شهید مدافع حرم جواد محمدی
🍃🌸🍃 روایتی خواندنی از همسر صبور #شهیدجوادمحمدی اول که تصمیــم گرفته بود، بــه سوریه برود، به من
🍃🌸🍃
روایتی خواندنی از همسر صبور #شهیدجوادمحمدی
اولین بار در آبان 94 عازم سوریه شد.
هنگام اعزامش، لحظــات خیلی ســختی بــود.
بــا اینکــه آقاجــواد خیلــی اهل ماموریت رفتن و دوری از خانواده بــود، ولی نمیدانم چرا آن روز و آن لحظه برایم جور دیگری گذشت.
خیلــی متفاوت بود این رفتن. البتــه من تــلاش زیــادی کردم کــه اصلا بــه رفتن بدون برگشــت همســرم فکری نکنم، ولی خب واقعا سخت و متفاوت بود.
با این حال امیدوار بودم؛به حضرت زینــب سـلـام الله علیهــا خیلی امیــدوار بــودم.
آقا جواد همیشــه میگفت:
"نخواه که من ســالم برگــردم. برای
من عاقبــت به خیری مهمتر اســت." به همیــن خاطر تلاش میکردم بیشــتر از هرچیزی به عاقبت به خیری همسرم فکر کنم و آنچه خیر است را برایش بخواهم.
اصلا به شهید شدنش فکر نمیکردم.
اصلا فکرش را نمیکردم که یک روزی شهید شود.
شاید به خاطر دل خودم بود که به این موضوع فکر نمیکردم، ولی بازهم میگویم عاقبت به خیری اش را دوست داشتم.
چون
واقعا حیف بــود چنین فــردی با این ســطح بــالای معرفت و اخلاق به مرگ عادی از دنیا برود.
واقعــا شــهادت حقــش بــود.
نــوش جانــش؛
لیاقــت و سعادتش را داشت.
#خاطره
#همسرانه
#صبر_زینبی
#شهیدجوادمحمدی
🍃🌸
@javad_mohammady
🍃🌸
قلب، مهمانخانه نيست
که آدم ها بيايند دو سه ساعت يا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند.
قلب
لانه ی گنجشک نيست
که در بهار ساخته بشود و در پاييز باد آن را با خودش ببرد
راستش نمی دانم
قلب چيست؟
اما اين را می دانم
که فقط جای آدمهای
خيلی خيلی خوب است!
جایی برای همیشه
برای کسی مثل تو
#دوست_شهید_من
#شهیدجوادمحمدی
#شبتون_شهدایی
🍃🌸
@Javad_mohammady
هدایت شده از شهید مدافع حرم جواد محمدی
🍃🌸
•┄❁#قرارهرشبما❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتـــــ
بہ نیتــ سلامتے و
ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر
#شهیدجوادمحمدی
🌸🍃
@javad_mohammady
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹حاضر....* شهید *
اقدام شایستہ روی آنتن زنده در ویژه برنامہ شب یلدا✨
🌹 @javad_mohammady 🌹
🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدے🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 فرمانده نیروی زمینی سپاه از واڪنش آمریڪاییها بہ برگزاری رزمایش پیامبر اعظم (ص) 12 خبر داد و گفت : آمریکا از ترس رزمایش سپاه بہ دست و پا افتاده و بہ همہ نیروهایش در منطقہ آمادهباش ڪامل داده است .
#سیاسی
#اقتدار_عاشورایی
🌹 @javad_mohammady 🌹
🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدے🇮🇷
شهید مدافع حرم جواد محمدی
❣﷽❣ #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 65 🌸🍃 استاد پناهیان : میفرماید : یڪ ذره از محبت خدا در دلی نمی ن
❣﷽❣
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 66
🌸🍃 استاد پناهیان ؛
ما بزرگترین استاد اخلاق و بزرگترین مربی معنوی رو همیشه همراه خودمون داریم ،
اما قدر نمیدونیم .
با همین مقدمہ اجازه بدین اشاره ای بہ مطالب شب قبل بڪنم ،
یقینا بہ هر ڪدوم از ما بگن شما نیاز دارید یڪ استاد و مربی اخلاق داشتہ باشید ؟ 🤔
✅خواهیم گفت بله ، نیاز داریم ،
چقدر خوبہ😍
اجازه بدین یڪی دو تا مثال بزنیم .
یہ آقای بازاری خدمت یڪی از خوبان رسیدند ،
اقای رجبعلی خیاط ، بعضی علما خاطرات ایشون رو نوشتند .
بنده منزل ایشون رو در چهار راه مولوی تهران دیدم و چرخ خیاطی ایشون هنوز ڪنار اتاق بود .
چرخی ڪه فرزندان ایشون میگفتند
ڪه پای این چرخ ایشون بارها بہ خدمت حضرت مولا ولی عصر (عج) رسیدند .
پیش ایشون میان میگن گره افتاده بہ ڪارم چہ ڪنم ؟
😔
اوضاعم بہ هم ریختہ ایشون نگاه میڪنند ،
خب اولیای خدا وقتی پرده جلوی چشماشون نباشہ
✅طبیعتا میتونن هر چیزی رو اراده ڪنند ببینند .
بہ این آقای بازاری تاجر میگن ڪه شما چند سال قبل ارثیه باباتونو ڪه تقسیم میڪردین ،
حق خواهرتونو ڪامل ندادین ، بہ این دلیل گره افتاده بہ ڪارتون
برید خواهرتونو راضی ڪنید
میان پیش خواهر میگن خواهر
تو چرا چیزی بہ ما نگفتی وقتی از ما راضی نیستی؟ 😢
موقع تقسیم ارث میگفتی ،
خواهر هم محبت بہ برادر داره با اینڪه تہ دلش راضی نیست اعلام میڪنہ نہ عزیزم شما بالاخره برادر ما هستی ،
پول پیش شما باشه انگار پیش ماست 😊
گفتن نه خواهر من ، شما باید راضی بشی حق شما در اموال ماست .
والا من گرفتاری سنگین پیدا میڪنم ،
بہ پول امروزمان صد هزار تومان بہ خواهر میدن ،
خواهر خوشحال میشه و تشڪر میڪنہ ،✋
میان پیش آقای رجبعلی خیاط
ایشون عرضہ میدارند نخیر تہ دل خواهرتون هنوز راضی نیست و خواهر تو هنوز احساس حق میڪنہ در اموال تو . باید بری راضیش ڪنی ،
دو مرتبہ مجبور میشہ بیاد پیش خواهر سیصد هزار تومان پول اون زمان میده ،
✅خواهر راضی ڪه میشہ آقای رجبعلی خیاط نگاه میڪنه با چشم بصیرتی ڪه داره
بہ آقای بازاری تاجر می فرماید ڪه خب مشڪلت حل شد از فردا گره هات باز میشہ ،
یڪی از عواملی ڪه رجبعلی خیاط رو به این درجہ رسوند ، #نماز_مودبانه ی بدون تڪبر اون بود ☺️♥️
#ادامه_دارد...😊🤗
🌹 @javad_mohammady 🌹
🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدے🇮🇷
شهید مدافع حرم جواد محمدی
🍃🌸🍃 روایتی خواندنی از همسر صبور #شهیدجوادمحمدی اولین بار در آبان 94 عازم سوریه شد. هنگام اعزامش
🍃🌸🍃
روایتی خواندنی ازهمسر صبور #شهیدجوادمحمدی
سوریه که بود، هرشب حتما با من تماس داشت. حتی سری اولی که مجروح شده بود و من از این موضوع کاملا بی خبر بودم، از بیمارستان تماس میگرفت و آنقــدر عادی برخــورد میکرد کــه من اصلا متوجه نشــدم مجروح شده؛
در واقع #آقاجواد خــودش را مقیــد به تماس بــا خانواده میدانســت که در آن شــرایط هم حواســش به ایــن موضوع
بود.
وقتی هم که مــن از مجروحیتشــان خبــر دار شــدم، گفت:
"هراتفاقی افتاده باشد مهم نیست! مهم این است که تو الان در حال صحبت با من هستی."😊
هر بار مجروح میشد با واسطه خبردار می شدم؛ از طریق دوستان و اطرافیانشان.
و این باری که شهید شد بار چهارم رفتنش بود!
واقعا هرباری که میرفت، دلتنگیها بیشتر میشد. خصوصا سری ســوم که این دلتنگی هم برای من، هم برای همسرم
زیاد شــده بود؛ طوری که دائم پشــت تلفن به زبان میآورد.
سری های قبل اصلا این موضوع را به رو نمی آورد و در جواب دلتنگیهــای مــن هــم میگفــت راه دور اســت و بایــد بــا این دلتنگیها کنار بیایی اما برایمان خســتگی نداشــت.
واقعــا راه، راه شــهدا بــود. آقــا جــواد
همیشه در صحبتهایش وقتی میخواست به من دلداری بدهــد، میگفــت:
"الگــوی شــما بایــد حضــرت زینــب س باشد. سختیهای شــما کجا و ســختیهای خانم حضرت زینب س کجــا."
واقعا راســت میگفت؛ خســتگی ما کجا و خستگی خانم کجا؟
اما فاطمه هم بچه بود و دلتنگیهای بچه گانه خودش را داشت.
پدرش سوریه که بود همیشه ســراغش را میگرفت و منتظر آمدنش بود. حتی زمان مفقود بودن پیکر #آقاجواد هم فکر میکرد پدرش سوریه است و باید منتظر برگشتنش باشد.
خود پدرش قبل رفتن، اول قصه حضرت رقیه س را برایش گفت و بعد در مورد ســفرش برای فاطمه توضیــح داد. آنقدر فاطمه با این قصه حضرت رقیه س انس گرفته بود که برخی اوقــات در اوج بیتابی اش به من میگفــت:
"مامان حضرت رقیه س هم مثل من اینقدر گریه میکرد؟"
#خاطره
#همسرانه
#صبر_زینبی
#شهیدجوادمحمدی
🍃🌸
@Javad_mohammady
هدایت شده از شهید مدافع حرم جواد محمدی
🍃🌸
•┄❁#قرارهرشبما❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتـــــ
بہ نیتــ سلامتے و
ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر
#شهیدجوادمحمدی
🌸🍃
@javad_mohammady
شهید مدافع حرم جواد محمدی
بیا💕 ❣بیا ڪمی جای من بنشین و برای دلم انار دانہ ڪن ... ❣بیا و عذر یلدا را از شبهایم بخواه بیا ...
🍃🌸
شب یلدا که چیزی نیست
ما شبهای طولانی تری را پشت سر گذاشته ایم...
مثلا... همان شب که گفتند
تو دیگر بین ما نیستی...
یا همان بیست و چند روزی که
اقتدا به حضرت مادر کرده بودی
و بی نشان بودی...
کسی نمیداند چه بر ما گذشت!!!...
جواد!
مردم باور دارند
شب یلدا یک دقیقه طولانی تر است
اما
ما به چشم دل دیدیم شبهایی را که
هر ثانیه اش، یکسال گذشت...
#مدیون_خانواده_شهداییم
#شهیدجوادمحمدی
🍃🌸
@javad_mohammady
به سوی تو_1396-2-21-10-38.mp3
7.87M
💗 بہ سوی تو بہ شوق روی تو 💗
🎤 حامد جليلی
❤️ تقدیم بہ #امام_زمان_عج
🌹 @javad_mohammady 🌹
🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدے🇮🇷
مینویسم ✍ تا یادم نرود :
🌾 تمام اقتدار #میهنم را از پرواز🕊 شما دارم .
این روزها بیشتر از همیشہ
شرمنده نگاه #منتظرتان هستیم .
آن نگاهی ڪه گویا فریاد میزند
#خونمان را بہ #سازش با دشمن نفروشید
افســــــوس ...
هزاران افسوس ڪه خون دل خوردنت هایتان ... #یادمان_رفت😔
🌹 @javad_mohammady 🌹
🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدی🇮🇷
شهید مدافع حرم جواد محمدی
🍃🌸🍃 روایتی خواندنی ازهمسر صبور #شهیدجوادمحمدی سوریه که بود، هرشب حتما با من تماس داشت. حتی سری
🍃🌸🍃
روایتی خواندنی از همسر صبور #شهیدجوادمحمدی
آخرین صحبتی که با هم داشتیـم، ظهر همان روزی که شبش به شهادت رسید.
یعنی حدودا ما ساعت یک بعدازظهر روز سه شنبه، شانزدهم خرداد با هم صحبت کردیم و آقا جواد چند ساعت بعد از آن؛ یعنی قبل از اذان مغرب به شهادت رسید.😔
من از شــب قبلش خیلی دلشــوره داشتم. یک دلشــوره عجیب و متفاوت.
همان روز در آخرین تماس تلفنی هم از دلشــورهو نگرانی ام برایش گفتم ولی باز مثل همیشــه گفت:
"هیچ مشــکلی نیســت. اینجا همه چیــز آرام اســت. اصلا دلشــوره نداشته باش."😍
و مثل همیشه سعی کرد من را آرام کند.
اما این دلشوره بیشتر شد...
همان شب طبق عادتی که داشتـیم منتظر تماسش بودم، که تماس نگرفت؛
تا دیروقت هم منتظر ماندم.😔
بالاخره ظهر روز چهارشــنبه از طرف دایی ام خبردار شــدم کــه آقا جواد مجروح شــده و تیــر به دســتش خــورده؛ امــا بعد گفتنــد نه، تیر به پهلویش خورده و بیهوش اســت.
به هر صــورت من با روحیاتی که از همســرم سراغ داشــتم نمیتوانستم موضوع مجروح شدنش و بی خبر گذاشتنم را قبول کنم.
گفتم: "نه! جواد در بدترین شــرایط هم که باشــد به من زنگ میزند."
نمیخواستم تحت هرشرایطی موضوع را قبول کنم امـا وقتــی امــام جماعــت مســجد محــل آمدنــد خانــه مــا و بــا
صحبتهایی که شــد شــک من درباره شــهادت جــواد را به یقین تبدیل کردند.
سری های قبل اصلا آماده شنیدن خبرشهادتش نبودم ولی این سری باتوجه به دلشوره ای که به سراغم آمده بود، انگار آماده تر شده بودم.😔😔
#خاطره
#همسرانه
#صبر_زینبی
#ڪپی⛔️
🍃🌸
#شهیدجوادمحمدی
@Javad_mohammady