eitaa logo
شهید مدافع حرم جواد محمدی
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
تنها ڪانال رسمی شهید مدافع حرم جواد محمدی : @javad_mohammady میگفت:"مردان خدا، گمنامند" آنچنان طریق گمنامی در پیش گرفت که لایق شهادت شد اینجا از اومینویسیم تا با یادش، روحمان جَلا گیرد 🌹 #شهید_جواد_محمدے🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید مدافع حرم جواد محمدی
#همسرانه جانــا چگونہ گویم شرحِ فراقـت ، چشمی و صد نَم جانـــی و صد آه ... ❤️ @javad_mohammady ❤
🌷 🔰سوریه ڪه بود ، حتما با من تماس☎️ داشت . حتی سری اولی ڪه مجروح💔 شده بود و من از این موضوع ڪاملا بودم ، از بیمارستان تماس میگرفت و آنقـدر برخــورد میڪرد ڪـه من اصلا متوجه نشــدم مجروح شده😊 🔰در واقع خــودش را مقیــد به تماس با خانواده💞 میدانست ڪه در آن شـرایط هم حواسـش به ایـن موضوع بود . وقتی هم ڪه مــن از خبــر دار شــدم ، گفت : هر اتفاقی افتاده باشد مهم نیست🚫 مهم این است ڪه الان درحال صحبت با من هستی😍 🔰هر بار میشد با واسطه خبردار می شدم ؛ از طریق دوستان و اطرافیانشان👥 و این باری ڪه شد بار چهارم رفتنش بود! واقعا هر باری ڪه میرفت ، دلتنگیها💔 بیشتر میشد . خصوصا سری ڪه این دلتنگی هم برای من، هم برای همسرم💞 زیاد شــده بود ؛ طوری ڪه دائم پشت تلفن☎️ به زبان میآورد . 🔰سری های قبل اصلا این موضوع را به رو نمی آورد❌ و در جواب من هم میگفت راه دور است و بایــد با این دلتنگیها ڪنار بیایی اما برایمان نداشــت🚫 🔰واقعــا راه ، بــود . آقــا جــواد همیشه در صحبتهایش وقتی میخواست به من دلداری بدهــد ، میگفت : "الگــوی شــما بایــد (س) باشد . سختیهای شــما ڪجا و ســختیهای خانم حضرت زینب س ڪجــا." واقعا راســت میگفت😔 خســتگی ما ڪجا و خستگی خانم ڪجا⁉️ 🔰اما هم بچه بود و دلتنگیهای بچه گانه خودش را داشت . پدرش ڪه بود همیشه ســراغش را میگرفت و منتظر آمدنش بود . حتی زمان بودن پیڪر هم فڪر میڪرد پدرش سوریه است و باید منتظر برگشتنش باشد😔 🔰خود پدرش قبل رفتن ، اول قصه (س) را برایش گفت و بعد در مورد ســفرش برای توضیــح داد . آنقدر فاطمه با این قصه حضرت رقیه(س) انس گرفته بود ڪه برخی اوقــات در اوج بیتابی اش💔 به من میگفــت : "مامان حضرت رقیه س هم مثل من ⁉️"😭 ✍ ❤️ @javad_mohammady ❤️ 🇮🇷ڪـانال شهـید جـواد محمـدی🇮🇷
فقط شهدا را که نمی کنند! گاهی باید آدم های زنده() را هم تفحص کرد و پیدا کرد!! خود شان را... شان را... عقل شان را... . گاهی در این پر پیچ و خم! مردانگی ، غیرت ، ، عزت ، شرف ، ... را گم می کنیم... . نمی گوییم نداریم! داریم! اما می کنیم... . باید گشت و پیدا کرد... نگردیم، وِل معطل هستیم! باید بگردیم و در این زار دنیا! که هر آن ممکنِ باد بیاد و قسمت دیگه وجودمان را زیر های گم کند... . خودمان را پیدا کنیم... ببینیم کجای قصه ایم... کجای سپاه عج هستیم... کجا به درد خوردیم... کجا آقا عمل کردیم... . کجا مثل دستواره؛ اینقدر کار کردیم تا از خوابمان نبرد بلکه بیهوش بشیم! . کجا مثل ابراهیم هادی برای فرار از گناه چهره مان را ژولیده کردیم... . . حرف آخر! به قول بچه های ؛ نقطه صفر صفر و دست مادرمان زهرا سلام الله علیها ست... . همون که وقتی برونسی؛ راه را در گم کرد! وقتی به مادرش حضرت زهرا کرد! . حضرت گفت چهار تا به راست پنج تا به چپ!! رفتند و را پیدا کردند... . پس و نقطه صفر صفر! دست مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها ست...