🔺در آسمان هفتم
▫️حجت الاسلام مروی به از شخصی:
🔷 نجف بودم شبی در عالم خواب دیدم در حرم امیر المومنین (ع) در حال طواف هستم، مرحوم آیت الله آقا سید جمال گلپایگانی به عکس من حرکت می کرد و به هم برخورد کردیم.
🔶 انگشت شصت ایشان را گرفتم یک لبخندی زد و گفت این کارهای عوامانه را رها کن. انگشت شصت مرا رها کن.
◾️گفتم: از اخبار برزخ می خواهم.
▫️آقا سید جمال گفت: این را به تو بگویم که اخبار برزخ خیلی هایش گفتنی نیست. اما تو سوالت را بکن آنی را که گفتنی باشد به تو جواب می دهم.
◾️گفتم: شما در کجا هستید؟
◽️آقا سید جمال فرمود: آسمان هفتم.
◾️گفتم: با چه کسانی هستید؟
◽️فرمودند: هفت نفریم و با هم هستیم.
◾️گفتم: آنها چه کسانی هستند؟
◽️فرمودند: مرحوم آیت الله آقای شیخ #محمدحسین_غروی_اصفهانی معروف به کمپانی، مرحوم #علامه_حلی، مرحوم #محقق_کرکی. خلاصه شش نفر دیگر را غیر از خودش اسم برد.
◾️اسم یک فقیهی را بردم که حدود ۱۱۰ سال است که از دنیا رفته است. خیلی فقیه بزرگی هم هست.
◽️فرمودند: نه ایشان در آسمان اول هست.
◾️گفتم آقا ایشان را می بینید؟
◽️فرمودند: هر وقت ما بخواهیم ایشان را می بینیم. اما ایشان هر وقت بخواهد نمی تواند ما را ببیند. از مرتبه دانی نمی گذارند. به مرتبه عالی بروی. اما آن مرتبه عالی؛ چونکه صد آمد نود هم پیش ماست. »
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama
🔺بنده سیاه!
▫️استاد مجاهدی:
🔹در بررسی دیوان آیت الله #محمدحسين_غروى_اصفهانى به غزلی ده بیتی برخوردم که بیت آخرش این بود:
▪️گرچه سیه رو شدم، غلام توهستم ▪️خواجه مگر بنده ی سیاه ندارد؟
🔸نمی دانستم مخاطب این ابیات کدام یک از حضرات معصومین (ع) است، لذا به آیت الله کشمیری مراجعه کردم. ایشان با شنیدن ابیات بسیار منقلب شدند و فرمودند:
🌀«خودم شاهد بودم که ایشان هر روز برای نماز صبح به حرم مشرف می شدند و بعد از نماز رو به ضریح #حضرت_امام_علی (ع) هزار بار سوره قدر می خواندند و با اشک و حال خطاب به حضرت عرض می کردند:
▫️گر چه سیه روشدم، غلام تو هستم ▫️خواجه مگر بنده ی سیاه ندارد؟!
📚کتاب رستگاران، علی قاسمی، صفحه ۱۰۱.
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama
🔺ویرانی دو پایه علمی نجف
▫️شهید مطهری:
🔹مرحوم آقا شیخ #محمدحسين_غروى_اصفهانى، استاد آقای طباطبائی بود. او غیر از مقام علمیت، در معنویت هم مرد فوقالعادهای بوده. از آن اشخاصی بود که نمونه سلف صالح بود، که میگفتند گاهی در عبادتْ لیلةالرکوع و لیلةالسجود داشت یعنی گاهی یک شب تا صبح در رکوع بود و گاهی یک شب تا صبح در سجود بود.
🔸با اینکه به کارهای علمیاش میرسید وقتی هم به عبادت میپرداخت یک چنین کسی بود. ایشان و آقاضیاء دو پایه علمی نجف بودند که با فاصله یک هفته از دنیا رفتند. گفته بودند شیخ محمدحسین از بس که زیاد فکر میکرد، و کتابهایی که از او باقی مانده این امر را نشان میدهد؛ میگفتند که شاید همین فکر خیلی زیاد منجر به سکته مغزی شده.
💢مرحوم آقا سید جمال در حالی که نماز شب میخوانَد و در قنوت وَتْر مکاشفه میکند، مرحوم آقا ضیاء را میبیند که دارد میآید و از او میپرسند: «کجا میروی؟»، میگوید: «آقا شیخ محمدحسین فوت کرده، میروم برای تشییع جنازهاش». بعد مرحوم آقا سید جمال کسی را میفرستد که بروید ببینید خبری هست، آیا آقا شیخ محمد حسین فوت کرده؟ میروند میبینند ایشان سکته کرده.
📚کتاب نبوت، صفحه 193-192.
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama
🔺شیخ محمدحسین آماده باش
▫️آیت الله یحیی مدرس یزدی:
🔹وقتی بعد از تعطیلی چند روزه حوزه علمیه نجف به خاطر رحلت آقا ضیاء عراقی، به منزل آیت الله #محمدحسين_غروى_اصفهانى رفتیم واز او تقاضا کردیم که درس را شروع کنند که فرمودند:
🔸«آسید یحیی !من تصمیم داشتم که امروز درس را شروع کنم؛ اما واقعیت این است که پس از نماز صبح که به نیایش وذکر خدا نشسته بودم، میان خواب وبیداری مرحوم آقا ضیاء الدین عراقی آمدند و جلوی در اطاق ایستادند وگفتند: «حاج شیخ محمد حسین ! آماده باش که شب جمعه آینده نزد ما خواهی بود!» و من یقین دارم که روزهای آخر عمر من است.»
💢وهمان طور هم شد و در آخر هفته با اینکه بیمار هم نبودند، به ناگاه جهان را بدرود گفتند.
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama