eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
3. نوحه.mp3
3.5M
( علیه السلام ) بینِ حجره امشب با حالِ پریشان با چشمان گریان تنها میدهم جان رسد تا فلَک ، اشک و آه من مدینه شده قتلگاه من ( علی یا علی ... ) تکرار در سوز و نوایم غرقِ شور و شِینم یادِ کربلا و بابایم حسینم 2 تنش را به خاکِ بلا دیدم 2 سرش را سرِ نیزه ها دیدم 3 ( حسین یا حسین ... ) « اوج » از خاطر نبردم آن شامِ یلا را آن بزمِ حرامی ، آن طشتِ طلا را به لب های او ، خیزران میزد پُر از کینه و بی امان میزد ( حسین یا حسین ... ) 18/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
17/5/1402
(ع) تمام عمر شد با گریه مانوس تمام خاطراتش آه و افسوس ... چرا فرمود امان از شام مردم ؟ امان از شام یعنی داغ ناموس ... @javdafshani
1. دعای سلامتی.mp3
1.84M
(عجل الله تعالی فرجه ) بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا ( سلام الله علیها ) 21/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
2. مناجات و روضه.mp3
5.59M
( عجل الله تعالی فرجه ) ( سلام الله علیها ) ای داغدار اصلی این روضه ها ، بیا ( سلام الله علیها ) 21/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
( عجل الله تعالی فرجه ) ای داغدار اصلی این روضه ها ، بیا صاحب عزای ماتمِ کرب و بلا ، بیا تنها امیدِ خلقِ جهان « یابنَ فاطمه » ای مُنتهای آرزوی اولیاء بیا بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مردِ مستجاب قنوت و دعا ، بیا هفته به هفته می گذرد با خیال تو ( یه جمعه ی دیگه هم گذشت ، آقا نیومد ، مولا نیومد ، صاحب عزا نیومد ... ) هفته به هفته می گذرد با خیال تو پس لا اقل به حُرمتِ خونِ خدا ، بیا ... ( سلام الله علیها ) بیش از هزار سال تو هم گریه کرده ای ( عرضه داشت : یا جدّا ، صبح و شام برات گریه میکنم ، آنقدرگریه میکنم تا اشکِ چشمم مُبدل به خون شود ... آقاجان ، آقاجان ... برا کدام مصیبت گریه میکنید ؟ فرمودند : همه ی مصیبت های کربلا سخته ، کدام مصیبت ، بیشتر جیگر شمارو آتش میزند ؟ ... مصیبت قمربنی هاشم است ؟ فرموده باشند اگر قمر بنی هاشم هم بود برای این روضه گریه میکرد ... مصیبت آقا علی اکبر است ؟ فرمودند اگر آقا علی اکبر هم بود ، برای این روضه گریه میکرد ... مصیبت قتلگاه است ؟ ... نه ، خود سید الشهدا هم برای این روضه گریه میکنند ... کدام روضه است ، بیشتر جیگر شما را سوزانده ؟ فرمودند : عمه ام زینب ... اِی ی ی ی ... بیش از هزار سال تو هم گریه کرده ای ای خون جگر ز قامت زینب ، بیا بیا ( سلام الله علیها ) 21/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
3. روضه.mp3
5.11M
( سلام الله علیها ) مگر تو همسفر با ما نبودی ؟ در این صحرا چرا کردی تو منزل ... ؟ ( سلام الله علیها ) 21/5/1401 https://t.me/javdafshani
( سلام الله علیها ) معلومه مصیبت اسارت بی بی خیلی سخته ، اون لحظه ای که میخواست از بدن بی سرِ برادرش جدا بشه ... مگه به این راحتی ها بی بی از بدن بی سرِ برادر جدا میشد ؟ حسین جان : مگر تو همسفر با ما نبودی ؟ در این صحرا چرا کردی تو منزل ... ؟ ز جا برخیز و لیلا را جا کن ز نقشِ اکبرِ شیرین شمایل به مُردن راضیم ، شاید که دیگر نبینم قاتلت را در مقابل ( نگاه بالا سرش کرد ، دید همون کسی که رو سینه ی حسینش نشسته بود ، بالا سرِ زینب ایستاده ... تازیانه دستشه ، داره بچه هارو با تازیانه میزنه ... خیلی سخته برا خانواده داغدیده ، برا خواهر داغدیده ، قاتلِ برادر رو ببینه ... مگه طاقت داره ؟ آی زینب ، بی بی جان ... خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهیِ بازار شدن بیزارم تو دعا کن ، که کنار بدنت جان بدهم ؟ فکرِ همراهیِ با شمر ، دهد آزارم ... وحشی ، قاتل حضرت حمزه سید الشهدا ، اسلام آورد ، توبه کرد ، اومد خدمت پیغمبرِ خدا (ص) ، ... پیغمبر خدا (ص) بهش فرمود : وحشی ، بگو بدونم عموی من ، حضرت حمزه رو چه جوری به شهادت رسوندی ؟ گفت : آقا کمین کردم ، از پشت سر ، نیزه ای زدم ، حمزه روی زمین افتاد ، روی سینه ی حمزه نشستم ، سینه اش را دریدم ... تا به اینجا رسید ، صدای گریه پیغمبر (ص) بلند شد ، فرمود : وحشی بلند شو ، از جلو چشم من کنار برو ، جایی برو که تا آخر عمر ، دیگه من تو رو نبینم ، من طاقت ندارم قاتل عمو جانم رو ببینم ، عرضه بداریم : یا رسول الله ، شما طاقت نداشتید قاتل عموجانتون رو ببینید ... اما دخترت زینب ... یه نگاه میکرد می دید شمر بالا سرش ایستاده ، یه نگاه این طرف میکرد ، حرمله این طرفه ، خولی آن طرفه ... تو دعا کن ، که کنار بدنت جان بدهم ؟ فکرِ همراهیِ با شمر ، دهد آزارم ... ( سلام الله علیها ) 21/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
( سلام الله علیها ) حالا وقتی آدم ، تاریخ رو بررسی میکنه ، وقتی مقاتل رو می بینه ، ... می بینه چه به سرِ زینب آمد ؟ ... اُسوه ی صبره ... یه طرف سرِ بریده بالای نیزه می بینه ، یه طرف قاتل برادر رو می بینه ، یه طرف می بینه بچه های برادر رو تازیانه میزنند ... یه طرف نگاه میکنه ، می بینه زین العابدن در غل و زنجیره ... اما یه صحنه ای پیش آمد که دیگه زینب سلام الله علیها ، نتونست خودش رو کنترل کنه ... کجا ؟ دم دروازه کوفه ، وقتی دید مردم کوفه دارند به آسمان اشاره میکنند ، سرش رو از محمل بیرون آورد ، یه نگاه کرد دید سر بریده ی برادر ... حسیییین ... حسین جانم ، همه مصیبت ها رو برام گفته بودند ، حتی اسارت رو هم بابام علی بهم خبر داده بود ، گفت یه روز توو کوفه ، منو به عنوان اسیر میآرن ... اما دیگه کسی نگفته بود ، سرِ بریده ی تو بالای نیزه ... بیا ز بالای نی به دامنم جای گیر تا که بشویم به اشک ز چهره خاکسترت نمیزد اینقدر کف نَقاره وچنگ و دف دشمن اگر می‌شنید زمزمه ی مادرت ... یه نازدانه ای داره ابی عبدالله ، دختر سه چهار ساله ، این رو زانوی عمه نشسته ، میدونید دختری که بترسه ، دیگه از بغل بزرگترش جدا نمیشه ، ... از موقعی که خیمه هارو غارت کردند ، بدن این دختر میلرزید ، خودش رو از عمه جدا نمیکرد ، یه مرتبه نگاه کرد دید عمه داره با کسی حرف میزنه ، هی میگه : یَا اَخا ... این دختر حساس شد ، از توو بغل عمه بلند شد ، سرش رو از محمل بیرون آورد ، دید سر بریده ی بابا ... یه نگاه به عمه کرد ، یه نگاه به سرِ بریده کرد ، یه مرتبه بی بی زبنب متوجه این دختر شد ، دید الان که جان از بدن این دختر بیرون بیاد ، رنگش پریده ، رو کرد جانب سر بریده ی برادر ، ... داداش ، حسین ، اگه با من حرف نمیزنی ، نزن ، حسین ... یه کلام با این دخترت حرف بزن ... « فاطِمُ الصغيرةِ كَلِّمها » میترسم الان دخترت دِق کُنه ...هر کجا نشستی به قصد فرج ، صدا بزن : یاحسییین ، یاحسین ، یاحسین ... ( سلام الله علیها ) 21/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
مسیر نوکری
#روضه_حضرت_زینب ( سلام الله علیها ) #استاد_حیدرزاده #حرم_حضرت_معصومه ( سلام الله علیها ) 21/5/1401
در انتهای روضه ، یک جمله ای بیان شد که نیاز به توضیح دارد : « فاطِمُ الصغيرةِ كَلِّمها » ... یعنی اگر با من حرف نمیزنی با فاطمه کوچکت حرف بزن ... مَا لَهُ قَدْ قَسَى وَ صَارَ صَلِيبَا... این جملات که برداشتی از یک شعر عربی می باشد ، به حضرت زینب سلام الله علیها نسبت داده شده است ، مسلم جساس میگوید بعد از سر به چوبه محمل زدن بی بی ، ایشان این جملات را بیان کردند ... خواهش میکنم در مورد سند این روضه تحقیق کنید ... برای راهنمایی میتوانید روی این جمله کلیک بفرمائید : @javdafshani
(ع) از هر نفَست بوی دعا مي آید همراه تو نور مرتضی مي آید وقتی که طنین خطبه ات می پیچید دیدند صدایِ کربلا می آید @javdafshani