eitaa logo
جوادیه
2.5هزار دنبال‌کننده
8 عکس
2 ویدیو
2 فایل
﷽ 🔰کانال اشعار و متن مداحی های کربلایی جواد مقدم 🔵وبلاگ جوادیه: Javadieh.blog.ir آدرس کانال جوادیه روبیکا: rubika.ir/javadieh_channel آدرس کانال جوادیه تلگرام: t.me/javadieh_channel ارتباط با مدیر کانال: @ad_javadieh
مشاهده در ایتا
دانلود
اونایی که امشب التماس دعا گفتید مریضید. اونایی که امشب به خودت گفتی برم شاید علی اصغر جوابمو بده. اونایی که به خودت گفتی بچه ست شیش ماهشه شاید دلش بسوزه برام. اونی که از همه جا نااُمید شدی. اونی که به خودت گفتی علی اصغر باب الحوائجه. اونی که صبر کردی لب به گلایه باز نکردی گفتی بذار شب هفتم برسه. آی اونی که تا این لحظه هنوز گریه نکردی از امشب دیگه آبو بستن. مختاره، قیام کرده همه قتله ی کربلارو جمع کرده. نوبت به حرمله شد گفت حرمله رو بیارید. خودش گوش میداد خودش حکم میداد خودش قصاص میکرد. همچین که حرمله رو وارد کردن گفت شنیدم تو کربلا خیلی کارای عجیب و غریب انجام دادی. دوست دارم خودت بگی چیکار کردی. گفت اگر بگم در امانم؟ گفت چه بگی چه نگی سر از بدنت جدا میکنم. شنیدم تو کربلا چه کارایی کردی خودت بگو میخوام از زبونت بشنوم، کربلایی ها. گفت امیر، حالا که باید خودم بگم یه جوری میگم دلتو بسوزونم جیگرت آتیش بگیره. گفت دل منو بسوزونی من دلم سوخته، دلم میسوزه، نبودم کربلا دلم میسوزه تو جایی شد دلت بسوزه برا حسین. تو شد دلت برا حسین بسوزه. گفت امیر یا مختار، سه تا تیر سه شعبه داشتم تو کربلا. اولیشو به چشمای اباالفضل زدم، دست تو بدن نداشت همچین که از رو دست خواست رو زمین بیفته تیر سه شعبه تو چشمش فرو رفت، امیر دلم نسوخت. عباسه علمداره رقیب منه میگفتن خوشگله یه کاری با چشماش کردم دیگه کسی بهش نگه خوشگل. گفت امیر سه تا تیر سه شعبه. دومیشو تو گودی قتلگاه یه نانجیب تر از من یه نامردتر از من سنگ به پیشونی زد. ابی عبدالله پیرهن عربیشو بالا آورد، چشماشو خون گرفته بود پاک کنه، چشمم به سینه ی حسین خورد. امیر دومین تیر سه شعبه رو به سینه ی حسین زدم. گفت امیر دلم نسوخت. گفت نگاه کردم ابی عبدالله اومده به میدون داره یه چیزهایی میگه، فقط شنیدم حسین دستشو به محاسنش گرفت گفت منو أنا بن المصطفی. به منه حسین منت بذارید اگه این بچه رو آبش بدید میمیره، آبش هم ندید میمیره. دیدم حالت حسین حالت عجیبیه. عمر سعد اومد گفت حرمله چرا ساکتی چرا کاری نمیکنی؟ گفتم امیر حسینو بزنم. گفت نَه، مگه سپیدی گلوی علی اصغرو نمیبینی. تیر سه شعبه رو تو چله گذاشتم به گلوی علی اصغر زدم، اما بازم دلم نسوخت، امیر میدونی کجا دلم سوخت، دیدم ابی عبدالله یه قدم طرف خیمه میره یه قدم برمیگرده. گفتم کار حسین با جنگ جور درنمیاد، حسین باید برگرده چرا هِی برمیگرده به سمت خیمه. میگه نگاه کردم دیدم یه خانمی جلو خیمه ها ایستاده، دست یه دختر کوچولویی رو گرفته هِی صدا میزنه علی اصغرم. ابی عبدالله برگشت سمت خیمه ها رفت پشت خیمه ها. چون ابی عبدالله وسیله ای چیزی نداشت از یه طرفی هم نمیخواست که بچه ها زن ها مادرش مخصوصاً، چون نگاه دید دم خیمه ایستاده نمیخواست بچه ها بفهمن رفت پشت خیمه ها. حالا ببین یه پدر رو بچش خاک بریزه. ابی عبدالله با نوک خنجر یه قبر کوچیکی کند. زینب سلام الله علیها اولین کسی بود که اومد قنداقه ی علی اصغرو گرفت کمک برادر کنه تا آقامون امام حسین شهزاده علی اصغر رو خاک کنه. امام حسین قنداقه رو طلب کرد از زینب سلام الله، تا اومد تو قبر بذاره دید یه صدایی میاد. محلاً محلا یَابنَ الزهرا. حسین منم مادرم بذار یه بار دیگه صورت علی اصغرمو ببینم. حالا خوب گوش بده اونجا که میگن حضرت زینب عمه ی سادات اگر نبود تو کربلا چند جا امام حسین جون میداد، یک جاش همین جاست. اگر نبود تو واقعه ی حضرت علی اصغر، حضرت زینب سلام الله علیها نبود هم امام حسین جون میداد هم رباب جون میداد. نمیدونی چقدر سخته آدم رو بچش خاک بریزه. پدر و مادر شهدا میفهمن من چی میگم.رباب قنداقه رو گرفت، چجور قنداقه رو گرفت، همونجوری که شیرش میداد همونجوری که تو بغل میگرفت لالایی میخوند، نَه. قنداقه تو یه دستش سرش تو یه دستش. ابی عبدالله قنداقه رو میگرفت بغل میکرد دوباره رباب قنداقه رو میگرفت بغل میکرد، دلشون نمیومد از این بچه دل بکنن. چیکار کرد زینب، اومد جلو داداش چرا کارو تموم نمیکنی، الآن مادرش میمیره، تو حسینی چرا تن و بدنت میلرزه. گفت زینب نگاه کن ببین هنوز به من میخنده هنوز چشمای علی اصغرم بازه، زینب چجور دلت میاد رو این بدن زیبا، رو این چشمای زیبا، رو این صورت زیبا خاک بریزم. 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
گر آب ندارد پدر مظلومم گر شیر ندارد مادر محرومم از آب گذشتم و نمیخواهم شیر بیرون بکشید تیر از حلقومم 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
من مادرم و هستیمو پای تو میریزم باید که امیدت به خدا باشه عزیزم اشکات درآورد اشک بابا اشک عمو رو مادر دعا کن تیر نزنن مشک عمو رو لالا گلم کم شد گریه های تو لالا گلم زخمیه صدای تو لالا گلم میترسم برای تو لالا گلم این که میتپه دله اگه بری خیمه میشه ولوله هراسونم من از اسم حرمله ... علی علی ، لالایی علی علی ... مثل سیر و سرکه دل من میجوشه مادر خیمه بمون و دور نشو از آغوش مادر اون جانب میدون یه سپاه پُره گرگه آخ تیر سه شعبه واسه ذبح تو بزرگه مادر تو هستش زار و دل غمین به حال من رحمی کن ای نازنین آخه ببین حرمله کرده کمین چشمای تو از رفتن خبر میدن جوابتو رو دست پدر میدن جوابتو با تیر سه پَر میدن ... علی علی ، لالایی علی علی ... رفتی و تا برگردی هزار جا میره این دل برگشتِ به خیمه برا بابا شده مشکل سخته که ببینی گُلو با ساقه ی خونی رو دست بابات مونده یه قنداقه ی خونی بارونیه چشم ابر مادرت دعا بکن واسه صبر مادرت قبر تو کاش میشد قبر مادرت این پریشون حالی من رو میکُشه ای بی پر و بالی من رو میکُشه گهواره ی خالی من رو میکُشه ... علی علی ، لالایی علی علی ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
ای آروم دل رباب قلب منو نکن کباب گشتم تو خیمه ها نبود یه قطره آب مثل مادرت بزن تو قید دریا رو وقتی که زدن با تیری مشک سقا رو لالایی میگم لالایی ای گل پونه تو این قحط آب اُمیدمون به بارونه طفل مدهوش من بذار سرت رو آروم روی دوش من بخواب میون گرمای آغوش من علی علی ، علی علی ، علی علی نیست درد من یکی آخه باید بگم غصه هامو به کی بمیره مادرت دستتو میمَکی علی علی ، علی علی ، علی علی ... آه و واویلتا ، علی علی (3) ... هستی امید آخرم قربون گریه هات برم بال بال نزن تو گهواره کبوترم انگار از قفس میخوای دیگه بری بیرون انگاری داری هوای رفتنِ میدون لب هات خشکه و پریده رنگ و روی تو میترسم برا سفیدی گلوی تو نبینم داغ تو گرفتی از دل مادرت طاقتو بذار تا وا کنم بند قنداقتو علی علی ، علی علی ، علی علی آتیش تو آهته گلم دعای مادر به همراهته کجا میخوای بری تازه شیش ماهته علی علی ، علی علی ، علی علی ... آه و واویلتا ، علی علی (3) ... از باغمون جوونه رفت مرغی از آشیونه رفت وقتی سه شعبه حنجرو نشونه رفت تا تیر از کمون به سمت حنجرت اومد انگاری درست رو قلب مادرت اومد تو قلب بابات یه دنیا غصه و درده حیرون میونده که چجور تا خیمه برگرده کردیمون جون به لب میون خیمه ها افتاده تاب و تب برای چی سرت افتاده از عقب علی علی ، علی علی ، علی علی ای داغ سینه سوز بمیره مادرت بازه چشمات هنوز نبینمت روی نیزه هایی یه روز علی علی ، علی علی ، علی علی ... آه و واویلتا ، علی علی (3) ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
بارون نمیباره بخواب رقیه بیداره بخواب آروم تو گهواره بخواب محو چشای ترِتَم داداشی من خواهرتم تو خیمه بالا سرتم وای وای وای ، علی وای وای وای علی وای وای وای ، علی وای وای وای عمو داره میره دلم زاره اصغر ازم التماس دعا داره اصغر ازت التماس دعا دارم اصغر دعا کن به حال دل زارم اصغر ... لالایی لالایی ، لالایی لالایی ... شش ماهه ی رباب بخواب عمو میاره آب بخواب دلم شده کباب بخواب گریه نکن فدات بخواب در نمیاد صدات بخواب داره میره چشات به خواب وای وای وای ، علی وای وای وای علی وای وای وای ، علی وای وای وای لالایی میخونم خودم میدمت تاب با اینکه تا الآن بودم زیر آفتاب لالایی میخونم که آروم بگیری هوا گرمه خیلی میترسم بمیری ... لالایی لالایی ، لالایی لالایی ... تشنگی بی رحمه بخواب تورو نمیفهمه بخواب دور لبات زخمه بخواب زخم لبات درده بخواب خون به دلم کرده بخواب حرمله نامرده بخواب وای وای وای ، علی وای وای وای علی وای وای وای ، علی وای وای وای یه چیزی شنیدم تموم دلم ریخت جلو چشم بابا امید حرم ریخت عمومونو کُشتن میدونم چی میشه خداحافظ اصغر برای همیشه ... لالایی لالایی ، لالایی لالایی ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
صدام مگه میرسه مادر به تو از اینجا که آروم گرفتی و چشاتو بستی و رو نیزه خوابی رمق نمونده توی پاهام روی لب خشکت هنوز رد خونه منم دلم خون و نخوردم آبی بارون بارون نیومدی گلم مُرد رو تن ساقه پژمرد دیگه چه وقت اومدنه حالا که از شرر شدم آب دیگه نبار تو دیگه نزن نمک به زخم قلب رباب لالا لالا نور چشام لالا لالا بغض صدام لالا لالا اصغر بالام ... لالا لالا ، لالا لالا ... دلهره دارم که نیفتی کشیدی قد مادر ، هم شونه ی اکبر مردی شدی واسه خودت عزیزم برات چه خوابا که ندیدم خدا خدا کردم که زنده باشم تا نُقل دومادیتو سرت بریزم بارون بارون نیومد و بریدم تورو رو نیزه دیدم حالا منم با حسرت تو پایین نِی با قلب کباب دستای مادرت اگه نیست با تکونای نیزه بخواب لالا تاج سرم لالا بریده حنجرم لالا ای صغرم ... لالا لالا ، لالا لالا ... چشاتو وا کن اگه میشه حرمله میخنده به حالت دستام که تورو انگاری بغل گرفتم دارم چیا که نمیبینم شلوغی شامو ، یه عده رو بامو دست به دعا واسه اجل گرفتم بارون بارون ، بارون بارون بارون سنگ میباره نَه رحمی شد به پیری من نَه رحمی به صغیری تو بمیرم حالا سنگ میزنن به دندونای شیری تو لالا لالا مُردم از اضطراب میرم بزم شراب علی آروم بخواب ... لالا لالا ، لالا لالا ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
کاشکی یکی بود تورو به یه جرعه آب مهمون کنه فکر نمیکردم حرمله اینطور منو حیرون کنه باباتو بین حرم و معرکه سرگردون کنه چشم انتظاره مادرت رباب بی طاقته دم حرم تورو به خیمه ببرم دیدی چی اومد به سرم باشه علی راحت بگیر بخواب دلم شکست فدا سرت اگه بپرسه مادرت میگم که خوابه پسرت ... آه علی اصغر ، علی اصغر (2) ... میترسم از لحظه ای که دم غروب غوغا کنن برای غارت حرم دور حرم دعوا کنن نیزه توی خاک بزنن تن تورو پیدا کنن به سرنیزه میبندن سرتو میریزه خون از حنجرت همش دعای مادرت نیفته از نیزه سرت نگاه کن اشکای خواهرتو تو بغلش پیراهنت میخونه وقت رفتنت داداشی تشنه کشتنت ... آه علی اصغر ، علی اصغر (2) ... گرفتمت به روی دست بارون خجالت بکشه حتی فرات خجالت از این لب و صورت بکشه بابات برا یه قطره آب اومده منت بکشه به سرنیزه میبندن سرتو میریزه خون از حنجرت همش دعای مادرت نیفته از نیزه سرت نگاه کن اشکای خواهرتو تو بغلش پیراهنت میخونه وقت رفتنت داداشی تشنه کشتنت ... آه علی اصغر ، علی اصغر (2) ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
بابا ببخش این همه زجر دیدی از شدت هلهله ترسیدی چشماتو وا نمیکنی اصغر آخر تموم کردی یا خوابیدی دست تو از دست من افتاده دیدم سرت رو گردن افتاده دیدی علی که آخر عمری کار بابات به دشمنت افتاده دست روی زانو میزنم میخنده لشکر برای آب رو میزنم میخنده لشکر حُرمت نذاشتن به محاسن سفیدم برای یک جرعه ی آب منت کشیدم ... لای لای علی ، لای لای علی جان ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خم شده قد و قامت بابا مونده فقط خجالت بابا صحبت من تموم نشد دیدم خونِ تو ریخت رو صورت بابا تیر سپر زیر گلوت خورده جونتو از تنت درآورده دوخته تورو به سینه ی بابا جوری که گوش تا گوشتو بُرده دستمو زیر خون حنجرت میگیرم حرمله اصلاً تورو زد که من بمیرم خونش خراب شِه آخه خونمو خراب کرد پیش یه مادر منو از خجالت آب کرد ... لای لای علی ، لای لای علی جان ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ باید تورو با پیکر بی جون از چش مادرت کنم پنهون حالا بگو چیکار کنم با این تیری که از عبا زده بیرون پیر کرد منو وداع سنگینت باید بریم برای تدفینت آه اِسمَع اِفهَم یا علی اصغر جون میده بابا وقت تلقینت از توی لشکر چند نفر کمین نشستن چشماشونو به سر کوچیک تو بستن وای اگه قبر تورو زیر و رو کنن چی سرنیزه هاشونو توو خاک فرو کنن چی ... لای لای علی ، لای لای علی جان ... شاعر : 🆔 @javadieh 🌐 Javadieh.blog.ir
ای بزرگ همه نوزاد اباعبدالله وارث غیرت اجداد اباعبدالله حضرت محسن اولاد اباعبدالله با تو حاجت به همه داده اباعبدالله پَر قنداقه ی تو بال و پر نوکرهاست چون عمو روضه ی تو چاره ی ما مضطرهاست ... یا رضیع الحسین مدد رضیع الحسین ... شاعر : 🆔 @javadieh 🌐 Javadieh.blog.ir
ای شش ماهه گلِ من هستیِ من چرا نمیخوابی بنما رحمی به دلم هستیِ من چرا تو بی تابی ای همه ی هستِی من ای مِی و ای مستیِ من ای همه ی هستِی من کودک پَر بسته ی من ... علی علی لای لای ... 🆔 @javadieh 🌐 Javadieh.blog.ir