لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحمل
می گفت: بعضی وقت ها، آدم؛ نوشته ها و آثار کوتاهی را می خواند که بیش از یک مقاله ی بلند، حرف دارند!
گفتم: می پذیرم. این حرف ات، هیچ حرفی ندارد! حالا بگو ببینم تازه گی ها، چی خوانده ای که خیلی از آن خوش ات آمده؟!
گفت: این که تنها یک هنر را باید به خوبی یاد بگیری: تحمل را! تحمل را!
پرسیدم: تحمل چه چیزی یا چه کسی را؟
لب خندی زد و پاسخ داد:
نگران نباش... برای این کار اصلا موضوع کم نمی آوری!
در واقع می خواست بگوید که در زنده گی، تحمل و شکیبایی و بردباری یک اصل است!
#جواد_نعیمی
ناکامی و کامیابی
ترجمهی جواد نعیمی
نیکبختی و بدبختی، دو نام همراه در زندگیاند. همهی ما خوشبختی را تجربه و ناراحتی و نگرانی را احساس کردهایم. پس، باید از لحظهی نیکبختی برای غلبه بر شوربختی بهره بگیریم و [بدینگونه] نبرد میان سعادت و شقاوت را آغاز کنیم. البته نباید تردید داشته باشیم که در این رویارویی، پیروزی از آن نیکبختی است!
هر کس تفاوتی میان عشق و نفرت قائل نشود، دیدهگانش تیره و در قلبش خیمهی اندوه برپا میشود. امّا چهگونه باید میان این دو [عشق و نفرت] فرق بگذاریم؟ بایستی غمها را دور بریزیم و از گذشتهها [ی ملالآور و نگرانکننده] رهایی یابیم، تا بدانیم که عشق و نفرت در یک قلب جای نمیگیرند. هم از اینروی، هر کسی باید تلاش ورزد که قلبش را جایگاه و پایگاه خوبیها و محبتها کند تا همهی دلها به مهرورزی روی بیاورند.
پیوسته باید از دنیا عبرت بگیریم و از امروز و فردا تجربه بیاموزیم. آدمی تا زمانی که زنده است و روزی میخورد، فنا نمیپذیرد. آیا فنای او در پایان عمرش با مرگ وی پیش میآید؟ چهگونه آدمی فانی میشود، حال آن مرگش هماره در دست خداست؟! کسی که نفس میکشد و قلبش در تپش است، زنده است [و زنده نیاز به تلاش و پیشرفت دارد.] چه کسی میگوید انسان معنی زندگی را نمیداند؟ اتفاقاً این زندگی است که معنای انسان را نمیداند. اگر آدمی لذت و خوشی و سختی و تلخی را از یاد نبرد ـ یا خود را به فراموشی نزند ـ زندگیاش زندگی نیست. در واقع، گذر زمان، انسان را فرسوده نمیکند، بلکه ستمگریها و غمخوردنها او را نابود میسازد. پس، بر ماست که نگذاریم ستم، از ما نیرو بگیرد و جانمان را به اسارتش درنیاوریم. زیرا سرانجام؛ ستم، پایان مییابد! اگر ایمان راسخ داشته باشیم که ستم پایان میپذیرد و از میان میرود، پس چرا باید به خویشتن سخت بگیریم؟ بر فرض که اندوهی فراوان بر دلمان چنگ زند، آیا باید ناامید شویم؟ آیا باید سرمان را پایین بیندازیم [و تسلیم شویم]؟ نه! هرگز چنین نیست. باید دوباره به پا خیزیم و از سختیها و تلخیها نهراسیم! دنیا نمیتواند [و نباید] زندان ما باشد. پس باید تلاش بورزیم تا همهی ما به نیکبختی برسیم.
اگر غصهها و غمها بگویند که ما بر دوش و دل و دیدههای آدمیان، همچون کوهی استوار فرو نشستهایم، این از ناتوانی ما انسانها حکایت میکند. ما نباید اندوه را تحمل کنیم، زیرا اگر غصهها با مانعی روبهرو نشوند، پیوسته افزون و افزونتر میشوند! [پس با کار و تلاش و امید بر غمها و خستگیها و ناامیدیها غلبه یابیم و به موفقیت و پیروزی، لبخند بزنیم!]
#جواد_نعیمی
#ترجمه_جواد_نعیمی
#جواد_نعیمی_ترجمه
امروز( سه شنبه ۱۴۰۲/۶/۲۱)
در حاشیه ی برنامه ی عصرانه ی داستان نویسان رضوی ( ویژه برنامه ی عرض ارادت به پیش گاه امام رضا علیه السلام)
از راست به چپ: جناب آقای دکتر مهرداد- جناب آقای مهندس سعیدی( مدیر عامل به نشر) - بنده - استاد محترم جناب آقای محمد رضا سرشار و جناب آقای محمد حقیقت خواه