eitaa logo
🥀🕊️جــامـــانــــــــــده🕊️🥀
1.1هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
1 فایل
#اسلحه ات رابردارولباس رزم برتن کن به #مبارزه برخیزکه دشمن در#کمین تو ایستاده!وبه گروگان میگیردهرکس راکه #جامانده ازقافله یاران حسین!🕊️ عکسها و دلنوشته ها وصایای شهدا را جهت درج در کانال با ما به اشتراک بگذارید👈 @Hiranghvi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺💐🌸🌼🌸💐🌺 تکلیف منو روشن کنید یادم می آید یک مجروحی داشتیم که از ناحیه شکم آسیب دیده بود، بنده خدا را تازه عمل کرده بودند و برای جلوگیری از عفونت از طریق آنژیوکت به وی هر شش ساعت آنتی بیوتیک تزریق می کردیم یک روز اول صبح یکبار برای تزریق دارو رفتم دارو را داخل آنژیوکت تزریق کردم کمی درد داشت یک مسکن هم بهش دادم و دیدم پایه سرم پایین است، آن را بالا کشیدم و رفتم دو ساعت بعد اومدم بهش سر زدم، یه نگاه به سرمش کردم دیدم سرم به سختی پمپ می شود و باز سرم را در قسمت بالای پایه سرم آویزان کردم . خلاصه آن روز تا پایان شیفت بیش از ۱۲ بار سرم را به بالاترین قسمت پایه نصب کردم دفعه آخر که مراجعه کردم خواستم جابه جا کنم که برادر مجروح بی حوصله و یک کم عصبانی به من نگاه کرد وگفت: خواهر تو را به خدا این پایه سرم را طوری تنظیم کنید که همکارتان که قدشان کوتاه است نیز بتوانند کارشان را انجام دهند و دچار مشکل نشوند ، از صبح تا حالا شما می آیید و سرم را بالا نصب می کنید و آن بنده خدا با زحمت زیاد پایه سرم را پایین می آورد منو روشن کنید . •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 ناگفته‌های یکی از غواصان عملیات کربلای۴ بنده در عملیات کربلای ۴ از صفر تا صد آن حضور داشتم و تقریبا جزو معدود افرادی بودم که تا ثانیه‌های قبل از اسارت آنجا ماندم و توانستم از منطقه عملیاتی که بودیم به عقب برگردم و علیرغم اینکه شدیدا مجروح شدم اما تا چند ثانیه به اسارت مانده هم در آنجا بودم و اسیر نشدم. نمی‌توانم بگویم متاسفانه یا خوشبختانه. اما این اتفاقی که افتاد را عرض می‌کنم. عملیات کربلای ۴ یکی از وسیع‌ترین و مهم‌ترین و یکی از اثربخش‌ترین عملیات‌هایی بود که در دفاع مقدس اتفاق ‌افتاد، عملیات کربلای ۴ مطلقا عملیات ایذایی نبود؛ عملیات ایذایی در یک محدوده بسیار کوچک و خیلی خاص در یک ساعات مشخصی انجام می‌شود و همانطور که از اسمش بر می‌آید به این منظور است که یا دشمن را متوجه خودشان کنند تا از آن نقطه‌ای که قرار است عملیات اصلی انجام بشود غافل شود، یا این‌که در عملیات‌های ایذایی برای ضربه زدن محدود به دشمن اقدام کنند. اما وقتی عملیاتی در سطح کربلای ۴ در نظر گرفته می‌شود و وقتی نیروها برای عملیات توجیه شدند و بنا بر این بود که تا در اولین شب عملیات نیروها تا جاده اصلی ام‌القصر به بصره بروند و مستقر شوند و راه ارتباطی بصره را قطع و در مراحل بعدی بصره محاصره و تصرف شود، نمی‌تواند یک عملیات ایذایی باشد. •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 ناگفته‌های یکی از غواصان عملیات کربلای۴ عملیات کربلای ۴ در سرمای استخوان سوز زمستان ۶۵ رخ داد، معروف است که سرمای مناطق گرمسیر در برخی از ماه‌ها، استخوان‌سوز است، ما گاهی وقت‌ها سر شب بچه‌ها را به داخل آب کارون می‌بردیم و تا صبح تمرین می‌کردند که عرض کارون را به چه صورت عبور کنند و بروند در آن سمت عملیات کنند و برگردند. من فراموش نمی‌کنم که وقتی بچه‌ها را از آموزش برمی‌گرداندیم (یک مسئولیت کوچکی آنجا داشتم) وقتی از آب بالا می‌آمدند بچه‌های تدارکات حضور داشتند برای این‌که یک مقداری گرمای از دست رفته را به آن‌ها بگردانند برایشان خرما می‌آوردند. من بارها دیدم بچه‌ها از شدت سرمایی که در وجود آنها نفوذ کرده بود قدرت این‌که با دستشان یک حبه خرما بردارند و در دهانشان بگذارند، نداشتند و آن نیروهای تدارکات خرماها را در دهان این بچه‌ها می‌گذاشتند برای این‌که مقداری قوای از دست رفته‌شان را بتوانند برگردانند. این عملیات، ماه‌ها به این صورت تمرین شد و روی آن کار شد، حال چطور می‌شود گفت که این عملیات ایذایی بوده است؟ در عملیات ایذایی حداکثر نهایتا یک گردان یا دو گردان وارد عمل می‌شود، اما در این عملیات چندین لشگر و هر لشگری با حداقل ۴، ۵ گردان وارد عمل شد. •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 ناگفته‌های یکی از غواصان عملیات کربلای۴ اما در مورد عملیات؛ بنا بر این بود که غواصان بروند و خط اول را بشکنند و بعد بچه‌های یگان دریایی و نیروهای عملیات‌کننده در خاک عملیات کنند.. چون در عملیات‌های آبی و خاکی غواصان خط را می‌شکنند و سپس در منطقه خاکی ادامه عملیات را انجام می‌دهند. قرار بود که آنها را با قایق در منطقه پیاده و آنها ادامه عملیات را بروند. شب اول قرار بود که خط فاو – بصره یا ام‌القصر به بصره تصرف شود تا شاهراه ورودی امکانات نظامی به عراق بسته شود و دست ما بیفتد. از آن طرف هم فاو دست ما بود تنها بندری که عراق می‌توانست از آن مهمات وارد کند یا اسلحه وارد کند، اما بندر الاحمدیه کویت در اختیار عراق بود. آن زمان از جزیره بوبیان کویت جاده‌ای را احداث کردند که تمام اسلحه و مهمات و تجهیزات می‌آمد بندر الاحمدیه، و از آنجا وارد ام‌القصر عراق می‌شد. چون خود عراق دیگر به آب دسترسی نداشت و فاو دست ما بود. از ام‌القصر جاده مستقیمی به سمت بصره بود از آنجا وارد بصره و در خطوط مختلف عراق توزیع می‌شد. بنابراین این شاهراه اگر گرفته می‌شد به طور قطع و یقین نفس عراق گرفته می‌شد و دشمن لاجرم مجبور به تسلیم بود. به این دلیل که امکان تامین هیچ امکاناتی دیگر برایش فراهم نبود. البته در جاهای دیگر می‌توانست تامین بکند اما مقدارش به نحوی نبود که بتواند جنگ را ادامه بدهد. لذا عملیات، عملیات بسیار مهمی بود. •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 ناگفته‌های یکی از غواصان عملیات کربلای۴ چون تقریبا چند روز قبل از عملیات آنجا مستقر شدیم گرچه نحوه حضور نیروها و بردن و آوردن امکانات به نحوی بود که خود من را هم بسیار نگران کرده بود که ممکن است دشمن متوجه شود؛ آنچه که قبل از عملیات به ما گفته بودند و عملیات را توجیه کردند، گفتند که هنوز دشمن متوجه حضور ما برای انجام عملیات نیست و نهایتا در کل خطی که قرار است عملیات بکنیم منطقه‌ای به وسعت ۲ کیلومتر، دشمن ۲۰ تا ۲۵ تانک بیشتر ندارد و این نشان می‌دهد که دشمن خیلی هوشیار نیست. در دو قسمت قرار بود که عملیات را انجام بدهیم، روبروی آن نقطه‌ای که قرار بود وارد آب شویم، جزیره‌ای به نام ام‌الرصاص بود که به حالت بیضی‌شکل در خود اروندرود قرار داشت. طول آن به سمت ما بود و قرار بود که دو گروهان ما از ۵ گروهان آنجا عملیات کنند و سه گروهان دیگر که من هم جزو ‌آنها بودم قرار بود از کنار ام‌الرصاص عبور کنیم و روبروی دهانه‌ای به نام جزیره بلجانیه از آب خارج و عملیات را انجام بدهیم. برای اینکه وضعیت ترسیم شود، آن نقطه‌ای که می‌رفتیم، سمت چپ ما جزیره ام‌الرصاص بود که در دست عراقی‌ها بود و سمت راست ما جزیره بوارین و جزیره ماهی بود که در دست عراقی‌ها بود. روبروی ما هم جزیره بلجانیه بود که در دست عراقی ها بود که ما باید آنجا می‌رفتیم. •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 ناگفته‌های یکی از غواصان عملیات کربلای۴ ما هم در یک صف که بچه‌ها با طناب به همدیگر وصل می‌شدند در حال حرکت در آب بودیم و نهایتا از این تنگه‌مانند عبور می‌کردیم. این تنگه شاید آنجا بالای ۲۰۰ متر می‌شد اما نسبت به عرض ۱۵۰۰ متری تنگه محسوب می‌شد. طوری برنامه‌ریزی شده بود که بچه‌ها لوله‌ای را که به زبان عامیانه به آن اشنوگل می‌گفتند برای تنفس در دهان می‌گذاشتند و سر آن بیرون از آب بود و بچه‌ها نهایتا ۲۰ سانتیمتر از آب پایین‌تر باشند که از این لوله بتواند تنفس کنند و از دور هم دیده نشوند. به محض اینکه به تنگه رسیدیم که در سمت راست و چپ و روبرو عراقی‌ها بودند، پشت سر هم دریایی از آب بود که دیگر امکان برگشت نداشتیم. یک دفعه دیدم هوا روشن شد و حتی هواپیماها آمدند و منورباران کردند و هوا عین روز روشن شد و از دو طرفی که جزایر ام‌الرصاص و بوارین و ماهی بود، ستون ما را که در حال حرکت بود به گلوله گرفتند، نه با اسلحه‌هایی مثل کلاشینکف و تیربار، با هر چیزی که در اختیارشان بود، یعنی از دوشکا و آرپی‌جی و تیربار و گرینف گرفته، تا سلاح‌هایی که به آن چارلول می‌گویند و فقط و فقط برای ساقط کردن هواپیما از آنها استفاده می‌شود، با هر چیزی در اختیارشان بود این ستون را زدند. مشخص بود که این ستون از همان لحظه‌ای که حرکت کرده، مورد رصد بوده تا زمانی که دقیقا به آنجایی رسیده که دیگر نه راه گریز داشتند و نه راه ستیز. •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 ناگفته‌های یکی از غواصان عملیات کربلای۴ طبیعتا وقتی عملیاتی انجام می‌شود به قدری خستگی بر نیروها غالب می‌شود که امکان ادامه عملیات دیگری برای آنها در روزهای بعد نیست. به خاطر همین نیروها را جایگزین می‌کنند، نیروهای عمل‌کننده در یک جایی یا برای استراحت ماندگار می‌شوند یا به عقب برگردانده می‌شوند تا بتوانند تجدید قوا کنند. در این عملیات به آن نحو که ما جلو رفتیم دیگر امکان برگشت برای ما فراهم نبود. چون اگر می‌خواستیم برگردیم باید تمام مسیر را دوباره غواصی کنیم و برگردیم. این اصلا امکان‌پذیر نبود به این دلیل که تمام منطقه در اختیار دشمن بود. اینکه گفتم تا ثانیه‌هایی قبل از اسارت هم من خودم آنجا بودم، ما فردای عملیات، حدود ساعت ۸، ۹ در همان جزیره بلجانیه بودیم، لب آب به سمت چپ که سمت ام‌الرصاص بود حرکت می‌کردیم، یک مرتبه دیدم که تعدادی از بچه‌ها دوان‌دوان آمدند و گفتند عراقی‌ها به سمت ما می‌آیند. لاجرم مسیری را که رفته بودیم دوباره به سمت بصره برگشتیم. شاید ۱۰۰ متر ۲۰۰ متری که به سمت بصره رفتیم دیدیم که تعدادی از بچه‌ها از آن طرف به سمت ما می‌آیند و می‌گویند از این طرف هم عراقی‌ها می‌آیند! یعنی عراقی‌ها هم از سمت چپ ما می‌آمدند و هم از سمت راست. به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 ناگفته‌های یکی از غواصان عملیات کربلای۴ علت اینکه من اصرار داشتم اسیر نشوم، می‌دانستم که دشمن نسبت به غواص‌ها حس تنفر شدیدی دارد، به لحاظ اینکه در عملیات کربلای ۳، ما اسکله الامیه را در عمق ۴۰ کیلومتری خلیج فارس تصرف کردیم که در دنیا این یک عملیات بی‌نظیر بود و شکست بسیار بزرگی برای عراق محسوب می‌شد. غواصان این کار را کردند. در عملیات والفجر ۸، بچه‌ها فاو را گرفتند و آن هم حرکت غواص‌ها بود. در برخی عملیات‌های دیگر هم مثل خیبر، بدر اقدامات قابل توجهی انجام شده بود اما غواصان این کار را کرده بودند. در این عملیات هم غواص‌ها فقط توانسته بودند که آنجا بروند و بعد خط شکسته شود و طبیعی بود برای دشمن قابل تحمل نبود که آنجا غواص را نگه دارد. لذا من یقین داشتم که به غواص‌ها آسیب خواهد زد و آنها را نگه نمی‌دارد. بقیه هم به همین منوال. طبیعتا وقتی آنها را دستگیر کردند، آن شهدایی را که شما مشاهده کرده بودید که با سیم تلفن دست‌هایشان را بسته بودند و خیلی‌هایشان را زنده به گور کرده بودند، این نشان از عصبانیت و حقد و کینه‌ای بود که بعثی‌ها از غواص‌ها داشتند. البته یک تعدادی را هم به شهادت نرساندند و مفقودالاثر بودند تا آخرین روز قبل از اعلام اسامی اسرا، هیچ کس از اینها اطلاعی نداشت که اینها هستند یا نیستند. به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🥀💐🕊🌺🕊🌴🥀 ماه مبارک رمضان باعث می‌شد هر یک از رزمندگان به نوعی خود را بیش از پیش برای میهمانی خدا آماده کنند برای همین چند روز پیش از فرا رسیدن ماه رمضان در سنگرهای انفرادی یا جمعی حال و هوای ماه رمضان حاکم می‌شد. این تغییر شرایط فقط به داخل خطوط مقدم محدود نمی‌شد بلکه در مقرهای تیپ یا لشکرها و حسینیه‌ها برنامه‌های خاصی برگزار می‌شد. هر چند رزمندگان در دوران دفاع‌مقدس در حکم مجاهد به حساب می‌آمدند و می‌توانستند روزه نگیرند اما اگر بیش از 10 روز می‌توانستند در موقعیتی بمانند نیت می‌کردند و روزه می‌گرفتند از همین رو تعداد بسیاری از همین رزمندگان با دهان روزه به شهادت رسیدند . عباس طایفه شادی روح و و سلامتی و شفای •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•