📝مقدّمهی کتاب #در_حسرت_طلوع
🍀بسماللهالرّحمنالرّحیم🍀
اللّهمّ انّا نرغب الیك فی دولة كریمة تعزّ بها الاسلام و اهله و تذلّ بها النّفاق و اهله
⚛️مطلع نخست:
آقا جان! بهانهی غروب جمعه كافی بود تا به محضرتان چند سطری دلگریه بنویسم و دلمویه بسرایم و اینك كه بهانهی مقدّمهی كتاب «در حسرت طلوع» افزوده شده، این تقارن را به فال نیك میگیرم و باز لطفی از الطاف مهربانانهی شما میدانم.
⚛️سیّدی و مولای! باقی ماندن بر دین شما و آبای گرامی شما و داشتن اعتقاداتی مرضی حضرتتان، خواستهی قلبی من از شماست و تنفّس در صبح آمدنتان آرزوی روز و شبم. دعای بر آمدن شما را بر خود فرض میشمارم و گاهگاه این فقره از دعای عصر جمعه را با خود میخوانم و از خدای خویش میخواهم كه یقین ما را به خاطر طولانی شدن دوران غیبت شما سلب نكند؛ «اللّهمّ و لاتَسلُبنَا الیقین لِطولِ الاَمَدِ فی غَیبته» .
⚛️تجدید مطلع:
حال كه در كتابی با موضوع شعر و ادب، قرار است چند جملهای ادبی با حضرت موعود (علیهالسّلام) به سخن بنشینم، چرا از نثرهای ادبی در این زمینه بهره نبرم؟ آری؛ چه دوستش میدارم «انعكاس آفتاب» را و نثرهای ادبی ـ آیینیاش را. در مقدّمهی كتاب به قلم محمّدرضا سنگری خواندم: «كوشش و انتظار (جدّوا و انتظروا)، شاخص و نشانهی دوستان مهدی (عجاللهتعالیفرجه) است و مگر یكی از نشانههای این انتظار و جدّیت، قلم زدن برای او و از او گفتن و نوشتن نیست؟» از متن دلپسند محمود اكرامی این را برگزیدم: «من آرزوی دیدنت را هر روز وضو میگیرم، نماز میخوانم و تمام جاده را به انتظارت آب و جارو میكنم.» از ختم كلام سیدمهدی شجاعی لذّت بردم: «ظهور تو بیتردید، بزرگترین جشن عالم خواهد بود و عاقبت جهان را ختم به خیر خواهد كرد.»
⚛️مقطع:
در زمینهی اشعار مهدوی (علیهالسّلام) كتابهای باارزشی تا به حال زینتبخش كتابخانهی تشیع شده است و البتّه تعداد آن به سبب اهمّیت موضوع هنوز «بسیار كم» است. بیتناسب نیست كه به عناوین برخی از آنان اشاره داشته باشم:
۱.گل نرگس: #علیاكبر_پیروی.
۲.مناقب منظومه: #عباس_مزارعی_روحانی.
۳.نغمههای پیروزی: #محمود_اكبرزاده.
۴.اشک فراق: #محسن_حافظی.
۵.سیمای مهدی موعود (علیهالسّلام) در آیینهی شعر فارسی: #محمدعلی_مجاهدی_پروانه.
۶.آیینهی آدینه: #جواد_هاشمی_تربت.
۷.در شعاع اسم اعظم: #محمدسعید_میرزایی.
۸.برای او: #نفیسه_فرجیراد.
۹.آخرین غزل: #رحیم_زریان.
❄️بگذارید برای یافتن نام و نشانی بهتر و بیشتر كتب فوق، پیشنهاد مراجعهی به سایت كتابخانهی ملّی را داشته باشم و به سراغ «در حسرت طلوع» بروم و بنویسم كه شرمنده و معترفم كه ۷۲ غزل در این باب، تعداد خیلی اندكی است و امیدوارم توفیق گردآوری اثری فاخر در این مقوله، رفیق راه شود و شاید تكرار چند جلد با همین حدود شعر، روزی در یك مجلّد، تألیف شایسته و بایستهای را به دوستداران «آن آفتاب پردهنشین» تقدیم كند.
💎شاید وجود «دو نكته» و«دو فقط» در این كتاب، توجّه مخاطب را بیشتر به خود معطوف كرده باشد و آن دو، یكی انتخاب فقط قالب غزل از بین قوالب گوناگون شعری است و دیگر این كه از هر شاعر، فقط شاهد یك شعر هستیم؛ یعنی ۷۲ غزل از ۷۲ شاعر. البتّه یادآور دو مهمّ دیگر باید شد؛ نخست این که چینش غزلها به ترتیب حروف الفبایی است و دیگر آن که برخی از غزلها كه بذل محبّت دوستان شاعر بود، برای نخستین بار است كه به چاپ میرسد. به امید آن كه قبول افتد و در نظر آید و سخن آخر:
یا ایّها العزیز مسّنا و اهلنا الضّرّ و جئنا ببضاعة مزجاة فأوف لنا الكیل و تصدّق علینا انّ الله یجزی المتصدّقین
🖌جواد هاشمی «تربت»
آخرین روز تابستان ۱۳۹۱ش
شامگاه جمعه چهارم ذیقعده ۱۴۳۳ق
#حضرت_صاحبالزمان_عجل_الله_فرجه
#در_حسرت_طلوع
#جواد_هاشمی_تربت
http://www.instagram.com/javadhashemi69/
@javadhashemi_torbat