eitaa logo
کانال رسمی استاد جواد حیدری
4.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
381 ویدیو
166 فایل
💻کارشناس ارشد کلام اسلامی مدرس حوزه و دانشگاه کارشناس پاسخگویی به شبهات 🌐پاسخگویی شبهات اعتقادی 🆔 @khameneieshQ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❎معیار های اهم در گزینش همسر: 1️⃣ایمان و دیانت 2️⃣نجابت و شرافت 3️⃣اخلاق و شخصیت 4️⃣ فکر و درایت 5️⃣ عشق و احساس 🛑معیارهای مهم: 1️⃣ تحصیل 2️⃣زیبایی 3️⃣سن و سال 4️⃣شئونات 5️⃣امکانات مالی و توانایی اداره ی زندگی کانال رسمی استاد جواد حیدری 💎•┈┈••✾••┈┈•💎 @javadheidari110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃سوال خدا که می دونه عاقبت امر ما چی میشه می‌دونه چه کسی میره بهشت چه کسی میره جهنم‌، پس به نظر من بهشت و جهنم بی معناست. مثلا حضرت علی پیش بینی کردند که میثم تمار چگونه از دنیا میره خوب این جبر هست دیگه چون اگه جبر نبود حاکم حکمش را عوض می‌کرد یا به یه روش دیگه یا به یه درخت دیگه میثم رو به دار می آویخت؟؟ 🍃🌺 پاسخ: استاد حیدری«زیدعزه» ببینید علم خدا به عاقبت امر ما که به صورت مطلق صورت نگرفته که بلکه خدا می داند آقای یا خانم x با اختیار خودش چه سرنوشتی در انتظارش است اگر کسی بپرسد خدا در قرآن می‌فرماید:«یهدی من یشاء و یضل من یشاء» خدا هر کسی را بخواهد هدایت می‌کند و هرکسی را بخواهد منحرف می‌کند پس تقصیر انسان چیه؟ پاسخ می دهیم اولا پروردگار عالم حکیم است و مشیت او بر اساس حکمتش است کارهایش بر اساس حکمت انجام می‌دهد از جمله هدایت و ضلالت را ۲) این آیه متشابه است ما آن را با آیات دیگر تبیین می‌کنیم که پروردگار عالم در آیات متعدد راهها و شرایط هدایت و ضلالت را که انسان با اختیار خود انجام می دهد را بیان فرموده نظیر آیات « ومن یومن بالله یهد قلبه» کسی که به خدا ایمان بیاورد خدا قلبش را هدایت می‌کند. (ایمان آوردن و نیاوردن با اختیار انسان است) «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات یهدیهم ربهم بایمانهم» خدا کسانی را که با اختیار خود ایمان آورند هدایت می کند. «والله لا یهدی القوم الظالمین» خدا کسی را که با اختیار خود راه ظلم را انتخاب کند به ضلالت می‌اندازد. «ان الذین لا یؤمنون بآیات الله لایهدیهم و لهم عذاب الیم» ♻️نتیجه اینکه 🌱زمینه ساز هدایت و ضلالت انسان است و افعال اختیاری انسان. 🌱علم خدا منافاتی با اختیار ما ندارد بلکه خدا آن چیزی را می‌‌داند که ما با اختیارمان اختیار می‌کنیم. پس دانستن خدا سبب جبر نمی‌گردد. 🦋مثال: استادی با دیدن کارنامه‌ی دانش‌آموزی با توجه به نمرات او شایستگی‌های آن دانش آموز را می‌سنجد و طبق همان برایش انتخاب رشته می‌کند اما همین دانش‌آموز با تلاش و کوشش می‌‌تواند رشته‌ی تحصیلی خود را تغییر دهد یا اینکه در همان رشته با تلاش و کوشش بیشتری موفقیت‌های بیستری کسب نماید و یا با کم کاری موفقیتی کسب نکند پس سرنوشت ما به دست خودمان است و قابل کم و زیاد‌کردن است. «یمحوا‌ الله ما یشاء و یثبت» سرنوشت انسان بر اساس شایستگی‌هایش برایش رقم می‌خورد اما خودش می‌تواند با تلاش بیشتر،صله‌رحم، عبادت،صدقه سرنوشت جدیدی برای خود رقم بزند و هم می‌تواند خدای ناکرده با گناه و معصیت سرنوشت بدی برای خود رقم بزند. ╔═ ⚘════⚘ ═ @javadheidari110@ramezan_ghasem110 ⚘════⚘ ═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
audio_2020-10-19_19-47-45.ogg
464K
❎اگربحث بین مذاهب مختلف اسلامی نتیجه ای نداره وتعصبی هست وهرکس برعقیده خود هرچند نادرست،میماند.پس مباحثه ومناظره چه سودی دارد؟چرا شیعه و سنی مناظره میکنند وقتی که هیچ کدام به سوی عقیده دیگری نمی رود؟ 🎙استاد جواد حیدری کانال رسمی استاد جواد حیدری 💎•┈┈••✾••┈┈•💎 @javadheidari110
سوال: یک نوع معامله‌ای است که به خرید و فروش طلای کاغذی مشهور هست، یعنی در این نوع معامله هیچ طلایی بصورت فیزیکی رد و بدل نمی‌شود و فقط بصورت لفظی برای مدت معین معامله می‌شود و در موعد مقرر فقط سود یا ضرر معامله به قیمت روز محاسبه می‌شود، آیا چنین معامله‌ای از نظر شرع مقدس اسلام مشروع است؟ ☑️ جواب: آیت الله خامنه ای : چنین معامله‌ای نافذ نیست و شرعاً اعتبار ندارد. 🍃🍂🍃🍂 🍁💎کانال احکام استاد صالحی💎 •┈┈••✾••┈┈• @amirsalehi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسش: شنیده‌ام هرکسی از دنیا برود فشار قبر دارد. آیا این نکته، صحت دارد؟ آیا این عذاب شامل مجاهدان راه خدا هم می‌شود؟ ✍️ پاسخ: 💠 با عرض تسلیت و تبریک به مناسبت شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی (ره)؛ نکاتی تقدیم می‌شود. نکته اول: در منظومه‌ی روایی، کلمه «قبر»، بسیاری از اوقات به معنای عالم برزخ هست و مقصود قبر خاکی نیست. امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «الْقَبْرُ مُنْذُ حِينِ‏ مَوْتِهِ‏ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»؛ «قبر از لحظه مرگ است تا روز قیامت».(1) نکته دوم: طبق روایت امام صادق علیه‌السلام، بسیاری از افراد، به‌واسطه اعمالشان در دنیا، دچار این نوع از عذاب (فشار قبر) می‌شوند؛ اما مؤمنین و افرادی که در دنیا عامل به دستورات خداوند باشند از این عذاب در امان هستند. لذا در روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام روایات متعددی وجود دارد که انجام بعضی از امور باعث کاهش عذاب قبر و بعضی اعمال موجب از بین رفتن فشار قبر می‌شود. شخصی از امام صادق علیه‌السلام پرسید: «آیا کسی از فشار قبر نجات پیدا می‌کند؟»، حضرت در پاسخ فرمودند: «نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْهَا، مَا أَقَلَّ مَنْ يُفْلِتُ‏مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْر»؛ «به خدا پناه می‌بریم از فشار قبر، چه اندازه کم هستند افرادی که از فشار قبر رهایی پیدا می‌کنند.»(2) حضرتشان در پاسخ به سؤال ابو بصیر از فشار قبر فرمودند: «هَيْهَاتَ مَا عَلَى الْمُؤْمِنِينَ مِنْهَا شَيْ‏ء»؛ «هرگز چیزی از فشار قبر بر مؤمنین نیست.»(3) نتیجه اینکه: هرچند فشار قبر یک قانون عمومی و فراگیر هست ولی هستند افرادی که به خاطر ایمان و عمل صالح، از این عذاب در امان هستند. پی‌نوشت: 1. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏3، ص: 242 2. الكافي (ط-دارالحديث)، ج‏5، ص: 583 3. الكافي (ط-دارالحديث)، ج‏5، ص: 344 💎کانال رسمی استاد جواد حیدری💎 •┈┈••✾••┈┈• @javadheidari110
❓سوال چرا شما می‌گید کارما بی اساس است؟ کارما میگه هر عملی در دنیا عکس العملی داره انسان خوبی باش، چون طبق قانون کارما هر چه کنی به تو برمی‌گرده؟ اسلام هم همین ها را میگه دیگه!! ✍ پاسخ: این که شما می‌فرمائید قانون کارما نیست؛بلکه کارما یک تفکر بی پایه و اساس در بستر تناسخ است. تعریف تناسخ چیست؟ ❌تناسخیه معتقدند وقتی مرگ شخصی فرا رسید و روح از بدنش خارج شد روح‌ در همین نشئه به فرد دیگری تعلق می‌یابد و این امر تا بی‌نهایت ادامه دارد البته آنها بیشتر معتقدند آن روح به جنین تعلق می‌یابد. روشن است اگر کسی این عقیده را داشته باشد دیگر معاد برایش معنا ندارد بخاطر وجود قید همین نشئه ❌تناسخیه یه عقیده‌ی دیگر هم دارند و آن را در این بستر تعریف می کنند که عبارتست از نظریه یا تئوری کارما کارما چیست؟ تناسخیه معتقدند: اگر خانم یا آقای x زندگی راحت و خوبی دارد نتیجه‌ی اعمالی است که شخصی که قبلا روح او در بدنش بوده شخص خوبی بوده و برعکس اگر کسی زندگی خوبی ندارد... تناسخ اصل انتقال ارواح است و کارما نتیجه‌ی کارها را دیدن است 💢اعتقاد به تناسخ اعتقاد جدیدی نیست قبل از اسلام در یونان و هند باستان بوده تاکنون نیز ادامه دارد 💢خاستگاه تناسخ گروههایی بودند که ادعای عرفان داشتند و نخ تسبیح تمام عرفان ها این است که می‌گویند می‌‌خواهیم روح شما را به تکامل برسانیم 💢غالب عرفان‌های کاذب خواه شرقی یا غربی اعتقاد به تناسخ دارند 💢اعتقاد به تناسخ هیچ پشتوانه‌ عقلی و نقلی ندارد بلکه فقط در حد یک فرضیه تئوری و احتمال است 💢یکی از عقائد مهم ما و ادیان توحیدی اعتقاد به معاد است و نتیجه و چکیده ی تناسخ نفی معاد است 💢تناسخیه بغیر تئوریسین هایشان مابقی مستضعف فکری هستند که دین به آنها نرسیده لذا می‌توان آنها را آگاه کرد 💢ادعای تناسخیه این است که از طرفی می‌خواهند روح را به تکامل و‌تعالی برسانند، از طرفی هم اعتقادی به معاد ندارند و چون اعتقاد به معاد ندارند به این فکر افتادند که در این مدت کوتاه عمر چگونه می‌توان روح را به تکامل رساند؟ لذا تئوری تناسخ را مطرح کردند و گفتند روح از بین نمی‌رود همین که از بدن خارج شد سیرش ادامه‌ دارد 💢مأمون از امام رضا پرسید:یااباالحسن نظر شما در مورد کسی که قائل به تناسخ است چیه؟حضرت فرمودند کسی که قائل به تناسخ باشد فهو کافر بالله العظیم مکذب بالجنة و النار( عیون اخبار الرضا ج۲، ص۲۰۰) نقدهای وارده بر کارما و تناسخ: 1⃣مساله ی تناسخ و کارما صرفا یک ادعاست و ما ادعای بدون دلیل را نمی پذیریم ما برای معاد برهان اقامه کردیم: برهان وعد و حکمت و ... معاد برهان دارد ولی تناسخ برهان ندارد لذا تناسخ قدرت مقاومت در برابر برهان را ندارد. پس تناسخ مردود و باطل است 2⃣ عدل الهی زیر سوال می‌رود. 3⃣ فرض می گیریم ۱۰۰۰ نفر مرده ولی ۵۰ تا جنین بناست امروز به دنیا بیاند ۹۵۰ تا دیگه روح چی میشه؟ تناسخیه برای حل این مشکل دوتا مساله گفتند ♨️مساله‌ی روح سرگردان ♨️گفتند روح که فقط وارد بدن جنین انسان نمی‌شود بلکه به حیوان،گیاه و جماد نیز منتقل می‌شود. ✅در پاسخ این ادعای آخرشان باید گفت: ما یه استعداد داریم بنام قوه، یک کمالاتی داریم بنام فعلیت و‌ چیزی که بالفعل شد محال است دیگر بالقوه شود‌. و حال آنکه مساله ی تناسخ یعنی تبدیل فعلیت به قوه که محال است.ما بر اساس ادله خودمان معتقدیم خدا هر جا ظرفیتی باشد که امکان رسیدن به کمال را داشته باشد خدا این فیض را به او عطا می‌کند و مهمل رها نمی‌‌کند بلکه آن را به کمال می‌رساند مثال اگر یک جنینی ظرفیت و استعداد تعلق روح را پیدا کرد ۴ماهش شده چون خدا فیاض است روح متناسب با این جنین را به او می‌دهد یه روح هم که تناسخی ها می خواهند به این جنین بدهند خوب این که شد دو روح و ما بالوجدان می‌دانیم هر فرد یک شخصیت بیشتر ندارد پس لازمه ی حرف تناسخی ها اینه که یه روح خدا بفرسته یکی هم تناسخیه ♨️تناسخیه پاسخ می‌دهند وقتی روح‌مستنسخه وارد بدن شد دیگر خدا افاضه روح نمی‌کند ✅ما جواب می‌دهیم صحبت شما ترجیح بلا مرجح است. اشکال تناسخیه به شیعه: ♨️چرا خودتون اعتقاد به مسخ دارید؟ پاسخ شیعه: ✅مسخ یعنی چه؟ یه عده تبدیل شوند به حیوانی مثل بوزینه(میمون) خنزیز(خوک) این از مسلمات قرآنی است قبل از اسلام عذاب استیصال بود(عذاب‌های ریشه کن) قبل از ولادت پیامبر عذاب قوم لوط هود صالح رعد و برق یه قوم را نابود می کرد اما بعد از ولادت پیغمبر به برکت ولادت پیغمبر این عذاب ها از کل عالم برداشته شدیکی از عذاب هایی که به برکت پیامبر برداشته شد عذاب مسخ است‌. که ربطی به تناسخ ندارد چرا که محالی رخ نمی دهد همان انسان می‌شود خوک و... ╔═ ⚘════⚘ ═ @javadheidari110@ramezan_ghasem110 ⚘════⚘ ═
هدایت شده از جواد حیدری
تقیه.ogg
10.89M
🕋 «در محضر قرآن» 👈🏻 موضوع جلسه اول؛ 👈🏻 سخنران؛ جواد حیدری کانال رسمی استاد جواد حیدری💎 •┈┈••✾••┈┈• @javadheidari110
‼️پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: اَلْقَبْرُ یُنادِی کُلُّ یَوْمٍ بِخَمْسَ کَلَماتٌ قبر در هر روز پنج کلمه را فریاد میزند : 1️⃣ انا بَیْتُ الْوَحْدَه فَاحْمِلوا اِلیَّ اَنیساً 🔺من خانه تنهاییم پس با خود انیس و مونسی به سوی من آورید(تلاوت قرآن) 2️⃣ انا بَیْتُ الْظُّلْمَه فَاحْمِلوا اِلیَّ سِراجاً 🔺من خانه تاریکی هستم پس با خودتان چراغی به سوی من آورید(نافله شب) 3️⃣ انا بَیْتُ التُرابْ فَاحْمِلوا اِلیَّ فِراشاً 🔺من خانه خاکیی هستم پس با خودتان فرشی به سوی من بیاورید(عمل صالح) 4️⃣ انا بَیْتُ الْعِقابْ فَاحْمِلوا اِلیَّ تَرْیاقاً 🔺من خانه گزندگان هستم پس با خودتان پادزهری به سوی من بیاورید (لااله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله) 5️⃣ انا بَیْتُ الْفَقْرْ فَاحْمِلوا اِلیَّ کَنْزاً 🔺من خانه فقر هستم پس با خودتان گنجی به سوی من بیاورید(صدقه) 📙تحریر المواعظ العددیة ص 390 کانال رسمی استاد جواد حیدری💎 •┈┈••✾••┈┈• @javadheidari110
📄🔦 جلسه ی اول کلام جدید مدرس:استاد حیدری با محوریت کتاب درآمدی برکلام جدید استاد هادی صادقی دو نکته1) مقدماتی در باب کلام جدید برای ورود به بحث مطرح می گردد2) به جهت اغراضی نظیر مأنوس شدن با کلام جدید و رعایت مباحث سهل نسبت به سایر مباحث ترتیبی گاهی ترتیب مباحث کتاب رعایت نشده شروع بحث ممکنه درمورد فلسفه، کلام،الهیات،کلام جدید، کلام قدیم، سوال شودمثلا پرسیده شود تفاوت کلام قدیم وجدید چیست؟ که این سوالی مبنایی، مهم و کلید ورود به مباحث کلام جدید است لذاهمانگونه که ما درمباحث منطقی می گوئیم مبادی تصوری بر مبادی تصدیقی مقدم است وتقدم رتبی دارد بر مباحث پس ابتدا باید تعاریفی که میخواهیم درآن علم داشته باشیم و همچنین نحوه تقسیم بندی آن درس تقدم داشته باشد بر مباحث تصدیقی و اصلی آن مبحث لذا ازقدیم الایام بین علمای شیعه وسنی تقسیم بندی هایی شده که البته تعبدی، دینی،شرعی،قرآنی،روایی نیست بلکه استنباط علمای بزرگوار هست البته اصل تقسیم بندی مبنای عقلانی دارد ولی تعداد ونحوه ی چینش اساساً استنباطی است وبخاطر شهرت ومتعارف بودن در کتب کلامی مشهور شده وگرنه کسی قائل نیست اصول دین،فروع دین،اخلاق این است وجز این نیست یا کسی بگوید اصول دین وفروع دین فقط همین ۵تا و۱۰ تاست در صورتی که اصول دین فراتر از اینهاست وفروع دین به مراتب بیش از ده تاست ولی برای استفاده بهترومشوش نشدن اذهان عوام علمای بزرگوار این چینش را پذیرفته اند و اینطور نیست که اقسام دیگر را طرد شقوق کنندبر اساس دیدگاه رائج بین علماء تعالیم دینی( انحصاربه دین اسلام ندارد غالبا ادیان قبل از اسلام نیزاین مطلب را پذیرفته اند هر چند اطلاق اصطلاحات ممکن است متفاوت باشد که عرض خواهم کرد) بر اساس دیدگاه رائج تعالیم دینی سه بخش:اعتقادات، اخلاق و احکام (مباحث فقهی)تقسیم میشودامابرخی علماء عرفان را نیز به این سه قسم اضافه کرده‌اند و بخش چهارم را هم جزء این دیدگاه به حساب آورده انددر جهان اسلام مباحثی که مربوط به اعتقادات هست نامگذاری به علم کلام شده است امادر جهان مسیحیت بخش عقائد اینطور نیست که جدای از اخلاق واحکام که البته بسیار کمرنگ هست در اناجیل و به تبع آن در فرهنگ مسیحیت به این سه بخش توامان باهمدیگر اطلاق الهیات می شود (تئولوژی)تمام این سه بخش یعنی اعتقادات و اخلاق و احکام در حداقل مباحث اطلاق به الهیات مسیحی می شود یعنی ما با واژه های کلام که مربوط می شود به مباحث اعتقادی و الهیات که یک اطلاق و اصطلاح مسیحی و جهان غربی از مباحث عقائد، احکام، اخلاق هست آشنا شدیم اما تعریف علم کلام:علمی است که بایدچند مساله درآن اتفاق بیفتد:استنباط،توضیح،تنظیم و توجیه عقائد اسلامی تعاریفی که ازعلم کلام ارائه شده متفاوت و متغیر هست و این تعریف، نسبتاً جامع و مانع است وظایفی که متکلم بر عهده دارد استنباط است متاسفانه مساله استنباط مسائل عقیدتی ازمنابع اصلی دین(کتاب و سنت) امروزه بدست فراموشی سپرده شده است و برخلاف اوائل صدر اسلام ودوران غیبت صغری این مساله پر رنگ بود متکلمین ما از وظائف مهم شان استنباط بوده امامتاسفانه امروزه درحوزه های علمیه استنباط منحصردر فقه شده توضیح و شرح توحید،نبوت، قاعده ی لطف برعهده ی متکلم است تا با مفاهیم قابل فهم و درحدمخاطب به شرح آن بپردازد تنظیم یعنی چینش منطقی ومنظومه وار استنباط های احکام وعقیدتی دینی برای مخاطبین با بیان ساده و قابل فهم در حدمخاطب تا او احساس تناقض و پارادوکسیکال بودن مباحث رانداشته باشدهمچنین مباحثی که برهم مترتب است تقدم ذاتی دارد برسایرمباحث مثل توحید که برسایر مباحث تقدم دارد را متکلم با نظم، برنامه ریزی وعدم موازی کاری انجام دهد توجیه اما نه توجیه بامعنای منفی سرپوش گذاری عرفی ما،بلکه بامعنای ریشه ای آن که معنای وجه آوردن صحیح است درضمن توجیه درکتب دیگربه معنای دفاع واثبات آمده علم دیگری که بایدتبیین بشود فلسفه است که درتقسیم بندی تعالیم دینی نمی‌آید که وجه دارد سیأتی تعاریف متعددی نیز دارد:مباحثِ مربوط به حقیقت وهستی شناسانه در فلسفه بحث می شود.فلسفه به وجود بما هو وجود بدون توجه به تقیداتش باروش عقلی قیاسی است برخلاف کلام که نه ظن وتجربه برخلاف علم کلام که از تجربه وظنون هم استفاده میکندوگاهی هم از خبر واحداستفاده میشود شاخه های متعدد فلسفه:ذهنی،علمی، محض(مابعد الطبیعه)،اخلاق،دین و تنها فلسفه دین بامباحث کلام تداخل و تعاضد که ارزیابی پیش فرض های ادیان و مشرتکاتشان بدون دغدغه دفاع می پردازد اماکلامی دغدغه دفاع دارد تفاوتهای فلسفه وکلامدر روش آنهاست علت رویش کلام جدید تعاملات علوم ومعارف پرسشهای جدید،مفاهیم متعددوجدید،توجه به مفاهیم زمینی آیاکلام جديد و قدیم ذاتا باهم متفاوت ومستقل اندیاجدیدهمان قدیمِ بامسائل متفاوت؟ هردو قول طرفدار دارد اما ما در صدد بیان آن نیستیم @javadheidari110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حدیث روز 💠 💎 معیاری برای ازدواج 🔻پيامبراكرم صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم: إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِينَهُ فَزَوِّجُوهُ «إِلاّ تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي اَلْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ» ◻️ اگر كسى نزد شما آمد كه اخلاق و دين‌دارى‌اش را پسنديديد، (دختر را به) ازدواج او درآوريد؛ اگر اين‌كار را نكنيد، در زمين فتنه و فسادی بزرگ پديدار مى‌شود». 📚 الکافي، جلد ۵، صفحه ۳۴۷ ‌ ‌ •┈┈••✾••┈┈• @javadheidari110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 موضوع: فتوای مقام معظم رهبری در خمس سنوات 🌸سؤال: آیا حق سنوات خمس دارد؟ در صورت تعلق خمس در صورتی که از مخارج سال زیاد بیاید سر سال خمسی باید پرداخت گردد یا خمس آن به محض وصول لازم است؟ ⚘جواب: حق سنوات که بر اساس قرارداد یا قانون کار از طرف کارفرما، در قبال کار کردن به کارگر داده می شود، درآمد محسوب شده و چنانچه پس از دریافت تا سر سال خمسی صرف در مؤونه نشود، متعلق خمس است . پی نوشت: سایت مقام معظم رهبریwww.leader.ir 🍃🍂🍃🍂🍃 🍁💎کانال احکام استاد صالحی💎 •┈┈••✾••┈┈• @amirsalehi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓سوال درقرآن بعضاًباآیاتی که ظاهرا باعصمت درتعارض‌است.نظیر آیه ۱۴۵ بقره/۳۷ رعد/۶۵ زمر وهمچنین درآیات سوردیگر، چه پاسخی برای آن دارید؟ ✍ پاسخ: قاعده کلي جمله‌ی شرطیه دلیل بر وقوع نیست اگر لو باشد که اساسا محقق نمی‌شود ولی اگر اِن بود لزوم تحقق ندارد. هدف و‌علت از بیان این جملات چیست؟ هدف از بیان این جملات با سیاق شرطیه 1⃣ صدور گناه از معصوم از آن جهت که مختار هستند ولی لزوما به معنای تحقق نیست وتحقق آن دلیل می‌خواهد منظور آیه این است که پیغمبر هم مثل شما انسان است(بشر مثلکم)پیغمبر از جنبه اینکه انسان است صدور خلاف و‌ گناه و معصیت از او ممکن است سر بزند یعنی امکان عقلی‌دارد و همین آیات دقیقا پاسخگوی آن شبهه‌ای است که برخی می‌گویند اگر معصوم است توان انجام گناه ندارد این آیات می‌خواهد بگوید توان دارد وگرنه اصلا معنا نداشت پروردگارمخاطبش را‌پیغمبر قرار دهد 2⃣ خطاب در ظاهر پیغمبر است ولی مخاطب حقیقی امت پیغمبرند این از چه جهت است؟اینجا ما میتوانیم بحث جنبه‌تربیتی را مطرح کنیم‌مورد خطاب در‌ظاهر پیغمبر است ولی مخاطب حقیقی امت پیغمبرند از باب ایاک اعنی واسمعی یا جاره،مخاطب من تویی در ظاهر ولی همسایه تو بشنو تو فارسی هم میگیم به در میگیم که دیوار بشنود یعنی خطاب قرار دادن فردی که معصوم است ولی از او می‌خواهد کار خلاف عصمت انجام‌ ندهد از مصادیق آن جنبه‌ی تربیتی است چون گاهی برای برخی صریح گویی برنمی‌تابند اگر مستقیم بگویی نمی‌پذیرد و ناراحت می‌شود لذا ما تاکتیک را عوض کرده به کس دیگری می‌گوئیم ولی شخصی که مد نظر ماست متوجه می‌شود،یک نمونه از مصادیق آن این است که:مثلا شما به همسرتان میگوئید اگر از این به بعد خواستید سر کیف من بروید خواهشا اجازه بگیرید وگرنه ناراحت میشم شما دارید این جمله را به همسرتون می‌گید ولی ایشان که سر کیف شما نمیره اگه هم بره اجازه می‌گیره پس چرا همسرت را مخاطب قرار دادی ؟ این یک نکته ی تربیتی دارد ۱- شخصیت نوجوان یا کودکت را نشکنی ۲- اثرگذاریش به مراتب بیشتر است‌ قران کریم نیز با مخاطب قرار دادن پیامبر می خواهد به من و شما یاد بدهد در ارتباطات گاهی از این تکنیک استفاده کنیم 3⃣ پیامبران هم مشمول قوانین الهی هستند در قوانین الهی تبعیضی بین پیغمبر و غیر پیغمبر نیست و با دیگر مردم تفاوتی ندارد 4⃣ خدا در قالب این جمله ی شرطیه می‌خواهد بفرماید:حتی پیغمبر خدا هم حق تغییر قوانین را ندارد 💎نتیجه اینکه: ✅نکاتی پیرامون آیاتی که موهن عصمت انبیاء است:جملات شرطیه دلیل بر وقوع نیست بلکه حکمت ها را میگیم مد نظر دارد ✅صدور خلاف و گناه از افراد معصوم از آن جهت که انسانند اختیار دارند و امکان خطا دارند ✅نکته تربیتی به در میگم ✅سنت الهی برا همه هست ✅پیامبر حق تغییر قوانین الهی را مستقلا ندارد ✅و اینکه:دین‌حق محور ‌است و با کسی تعارف ندارد، این آیات راه غلو در مورد پیغمبر را می‌بندد،نشان می‌دهد که این قرآن حتما کلام وحی است اگر وحی نبود و کلام پیغمبر بود که پیغمبر خودش، خودش تهدید و عتاب نمی‌کند و عبرتی برای دیگران است ⚜برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به کتاب تنزیه الانبیاء و در کتابخانه قائمیه در جستجو فقط واژه عصمت را سرچ کنید ♨️مرحوم شیخ صدوق بر خلاف قاطبه‌ی علماء شیعه در باب‌عصمت معتقد به سهو النبی،ایشان به تبعیت از استاد‌شان محمدبن حسن ابن ولید معتقد به سهوالنبی هستند یعنی معتقد است خدا برای اینکه غلو در انبیا نشود احکام سهو رابه مردم بفرماید پیامبرش را دچارسهو می‌کند کلام شیخ صدوق سهو النبی نیست بلکه اسهاء النبی است سهوالنبی:پیغمبر بصورت یکطرفه خودشان دچار سهو می‌شوند شیخ صدوق که این را نمی‌گویدبلکه میگوید خدا پیغمبرش رابه سهو دچار می‌کند که نامش اسهاء النبی است چرا ؟تا مردم پیغمبر را رب وتفویض کننده امورعالم فرض نکنندو برای اینکه تکلیف مکلفین وپیروان در احکام سهو معلوم شود خدا پیغمبر رادچار این اتفاق میکند ⚜شیخ بهایی می‌فرماید:ماسهو را به شیخ صدوق نسبت دهیم بهتراست تااینکه سهو رابه پیغمبر نسبت دهیم 👌پاسخ‌ما:اگرپیغمبردچارسهوشوندمردم عادی سردرگم میشدند وثاقت پیامبر مخدوش می‌شود که خلاف عقل و قرآنِ ✅واژه‌عصمت در قرآن نیامده بلکه در آیه تطهیرمخلصین‌اطاعت اولی‌الامر آیه ۹۰سوره‌انعام«اولئک الذین هدی الله فبهداهم اقتده» آیه‌«من‌یهدالله فما له‌من مضل» ✅عصمت به معنای شیعی ضروری دین نیست بلکه ضروری مذهب هست. آن موضع از عصمت که مورد اتفاق فریقین است، ضروری دین است که : عصمت در دریافت و حفظ و ابلاغ وحی است ╔═ ⚘════⚘ ═ @javadheidari110@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠سوال: چرا امیرالمومنین علیه السلام بعد از جنگ جمل؛ عایشه را مجازات نکردند؟ ✍ پاسخ: نکته ی اول: عدم مجازات عائشه، دلايل متعددي مي تواند داشته باشد كه به دو دليل اشاره می شود: دليل اول: زن ، حتي اگر مرتد شود ، كشته نمي‌شود؛ چه رسد به این که باغیه باشد. شمس الدين سرخسي ، دانشمند مشهور حنفي مذهب ، در پاسخ به اين سؤال كه چرا اميرمؤمنان علیه السلام، عائشه را نكشتند؛ مي گويد: «ولما قيل لعلي رضي الله عنه يومَ الجملِ ألا تُقسم بيننا ما أفاء الله علينا؟ ... وإذا اُخذتْ المرأةُ من أهلِ البغي فإن كانت تُقُاتِل حَبَسَتْ حتى لا يبقى منهم أحدٌ ولا تُقْتَلْ لأن المرأةَ لا تُقْتَل على رَدَّتِها فكيف تُقْتَلْ إذا كانت باغيةً»؛ «وقتي به علي (ع) در روز جنگ جمل گفته شد كه آيا غنائم را تقسيم نمي كني؟ فرمود: چه كسى از شما عائشه را مي گيرد؟ آن حضرت اين سخن را گفت تا آن ها را متوجه اشتباهشان نمايد، وقتي زني از اهل بغي دستگير شود، اگر جنگيده باشد حبس مي شود تا هيچ يك از اهل بغي باقي نماند؛ ولي كشته نمي شود؛ زيرا زن حتى اگر مرتد شود كشته نمي شود؛ چه رسد كه باغيه باشد». (1) بنابراين طبق نظرسرخسي، عائشه اگر مرتد هم شده بود، كشتن او جايز نبود؛ چه رسد كه او عليه حاكم قيام کند. دليل دوم: پاسخي قرآني: چرا حضرت موسى (ع) ، سامري را نكشت؟ طبق آيات قرآن كريم، سامرى قوم حضرت موسى عليه السلام را در غياب او گمراه كرد و باعث شد كه پيروان موسى به جاى خداوند گوساله پرست شوند و در حقيقت تمام زحمات حضرت موسى و حضرت هارون عليهما السلام را تباه کرد. اما وقتى حضرت موسى از ميعاد برگشتند، به جاى كشتن سامرى به او گفتتند: «قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا»؛ « ((موسى) گفت: «برو، كه بهره تو در زندگى دنيا اين است كه (هر كس با تو نزديك شود) بگويى «با من تماس نگير!» و تو ميعادى (از عذاب خدا) دارى، كه هرگز تخلّف نخواهد شد! (اكنون) بنگر به اين معبودت كه پيوسته آن را پرستش مىكردى! و ببين ما آن را نخست مىسوزانيم؛ سپس ذرّات آن را به دريا مىپاشيم». (2) علی رغم اين كه سامري فتنه عظيمي برپا كرده بود و بايد مجازات مي‌شد؛ اما حضرت موسى عليه السلام او را رها كرد تا در قيامت به عذاب ابدي كه خداوند وعده‌اش را داده بود، گرفتار شود. شايد اميرمؤمنان عليه السلام نيز به همين دليل، از مجازات خودداري كرده است. «وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون»؛ « آنها كه ستم كردند به زودى مىدانند كه بازگشتشان به كجاست». (3) پی نوشت ها: 1. المبسوط، ج 10، ص 27 2. طه/97 3. شعراء/227 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو @javadheidari110♨️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅پرسش اینکه می گویند «شراب خوار تا چهل روز نماز ندارد» یعنی چه⁉️ 🔴حکم حرام بودن شراب در برخی آیات قرآن کریم و فرمایشات معصومین(ع) وارد شده و در حرمت آن هیچ تردیدی نیست.[1] از جمله آثار مخرب شراب، تأثیر آن بر سایر اعمال و آداب دینی است از جمله در حدیثی می خوانیم:« لَا تُقْبَلُ صَلَاةُ شَارِبِ الْخَمْرِ أَرْبَعِینَ یَوْماً إِلَّا أَنْ یَتُوبَ»[2]؛«شخصی که شراب بنوشد تا 40 شبانه روز نمازهایش قبول واقع نمی شود مگر از این گناه کبیره توبه کند». و منظور کسانی که می گویند شراب خوار نماز ندارد نیز همین است. یعنی تا چهل روز نماز چنین فردی مورد قبول خداوند قرار نمی گیرد و به کار بردن چنین تعبیری به این معنا نیست که نماز بر او واجب نبوده و یا این که نماز از گردن او ساقط می شود و این حرف بهانه ای برای ترک نماز گردد، بلکه اگر کسی مرتکب خطای شراب خواری شد باید بعد از حالت مستی نمازش را به جا آورد چرا که نماز چنین فردی صحیح بوده و در هر صورت باید نماز خود را بخواند تا حداقل گرفتار عذاب ترک نماز نشود. اما این که چرا تا چهل روز نماز شراب خوار مورد قبول خداوند قرار نمی گیرد؟ هر چند ممکن است در ظاهر این امر عجیب به نظر برسد ولی با بررسی حکمت و اسرار نماز معلوم می شود بین جسم و روح نمازگزار ارتباط تنگاتنگی هست چرا که نماز وسیله ارتقاء روحی و معنوی، عامل تقرب به ذات اقدس اله و... است. و از آن جا که اولین و مهم ترین اثر تخریبی شراب متوجه روح و جان آدمی است و نیز چون حقیقت انسان را روح او تشکیل می دهد لذا تأثیر سوء شراب، فاحش تر و عظیم تر از آن است که به نظر برسد. از همین رو وقتی گفته می شود نماز چنین فردی پذیرفته نیست، به این علت است که روح او قابلیت درک و استعداد دریافت فیوضات روحانی و معنوی را از دست می دهد. به طوری که از بعضی روایات به دست می آید، شراب امّ الفساد و مادر تمام گناهان و لغزش ها است. امام صادق(ع) می فرماید:«کسی که یک جرعه شراب بیاشامد، خدا و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت می کنند، اگر به مقداری بخورد که مست شود، روح ایمان از او دور می شود و به جایش روح کثیف شیطانی جایگزین می گردد، پس نماز را ترک می کند و ملائکه او را سرزنش می کنند و خدای تعالی او را خطاب می کند:«ای بنده من کافر شدی، بدا به حال تو». پس امام فرمود:«بدا به حالش، بدا به حالش، به خدا سوگند یک سرزنش الهی از هزار سال عذاب سخت تر است»[3]. آری شراب روح ایمان را متزلزل می سازد و روح ناآرام و بی قرار و بدون اتکاء، هرگز فیض الهی و ارتباط معنوی را درک نخواهد کرد. هر عبادتی، به خصوص نماز نیاز به اقبال و توجه روح دارد اگر روح نمازگزار استعداد و قابلیت خود را از دست بدهد مانند ظرفی خواهد بود که واژگون در زیر بارش باران قرار بگیرد، مسلما هر قدر هم باران بیاید به داخل ظرف وارونه، داخل نخواهد شد. در این خصوص از امام رضا علیه السلام نیز چنین روایت شده که:«شخصی به نام حسین بن خالد می گوید محضر مبارک حضرت رضا(ع) عرض کردم برای ما از پیامبر(ص) روایت شده که فرموده اند: کسی که شراب بیاشامد تا چهل روز نمازش مقبول نیست، آیا این روایت صحیح است؟ حضرت فرمودند: راویان این حدیث راست گفته وحدیث را صحیح نقل کرده اند. عرض کردم: چرا نمازش تا چهل روز مقبول نیست نه کم تر از آن و نه بیش تر حضرت فرمودند: برای این که حق تعالی خلقت انسان را مقدر و معین فرموده با این بیان: وقتی نطفه انسان در رحم مادر قرار می گیرد 40 روز به حال نطفه بعد تبدیل به علقه می شود. تا 40 روز سپس مضغه می شود و 40 روز به این حالت است (و همین طور جلو می رود تا خلقت کامل شود) بنابراین وقتی شخصی شراب می خورد آن شراب 40 روز در بدن او می ماند و تا این زمان که بقایا و ذرات شراب درجوف او باقی است نماز نباید مقبول درگاه الهی واقع شود.[4] در پایان باید این مطلب را یاد آوری نمود همان گونه که در روایات تصریح شده باب توبه و رحمت الهی به سوی گناه کاران باز است لذا اگر فردی از گناه شرب خمر توبه نماید نمازش مورد قبول درگاه الهی قرار خواهد گرفت و توبه وی نیز باید به گونه ای باشد که عزم جدی بر ترک این گناه نماید به طوری که دیگر بازگشتی به گناه گذشته نکند و در آینده نیز هرگز به آن گناه فاحش مرتکب نشود. پی نوشت : [1] - مائدة (5)، آیه 90 و 91 - بقره (2)، آیه 219 [2] - مستدرک الوسائل، ج 17، ص 57 [3] - الکافی، ج 6، ص 399 [4] -علل الشرائع، ج2، ص 345 ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4071489550C59c970ae1b