#بخش_دوم 🔸 #جامعه_اخلاقی جامعه‌ای است که فضیلت و انسان‌های فاضل و برجسته در آن، دچار غربت و عزلت نباشند. مظلومیت هماره اهلبیت "علیهم السلام" حکایت‌گر تلخ این فاصله اخلاقی مستمر در طول تاریخ و محصول نظریه برتری مفضول بر فاضل و #صالح_مقبول بر أصلح است. در این الگوی نظری و عملی حکمرانی، بهانه‌های مختلفی مبنای روی آوردن به صالح و کنار گذاشتن أصلح قرار می‌گیرد و #سعادت_موعود دین به #جامعه_بشری را به تعویق می‌اندازد. علی "علیه السلام" دو عامل از چهار عامل #سقوط_حکومت‌ها را کنار زدن صاحبان فضیلت و جلو انداختن سایرین دانسته فرمودند «يُستَدلُّ على إدبار الدُّوَل بأربع: تضييعُ الأُصول و التّمسكُ بالفُروع و تقديمُ‏ الأراذل‏ و تأخيرُ الأفاضل‏» [الحیاة؛ ج1، ص551] 🔹فاطمه "سلام الله علیها" در مقابل اعتراض به بیعت مردم با غاصبان خلافت، با این پاسخ مواجه می‌شد که اگر علی زودتر به میدان آمده بود با او بیعت می‌کردیم! برخی از بزرگان #مهاجرین_و_انصار، دلیل تنها گذاشتن و عدم یاری #فاطمه_و_علی "علیهما السلام" را تنهائی ایشان و نداشتن یاور و همراه بیان می‌کردند؛ بهانه‌ای که ترجمان امروز آن، #فقدان_مقبولیت و رأی‌آوری است. 🔸نقطه اوج #انحطاط_اخلاقی جامعه را باید در کنار گذاشتن حق به دلیل ترس از دست دادن منافع دنیوی یا طمع در به‌دست آوردن آن مشاهده کرد که #لشکر_یزیدیان در روز واقعه غم‌بار عاشورا، نمونه تشکیل یافته از این عوامل است. انسان‌های خودفروخته‌ای که امروز بدون در نظر گرفتن فضیلت‌های فرد أصلح و صرفاً با دریافت مبالغی کم یا زیاد، دیگران را به‌سوی #گزینه_صالح فرا می‌خوانند را به‌حق می‌توان ادامه دهندگان راه لشکریان عبیدالله بن زیاد به‌شمار آورد! 🔹رضایت به #صالح_مقبول و برتری دادن مفضول بر فاضل را باید در قاموس #اکتفاء_به_حداقل‌ها تبیین کرد. این نظریه معتقد است نباید بر تحقق #آرمان‌ها و دست‌یابی به قله‌ها اصرار داشت بلکه باید به همان میزانی که مقدور است رضایت داده و بیش از آن را دنبال نکرد. نمونه این رویکرد را می‌توانیم در #مذاکرات_هسته‌ای منتهی به توافق #برجام مشاهده کنیم؛ توافق‌نامه‌ای که از دل یک مذاکره بیرون آمد و ماهیت آن بر تن دادن به حداقل‌ها در یک فرآیند متقابل امتیازدهی و امتیازگیری استوار بود. 🔸مقام معظم رهبری در مورد این نظریه می‌فرماید «آن‌چه ما امروز در زبان مستکبرین و #مخالفین نظام اسلامی و مشخصاً #جمهوری_اسلامی مشاهده می‌کنیم که با "تغییر رفتار" از آن یاد می‌کنند، ... یعنی همان چیزی که گاهی از آن در برخی از گفته‌ها و نوشته‌ها تعبیر می‌شود به #دین_حداقلی، یعنی کاستن از آرمان‌ها که به‌معنای نابودی #سیرت_دین است. این دین حداقلی یعنی در واقع، دین را حذف کردن! حالا در چنین وضعیتی هدف ما این است و خطّ ‌مشی قطعی ما باید این باشد که دنبال اسلام تمام و کامل باشیم؛ یعنی دنبال این باشیم که واقعاً تا آن‌جایی که در قدرت ما است تلاش کنیم ... که همه‌ی اسلام - اسلام به کامله، بتمامه - در جامعه‌ی ما تحقّق پیدا کند» (۲۱/۱۲/۹۳). 📌بدیهی است روگردانی از أصلح و تلاش برای حاکم ساختن صالح به بهانه این‌که أصلح، فاقد مقبولیت است چیزی جز تن دادن به حداقل‌ها و کنار گذاشتن تلاش لازم برای به کرسی نشاندن أصلح نیست. #تکلیف‌گرائی حکم می‌کند اولاً تمام همت خود را در مقام #شناخت_أصلح به‌کار گیریم و در مرتبه دوم از هیچ کوشش مشروعی برای معرفی و حاکمیت وی فرو نگذاریم و در این مسیر همواره به #نصرت_الهی باور و اعتماد داشته باشیم که «و ما النَّصرُ إلاّ مِن عِندِ اللّهِ العَزيزِ الحَكيم». 💠به کانال #جامعه_اخلاقی، درگاهی برای نشر دیدگاه‌ها بر محور یک گفتمان نظری بپیوندید.🔰 🆔 https://eitaa.com/jAKHLAGHI