eitaa logo
متی ترانا و نراک
272 دنبال‌کننده
42.9هزار عکس
15.5هزار ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنان #سید_حسن_نصرالله درباره شخصیت #شهید_جهاد_مغنیه: " فرزند حاج عماد جوان بود و هیچکس #مجبورش نکرده بود در این مسیر باشد. میتوانست دانشگاهش را ادامه بدهد. هزاران فرصت داشت ک ب دنیا برسد. اما آن جوان که روح، معنویت، معرفت و عشق #حاج_عماد را درون خود داشت، همه ی این کارها را رها کرد و به #سوریه، #قنیطره و #جولان رفت. خبر شهادت او به هر کس رسید، مثل این بود ک حاج عماد، آن فرمانده #یگانه و تیزبین و تاریخی، دوباره به شهادت رسیده است. " سلام به تو که نامت سیره ات بود ؛ #جهاد ... #شهید_جهاد_مغنیه🌷 فرزندِ شهید عماد مغنیه 🍃🌹صلوات
اصلا زندگی بدون معنا ندارد؛ کور آمدن و کور رفتن است... جهاد یعنی ↯↯ تمام رنج و تلاشت به گره بخورد. آی زهرایی! دارید سرباز جهادی برای "مهدی زهرا" (س) تربیت میکنید یا نه⁉️ 🌹🍃🌹🍃صلوات
🔸شهید اسدی دوری از بود، وی بارها در دفاع از حریم اهل‌بیت(ع) کوشش کرد و در آخر نیز در راه دفاع از حرم کبری(س) به درجه رفیع شهادت🌷 نائل شد. 🔹این شهید والا مقام علاوه بر اینکه به تحصیل دروس علوم پرداخته بود، ولی در بیشتر برنامه های فرهنگی و بصیرتی در این شهر پیشقدم بود☝️ و در کارها وبرنامه های خود را اولویت اصلی خود قرار داده بود. 🔰شهدای مدافع حرم دست به زده و به جنگ کفار و شیاطین👹 رفتند و در نزد خدا پاداشی بس عظیم دارند. رشادت های مدافعان حرم برای نسل جدید تشریح، تبیین و شود، چرا که این شهدا🌷 مایه عزت، آبرو و سربلندی دنیای اسلام در جهان امروزهستند♥️ 🔻همسر شهید: همسرم بودند وبه هیچ عنوان اجازه نمی دادند که در برخی از برنامه ها، اسم وی را در بنرها قرار دهند⛔️ قرار بود یکی از در مجلسی تشریف بیاورند و همه لباس های آنچنانی به تن کرده بودند، ولی با لباس های ساده حضور داشتند و در خواستگاری هم ملاک ایشان بود✅ 🌹🍃🌹🍃صلوات
🔸شهید اسدی دوری از بود، وی بارها در دفاع از حریم اهل‌بیت(ع) کوشش کرد و در آخر نیز در راه دفاع از حرم کبری(س) به درجه رفیع شهادت🌷 نائل شد. 🔹این شهید والا مقام علاوه بر اینکه به تحصیل دروس علوم پرداخته بود، ولی در بیشتر برنامه های فرهنگی و بصیرتی در این شهر پیشقدم بود☝️ و در کارها وبرنامه های خود را اولویت اصلی خود قرار داده بود. 🔰شهدای مدافع حرم دست به زده و به جنگ کفار و شیاطین👹 رفتند و در نزد خدا پاداشی بس عظیم دارند. رشادت های مدافعان حرم برای نسل جدید تشریح، تبیین و شود، چرا که این شهدا🌷 مایه عزت، آبرو و سربلندی دنیای اسلام در جهان امروزهستند♥️ 🔻همسر شهید: همسرم بودند وبه هیچ عنوان اجازه نمی دادند که در برخی از برنامه ها، اسم وی را در بنرها قرار دهند⛔️ قرار بود یکی از در مجلسی تشریف بیاورند و همه لباس های آنچنانی به تن کرده بودند، ولی با لباس های ساده حضور داشتند و در خواستگاری هم ملاک ایشان بود✅ 🌹🍃🌹🍃صلوات
🔸محمودرضا جوانی بود و فعال مثل همه ی شهدای دیگر و نیک می دانست که بهشت🌸 را به بها میدهند، نه بهانه❌ همان رزمنده ی بدون مرزی که خود را به و به قول خودش به مطلع آخرالزمانی وعده ی ظهور رساند. 🔹میگفت: شام میدان عجیبی است، ی شروع حرکت ابناء ابوسفیان ملعون است. آری! دهه ی شصتی، بین پیوستن به صف عاشوراییان👥 و گریختن از معرکه ی ، پیوستن به صف عاشوراییان را انتخاب کرد و بین شهادت🌷 دور از وطن و در آغوش کشیدن دخترکش ⇜شهادت را ⇜مبارزه را ⇜ یک ملت بودن را ⇜جوانمرد♥️ بودن را... ↫و چه انتخاب و نفسگیری.!! 🌷 🌹🍃🌹🍃صلوات
🔸همیشه میگفت:من پیرو خط هستم ، اگر دستور به سکوت بدن من سکوت میکنم🔇. 🔹اگر دستور به بده هر جای دنیا باشه، من برای جهاد میرم✊ همیشه تو زندگی رو در نظر بگیرید. 🌹صلوات 🌷🍃
🥀✨ 🌸همان روزی که را از القاب انتخاب کردند، به برکت صاحب نام، زندگی اش به خیر شد. 🍃راهش را انتخاب کرد به قول خودش جهیزیه اش بود و فارغ از دلخوشی های هم سن و سال هایش، به فکر می کرد. 🌼فعال فرهنگی و به تمام معنا، گاهی معلم آیه های نور و گاهی تیمار بیماران و سالمندان، گاهی هرچه که بود برای رضای خدا بود. 🍃عاشق 💖و پیرو رهبرش بود وقتی سرباز شاه به بی حرمتی کرد جوابش سیلی شجاع و با غیرت بود.در بدون خستگی می کرد.. در جبهه پا به پای رزمنده ها می جنگید تا جایی که منافقان پیغام داده بودند "اگر دستمان به تو برسد پوستت را از کاه پر می کنیم". 🌸فرقی نمی کند باشی یا ، عاشق که باشی و برایش سربازی کنی ، با عزت خریدارت می شود مثل صدیقه. 🍃در جوانی شد همچون حضرت مادر.در ی از جنس و حیا گفته بود" از جنازه ام 🖼 نگیرید و به جایش و نوشته هایم را چاپ کنید" 🌼خوش به حال ها، چشم هایشان برای به این دنیا باز شد و برای رضای خدا هم از این دنیا بسته شد. 🍃وای بر ما که هرروز فرصت داریم اما به این زندگی روزشمار نیست و غرق در لذت های کوتاه دنیایی راه را گم کرده ایم . 🌸...💥 🕊✨به مناسبت شهادت 🌷 🌹🍃صلوات
*🖤 💢*شهید ابوالمهدی مهندس* فرمانده شعبی(نیروی مردمی) در کنار نیروی قدس سپاه پاسداران با داعش پدرش عراقی و مادرش ایرانی بود زینب میگوید 💢 تا چند سال کسی پدرم را نمی‌شناخت، اما وقتی برخی در خیابان پدرم را می‌دیدند، او را با قاسم اشتباه می‌گرفتند☝️ سفیدی موهای آنها در راه هر دو مثل هم و رابطه برادریشان را نیز محکم کرده بود، *هر دو مانند ابراهیم چون بت‌شکن بودند..* 💢سوختند و وارد آتش🔥 شدند*👌 خیابان بغداد بسیار تمیز و پاکیزه بود 🥀..اما بعد از این اتفاق تمام دیوارها پر از ترکش☄ شده است. ایالات# متحده آمریکا ابوالمهدی مهندس را در لیست تروریستی خود به عنوان یکی از چند خطرناک جهان گنجانده بودند*‼️ 💢 او در حمله راکتی ✈️ آمریکایی در فرودگاه بغداد به همراه حاج قاسم و همرزمانش به اعلی پرواز کرد🕊🕋 🌷 *(ابوالمهدی المهندس)* 🌷🍃
🔰مینویسم از آن روزها که نهال در دلت♥️ به تلاطم افتاد، تا روزی که توانمند و پربار✊ شد و بر سرمان سایه انداخت، سایه ای از جنس . 🔰عشق را در پیچش حروف مبارزه ای معنا کردی که سکون و امن را برایمان به ارمغان می‌آورد‌. به کوچه پس کوچه های رنگ بخشیدی و در انتها، گلگونی خونت❣ زینت بخش پله های صعود شد. ریسمان های تنیده در هم را شکافتی و رهبر اقامه ها شدی، که قدمی برای تجلی برداری 🔰کلمات، قاصرند از پیوستن و جمله شدن در وصفت. سزای بیقراری هایت💗 در انقلاب قلوب مردم، مزد بود که از جرعه آسمان نوشیدی و با افلاک همراه شدی. ، فاتح قله های قیام ✍نویسنده: 🕊به مناسبت سالروز شهادت صلوات 🌷
🍃یک هفته قبل از از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر مشغول دعا و گریه است و دارد با صحبت میکند. دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام. . 🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم. گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم . دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این‌ پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم! مرا بوسید و بغل کرد و رفت... . 🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر برای چه بوده است !. راوی: 🌺به مناسبت سالروز شهادت 🌹🍃صلوات
🍃"بابا اگر اجازه بدهید عازم سفر برای مبارزه و جهاد هستم"من هم گفتم: پسرم خدا پشت و پناهت باشد، هرکسی که این لباس مقدس را بپوشد باید هر لحظه آماده دفاع از و باشد؛ شهید گفت: "ولی بابا اگر بروم بر نمی گردم...💔"* 🍃همین جمله می‌تواند برایِ یک پدر، کربلایی را تداعی کند.و پدرِ سجاد آن لحظه در دل گفت، کاش کمی روبه رویم قدم زنی تا بار دیگر قد وبالایت را نظاره کنم جانِ بابا😰 🍃این رسمِ عاشقان است که در راه از جان و جوان خود می‌گذرند.به تاسی از مولایشان حسین_علیه‌السلام_ همه چیزشان را در راه خدا می‌دهند🕊 🍃سجاد؛ رزمنده ای توانمند و مطلع که تمام همتش را در راهِ آموزشِ نیروهایِ می‌گذاشت. تک‌تیرانداز؛ پزشکی ، مکانیکی و حتی راه و روش تجارت. 🍃میانِ این همه بودن‌، سجاد اما مردِ ماندن نبود.حتی به همسر و فرزندش هم او را پای بند نکرد. 🍃بالاخره روزی؛ روحِ بلندش از حصارِ تن آزاد شد! و ریتان، سکویِ پروازی شد برایِ روح بی‌قرارش. ؛ پرستوحرم🕊 *گفت و گویِ شهید و پدرِ بزرگوارشان 🌸 به مناسبت سالروز شهادت 🌹🍃🌹🍃صلوات
🍃چه نوری میتواند راه را برای عاشقان بگشاید. جز عشق به برای آن خدایی که جهاد کرد میان فرشتگانش تا مارا بیافریند و فرشتگانش را مقابل ما به زانو دربیاورد. 🍃حال از تمامی تعلقاتش دل میبرد و پا به میدان میگذارد تا نشان دهد که خدایش را بنده است. اینبار اما دل به داستانی داده ایم که فرشته اش جهادگری است که وجودش را به دستان خدا سپرده. 🍃بی هیچ اجباری و با کمال پا به نهاده و همچون مولایش میان جبهه حق علیه باطل خون دلها خورده. میان این تیرباران ها و دودهایی که عاشقانه تنفس میکردند؛ اش نصیب بهرامِ داستان شد... 🍃ماند و درد کشید از غم نبود یارانش از غم جا ماندن. اما آن روزها چه زیبا جانبازی شده بود به سان علمدار کربلا، اصلا گویی داستان این جهان همین است. 🍃گویی همه باید فدایی راه حسین شوند. فدایی آزادگی حسین (ع)، لب های عطشان خیمه ی حسین(ع)، فدایی رگ های گلوی حسین(ع)، نهایت این بیقراری ها شد وصال دلدار. همان خدایی که قهرمان داستان بینهایت دلتنگش بود. 🍃نهایتش شد دست گذاشتن در دستان و یاران شهیدش. تا درد فراق نباشد؛ خدا درمان شهادت را قرار نمیدهد. تا ناله؛ عجز؛ بیقراری و بیتابی های سحرگانه نباشد خانوم زهرای مرضیه را امضا نمیکند🕊 🍃گویا رسم شهادت این است که ذره ذره ی وجودت اسمانی شود، همه را به آسمان بسپاری، خودت سپر شوی برای تیر سه شعبه ای که گلوی شش ماهه حسین(ع) را هدف گرفته است. رسم همین است، باید عاشق شد. عاشق ترینِ بندگان♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 🌷🍃
🍃عاشقی سن و سال نمیشناسد؛ ناگهان می آید جایی میان قلبت جا خوش میکند و ماندگار میشود. میشود همدم روزها و شب هایت؛ آن هنگام است که وجودش بیقرار لقاء معشوق میگردد... 🍃تو نیز عاشق بودی؛ در آن سن چشم هایت پرده الهی را کنار زد و خدای خود را میان شلوغی های دنیا یافتی. دیگر بهانه های دنیوی نماندی و عاشقانه به سوی خالقت شتافتی... 🍃آخر این رسم عاشقی است که جز او را نبینی و تنها رهرو راه او باشی. اصلا بسیجی که باشی راه و رسم را خوب می آموزی و محال است که حبّ دنیا وجودت را تسخیر کند. بسیجی بودن رسم، نوع و *شرط* زندگی است و در این مکتب است که درس بودن را فرا میگیری. 🍃میدانی! ماجرا همان حرف روایت گر روزهای عاشقی است. خوب گفت آوینیِ جبهه ها که اگر متاع وجودت خریدنی شود هر جا که باشی و در هر سنی که باشی کارنامه ات مزین به اسم و رسم میشود و آن است که تو میشوی همان مصداق« هم المفلحون »... 🍃آن است که نهایت عاشقانه هایت میشود، با جان پذیرفتن ترکش ها در ؛ همان جایی که رد قدم های خدارا میتوان تماشا کرد. حال که طعم یار را چشیده ای؛ یادمان کن شهیدِ عاشق... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٧ اسفند ۱٣۴٧ 📅تاریخ شهادت : ۴ خرداد ۱٣۶۵ 📅تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : جزیره مجنون 🥀مزار شهید : بهشت زهرا صلوات 🌷🍃
بسم‌الله الرحمن الرحیم♡ 🍃 را به دست میگیرم تا از او بنویسم، از اویی که عمری را در در راه خدا گذراند ، اویی که بی حد و اندازه ای به داشت و فقط کافی بود آقا لب تر کند. 😌 . 🍃عاجز ماندم وقتی اش را خواندم ، عاجز از نوشتن... میدانم قلم هم ناتوان از به روی کاغذ آوردن اوصاف این است.✍ . 🍃قطعا دومین ماهِ بهار از داشتنت بسیار است و بهار که تو را برای خودش می‌خواهد. در بهار شدی. در بهار هم برای همیشه کردی. خداحافظی از جنس عشق ، خداحافظی که نامت را در ذهن ها به یادگار گذاشت.🌺 . 🍃پاداش عمری و شاگردی در محضر بزرگان جز این هم نخواهد بود. ! ❤️ . 🍃۵۰ سال از نبودنت گذشت و امروز سالگرد آسمانی شدن توست ، در سرمای ۲۲ بهمن ۵۷ نبودی ببینی مردم چطور را جشن گرفتند آزادی که بهایش شد تو و امثال تو.😔 . 🍃نبودی رزم مردان سرزمینمان را ببینی که نگذاشتند دست به حتی یک وجب از خاک برسد.❣ نبودی پیروزی هایمان را ببینی ، ایستادگی هایمان را ببینی ، قدرت و عظمت امروزمان را تماشا کنی... تو و صد ها هزاران نفر مثل تو که پر کشیدند جایشان حسابی در این ها خالی بود.🕊 . 🍃 سالگرد شهادتت مبارک مجتهد شهید نهضت !🌹 . ✍نویسنده : . به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۲ اردیبهشت ۱۳۰۸ . 📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ . 📅تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۴۰۰ . 🥀مزار شهید : وادی السلام قم . صلوات 🌹🍃🌷🍃🌹🍃🌷🍃
‍ ◇نون والقلم◇ 🍃عزیزی میگفت: در ، عالی ترین محک ایمان، است. 🍃جهاد در مسلک ما، چه معنا می شود؟ چه وجهی را در بر می گیرد؟ جهاد با هیاهوی آمال بی پایان یا جهاد با و حفظ خاک؟ شاید هم جهادی دیگر که برایمان ترسیمش کرد. 🍃جهادی که مسبب است. جهادی که ترسیم گر شکوه و است، جهادی که مزدش طعم خوش لبخند کودکانی خسته و تماشای برقِ شیرین در نگاه خشت خرابه هاست. 🍃جهادی که عطر خوش دارد و مگر نه اینکه ، خریدار خلوص است! و چه زیباست اینگونه مدح کردن و را چشم در چشم یار گفتن. چه زیباست چون اینان بودن. همچون ! ❤️ ✍نویسنده : 🌹به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۳۱ مرداد ۱۳۷۲ 📅تاریخ شهادت : ۲۵ آبان ۱۳۹۷ 🥀مزار شهید : امامزاده علی اکبر چیذر یاد شهدا ذکر صلوات🌷🍃
‍ 🍃پاییز با حسرت دستِ مهر، بر سر آذر می کشد و برگ های درختان را فدای بیست و چهارمین روز می کند؛ چون تو چشم به این دنیا گشودی. 🍃خوش به حالِ سال هایی که بزرگ شدن، ، مدافع و شدنت را دیدند. اصلا تو برای ماندن، خلق نشده بودی. فقط، مدتی قلم سرنوشت ماندن را بر دفتر زندگی ات، ثبت کرد؛ تا راه و رسم عاشقی را یاد بدهی. ماندی تا راوی تاریخ آغشته به خون باشی. 🍃این محاسن سفید شده درآسیابِ ، هرکدام قصه شهیدی را می گویند که دست رد به سینه ی دنیا و زیبایی هایش زد تا امروز آه حسرت بر دل هایمان بنشیند. 🍃فرمانده، سرلشکر و هزاران اسم دیگر در مقابل بودنت قد خم کرده اند.‌‌ تا خواستیم، قدر بودنت را بدانیم جمله گاهی چه زود دیر می شود باورمان شد و افسوس ها نامه عبرت دلمان... 🍃حبیب حرم شدی و پس از سال ها دعا، آرزوی شهادت، جامه ی حقیقت بر تن کرد و به کاروان رسیدی. 🍃فرمانده قلب ها، در سیم خاردار نفس، اسیر شده ایم وتوان رهایی نداریم .به دعایت محتاجیم تا به سنگر توبه برسیم. و مجاهدِ تقوا و ایمانمان باشیم. ☆ حبیب قلب ها☆ 🌹به مناسبت سالروز ✍️نویسنده: منتظر 📆تاریخ تولد : ۲۴ آذر ۱۳۲۹ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ مهر ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای همدان 🕊محل شهادت : حومه، حلب یاد شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃
‍ 🍃بسم رب الشهدا🍃 🍃 که جان عزیز خود را فدای کرد. فتحی ابراهیم شقاقی، زاده ۱۹۵۱، اردوگاه رفع، نوار غزه. حوالیِ باغ‌های زیتون، زیر صلح. در رشته ریاضیات در بیرزیت تحصیل کرد؛ سپس پزشکی را در مصر به پایان رساند. یک پایش در بود، یک پایش بیرون. درسال ۱۹۸۳، یازده ماه در غزه به زندان افتاد و پس از آن در سال ۱۹۸۶ به دلیل ارتباطش با فعالیت‌های ، به ۴ سال حبس قطعی محکوم شد. 🍃فتحی شقاقی، کتابی معروف است؛ (خمینی (ره) راه حل و آلترناتیو اسلامی) که پس از آن را نوشته است. 🍃شقاقی، کشته است. اسحاق رابین نخست وزیر وقت ، دستور ترور او را صادر کرد. علت دستور ترور، انجام گروه حماس در ژانویه ۱۹۹۵ بود که در بیت لید صورت گرفت و ۱۳۰ اسرائیلی را به درک واصل کرد. شقاقی، شخصاً این عملیات را برعهده گرفت و همین امر، مهری شد بر سند ترورِ وی. 🍃سرانجام، فتحی ابراهیم در ۲۶ اکتبر ۱۹۹۵ در مالت مقابل محل اقامتش ترور شد؛ او قصد داشت برای بررسی وضعیت آوارگان در لیبی به این کشور سفر کند و هنگامی که از کنفرانس لیبی به جزیره مالت وارد شد، مقابل هتل محل اقامتش در این جزیره از سوی دو هدف قرار گرفته و به رسید. روح این مجاهد بزرگ، قرین رحمت. ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ١۴ بهمن ١٣٣٠ 📅تاریخ شهادت : ۵ آبان ١٣٧۴ 🕊محل شهادت : مالت 🥀مزار شهید : اردوگاه یرموک یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
‍ 🍃او را می‌‌شناسی، اگر اهل جبهه و و شهادت باشی با اولین نگاه و با اولین کلام، محبت او در دلت ریشه می‌‌زند. کوه‌‌های سر به‌‌ فلک‌‌کشیده غرب و دشت‌‌های تفتیده و سوزان هم او را می‌‌شناسند. 🍃آوای گام‌‌های استوار او در بحبوحۀ آتش و خون، در و عملیات ، در میمک و دالاهو و نوسود و در غرب، هنوز طنین‌‌انداز است. روستاهای در شمال سرسبز نیز همت او را برای ساختن و آبادکردن از یاد نبرده‌‌اند. صاحب قلب سلیمی که دریایی از اطمینان، آن را چنان لبریز کرده بود که جز خدا را نمی‌‌دید و جز او را نمی‌‌جست.. 🍃هنوز نشان رد پایش را می‌توانی در منطقۀ بستان در عملیات‌هایی چون ، در تنگۀ چزابه، در شوش و فتح‌المبین، در بیت‌المقدس و آزادی ، در عملیات و در بسیاری دیگر بیابی و بر آن بوسه زنی. 🍃هاشم درحالی‌که برای نظارت بر فعالیت گردان‌های جهاد سازندگی در مناطق جنگی عازم مأموریت بود، در تنگه‌ای با کمین نیروهای و نفوذی‌های دشمن برخورد کرد. 🍃ساجدی، این سجاد شب و شیر میدان روز نبرد، پس از سال‌ها تلاش شبانه‌روزی خالصانه و ، سرانجام در پنجمین روز از آبان‌ماه سال شصت‌وسه در یک روز سرد پاییزی به دست کوردل، درهای آسمان به رویش گشوده و فرزند زمینی دوباره شد. 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۵ تیر ۱۳۲۶ 📅تاریخ شهادت : ۵ آبان ۱۳۶۳ 🥀مزار شهید : بهشت رضا، مشهد 🕊محل شهادت : کرمانشاه یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
‍ بسم‌رب‌الغفار . 🍃ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‌ای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید* . 🍃ما را برای خود چطور معنا کرده ایم؟ میشود زمانی را فرض کرد که جهاد وجود نداشته باشد و راه رستگاری برای مان بسته باشد؟ اینطوری اگر باشد که باید دور رحمت را هم خط کشید. هر وقت سه چیز در کنار هم جمع بشوند خود به خود جهاد در هر زمان و مکانی که باشد اتفاق می افتد:اول وجود دشمن و شناخت او دوم سختکوشی و تلاش برای مقابله با دشمن و سوم هم . . 🍃با این تعریف همیشه و برای هرکسی در هرجایی که هست امکان جهاد و وجود دارد. یکی با جهاد می‌کند و با وقف ذهن و فکرش برای حق. یکی با ای که دارد. دیگری با شاد کردن دل ضعفا و دردمندان. و.... همه اما وقتی را در هر شکل و لباسی، و در هر جا و مکانی که هست بشناسند و با هر توانی که دارند با آن مقابله کنند و این تلاش را با اخلاص درآمیزند، گره گشای ظهورند‌. . 🍃محسن خزایی از آنهایی بود که دشمن را شناخت، از توانایی های خودش که قدرت رسانه ایش بود برای مقابله با دشمن، با اخلاص تمام استفاده کرد و شد . . 🍃اویی که رزم و را در کادر دوربینش ثبت کرد و آسمان حلب جوش و خروشش را هرگز از یاد نبرد... انگار او در معرکه شام آمده بود تا دوباره دوربین سیدمرتضای آوینی را از روی زمین بردارد و بر دوشش بگذارد تا اینبار در و رشادتها و خاطرات مجاهدان راه حق را ثبت کند ، سخنانشان را حک کند و خود نیز عضوی از آنها شود آنهم در که حقیقتا عجب فصلی ست. هم عشاق را به تماشا مینشیند هم را به سوگ... ✍نویسنده: ‌ 🕊به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد: ۱۵ آذر ۱۳۵۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۹۵. حلب 🥀مزار : گلزار شهدای زاهدان باد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
‍ 🍃اینبار می‌خواهم از او بنویسم، از زاده اردیبهشت! برای سرداری که از کردن خسته نمیشد. از اویی که عظمت روحش قلمم را متحیر ساخته؛ منش جوانمردانه اش مرا شرمنده خود کرده و و شجاعتش روی همه معادلات ذهنم خط قرمز بزرگی کشیده است. 🍃آشنای غریبی که راه و رفتارش نشأت گرفته از خط و جلوه گر لبخند خدا بر زمین بود. زاده بهار هزار و سیصد و چهل و پنج؛ پدرش به واسطه اینکه در محرم به دنیا آمده بود نامش را محرمعلی نهاد. 🍃محرمعلی مراد خانی، که از دوازده سالگی پا در رکاب انقلاب آماده جان‌بازی بود ، آماده . به اینجا که میرسم خسته و ناتوان می‌مانم، در دایره لغاتم کلمه ای پیدا نمیشود که جهد و تلاشش را توصیف کند. 🍃اصلا در محضر سی سال پاسداری کردن از حریم و انقلاب، کلمات خجل زده‌اند و کنار هم قرار نمی‌گیرند. حقیقتا تاریخ گواه همه چیز است! و قلم ناتوان و سرگشته... 🍃اینجا اعجاز تاریخ است که همه را حیران خود میکند ، تاریخی که در سینه‌اش های محرمعلی در کلانتری نوزده مهرآباد را حک‌ کرده و هرگز از یاد نمی‌برد فرماندهی گردان مکانیزه لشکر ۲۵، فرماندهی گردان امام رضا تیپ ۳ امامت و... 🍃افتخاراتش طوماری می‌شود که قدمت مبارزاتش را به رخ می‌کشد و این پایان نداشت مگر با آسمانی شدنش. شاید مبارزه تن به تن و جانانه اش در میدان با رفتن جسمش زیر خاک و روحش در آسمان پایان یابد. اما نام نیکش به یادگار خواهد ماند! 🍃چون هنوز رجزخوانی‌اش در قلب در گوش تاریخ مانده است و هربار محرمعلی های دیگری از این رجز جان می‌گیرند و آماده خدمت می‌شوند. و تاریخ پر است از مردانی که با شهادتشان تولدی دوباره رقم می‌زنند! ✨ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۴ اردیبهشت ۱٣۴٧ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آذر ۱٣٩۴ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای تنکابن 🕊محل شهادت : سوریه یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
🍃خودکار را برداشته، می‌نویسم از اویی که از تبار بود. نوشته‌ام مقدمه ندارد! اصلا برای گفتن از او که مقدمه لازم نیست، یک راست باید سر اصل مطلب رفت. اصل مطلبی که خودش هم مقدمه است هم نتیجه! 🍃مقصود حرف هایم فقط یک نفر است. کسی که یک ، مسیر زندگی‌اش را به سمتی برد که پایان نداشت! جایی ندیدم که نوشته‌ باشد مسیر و بندگی پایان دارد. البته چرا! یادم رفته بود پایانی دارد که مقدمه‌ی شروعی دوباره‌ست، ! و این همان چیزی بود که به حیات در این دنیا خاتمه داد. 🍃فیلم زندگی‌اش را روی دور تند میگذارم از اول تا به آخر را دوره میکنم. از بهاری که متولد شد تا سالهایی که کار کرد تا کمک خرج باشد. 🍃طولی نمیکشد که میرسم به همان نقطه آغازی که منتهی به شد. سال شصت و یک بود. خبر شهادت * را برای منصور آوردند به اضافه تکه ای کاغذ و مابقی وسایل. کاغذ را باز کرد. وصیتنامه بود. شروع به خواندن کرد. از منصور خواسته بود تا برای دفاع از دستاورد های و حراست از مرز های میهن اسلامی‌مان به س.پ.ا.ه اسلام بپیوندد. و اینجا آنچه در تقدیرش نوشته بودند رقم خورد. 🍃ویدیو جلو تر میرود به سی سال جلوتر وقتی که یک منصور مانده و غنیمتی که از حضور در جبهه های جنگ نصیبش شده. و البته خوابی که منصور عباسی قصه‌ی ما را کرد. 🍃منصور صرفا نه برای شهادت که باز هم برای پا در میدان گذاشت، مثل رفقایش. با این تفاوت که منصور از آنها جا مانده بود. و این به وقت اذان ظهر جمعه ده آذر در به وصال رسید. ♡ حبیب حرم!♡ پ.ن:برادر شهید آیت‌الله عباسی در عملیات آزادسازی شهید شد. ✍نویسنده : 🥀به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۹ فروردین ۱۳۳۶ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۶ 📅تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت دو معصوم شهرکرد 🕊محل شهادت : سوریه شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
🍃اینبار می‌خواهم از او بنویسم، از زاده اردیبهشت! برای سرداری که از کردن خسته نمیشد. از اویی که عظمت روحش قلمم را متحیر ساخته؛ منش جوانمردانه اش مرا شرمنده خود کرده و و شجاعتش روی همه معادلات ذهنم خط قرمز بزرگی کشیده است. 🍃آشنای غریبی که راه و رفتارش نشأت گرفته از خط و جلوه گر لبخند خدا بر زمین بود. زاده بهار هزار و سیصد و چهل و پنج؛ پدرش به واسطه اینکه در محرم به دنیا آمده بود نامش را محرمعلی نهاد. 🍃محرمعلی مراد خانی، که از دوازده سالگی پا در رکاب انقلاب آماده جان‌بازی بود ، آماده . به اینجا که میرسم خسته و ناتوان می‌مانم، در دایره لغاتم کلمه ای پیدا نمیشود که جهد و تلاشش را توصیف کند. 🍃اصلا در محضر سی سال پاسداری کردن از حریم و انقلاب، کلمات خجل زده‌اند و کنار هم قرار نمی‌گیرند. حقیقتا تاریخ گواه همه چیز است! و قلم ناتوان و سرگشته... 🍃اینجا اعجاز تاریخ است که همه را حیران خود میکند ، تاریخی که در سینه‌اش های محرمعلی در کلانتری نوزده مهرآباد را حک‌ کرده و هرگز از یاد نمی‌برد فرماندهی گردان مکانیزه لشکر ۲۵، فرماندهی گردان امام رضا تیپ ۳ امامت و... 🍃افتخاراتش طوماری می‌شود که قدمت مبارزاتش را به رخ می‌کشد و این پایان نداشت مگر با آسمانی شدنش. شاید مبارزه تن به تن و جانانه اش در میدان با رفتن جسمش زیر خاک و روحش در آسمان پایان یابد. اما نام نیکش به یادگار خواهد ماند! 🍃چون هنوز رجزخوانی‌اش در قلب در گوش تاریخ مانده است و هربار محرمعلی های دیگری از این رجز جان می‌گیرند و آماده خدمت می‌شوند. و تاریخ پر است از مردانی که با شهادتشان تولدی دوباره رقم می‌زنند! ✨ ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد : ۱۴ اردیبهشت ۱٣۴٧ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آذر ۱٣٩۴ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای تنکابن 🕊محل شهادت : سوریه 🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🔴 عدم قاطعیت در برابر هنجارشکنان، بازی سه سر باخت است❗️ 🔹 این در حد فاجعه است که برخی از مسئولین ما به دنبال کسب رضایت هنجارشکنی باشند که اساساً اعتقادی به جمهوری اسلامی ندارند و یا سرنوشت کشور برایشان اهمیتی ندارد. 🔹 این رفتارهای منفعلانه و ذلیلانه، قطعاً موجب از دست دادن بخشی از و آنها خواهد شد. 👈 کسانی که حاضرند جان، مال و آبروی خود را برای جمهوری اسلامی خرج کنند. 🔹 یعنی خطای فاحش ما این است که های اصلی انقلاب را فدای کسانی می کنیم که دل به انقلاب نبسته اند و یا به صورت آشکار دشمنی خود را با جمهوری اسلامی اعلام می کنند. 🔹علاوه بر این، میدان دادن به هنجارشکنان، علاوه بر اینکه مفاسد و همچنین اثرات ویرانگر خاص خود را دارد، موجب می شود بخشی از جامعه که به اصطلاح قشر متوسط است هم کم کم تحت تأثیر اقلیت هنجارشکن قرار گیرد. ⏪ به عبارت دیگر، میدان دادن و عدم مقابله قاطع با هنجارشکنان، بازی باخت است! 🔻یعنی هم قدرت جامعه اسلامی را از دست خواهیم داد. 🔻هم قشر متوسط را از دست خواهیم داد. 🔻هم دلدادگان به انقلاب را از دست خواهیم داد. بیین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ِکبیر جهادی هست که انسان بتواند..خـــارچشم دشمن باشه 👀❕ • • 🎙حجت‌الاسلام‌راجی ،، حجاب
فرقی نداره باشی یا .. باشی یا .. مهم اینه برای آرمان هات جهاد کنی . . . و سرانجام قصه دنیات بشه شهادت:) روح مطهر شهدا و امام شهدا 😭✋🌷🍃