزی به کارش میآمد. مخصوصا روضه #علی_اکبر(ع)🖤
🔹ماشین که منفجر💥 شد، همه مات و مبهوت مانده بودند. همین دو دقیقهی قبل #روحالله به رویشان لبخند زده و گفته بود: «اگر خدا بخواد همینجا، همین جلوی مقر #شهادت رو روزیم میکنه»
حالا چطور میتوانستند باور کنند😢 ماشینی که جلوی چشمانشان میسوزد، #قتلگاه رفقایشان است؟!
🔸صدایش که از شدت #بغض دورگه شده بود را در گلو انداخت و فریاد زد:
«خودتون رو جمع و جور کنید! همه ما #عاشق_شهادتیم...» رفت داخل مقر و دو تا پتو آورد! پهن کرد روی زمین تا گلهای پرپر اش🥀 را جمع کند.
🔹خب! فرمانده بود. #غیرتش اجازه نمیداد کسی جز خودش سربازانش را جمع کند. گلهایش🌷 را که از روی زمین جمع کرد هر کدام را بغل کرد. آنها را #بویید و بوسید. زیر گوششان نجوایی کرد که نکند ما را فراموش کنید😭
🔸اما، امان از آن لحظهای که میخواست برخیزد! باز هم #روضه:
« الان انکسر ظهری... اکنون کمرم شکسـ⚡️ـت» کمرش خم شده بود. دیگر نمیتوانست راست بایستد🚫 ۳ روز بیشتر طاقت نیاورد.پر کشید سوی #شهیدان ،سوی #سالار_شهیدان🕊
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃صلوات
#شهید_عزیزم💞
🥀روزهای بی ت✨و
صدابه #صدایم نمی رسد😔
#بغضی نشسته ،به دادم نمی رسد
🍀این روزها #دلم گرفته ،غمم بی نهایت است💔
باران🌨 به پای اشک هایم 😭نمی رسد
🥀هی #بغض میکنم ،،،اشکم جاری نمی شوداین اشک هم به دادحالم #نمی رسد
این آسمانی🌫 میشکند خُرد می شود
امابه #👣پای هایم نمی رسد❌
#شهید_سیدعلی_حسینی🌷
#صلوات 🌷🍃🍃
🔰مجلس حسین، پناهی است برای دل های بریده و چشم های خسته از #گناه😔 برای آنان که میخواهند #بغض های پیچک شده در گلو را ببارند. برای نوکرهایی که دلشان به عشق ارباب♥️ می تپد،بی قرارِ قرار #روضه اند و نام #حسین تسکین قلبشان
🔰برای آنان که راه را اشتباه رفته و امضایشان، پای اعمالی است📝 که از انجامش نادماند. توبه کرده و اشک می ریزند و لقب #حر می گیرند به رسم #حرّ_کربلا😓
🔰حر، همان دشمنی که دقایق آخر پشیمان شد از مخالفت با #امام_زمان و بستن آب بر روی اهل خیام. شرمگین، با کفش های آویزان بر گردن و خجالت چین شده بر پیشانی ، سوی حسین آمد. #توبه کرد و دقایق آخر، سر بر زانوی امامش شهد #شهادت نوشید
🔰حرِ کربلا راهنما شد برای بازگشت از تاریکی بسوی نور💫برای آنان که در خواب #غفلت بودند اما امید بیداری داشتند. بعد از او حرهای زیادی متولد شدند مثل طیب حاج رضایی، راه را اشتباه رفته بود. عکس رضاشاه بر بدنش حک بود اما همچنان کبوتر دلش در #هیئت حسین بال و پر می زد🕊
🔰وقتی حرف از بی حجابی و #چادر از سر کشیدن شد، دلش رفت سوی عاشورا و خیمه ها، معجرهایی که از سر کشیده شد و موهایی که سوخت.نبض #غیرتش اجازه نداد سکوت کند و همان جا بود که برگشت😔 بهای برگشتنش، #زندان بود و شکنجه. در آخر هم تیرباران💥 اما پای اعتقادش ماند و شد #حرِّ_انقلاب
🔰می گویند ذکر لبش #خدایا پاکم کن و خاکم کن بوده است. به گمانم دعای حرِّهای زمان مستجاب می شود.طیب، #طیب و طاهر خاک شد. در کوچه های #دنیا گمراه شده ام.دلم حرشدن میخواهد. ای که مرا خواندهای، راه نشانم بده.
#شهید_طیب_حاج_رضایی
#سالروز_شهادت
🌹🍃صلوات
#دلتنگی💔
#دلتــنگــــی ها
⇜گاه از جنس اشــکنـــ😢ــد
⇜و گاه از جنس #بغــــــــض
↵گاه سکـــوت🔇 میشوند
↵و #خاموش میمـــــــانند
↵گاه هــق هـــق می شوند و می بارند😭
دلتنگــ💔ــی من برای #تــــــــو اما
جنس #غریبــــــــی دارد😔
شادی روح شهیدان #صلوات
#شهید_عبدالرحیم_فیروزآبادی🌷
#شهدا نگاهی
#دلتنگی💔
#دلتــنگــــی ها
⇜گاه از جنس اشــکنـــ😢ــد
⇜و گاه از جنس #بغــــــــض
↵گاه سکـــوت🔇 میشوند
↵و #خاموش میمـــــــانند
↵گاه هــق هـــق می شوند و می بارند😭
دلتنگــ💔ــی من برای #تــــــــو اما
جنس #غریبــــــــی دارد😔
شادی روح شهیدان #صلوات
#شهید_عبدالرحیم_فیروزآبادی🌷
#شهدا نگاهی
#دلتنگی💔
#دلتــنگــــی ها
⇜گاه از جنس اشــکنـــ😢ــد
⇜و گاه از جنس #بغــــــــض
↵گاه سکـــوت🔇 میشوند
↵و #خاموش میمـــــــانند
↵گاه هــق هـــق می شوند و می بارند😭
دلتنگــ💔ــی من برای #تــــــــو اما
جنس #غریبــــــــی دارد😔
شادی روح شهیدان #صلوات
#شهید_عبدالرحیم_فیروزآبادی🌷
#شهدا نگاهی
بالاخره سقوط #هواپیما را مهار می کند.ولی، جوابی نمیشنود .
نگاه #بغض نشسته اش روی #عباس خشک میشود و سیل #اشک بر چشمانش جاری میشود ...
چقدر درد اور است رفیق چندین و چند ساله ات مقابل چشمان به #باران نشسته ات تو را برای همیشه ترک کند
تیمسار #عباس_بابایی , بزرگ مردی که در مکتب #شهادت پرورش یافت .
مجاهدی که #زهد و تقوایش بسان دریایی خروشان بود و هر لحظه از زندگانیش موج ها در برداشت.
مرد وارسته ای که اقیانوس وجودش #عشق و از خودگذشتگی و کرامت بود، #سربازی که دلاور میدان جنگ بود و مبارزی سترگ با #نفس_اماره ی خویش.
از آن زمان که خود را شناخت کوشید تا جز در جهت خشنودی #حق تعالی گام برندارد و سربازیش برای رفیق ازلیاش بهنحو احسنت انجام دهد .
به راستی او #گمنام، اما #آشنای همه بود.
✍نویسنده:#زهرا_حسینی
🕊به مناسبت شهادت #شهید #عباس_بابایی
📅تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۲۹
📅تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد۱۳۶۶
🥀مزار شهید :گلزار شهدا قزوین
صلوات 🌷❤️💋
🍃راوی قصه های #شام قاصدکی ست که معرکه عاشقی را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت #رزم_آوران را در دل تاریخ حک میکند♡
🍃از آن روزی که پیکِ عدرا* برایش از #هتک_حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد، رزم #فاطمیون و #زینبیون را به تصویر کشید و ضمیمه کرد: بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود #ذکریا و #الیاس.
🍃به هنگام نماز که تماشایشان میکردی اللهم الرزقنا هایشان رنگ #شهادت و نیتشان بوی #خلوص داشت. #یالطیف_إرحَم_عَبدِکَ_الضَعیفِ سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را، حداقل برای الیاس اینگونه بود.
🍃حلب مشتاقانه #پیکر او را به آغوش کشیده بود. همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایی که چشم #مادر به قاب در خشک میشد.
🍃فاطمه #سه_ساله زانوی غم بغل گرفته بود و بغضی میهمان گلویش شده بود لحظهای #آسمان چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهای #دلتنگی همچنان میبارید، برای قاصدک از پدرش سخن میگفت تا بلکه به گوشش برساند.
🍃یادم به خرابهی #شام افتاد، دختری سه ساله که بهانه #پدر را میگرفت میخواست از #خار_مغیلان و درد سیلی به پدر شکایت کند. به انتظار پدر نشسته بود بی رمق با خدای خود نجوا میکرد و پدر را میخواست.
🍃ذکریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله #حسین(ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان #شهدا، چه #فاطمه هایی که دلتنگ مهر پدریاند و چه محمد صدراهایی که پدر را فقط در یک قاب عکس دیدند.
🍃حالا بعد از پنج بهار ذکریا با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم #مهمان سرزمین #حلب است.
🍃میگویم بهار چون به قول شاعر: #پاییز بهاری ست که عاشق شده و دلتنگ است برای عاشقانی که از سرزمین دور ماندهاند همچون الیاس. #بغض میکند و برگ هایش را سنگفرش خیابان ها میکند به امید اینکه الیاس ها برگردند.
◇پروازتان مبارک عباس های زینب(س)◇
پ.ن: * مرج عذراء که امروز عدرا نامیده میشود شهری است در #سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است.
پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید #ذکریا_شیری
#شهید #الیاس_چگینی
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴
🕊محل شهادت : حلب العیس
یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
🌸 شهید غلامعلی پیچک🌸
🍂 #فرمانده سلام، خوش بحالتان، مهر #شهادت در پرونده اعمالتان خورد و عاقبت بخیر شدید اما، اینجا #هوا بد است. دل ها گرفته است و #بغض هایمان گلوگیر شده اند و خسته ایم از زمانی که امان را از اهالی #زمین گرفته است.
🍂 هشت سال باغیرت جنگیدید برای وجب به وجب این خاک، برای اینکه حقی #پایمال نشود.
🍂 اما هشت سال است که با #تدبیر و امید مردم را از زندگی ناامید کرده اند، پدر خانه در مقابل اهل خانه از #شرمندگی و #خجالت کمر خم کرده است. سفره خالی و #دست هایش هم #وزن شده اند اما ترازوی عدل، حسرتِ برابری بر #دل دارد.
🍂روی بیت المال #حساس بودید که مبادا مدیون شوید و پل صراط پایتان بلغزد اما این روزها #بیت_المال را غارت می کنند و بعد از رفتنشان از مرزهای کشور، خبر #اختلاس هایشان در روزنامه های کشور به یادگار میماند.
🍂زمین های #جبهه را با کمترین امکانات شناسایی می کردید پاکسازی و #دشمن را نابود می کردید. حالا ستون پنجم ها، گرا می دهند، دیروز ح.ا.ج ق.ا.س.م و امروز ف.خ.ر.ی ز.ا.د.ه. خبر شهادت ها #داغ شد بر دل #تاریخ...❤️
🍂 رمز عملیات هایتان #یازهرا بود و فرمانده امام زمان اما حالا، دین را #قربانی خواسته هایشان کردند و #اعتقاد مردم را نشانه گرفته اند که مردم هم از #خدا شوند و هم از خرما...
🍂 وصیت هایتان #قاب شد بردیوار اما چادرها خاکی می شود و حجاب ها، سرخی خونتان را کدر می کند. آه که که این قصه ی پر غصه #گلایه پایانی ندارد...
شهیدجان، برگرد، بیسیم ات راهم بیاور. حاج #همت و ح.ا.ج ق.ا.س.م را هم صدا کن. بیا و نجات بده. کم کم هم #شهر سقوط می کند هم ایمانمان...
✍نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
🕊 به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #غلامعی_پیچک
📅تاریخ تولد : ۱۳۳۸
📅تاریخ شهادت : ۲۰ آذر ۱۳۶۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
14.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فریاد مادر شهید مسلم فراهانی بر سر مسئولین بیغیرت
💠 وظیفهتان هست که وضعیت #حجاب را درست کنید!
🔹آقایان مسئول
🔹از #جیغ سلیطهها نترسید
🔹از #بغض خانواده شهدا بترسید...
🆔 شما نیز ویدئوهای خانواده شهدا را ضبط کنید و برای ما به نشانی @RaheShahid133 ارسال نمایید.