eitaa logo
نویسندگان جریان
494 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
116 ویدیو
9 فایل
در جریان باشید. کانال انتشارات @jaryane_zendegi زیرنظر مجموعه فرهنگی تربیتی کتاب پردازان @ketabpardazan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
لوکیشن : میدان بیت المقدس ساعت : ۱۶:۴۲ هوا شرجی است . ایستاده ایم. پیکر هنوز نرسیده . ذکر حسین مولا ، زمزمه ی جمعیت است . اشک روی گونه هاست . کشور های عراق ، پاکستان ، افغانستان را می بینم . آقای رییس جمهور زیارت قبول ! 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
لباس خدمت بر تن دارند و با چشمانی بارانی دارند تقسیم کار می کنند. 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای همه مجلس تمام شده بود، برای او تازه شروع شده بود. آنقدر صبر کرده بود تا بلاخره نوبتش بشود پرچم را بگیرد.‌.. 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
مشهد دوباره سیل آمد! نه از قطرات باران از آسمان! از جوشش مردم از زمین! این سیل تنها رئیسی را با خود برد! تا حرم... ✍محمد مهدی پزشکی عضو محترم کانال 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱
انگشتش را به سمت عکس دراز کرد و فریاد زد:« هر کی دستش برسه به سردار و سید برنده ست» دست راستش را به لبهایش چسباند و بوسه ای را توی مشتش پنهان کرد، نیم خیز شد و شمرد:« سه، دو، یک» ✍فاطمه میرشکار 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
از صبح داشتم به این فکر میکردم که با وضعیتی که دارم میتوانم به تجمع و تشییع برسم یا نه... حال هم نمیدانم که به تو می توانم برسم یا نه... باز دوباره این داستان و میدان بسیج ! آن موقع ها میان سیل ما شاید نبودی اما حسم می گوید که الان بهتر می فهمی حال دل مرا بیشتر اشراف داری به ما... الان مانند مرغی که منتظر خبری است تا بیاید منتظرم تا بیایی. در حین مسیر تا توانستم ویدیو گرفتم، متن نوشتم، متن پخش کردم و... اما الان دارم استراحت میکنم که باز قلمم به کار افتاد... فعلا خستگی و راحتی را نمی‌شناسد فقط می نویسد و می نویسد... حتی آنقدر اولش هول بودم که خودکار با خود نیاوردم ! اینقدر زیاد... می دانی الان کمی دل‌نگرانم... از طرفی اتفاقات حال و ثبت ماجراها و روایت ها و از طرف دیگر خودم و داستانهای بر دل نشسته... حالا حالا موقع استراحت نیست... ما زیاد کار داریم... مکان: میدان بسیج زمان:۱۳:۴۵ 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیده ام من که گل بهشت را از حرم تو چیده ام من به بهای هستی ام، مهر تو را خریده ام عشق تو می برد مرا، تا حرمِ خدا، رضا خادم الرضا در آغوش امام رضا 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
🌱برخیز و ببین خادم جمهور کجایی در آغوش رضایی 🌱در این  شب جمعه زائر کرب و بلایی در آغوش رضایی 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
لوکیشن : رواق نجمه خاتون ساعت : ۱۸:۱۴ بعدازظهر خوش آمدی سید جان ! لحظات آخر است . این بار شما به جای ما سلام برسان به مولا ! السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی ! ✍عارفه اصغری 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
می‌آید از تراکم عالم به این دیار قلبی که از تزاحم اندوه خسته است آرامگاه شهیدخدمت در پایین پای مولایش او باز هم خاک پای مردم بودن را انتخاب کرد. 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
تمام! برمی‌گردیم! ما به ادامه راه .... و تو به خدمت‌رسانی‌ات این‌بار از «عند ربهم» 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
امروز آمدیم با چشم های بارانی با دل های امیدوار شما را به خاک سپردیم شاید هم خاکمان را به دعاهای شما ما از فردا خیلی کار داریم برایمان دعا کنید باید کسی را انتخاب کنیم که را داشته باشد. کسی که اگر بیشتر از شما نه، لااقل به اندازه شما پای خدمت بایستد. 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
آمده اِی شاه پناهش دهی خسته ی راه آمده راهش دهی 😭😭😭 طواف خادم الرضا محضر مضجع سلطان سریر ارتضاء 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
به نام خدا «خون ابراهیم و وجاهت مسیر» من یک شاعرم، تحلیلگر نیستم. اما می‌خواستم امشب کمی تحلیل کنم. از مراسم تشییع آقای رئیس جمهور ِشهید برگشته ام و روی ایوان نشسته ام. قراربود خاک سرد کنندهٔ قلب باشد، پس چرا من هنوز می سوزم؟! واقعا تمام شد!؟ ابراهیم رئیسی در حرم آرام گرفت، مردم یکی یکی به خانه‌هایشان برگشتند و آسمان هم خیلی رمانتیک شروع به باریدن کرد! اما من هنوز برایم عجیب است و با خودم می‌گویم یعنی همین؟ تمام سوز و گداز و تلاش ها و دویدن‌های ابراهیم رئیسی به اینجا رسید که در دل مه به کوه بخورد؛ شعله شود، شعله اش سر بکشد تا آسمان و در آسمان ستاره شود. ستاره شود و دیگر دست هیچ کس به او نرسد؟؟ چیزی در قلبم می‌سوزد. داغ حاج قاسم سنگین بود اما این داغ فرق می‌کند. آخر حاج قاسم قول نابودی داعش را عملی کرده بود و بعد از فتح الفتوحاتش رفته بود. اما ابراهیم مظلوم ابراهیم پرکار، نه بعد از به پایان رساندن مأموریت که درست وسط میدان رفته بود! چرا رفته بود؟ چرا رفت؟ خدا چرا او را این موقع برد؟ قطره‌های باران پس از تشییع آمده و خیس خیسم کرده. به حکمت رفتن رئیسی فکر می‌کنم... . به این فکر می‌کنم که ما با رفتن رئیسی فهمیدیم می‌شود وسط میدان هم رفت! رئیسی در راه بود که رفت. رئیسی در مسیر بود که رفت. رئیسی در حال دویدن بود که رفت. و خدا با ستاره کردن رئیسی؛ به راه وجاهت داد، به مسیر وجاهت داد، به دویدن وجاهت داد. خدا با خون ابراهیم به ما یادآوری کرد اصالت با حرکت است. اصالت با سعی است و با دویدن است... . مثل حرکت و سعی و دویدن های رئیسی که خدا آنها را همانطور که بود خرید... ! انگار قلبم آرام تر شده. بلند می شوم. باید رئیسی ِمخلص ِخستگی ناپذیر ِدوندهٔ درونم را پیدا کنم همین امشب... . التماس دعا🌹 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱
آتش ابراهیم خلیل را در بر گرفت لیکن به اراده الهی آتش گلستانِ دنیا گشت. و ابراهیم خلیل به میان مردم قدم گذاشت‌. و اما ابراهیم ما «سید ابراهیم ما» آتش او و همراهانش را در آغوش گرفت و این‌بار آتش به اذن الهی او و یارانش را به گلستان جنت الاعلی برد. این نشان‌گر اراده‌ی خداوند است، که باری ابراهیم را به مردم بخشید و باری او را در آغوش خود کشید... زیرا با هر دویِ آنها می‌خواست مردم را بیازماید... ✍🏻 مطهره ناطق 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱
«خسارت دیده به اکنونِ ما می‌گویند. نه آن روزها که از گران شدن قیمت دلار، طلا و گوشت و ارزاق می‌نالیدیم. خسران آنجاست که رهبری فرمودند: «ملت ایران مردی خدمتگزار را از دست داد.» ما خسران دیده‌ی مردی از تبار نوریم که خستگی ناپذیر، ناامیدی ها و تاریکی‌ها را درمی‌نوردید. قدر ندانستیم و اکنون میوه‌ی چنین خسارتی، چیزی جز حسرت نیست. تمام شد و حالْ این ما هستیم و رقم زدن آینده‌ی پیش رو...» ✍ انصاری زاده 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
یک اصطلاحات و حرف‌هایی هست که می‌شنویم و به کار می‌بریم، ولی خیلی وقت‌ها از ته دل حس‌شان نمی‌کنیم. مثلا اینکه می‌گویند و می‌گوییم: "ایران کشور امنی است" امروز مفهوم امنیت را برای خودم شکافتم. دلم لرزید! کلمه‌ی امنیت برایم اینطور تعبیر شد: امنیت یعنی تو مثل همیشه آرام در خوابی و کسی برای تو و در مسیر خدمت به تو، جانش را فدا می‌کند. می‌شود فدایی جان و حتی راحتی تو! چه ساعت ۱:۲۰ باشد یا شب سرد اول خرداد... ✍ فاطمه نیتی 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
السَّـلامُ‌عَلَيْـكَ‌یـا‌ بقِیَّـةَ‌اللـهُ‌فـی‌اَرضِـه:) آجَرَکَ‌الله‌یَا‌صَاحِبَ‌الزَّمان. مولا‌جان! صدای بغض های در گلو گرفته را میشنوی ؟! صدای تنهایی ملت امام حسین را میشنوی؟! دیدی چگونه سیدمان با بغضی که سعی در مهارش داشت، محکم و با اقتدار گفت: اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا …🖤 و مردم با غيرتی که، صدای گریه شان بالا گرفت تا مبادا کسی صدای بغض رهبرشان را احساس کند! آقا‌جان! الحق لایق آسید ابراهیم بود که ضامن آهوها، ضامنش شد و شما خوب خریدی آسیدمان را. به رسم حضرت مادر، سوخته آمد به آغوشت...! اما پدر‌جان! زود نبود رفتنش برای ما ؟! شاید، دیگر واقعا میخواهی بیایی که اینگونه خوبان را برای سپاهت جمع می‌کنی! شاید آقای‌‌ وزیر‌ امور‌ خارجه‌ شهیدمان برای شما هم صدای کودکان غزه شدند و شما.. میخواهید بیایید، با عمو قاسم! با آسید ابراهیم! با آن هلیکوپتر بلند پرواز!... بیایید و انتقام بگیرید اشک کودکان غزه را! مولایم! آن مرد، آسید را میگویم! رسم انتظار را خوب بلد بود. اصلا مارا هم منتظر گذاشت تا نشان دهد رسم عاشقی، انتظار است.‌ عاشقانی که مدام از فرجت می‌گفتند عکسشان قاب شد و از شما خبری نیامد. اگر رسم عاشقی،انتظار است ماهم می‌شویم دانش آموز این عشق و سرمشق می‌گیریم از آسید و حاجی و سید رضی و... سرداران سپاهتان! اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج:)!❤️‍🩹 ✍زینب فریمانی 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
هفته قبل... مثل امروز... همین ساعت... در شوک خبری رسانه‌ها... غرق در بهت و ناباوری... تصورش هم سخت بود که تو را روی دست مردم بدین حال ببینیم. خدایا چطور شد، نفهمیدیم!!... 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
شهید جمهور.mp3
1.09M
نویسنده: مطهره ناطق گوینده: حدیث انصاری زاده تدوین: فاطمه کرباسفروشان تولید شده در استودیو جریان 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱
اولین چهارشنبهٔ بعد از شهادت؛ گفتیم که با هم جلسه بگذاریم. قرار بود فردایش تشییع در مشهد برگزار شود؛ می خواستیم یک عملیات هماهنگ برای روایت نویسی فردا طراحی کنیم. البته ضمن آن، دو طرح میان مدت هم پیشنهاد شد که دوستان کماکان پیگیر آن هستند. . اما موضوع مهم آن روز نماز آقا بر پیکر شهدا بود. همهٔ مان دوست داشتیم آن لحظه خانه باشیم و گوشه ای خلوت کنیم و نماز را از تلویزیون ببینیم. اما بنابرفوریت تصمیم گرفتیم به جریان بیاییم و حین جلسه، همه با هم به صورت اینترنتی نماز را ببینیم. آن روز جریان، لحظات اشکباری را هنگام پخش نماز از ما دید. دو نفر با یک گوشی، یک نفر زانو زده کنار صندلی، یک نفر ایستاده تنها... نماز را دیدیم. باریدیم... . و چند دقیقه بعد اشک هایمان را پاک کردیم و برگشتیم سراغ وظیفهٔ مان؛ جلسه را ادامه دادیم. «تکلیف» به روی دوش ما بود... . 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱
🖤تا همین چند سال قبل، شنیدن ماجرای روز رحلت شما و دیدن عکس های روز تشییع، برایم فقط یک شنیدنی بود و شگفتی از میزان محبوبیت شما. امروز اما آن شنیدنی برایم دیدنی شده است و خاطره. حالا که دست روزگار خون یاران انقلاب را مایه ی برکت کشور کرده است، من هم خاطره دارم از اشک های روز شهادت شهید قاسم سلیمانی و شهید سید ابراهیم رییسی. من هم خاطره ی تشییع میلیونی دارم و سیلاب اشک هایی که هنوز جاریست. راهتان ادامه دارد تا ظهور ان شاالله. ✍انسیه سادات یعقوبی 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱
شهید جمهور۲.mp3
2.46M
گوینده: حدیث انصاری زاده تدوین: فاطمه کرباسفروشان تولید شده در استودیو جریان 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱
شهید جمهور 4.mp3
1.2M
به مناسبت شهادت گوینده: حدیث انصاری زاده تدوین: فاطمه کرباسفروشان تولید شده در استودیو جریان 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱
داریم به آخرین روزهای نفس کشیدن در هوای دولت خدمت نزدیک می شویم. دولتی که روز تعطیلی نداشت... . پشت میز نشستن و تماشا کردن نداشت.... بهانه تراشی و نمی توانم نداشت... . دولتی که خودش را برای پیشرفت ایران به آب و آتش زد... 💔 چقدر دلمان برای این روزها تنگ می شود. سه سال تلاش و عزت و افتخار. 🇮🇷🌷 ان شاءالله خدا ما را از ادامهٔ این راه محروم نکند... 🤲