#خاطرات_شهدا🌷
💠 #امام_رضا_ع_او_را_طلبید
🌿مادر شهید: روز تولد امام رضا(ع) توی کرمانشاه به دنیا آمده بود. از بچگی علاقه شدیدی به آقا داشت. هر موقع می خواست کاری بکنه که ما دوست نداشتیم انجام بده و منعش می کردیم، ما را به #امام_رضا(ع) قسم می داد و ما هم مات و مبهوت نگاهش می کردیم.
☘هر روز که می خواست مدرسه برود، همراهش مهری بود که پشتش عکس امام رضا(ع) درج شده بود، آن هم توی #خفقان قبل از انقلاب. بچه ها می گفتند: موقع نماز که همه می رفتند توی حیاط مدرسه، محمد مهرش را درمی آورد و نماز می خواند.
🌿پدر شهید: همیشه بعد از نماز می آمد کنار من و ازم می خواست از امام رضا(ع) براش بگم، از غریبی امام رضا(ع) از کرامت آقا، از رئوف بودن آقا. من هم با حالتی متعجبانه از رفتار محمد از کتابی که داشتم براش می خوندم. تا اینکه محمد دیپلم گرفت و عازم #سربازی شد.
☘حدود سه ماه از سربازی محمد می گذشت که #جنگ شروع شد. یکی از جاهایی که عراق خیلی روی اونا مانور هوایی می داد، از بین بردن تأسیسات نفتی ما بود. رفیقای محمد تعریف می کردند که شب ها دست ما را می گرفت. حدود بیست نفر از ما را می برد برای #حفاظت از آن تأسیسات نفتی. چون حفاظت از اون ها خیلی مهم بود و نیروی کافی هم برای دفاع وجود نداشت و سطح حملات دشمن هم خیلی بالا بود.
🌱یک روز که محمد آمده بود برای مرخصی، گفت: بابا خیلی دلم می خواد برم #مشهد، پابوسی آقا امام رضا(ع). گفتم: خُب، بابا چند روز دیرتر برو جبهه، برو #مشهد زیارت آقا. گفت: همه بچه ها تو جبهه دلشون می خواد برن #زیارت امام رضا(ع) و نمی تونن برن. من هم مثل اون ها. از طرفی دیگه #دفاع از کشور واجب تره. آقا هم بیشتر راضی است. و مشهد نرفت.
🌴رفت سنندج و حدود یک ماه بعد شهید شد. روزی که محمد به شهادت رسید، #مادر شهید خیلی بی تابی می کرد. عجیب بی قرار بود. انگار یه چیزهایی رو می دونست. وقتی در منزل را زدند، مادر شهید در را باز کرد و من هم بعد از او آمدم دم در. بچه های #سپاه بودند. از حالاتشون و طرز صحبت کردنشون و #بغضشون فهمیدم قضیه چیه. دیگه نفهمیدم چی شد.
🌿به ما گفتند: بیاین توی معراج شهدا و جنازه شهیدتان را تحویل بگیرین. وقتی رفتیم، دیدیم جنازه اون نیست. تحقیق کردند، گفتند جنازه شهدا را #اشتباهی بردند مشهد برای تشییع. وصیت نامه محمد را که خوندیم، نوشته بود: پدرم و مادرم، اگر برای تان ممکن است مرا کنار #امام_رضا_ع_دفن کنید. ما هم حسب علاقه و وصیت محمد، گفتیم همان مشهد کنار مرادش امام رضا(ع) به خاک بسپاریمش. از آن موقع هم ما از کرمانشاه آمدیم مشهد، کنار محمد.
✍راوی : پدر و مادر بزرگوار شهید
#شهید_امام_رضایی
#شهید_محمد_مردانی🌷
🍃🌹صلوات
🎥 الجزیره: سالها تحریم نتوانست توسعه سلاحهای نظامی ایران را متوقف سازد و ایران در هر منازعه نظامی، تسلیحات جدیدی را به نمایش گذاشت
در روضه ی مادر حرف از کوچه و #سیلی که می شود ، از #در_سوخته و غلاف شمشیر ، نوکرها بی تاب می شوند و دست هایشان مشت....
در روضه ی ارباب ، وقتی روضه خوان از حمله به خیمه ها، #معجر_سوخته و #گوش بی گوشواره می گوید ناله ها بیشتر می شود ...
خادم الحسین هایی که در روضه #حضرت_زهرا بی تاب می شوند، نبض غیرتشان می زند اگر به خانمی #بی_حرمتی شود....
محمد محمدی، نوکری بود که درس #روضه را از بر بود. رگ غیرتش جوشید وقتی دید به ناموس مردم بی حرمتی می شود . نتوانست مثل رهگذرها کلاه بی تفاوتی بر سر بکشد و راه خودش را برود.ایستاد و به #وظیفه اش عمل کرد.وظیفه ای که خیلی از ما فراموشش کرده ایم.
برای #دفاع از ناموس کشورش ، جانش را داد.دلم شکست وقتی فهمیدم از #پهلو به او چاقو زده اند.گویی سرنوشت #مادر قسمت فرزندان است...
آمر به معروف قصه ما شهید شد اما #ایثارش در تاریخ می درخشد وقتی اعضا بدنش به چند نفر جانِ دوباره بخشید .خوش به حال آن کس که #قلب شهید در سینه اش می تپد.قلبی که محبِّ #اهل_بیت است و با ذکر #حسین بی تاب می شود.
قلم در دست میگیرم اما ذهنم سوی #شهید #علی_خلیلی می رود. اویی که در راه #امر_به_معروف جان داد اما حرف ها و #زخم_زبان ها دلش را بیشتر از جسمش زخم کرد.
خلیلی ها و محمدی ها جان دادند تا قصه #چادر_خاکی و بازار تکرار نشود .به بانویی #اهانت نشود، پیش چشم مردی ناموسش.....
چشم می بندم بر دنیای اطرافم.بر آن هایی که شاید با #حجاب غریبه شده اند .بی خیال تمام #طعنه ها و #کنایه ها، به یاد چادر خاکی مادرم و به حرمت خون #محمدها ، چادرم را محکم تر می گیرم . زینبی می مانم پای حسین های زمان....
🕊به مناسب شهادت #شهید #محمد_محمدی
📅تاریخ شهادت: ۲۷ مهر ۱۳۹۹
صلوات 🌷🍃
🍃 سرنوشت مقلدان #خمینی، چیزی جز شهادت نیست! بی گمان، این شهادت را، همان روزهایی که در خیلِ عظیمِ انقلابیون شعارِ آزادی سر میدادند، رقمزدند♡
🍃 حمید نیز یکی از قطره هایِ دریایِ بیکرانِ انقلاب اسلامی است که با پیروزی آن، مشغولِ کمک در فعالیت های #جهاد_سازندگی شد.
🍃 آتشِ جنگ که شعله کشید، روح حمید چون ققنوسی، در رویایِ #دفاع از میهن سوخت و اینبار روحی به مراتب بزرگتر متولد شد، آنقدر بزرگ که حتی از جان میگذشت برای خاک و ناموسش.
🍃حمید سنگرساز بود، سنگر سازی بی سنگر! حتی با تنی مجروح به خط میزد تا راه را برایِ همرزمانش هموار کند.
🍃 سبز پوشِ پاسداری از #انقلاب بود
و بالاخره روزی، جانش را در راهِ حراست از این آب و خاک و انقلاب فدا کرد
🍃 در #جزیره_مجنون شمالی، پس از فریضه ظهر و عصر، بالِ حمید رو به سوی آسمان گشوده شد. و او چون کودکی تشنه برایِ آغوشِ مادر، در قلبِ آسمان آرام گرفت
🍃 شهدِ شیرین #شهادت، گوارایِ وجودت ای علیاکبر خمینی
📅تاریخ تولد : ٢٧ بهمن ۱٣۴٢
📅تاریخ شهادت : ۱۰ فرودین ۱٣۶٣
🥀مزار شهید : گلزار شهدای بهبهان
صلوات 🌹🍃🌷🍃
✨به نام خدا
🍃باز هم قلم بر صفحه می چرخد
از جنگ میگوید ،از دفاع، از عملیات بیت المقدس و شهیدانش🕊
🍃هرچند ک نمیشود پاکی این #شهیدان را با هیچ کلمه ای به تصویر کشید اما میشود تا آنجا که جان در بدن است از مردانگیشان دم زد و گفت تا #جوانمردی به یاد بیاید ، مردانگی از یاد نرود و #غیرت زنده شود.
🍃عشق به خدا ؛همچو نیرویی تازه همواره در بدن #مدافعان این سرزمین تزریق می شد و ناممکن هارا ممکن میساخت!
🍃آنچنان که در شرایط سخت و دستان خالی بشود در مقابل بعثی ها ایستادگی کرد.جبهه مسلمانان جبهه #عشق است
و سن و شغل در آن بی معنی.
🍃گویی این قافله برپاشده بود تا دست #عاشقان واقعی را رو کند. مردانگی به تصویر کشیده شود تا همگان ببینند ما از خاکمان با جانمان #دفاع میکنیم و شهید اصغر سلیمانی ؛جوانی که در برابر طاغوت سکوت نکرد و برای آگاهی مردم فریاد سر داد.
🍃وظیفه پخش اعلامیه امام (ره) و نوارهای سخنرانی روحانیون مبارز را بر عهده گرفت و در همان زمان ها پس از اتمام دانش سرا ،به دبیری حرفه و فن مدرسه راهنمایی قائم بورکی منصوب شد،#معلمی دلسوز و مهربان که با دل و جان دانش را می آموخت و روحیه خستگی ناپذیرش زبان زد همه بود آنجور که شب و روز خویش را وقف خدمت به مردم میکرد.
🍃و این چنین از خود پند به جای گذاشت:"احساس شرمندگی می کنم در خشت بمانم و به جمع #رزمندگان_اسلام نپیوندم . برادران و خواهران شما همینگونه که تا کنون پیرو خط امام بوده اید همچنان بمانید بلکه فعال و پر کار تر در کار هایتان ، رضای خدا و ارتباط ولی فقیه و روحانیت مبارز را در نظر داشته باشید ."*
*فرازی از وصیت شهید
یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
🌸به مناسب سالروز شهادت
#شهید #اصغر_سلیمانی
📅تاریخ تولد : ۵ فرودین ۱٣٣۵
📅تاریخ شهادت : ۱٢ فرودین ۱٣۶۱
🥀مزار شهید : مفقودالاثر
🍃 آتش می گیرم از این جاماندن های پر از #حسرت .تاریخ تولدش را که می بینم شرمنده دلم می شوم .زودتر از او مامور شدیم برای آمدن به زمین اما #اسیر دنیا شدیم.او عاقبت بخیر شد و ما رها نشدیم از این زندان دلگیر ...
🍃 دورانی که در بطن مادر بود با نجوای #زیارت_عاشورا جان گرفت و بزرگ شد.چشم هایش را که به دنیا گشود محبت #اهل_بیت را از آغوش گرم مادر هدیه گرفت..با حفظ کردن آیه های نور روحش بزرگ شد و قد کشید. و دل بی قرارش را با رفتن به حوزه و درس خداشناسی در کنار حرم حضرت معصومه آرام کرد.
🍃در روزهایی که عمامه اش را می بوسید و بر سر می گذاشت و مادر با ذوق نگاهش می کرد و در دل قربان صدقه اش می رفت، زمزمه رفتن به #سوریه را آغاز کرد و مگر می شد مادری که روح و جسم فرزندش را با #حسین عجین کرده بود مانع شود برای #دفاع از حریم خواهر حسین.
🍃نگرانی های مادرانه اش گل کرده بود به او گفت: «برو #شهید شو اما #اسیر نه.»طاقت اسارت محمد امینش را نداشت .شاید برایش روضه اسارت و شام تداعی می شد.
🍃طلبه عاشق، #بورسیه_آلمان را فدای جهاد کرد .رشته های دلش را پیوند زد به #فاطمیون و با آنها هم قدم شد.در خواب از دعوتش به مهمانی شهدا آگاه شد.#غسل شهادت کرد و راهی عملیات شد. شهید شد و پیکرش به یادگار ماند.
🍃حال مادرش #دلتنگ می شود .داغ نبودنش را همیشه بر دل دارد اما به قول خودش مهم #آخرت فرزندش بود که #سعادتمند شد و براستی که #بهشت زیرپای مادران است....
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمد_امین_کریمیان
📅تاریخ تولد: ۱۳۷۳
📅تاریخ شهادت : ۲۷ خرداد ۱۳۹۵
صلوات 🌷🍃
💫و سلامٌ لکَ منْ اَصحابِ الْیمین
🍃اصحابی که در دنیا #حزب_اللهی بودن را به معنای واقعیشان به تصویر کشاندند. و مصداق بارز اصحاب الیمین و اصحاب المیمنه شدند، همانانی که مقربانند و فی جنات نعیم، جاودان هستند✨
🍃اصحابی که در دنیا به ریسمان الهی چنگ زدند و حزبشان، #حزب حق بود، آنانی که هر کدام به نحوی راه حق را به زیبایی نقاشی کردند، و چه بسا اینکه خونشان را سرخابه ی این طریق کردند و نفَسشان را مایه زینت و جلای آن قرار دادند♥️
🍃#امیررضا_علیزاده؛ اهل میمنهای بود که در این وادی خاکی به ریسمان حزبِ الهی چنگ زد و زندگی خود را #حسین وار در دفتر روزگار به خط کشاند که اینگونه سابقون گون، در راه #دفاع از حریم آل الله جان خود را فدا نمود🕊
🍃یقینا درست است، اهل میمنه رهرویی مخبر و هوشیار چون امیر رضاها میطلبد. همچون امیررضا #مرد_میدان. مرد میدانی که الحق و الانصاف حتی میشود از وصیت نامه شان درس ها گرفت.
🍃و اینگونه میشود در ضمیر ناخودآگاهم این فراز از #وصیت_نامه شهید حک میشود: "سعی کنید حزب الله باشید و #حزب_الله باقی بمانید، نه حزب باد که در مواجهه با حزب #شیطان دچار از هم گسیختگی روحی، روانی و فکری میشوند و در کلام و عمل همراه آنها میشوند."
🍃آری حتی میشود از وصیت نامه هایشان درسها گرفت، حقا که شما اصحاب المیمنه اید، گوارا باد منزلگاه ابدیتان.
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_امیررضا_علیزاده
📅تاریخ تولد : ۱٢ مهر ۱٣۵۴
📅تاریخ شهادت : ۱۰ اردیبهشت ۱٣٩٢
📅تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : رشت
یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
🍃خودکار را برداشته، مینویسم از اویی که از تبار #حبیب بود. نوشتهام مقدمه ندارد! اصلا برای گفتن از او که مقدمه لازم نیست، یک راست باید سر اصل مطلب رفت. اصل مطلبی که خودش هم مقدمه است هم نتیجه!
🍃مقصود حرف هایم فقط یک نفر است. کسی که یک #وصیت، مسیر زندگیاش را به سمتی برد که پایان نداشت! جایی ندیدم که نوشته باشد مسیر #جهاد و بندگی پایان دارد. البته چرا! یادم رفته بود پایانی دارد که مقدمهی شروعی دوبارهست، #شهادت! و این همان چیزی بود که به حیات #منصور در این دنیا خاتمه داد.
🍃فیلم زندگیاش را روی دور تند میگذارم از اول تا به آخر را دوره میکنم. از بهاری که متولد شد تا سالهایی که کار کرد تا کمک خرج #خانواده باشد.
🍃طولی نمیکشد که میرسم به همان نقطه آغازی که منتهی به #پرواز شد. سال شصت و یک بود. خبر شهادت #آیتالله* را برای منصور آوردند به اضافه تکه ای کاغذ و مابقی وسایل. کاغذ را باز کرد. وصیتنامه #برادرش بود. شروع به خواندن کرد. از منصور خواسته بود تا برای دفاع از دستاورد های #انقلاب_اسلامی و حراست از مرز های میهن اسلامیمان به س.پ.ا.ه اسلام بپیوندد. و اینجا آنچه در تقدیرش نوشته بودند رقم خورد.
🍃ویدیو جلو تر میرود به سی سال جلوتر وقتی که یک منصور مانده و غنیمتی که از #پنج_سال حضور در جبهه های جنگ نصیبش شده. و البته خوابی که منصور عباسی قصهی ما را #زینبی کرد.
🍃منصور صرفا نه برای شهادت که باز هم برای #دفاع پا در میدان گذاشت، مثل رفقایش. با این تفاوت که منصور از آنها جا مانده بود. و این #جاماندگی به وقت اذان ظهر جمعه ده آذر در #بوکمال_سوریه به وصال رسید.
♡ #شهادتت_مبارک حبیب حرم!♡
پ.ن:برادر شهید آیتالله عباسی در عملیات آزادسازی #خرمشهر شهید شد.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🥀به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_منصور_عباسی
📅تاریخ تولد : ۹ فروردین ۱۳۳۶
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۶
📅تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت دو معصوم شهرکرد
🕊محل شهادت : سوریه
#یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
🍃وصیت نامه اش را که میخوانی، از "امید" حرف زده است، امید به اتفاقات پیشرو. امید به آنچه #خدا برایش مقدر کرده است.
🍃جوانِ #شجاعدل، دست آرزوهایش را میگیرد و به دلِ صحرا میزند. به #دفاع میرود تا مبادا تاریخ، تکرار کند آنچه را که خون به دلِ محبان💞 گذاشته است. خانواده و فرزند را میگذارد و به سمت امید میرود. امید به خریده شدن، به پرواز، امید به #وصال
🍃مهدی را #عشق و امید بالِ پرواز🕊داد، عشق به اهلبیت و امید به وصال، و از برکتِ خونش، پایِ حرامیها از سوریه بریده شد.
🍃ما نیز امیدواریم. امیدوار که مهدی ها، دستِ دلِ #خطاکارمان را بگیرند و به از منجلاب گناه بیرون کشند. غرق در ظلمتِ #گناه، دست و پا میزنیم و هیچ راه نجاتی نیست.
✨ایهاالشهید؛ دستمان را بگیر تا شاید نورِ امید به تو، دلمان را روشن کند.
♡ #پروازت_مبارک، امید دلهای گرفتار♡
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
#شهید_مهدی_موحدنیا
📅تاریخ تولد: ۱۸ فروردین ۱۳۶۶
📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۹۶
🥀مزار شهید: سبزوار
🕊محل شهادت: منطقه بوکمال
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃
🍃 قصه از آنجایی شروع میشود که آقا حمیدرضا #عاشقانه خدایش را میپرستید. عاشقانههایی که از همان طفولیت شروع شد.
🍃 پیاده و سواره در پی جلب لبخند یار بود از این نبرد به آن نبرد، از این کوه به آن کوه، خلاصه اینکه با آن کمی سن و سالش خوب #دلبری میکرد :)
🍃 اولین قدمهایش را از خاکهای #جنوب در #دفاع از وطن و ناموس میبویم، از آن روزهای منحوس #حملهی_رژیم_بعث.
🍃 پروانهی قصهی ما از تمام جانش مایه میگذاشت و هیچ اِبا و ترسی به خود راه نمیداد انگار نه انگار هنوز بچه مدرسهای بیش نیست، اما #مردانگیاش بیش از سن و سالش بود.
🍃 جادهی قدمهایش را که دنبال میکنیم
آخرین رد پاهایش را در #بوکمال_سوریه میبینم همان سرزمینی که خود را در آن فدای جانانش میکند...
🍃 آری درست است، و چگونه در بستر خاک بماند، آن که #پرواز آموخت.
🌷سالروز پروازت مبارک.....
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
#شهید_حمیدرضا_ضیایی😭🌷🍃
#سالروز_شهادت 🌷
📅 تاریخ تولد: ۱۷ خرداد ۱۳۴۹
📅 تاریخ شهادت: ۲۹ آبان ۱۳۹۶
🕊 محل شهادت: سوریه
🥀 مزار شهید: بوکمال
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇
🍃به پرچم مزین شده با نامِ #زینب(س) خیره شده ام، روضه ها جلوی چشمانم جان میگیرد و دلم پر میکشد به روزی که #عباس(ع) صدا زد: "برادر، برادرت را دریاب" چشمانم بارید برای کمر خمیده #اربابم حسین(ع) اما جگرم سوخت برای زینب(س)، برای خیمه ای که دیگر #علمداری نداشت و خدا میدانست بی عباس چه خواهند کرد.
🍃قرن ها گذشت و #کربلا نه از یادها رفت و نه از دلها، عشق غریب کربلا شعله میکشید و پرتوی جاودانگی اش فروزانتر میشد. این بار هم یزیدیانی از جنس همان روزهای کربلا، زینبیه را هدف گرفتند و خیالِ #اسارت_حرم، لشکرشان را به هلهله انداخته بود اما زهی خیال باطل! #جوانانی که هرکدامشان در خلوت های خویش به عباس(ع) اقتدا کرده بودند حال زمان #دفاع برایشان مقدر شده بود و چه فرصتی از این دلچسبتر؟!
🍃سربازانی که به #ایرانی ها ختم نشدند بلکه لشکری ساخته شد با نام #فاطمیون و شیرمردانی چون #ذوالفقار_محمدی را پیشکش حضرت زینب(س) کرد. ذوالفقار همچون نامش، شمشیر بُرَّنده ای شد و پس از بریدن طناب های #دنیوی، پله های عاقبت بخیری را یک به یک طی کرد. حرفها را به جان خرید و به پای دفاع از حرم #آبرو فدا کرد. جوانِ رشید #افغانستانیِ فاطمیون سربلند شد و نهایتِ بندگیاش ختم به بهترین مرگ ها شد!
🍃ذوالفقار ایستاد پای امام زمانش و چنان مردانه مدافعِ دختر مولایمان #علی شد که حال در صحرای محشر روسفید است و باعث افتخار...
♡ذوالفقارِ حرم، #شهادت گوارای وجود آسمانی ات♡
#شهید_ذوالفقار_محمدی😭🌷🍃
📅تاریخ تولد : ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۲ آذر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🕊محل شهادت: سوریه
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
📸کدوم رهبری اینطوری با جرأت پاشده رفته خط مقدم درگیری با دشمن؟
🔺رهبر ما پور ابیطالب است.پیرو هر بیپدری نیستیم
#دفاع مقدس
🇮🇷 ایران قوی
تا بانگ #لا_اله_الا_الله و _محمد رسول الله بر تمام جهان طنین نیفکند #مبارزه هست. و تا #مبارزه در هر جای جهان علیه #مستکبرین هست #ما هستیم. ما از مردم بیپناه #لبنان و #فلسطین در مقابل اسرائیل #دفاع میکنیم
#امام_امت
#دهه_فجر
#شادی روح مطهر شهدا و امام شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم😭✋🌷🍃
https://eitaa.com/jahfadarahbary