eitaa logo
~ جـــــٰانْ پَنــــــــــــــٰاهْ ~
151 دنبال‌کننده
102 عکس
19 ویدیو
0 فایل
اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ... فاطمه معین زاده مادر سه فرزند، شاعر، نویسنده، ویراستار، فعال فرهنگی، فعال حوزه کودک و نوجوان💐 @Fmoeenzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گوهرشاد قم
نتایج بداهه سرایی جمعی سه شنبه ۱۵آبان طبق الگوی: می‌خواستم وجود تو را شاعری کنم این کار احتیاج به خوش‌باوری نداشت 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 میلاد تو تبسم باغ بهشت بود اصلا بهشت بی تو تماشاگری نداشت اعجاز خلقت است که از روز ابتدا مثل حسین هیچ کسی خواهری نداشت جز چند بچه‌ هیچ کسی نوچه‌ات نبود این کوچه غیرِ مورچه‌ها عابری نداشت دنیا برای چشمهای مهربان تو جز اشک و درد سوغاتی بهتری نداشت من را ببخش هدیه برایت نداشتم هم پای دستهات، طلا، زرگری نداشت می‌خواست بی‌تو یک‌شبه طوفان به پا کند این بغض خسته، قدرت ویرانگری نداشت ... ای کاش کل قافله مردان جنگ بود یا آنکه رفت بر سر نی، دختری نداشت ای ارتفاع منبر تو تا ابد بلند غیر از علی کسی که چنین دختری نداشت ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
هدایت شده از گوهرشاد قم
نتیجه بداهه گویی شب شنبه: عرض سلام و ادب دارم خدمت همه عزیزان گروه امشب هم بداهه گویی داریم قلبم در آغوش قفس آواز می خواند مانند قلب فارغ از بند قناریها 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 در اوج احساس و گمان خوش گمانیها امشب دلن سرگرم باغ است و قناریها هر ملتی با ترس از دشمن شود لرزان بی شک به سرعت می رود تا قعر خواری‌ها آنها که دست از جیبشان بیرون نمی‌آمد با دادن پول و طلا کردند یاری‌ها در قلب فروردین به دنیا آمدم، ای کاش قلب جهان می‌ماند در دست بهاری‌ها؛ تا گل کند، تا بشکفد، تا سبزتر باشد ... آری، خوشم در بطن این رویاسواری‌ها با خویش تنها ماندم و در غم رها ماندم جا ماندم و رفتند بی من هم‌قطاری‌ها از بند جهل آزاد شد اندیشه‌ی دنیا آغاز شد پایان عصر برده‌داری‌ها مام وطن می‌پرورد در دامنش مادام مانند فخری‌زاده‌ها و شهریاری‌ها هر روز جمعه من تو را میخوانمت باز آ روشن شود چشمان این شعرانتظاری‌ها میخوانمت شاید که با آوردن نامت آرام گیرد سینه‌ام از بی‌قراری‌ها هرچیز بی‌تو تلخ و تاریک و غم انگیزست کی میشود پایان بگیرد بدبیاری‌ها جز اشک و آه و ناله در بند و بساطم نیست با ما مدارا کن در این دار و نداری‌ها یادت بخیر ای روستای بی نظیر ما یادم نخواهد رفت آن قایق سواری ها با من چرا قهری ندارم طاقت دوری برگرد یادم می رود ناسازگاری ها دائم طلب دارند آن ها از پدرهاشان صد آه و داد و الامان از ته تغاری ها مادر اگر هستی بدان گر مهربان باشی دارد ثواب بی حدی این بچه داری ها حرفش فقط تعریف و چاپلوسی استاد است دارد چه خیری آخر اینطور پاچه خواری ها‍؟! دارم یقین خواهی رسید ای نوبهار من پایان شیرین همه چشم انتظاری ها آخر ببین سرباز دیرینت ز پا افتاد مرگ است آیا پاسخ چشم انتظاری ها؟ مولا دلم بدجور می گیرد از این غصه حالا کتابش شد یکی از یادگاری ها کی می رسی در راه تو صد عشق جان داده آقا بیا پایان شو بر این بی قراری ها مولای من، دیدی کوید آخر گرفت او را؟ در شأن او بود این طریقِ جان سپاری ها‍؟!! او که امید روستای پر شب ما بود رفته ...چرا من زنده ام در سوگواری ها؟ آه ای تجلی...پیر این راه پر از غوغا برگرد تا از رو رود این ناگواری ها در هر غدیرِ تازه گویی بین یارانی من دیدمت در پای کاری، وقت یاری ها آه ای غدیر خم شهادت می دهی این مرد زحمت کشید هرگز نبود از آن شعاری ها حجب و حیا زیباترین دارایی زن هاست ارزش ندارد بی گمان بی بند و باری ها بعد از تو با درد نبودت روضه می گیرم ای کاش آرامم کنند این سوگواری ها این پنبه را بردار از گوش سران، شاید دنیا تکانی خورد از این بی قراری ها ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom