eitaa logo
جلسات سبک زندگی ویژه بانوان
13.7هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
130 ویدیو
23 فایل
🌹آموزش سبک زندگی بر اساس ایمان🌹 نذر امام زمان عجل الله فرجه الشریف ارتباط با ما 👇👇 @assabeghoon313 ✅ لطفاً مطالب را با #آدرس_کانال ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
۶۵ سرکار خانم 🔰🔰🔰 👈 یک آقایی از آيت الله مکارم شیرازی سوال کرد ؛ ما وقتی ازدواج میکنیم نقش پدر مادر همسر ما در زندگی ما چیست ؟ ایشون فرمودن عین پدر و مادر خودت هست ، یک درجه کمتر. 👌 یعنی پدر مادر تو برای شوهر تو و بالوالدین احسانا داره. و پدر و مادر شوهرت هم برای شما و بالوالدین احسانا داره ✅ من حتی به زوج های جوان می‌گویم حواستون باشه همون طور که و بالوالدین احسانا داره اگر این ها راضی نباشند شما عاق میشید ❌چون مادر شوهرت یا مادرزنت ازت راضی نیست گره تو زندگیت می افته شوخی نیست تعارف نیست. 🍃 چون تو بچه او هم هستی مادرت به این آقا مَحرم هست هرگز نمیتونه با او ازدواج کنه تمام شد مثل مادرش هست. الان پدرشوهرت هرگز نمیتونه با تو ازدواج کنه تمام شد پدرت هست. 😔 اگر دلش بگیره شما عاق میشید فکر نکنید دل او دل نیست اتفاقا خطرناک تره‌ 🤔 من الان میخواهم ورقه ی شاگردانم رو تصحیح کنم می خوام خونه پدرشوهرم نروم ☎️ برنامه ریزی میکنم تماس می گیرم باهاشون -مامان سلام - سلام عزیزم - مهمون نمی‌خواهید ؟! -چرا بفرمایید -من نمیتونم بیام باید ورقه صحیح کنم بچه ها میان - چرا توهم بیا -نمیتونم حواسم پرت میشه 😊 بچه ها و پدرشون میرند اینجا بازی می‌کنند می‌ریزند می پاشند بعد هم آخر شب با یک قابلمه غذا میاند خونه - مامان اینو مامانی داده سهم تو. 👈 حالا یک روش دیگه اینه که به شوهرم بگم -پاشو برو خونه مامانت بچه ها رو ببر من ورقه دارم باید صحیح کنم. - تو نمی آیی؟! -نه من نمیام ☹️ آقا میره اونجا مادرشوهر بهش می گه :زنت کو؟! - ورقه داره باید صحیح کنه - آره جون خودش، حوصله ما رونداره،حوصله دیدن ما رو نداره و ... 👂بچه ها هم قشنگ مثل ضبط صوت حفظ می کنند.دیگه آخر شب میان، قابلمه ای در کار نیست ، 👈 بعد هم که بچه ها می گن ؛ مامان میدونی مامان بزرگ چی گفت ؟... 🤔 حالا یک راه حل اونجور یک راه حل اینجور 🤔 آدم باید فکر کنه به جای اینکه ناراحت و عصبانی بشه راه حل درست رو پیدا کنه ❌مثلاً به جای اینکه بگه من اینقدر خونه مامان تو اومدم تو نمیای. ✅ بگه:میگما دلت برای مامانم تنگ نشده ؟ - چرا -کی بریم؟ ببین ساعت سه آزادی ؟ - نه کار دارم جلسه دارم - چهارشنبه چطور -نه - پنجشنبه می یای؟ -باشه تمام ❌ بعد یه روش هم اینه که غر بزنم تو خونه مامان من نمیای ببین من چندبار اومدم. 📝 مردها اصلا حوصله غر ندارند.برنامه بدید دستش معمولا اجرا میکنه . ✅ به جای اینکه بگی این همه من رفتم تو نیامدی بگید این هفته کی زود میای خونه؟ - دوشنبه - خب پس به مامان بگم شام میریم خونه شون - باشه می یام بریم دیگه. https://eitaa.com/jalasaaat ✅ ارسال مطلب با آدرس کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔موسسه اندیشه‌ رسا برگزار میکند،؛ کارگاه آنلاین تربیت مربی فلسفه برای کودکان ✍ تسهیلگر: دکتر نفیسه احمدوند 🌱 اهداف: آموزش گام به گام منابع مهم جهت تسهیلگری فبک. 🔰 طول دوره: ۸ هفته. هرجلسه ۲.۵ساعت.. ⏰ زمان: از ۱۵ تیر ماه، سه شنبه ها، ساعت ۱۹:۳۰_ ۱۷ 💻📱 محل برگزاری: آنلاین در فضای مجازی، محیط گوگل میت 📝 ثبت نام و اطلاعات تکمیلی: در واتساپ با شماره ۰۹۱۲۳۳۹۱۸۸۴ ♦️ بدون ارائه مدرک مربیگری. 💳 هزینه کارگاه: ۵۰۰ هزار تومان 📚 منابع (کتابهای) مورد نیاز ضروری: ۱_ باهم فکر کردن ( فیلیپ کم) ۲_ فلسفه برای کودکان.راهنمای کارورزان (مون گریگوری) 📚 منابع (کتابهای) مورد نیاز تکمیلی: ۱_ فلسفه به مدرسه می رود ( متیولیپمن) ۲_ کندوکاو فلسفی (فیلیپ کم) ۳_ کودکان و مهارت تفکر ( یا فلسفه در کلاس درس: متیو لیپمن) 📌 برای تهیه منابع از سایت « نشر شهرتاش » میتوانید اقدام نمایید.
هدایت شده از شبهای با شهدا
خورشید به وسط آسمان رسیده بود که سردار آمد تنها و بدون محافظ. بچه ها داشتند از خوشحالی بال درمی آوردند. حاجی نشست کنارشان و از خاطرات پدرشان گفت، از مهربانی و جنگ آوری هایش. از وقتی حاج اسماعیل در حلب بود. حسین، فاطمه و زینب سراپا گوش شده بودند برای شنیدن خاطرات. برایشان تازگی داشت. اولین باری بود که می شنیدند پدر زیر آتش، تمام روستاها را زیر پا گذاشته بود تا برای کارخانه آسیاب اهالی روستایی که گرسنه مانده بودند، نفت پیدا کند. تا بغض بچه ها خواست سر باز کند، حاجی فضا را عوض کرد: «حاج خانوم! نمیخواید به ما ناهار بدید؟» همه چیز آماده بود. نشستند سر سفره. بچه ها را یکی یکی به اسم صدا کرد: «زینب جان، فاطمه خانم، حسین آقا بیایید بشینید.» غذای آن روز را حاجی برای بچه ها کشید. راوی: همسر شهید حاج اسماعیل حیدری 📚 برگرفته از کتاب سلیمانی عزیز 🌹هدیه به روح سردار دلها ؛ صلوات ✏️ 🌙 شب جمعه https://eitaa.com/shabhayebashohada
هدایت شده از صندوق حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
سلام علیکم امروز اول ماه ذی الحجه ✅ خیرات و دستگیری از نیازمندان فراموش نشود👇👇 شماره کارت؛ 6037697542027955 به نام حدیث کی پور صندوق حضرت ابالفضل العباس علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/2654732332Cf349eb49a3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شبهای با شهدا
به نیابت از شهید و 🍃🍃🍃🍃🍃 🤲 جهت سلامتی و (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🤲 🤲 مومنین و مسلمین 🤲 🤲 🤲 ⏰ تا ساعت ۲۴ روز جمعه ۱۰ تیر ماه ✅ ختم ۱۴ هزار با 👇 ✅ ۴۰ بار سوره ✅ ۴۰‌بار ✅ و ۴۰ مرتبه 💌 هدیه می کنیم به علیهم السلام، و همه و و 📣 کسانی که می خواهند در این ختم شرکت کنند در آدرس زیر، تعداد را وارد کنند 👇👇👇 https://iporse.ir/6159060
هدایت شده از صبح حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو نور خدا محرم همدیگه می شن 👏🌸👏🌸👏 رو سر همه اهل زمین نقل می پاشند 👏🌸👏🌸👏🌸👏 💕 حضرت زهرا و حضرت علی علیهما السلام 🔊 حسین طاهری https://eitaa.com/sobhehoseini
سلام علیکم 🌸عید همگی مبارک 🍃 به مناسبت خجسته سالروز ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام ، تجربیات دوستان مان در را با شما در میان می گذاریم 🔰🔰🔰
🦋🦋🦋🦋🦋 همسرم موقعی که از من خواستگاری کرد هیچ چیزی نداشت هیچی حتی پول به شاخه گل 😳 خودش گفت باید از بابام بگیرم 😍 ولی اخلاصش و تلاشش و نجابت و حیاش برام کافی بود https://eitaa.com/jalasaaat
🦋🦋🦋🦋🦋 من برای عروسی م فقط یه روسری یه چادر مشکی و یه حلقه خریدم همسرم هم یه حلقه نقره ساده یه دست کت شلوار و یه پیراهن. یه مقدار طلا داشتم مال پس انداز های بچگی م بود رفتم عوض کردم یه سرویس خریدم به عنوان سرویس عروسی م استفاده کردم. وسایل جهیزیه هم یواش یواش خریدیم تا یه ماه بعد از ازدواج هم تو اتاق پدر و مادرم تو خونه پدرم بودیم تا تونستیم یه خونه اجاره کنیم. تا ۳ ماه تلویزیون و خیلی چیزهای مهم رو نداشتیم نه همسرم به من اعتراضی داشت نه من اعتراضی به همسرم اختلافی هم اگه پیش میومد غیر از مسایل مالی بود. حالا ما در عین سادگی خرید عروسی به خاطر مسافت راه مجبور شدیم تو دو تا شهر مراسم عروسی بگیریم یکی خرم آباد یکی شیراز ولی هر دو تا ساده ی ساده تو یه سالن ساده بود. تو خرم آباد همه ما رو میشناختن که پدرم تو مراسمای بزن و برقص شرکت نمی کنن فقط میرن هدیه عروسی رو میدن و غذا می خورن بر می گردن تا زمانی هم که پدر و مادر من هستن به احترام پدر و مادر بزن و برقص تعطیله ملت خدا خدا می کنن این بنده خداها برن تا بزن و برقص رو شروع کنن. برا همین همه می دونستن ما مراسممون چه جوری هست و هیچ سر و صدایی نبود تازه یه عده هم مدعی بودن که ما به خاطر فلانی مراسممون بی سر و صدا بوده حالا اگه خودشون هم بخوان بزنن و برقصن ما نمی ذاریم😂😂😂 ولی شیراز این طور نبود فقط خانواده خودم تو مراسم بودن و هیچ شناختی از ما نداشتن بنده خدا همسرم هم این وسط گیر افتاده بود اقا یهو صدای یه آهنگ بلند شد من دیدم مامان بلند شد از مراسم رفت با همون لباس عروس افتادم دنبال مامانم ملت فکر کردن من قهر کردم دارم می رم بیرون😂 ریختن سر من که منو راضی کنن هر چی می خواستم بگم مامانم رو دریابید داشتن منو راضی می کردن😂😂😁 آخر سر زنگ زدم به پدرم که مامان رفت اون بنده خدا رفت برگردوندش صدای ضبط هم خاموش کردن هر کی هم رسید تیکه انداخت نذاشتید ملت شادی کنن حالا جالبه خانواده همسرم نه اهل بزن و برقصن نه آهنگ یه خانواده مذهبی ساده این وسط اقوام شده بودن کاسه داغ تر از آش تا یه مدتی هیچ کس منو تحویل نمی گرفت حتی تو مراسم عروسی خیلی شیک به من بی محلی می کردن چند ماه بعد از عروسی با همسرم رفتیم بازار برا خیلی هاشون هدیه خرید کردیم بهشون دادیم دیگه دوست شدیم. https://eitaa.com/jalasaaat
🦋🦋🦋🦋🦋 ما فامیل خیلی بزرگی داریم من بچه اول هستم برای عروسی ۱۲۰۰ نفر مهمان داشتیم . و تمامی مراسمات مرسوم شهرمون از جمله حنابندان و پاتختی و کلی برنامه دیگر رو بدون موسیقی و ساده برگزار کردیم ولی یه چیزی خیلی خوب این بود که عروسیمون رو در کنار دو شهید گمنام برگزار کردیم و به فامیل نشون دادیم عروسی بدون موسیقی و لهو و لعب هم میشه برگزار کرد سمت ما واقعا ازدواج ساده خیلی کم شده متأسفانه . انقدر که زمانی که من عقد کردم به عنوان الگو ازدواج آسان می خواستن ازمون تقدیر کنند که همسرم قبول نکرد. شب عروسی مون تعدادی از اقوام وسایل لهو و لعب آماده کرده بودن هر چی خواهر هام و مامانم گفته بودند این کار نکنید راضی نشده بودن من به صورت انتحاری بردم توی اتاق و در قفل کردم 😂😁😂 ولی خدایش وقتی آدم نیت کنه با همه سختی هاش خدا آدم رو یاری میکنه. ان‌شاءالله جامعه به سمتی بره که الگوی زندگی مون در تمام مراحل زندگی حضرت زهرا(س) و حضرت علی علیه السلام بشه . بعد از عروسی ما ، پسر خاله همسرم و همسرشون تصمیم گرفتند شبیه ما عروسی ساده و بدون موسیقی بگیرند . تو اون عروسی هرکی من را می‌دید میگفت خدا لعنتت کنه 😳😳😳 تو باعث بانی اینجوری عروسی برگزار کردن شدی اونا 😡😡😡😡 من☺️😍💋 https://eitaa.com/jalasaaat
🦋🦋🦋🦋🦋 تو عروسی ما چون ۱۷ ربیع بود خیلی صلوات می‌فرستادند مامانم تعریف می کردن ما که وارد سالن شدیم همه یهو بجای رقص و بزن و بکوب ، صلوات فرستادند . ولی من بیشترین ناراحتیم از اینه که چرا جلوی خرید وسایل اضافی جهیزیه رو نگرفتم😔😔 بیشتر وسایل رو خانواده خودشون زحمت کشیدن رفتن خریدن چندتایی رو به زور من رو بردن....ولی واقعا وسایلی که ما اسیرشون شدیم خیلی اعصاب خورد کنه....من از بوفه متنفرم یه موقع با خودم فکر می کردم میگفتم واقعا وسایل تزییینی یعنی چی وقتی نشاطی ندارن فقط باید مثل خدمه پاکشون کنی...تو بچه ها هم اثر بد میزاره بنظرم قسمت لهو و لعب بچه ها رو بالا میبره زمان و عمرت رو بزاری برای رسیدگی وسایل بی مصرف... با خودم میگم بچه ها میگن این ظرفها که استفاده نمیشن یعنی چی...قراره کی از اونها استفاده کنه بالاخره 🤔🤔🤔 البته چند سال پیش بوفه رو دادم رفت و ظرفها رو جابجا کردم اما چرا واقعا بوفه؟؟؟ یه سری وسایل تو پشت شیشه باشن همه ببینن چراااا؟؟ https://eitaa.com/jalasaaat
🦋🦋🦋🦋 ما فقط انگشتر نامزدی داشتیم حلقه نخریدیم چون همسرم گفتن من خودم دو تا انگشتر دارم که از دستم درنمیارم منم چون انگشتر نامزدی گرفته بودم گفتم پس منم حلقه نمیخوام خیلی دوست داشتم عقدم در کنار شهدای گمنام برگزار بشه اما همسرم گفت نمیتونم خانواده ام رو راضی کنم و ممکنه بی احترامی بشه اما بعد از عقد داخل محضر دوتایی رفتیم مزار شهدای گمنام عروسی هم نگم براتون باهم هماهنگ کردیم نذاریم موسیقی باشه من قرار شد خانواده خودمو قانع کنم ایشونم خانواده خودش که الحمدلله شد و یکی از دوستانم اومد مدح حضرت زهرا و حضرت علی خوند و مجلسم بدون رقص و موسیقی انجام شد البته بعدش جالب بود اقوام من کلا اهل بزن و برقصن ولی هنوز از عروسی من تعریف میکنن که اولین عروسی بود که خوش گذشت و فامیل رو دور هم یه دل سیر دیدیم اما متاسفانه یه تعداد از خانواده همسر تا چند وقت تیکه بارم میکردن که توجه نکردم😁 خرید جهیزیه ام هرچی مامان گفت اضافه بود من قلم گرفتم خدا رو شکر ظرف و ظروف اضافه نداشتم جز بوفه بدقواره که نتونستم جلو مادرجانم مقاومت کنم و گرفتم ولی چند سال پیش از خونه ام حذفش کردم فقط یه چیزی تو مراسم خواستگاری ما رفتیم حرف زدیم با همسر محترم قول داد شهید میشه ولی الان ۱۲ سال میگذره با قولش عمل نکرد😄😄😄 چکارش کنم الان؟! https://eitaa.com/jalasaaat
🦋🦋🦋🦋🦋 یک چیزی که خیلی مهمه قرار گرفتن آدم تو سن نوجوانی که هویت شکل میگیره، تو شرایط و محیط مناسب از جهت عقیدتیه! من ۱۸سالم بود که در دوره ای مربوط به روایت شهدا شرکت کردم که به شدت روم اثر گذار بود، درحدی که به همسرم سر جلسه خواستگاری گفتم که یکی از شروطم عقد در جوار شهداست... که قسمتمون شد و اولین عقد تو معراج الشهدای تهران به اسم ما ثبت شد😍 و چقدررررر حال خوبی بود. رسما حضور تمام شهدا رو حس میکردم اصلا انگار رو ابرا بودم... انقدر درگیر این بودم که زودتر بریم معراج عقد کنیم که شاید باورتون نشه نه دست گل گرفتم نه لباس عقد نه سفره عقد چیدیم... سفره مون یک میز بود با چندتا گل پر پر شده و عکس شهدا.... دوستام باور نمیکردن میگفتن پس گلت کو؟ رفتیم معراج دوستم گفت خب پارچه و قند بدید بگیریم بالا سرتون و من اینجوری نگاه شون میکردم😶 اصلا نیاورده بودیم😂 خدا مادرشوهرمو خیر بده میدونست حال روز منو برا همین خودش آورده بود...یادش بخیر... بعد از اون روز هر حرکتی که میخواستیم بزنیم که یه کم بوی تجمل داشت با همسرم میگفتیم ما معراج عقد نکردیم که مثل بقیه این کارارو کنیم! همین میشد ترمزگیر برامون... برکت دعای شهدا هنوزم تو زندگیمون هست...خداروشکر😍🥺 سال ۹۵که اوج تجملات قبل کرونا بود ما عروسیمون رو هم منزل پدرم گرفتیم! چون میدونستیم فامیلا اهل بزن برقص هستن عمدا قاطی گرفتیم که دستو پاشون بسته بشه نتونن حرکت بزنن😂 شامم منزل دادیم و بعدش یکم پارکینگ آتیش بازی و رفتیم سر زندگیمون... بعضیا کلی مسخره مون کردن و زخم زبون زدن😏 اما بچه های خودشون تو کرونا حتی نتونستن کوچیک ترین مراسمی بگیرن...همسرم همیشه می‌گه...خدا کسایی رو که مسخره میکنن رو به بدتر از اون مبتلا میکنه... ما لذت میبردیم از مراسم مون و اونا حرص میخوردن! اصلا هم حرفاشون برامون مهم نبود... خیلی باید روی عزت نفس جوان ها کار کرد که تو تعارفات تجملگرایی نمونن. اتفاقا امروز معراج الشهدا برا زوج هایی که اونجا عقد کردن مراسم دارن برای سادگی تو ازدواج با سخنرانی آقای یامین پور و خاطره های اولین زوج که خداقبول کنه ماییم و مراسمای دیگه... ما کلا دوتا کارت دعوت عقد تهیه کردیم. یکی برای یادگاری یکیشم بردیم دادیم دفتر حضرت آقا و‌از آقا دعوت کردیم♥️ البته میدونستیم که نمیان بیشتر یک کار دلی بود... بعد چند روز دیدیم یک بسته پستی از دفتر آقا برامون فرستادن😍 بسته رو باز کردیم یک چادر، یک قران، چند جلد کتاب تا ساحل آرامش، یک نامه و یک انگشتر عقیق بود😍 که پر از برکت بود برامون یادمه روز خواستگاری همسرم خیلی صادقانه گفت من سرمایه ای ندارم، از پدرمم که یک کارگر ساده ست هیچ توقعی ندارم، چشمم به جیب هیچ کس نیست، الانم که اینجام فقط با ۵میلیون پول قرضی اومدم خواستگاری... توکل من به خداست .خودش گفته ازدواج کنید پولش با من.... من از همینجا ایمان محکم همسرم رو سنجیدم! واقعا تعجب میکنم وقتی دخترا میگن چجوری طرفمونو بشناسیم! وقتی هم که باردار شدم همه میگفتن چه کاری بود؟🤨 شوهرت هنوز کار رسمی نداره! اما دقیقا یک ماه بعدش کار همسرم به شکل معجزه واری رسمی و درست شد😍 بخدا خدا میبینه...خدا هیچ وقت بنده هاشو که بهش ایمان دارن رها نمیکنه... این هم فیلم عقد ما در معراج شهدا 👇👇 https://eitaa.com/jalasaaat
🦋🦋🦋🦋🦋 درست ۱۹ سال پیش ۸ تیر ۱۳۸۲ سفره عقد ما بجای حلقه هایمان را به هم هدیه کردیم💞 سعی کردیم زندگی کنیم و هنوز هم تعبیرم این است که زندگی من همچون تنگ ترک خورده ای است که در دستان شهداست خصوصا شهدای گمنام و اگر دستشان نبود هر آن متلاشی می شد ما 💞 https://eitaa.com/jalasaaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
۶۶ سرکار خانم 🔰🔰🔰 🍃 ببینید چرا حضرت علی علیه السلام می گن: نعم العون الا طاعة الله ❓❓ 😍 فاطمه بهترین یاور من در اطاعت خدا بود. 👌یعنی زن میتونه مرد رو کمک کنه که بحران های زندگی حل بشه.این کار را زن می‌تواند انجام دهد با آن نرمی، با آن کنار آمدنش، با آن سازگار بودنش. 👈 نوع صحبت تون رو تنظیم کنید، نوع گفته هاتون رو تنظیم کنید ببینید زندگی چقدر قشنگه اصلا هم مشکل نیست. ✅ مشارکت در برابر مفارقت . 👈 توی یکی از نواحی آلمان یه سنت قدیمی مرسومه که تشخیص می‌ده دو نفر برای زندگی ساخته شدن یا نه ؟ 🌲قبل از تشریفات عروسی زن و مرد رو در یه جایی که یک تنه درخت افتاده، می برند بعد به اونا اره دو دسته می دن تا اونا با تشریک مساعی اون رو اره کنند 🤔از این کار، مقدار همکاری و مشارکت اونها رو تشخیص می دن و قضاوت می کنند. 👈 اگه تشریک مساعی و سازش نداشته باشن کار پیش نمی ره ❌ اگه یکی از اونا با توافق دیگری بخواد همه کار رو شخصا انجام بده باز هم نتیجه امتحانشون خوب نیست و خوب قضاوت نمی شن، ✅ باید با همکاری کار رو تمام کنند .چون بالاترین شرط ازدواج را روحیه همکاری و مشارکت می دونند ❇️ اگر رابطه ت با مادرشوهرت خوب بشه کمک کنی رابطه شوهرت با مادرت خوب بشه این هنر توست. ☎️ برنامه ریزی کن مثلا زنگ بزنی به مامان بگی زنگ بزن به سرکار شوهرم مستقیم خودش رو دعوت کن،به من نگو پاشید بیایید این یک فکره. 👌باید شماها برای شوهرتون کلاس بگذارید. من همیشه زنگ میزنم به دامادم دعوت میکنم ☺️ یا اگر بخواهم با دخترم برم خرید زنگ می زنم به دومادم می گم :سلام خوبی اجازه هست من با دخترم برم خرید 😊 میگه:مامان این چه حرفیه هرطور صلاحه ✅ همه کارها رو می کنیم بعد می گم من یکسری کارام مونده خانمت رو می‌گذاری اینجا بخوابه؟ تو راضی باش. میگه باشه اشکال نداره. https://eitaa.com/jalasaaat ✅ ارسال مطلب با آدرس کانال