اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا طِفلِ الرَّضیع #حضرت_علی_اصغر ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده #قسمت_سوم_روضه نشد زیار سفر کرده ام مرا خبری نیامد از سرِکویش نشانی و اثری الا نسیم ، به کویش اگرکنی گذری بگو به دوست که ما را زخاطرت نبری ( بعضیا خوب وصل شدند ، دارند با حضرت نجوا میکنند ، حرف میزنند ، کجا از تو مجلس عزای جدش بهتر ؟ صاحب عزاست آقا ، این روزا شال عزا به گردن انداخته ، بگو آقاجان ، یه نگاهی هم به من کن ، پیراهن عزای جدت رو به تن کردم آقا ... ) سحر به یاد تو از خواب ناز برخیزم به این امید که بینم جمال تو سحری کریم ، در به روی بینوا نمی بندد گشای دربِ حریمت به روی دربدری #شعر_دوم اینقده گریه نکن ، هیچ کسی آبت نمیده غیر تیرِ حرمله هیچکی جوابت نمی ده ... مادرت شیر نداره تو که اینو خوب میدونی پس چرا زبونتو دور لبت می گردونی ؟ #شعر_سوم #آواز_دشتی ای عزیز فاطمه دادی بزن ، دادی بزن آخر ای مظلوم فریادی بزن ، فریادی بزن یا ز دست شمر ، خنجر را بگیر یا ره گودال ، بر مادر بگیر ... ۱۵ شهریور ۱۳۹۸ ، بیت آیت الله العظمی بروجردی (رحمه الله علیه) #روز_ششم_محرم_۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani

« صوتی » #زیارت_نامه_حضرت_زهرا ( سلام الله علیها ) اجرا شده در : #حرم_مطهر_حضرت_معصومه ( سلام الله علیها ) #آواز_دشتی يَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَکِ ... https://eitaa.com/javdafshani

حرم عَسْکَریَین : #مدح_امام_هادی (علیه السلام ) #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه #آواز_دشتی ای خدایت داده بر خلق دو عالم برتری ای گدایت را به خیل شهریاران سروری خاک پایت زُهره و خورشید و ماه ومشتری ناز دارد خادمت بر رتبه ی پیغمبری ... #استاد_سازگار #لینک_کانال_تلگرم : https://t.me/javdafshani

#دعای_تحویل_سال #یهنام_بانی #آواز_دشتی یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ‏ الْحَوْلِ‏ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ https://eitaa.com/javdafshani

#جواد_افشانی #آواز_دشتی #گوشه_های_حاجیانی_و_دیلمان همین که نوکرم الحمدلله گدایِ این درم الحمدلله همین که با تمام روسیاهی محب حیدرم الحمدلله ... 18/1/1396 https://eitaa.com/javdafshani

#روضه_حضرت_رقیه ( سلام الله علیها ) #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه #آواز_دشتی دلم چون آهو از وحشت رمیده به شامِ زلف من سر زد سپیده ... دلم تنگِ ، صدایِ توست « بابا » سخن گو با من از « حلق بُریده ... » ؟ خرابه با تو بهتر از جنان است دل پیرم به شوق تو جوان است چرا خونین شده لبهای خشکت ؟ همه تقصیرِ چوب خیزران است ... اما یک وقت عمّه ی سادات ، نگاه کرد دید ، سرِ بریده ، یه طرف افتاده ، رقیه یه طرف افتاده ... وقتی این سه ساله را درون خاک گذاشتند ، زینب یه نگاه کرد ، دید اُمّ ِکلثوم ، داره بلند بلند گریه میکنه ... صدا زد : خواهرم ، تو باید بچه های دیگر را ساکت کنی ، چرا بلند بلند گریه میکنی ؟ صدا زد خواهرم زینب ، آخه هنوز صدای ناله هاش توو گوشمه ... #روضه_آواز_دشتی 1400 https://eitaa.com/javdafshani

#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #آواز_دشتی دخت علی ، رشیده اُم کلثوم واویلا واویلا رفت از جهان ، غمدیده اُم کلثوم واویلا واویلا شور عزای دیگری به پا شد واویلا واویلا از داغ او ، مدینه کربلا شد واویلا واویلا همگام زینب رنج و غم بدیده واویلا واویلا بر روی نی ، هجده سر بریده واویلا واویلا تا آخر عمرش به شور و شین بود واویلا واویلا یاد گُلان پرپر و حسین بود واویلا واویلا او همچو زینب دیده کربلا را واویلا واویلا داغ برادر سر به نیزه ها را واویلا واویلا در کربلا گویم چه ها کشیده واویلا واویلا او دیده اصغر ، حنجرش بریده واویلا واویلا او اِرباً اربا دیده اکبرش را واویلا واویلا غلطیده در ، خون ، جسمِ بی سرش را واویلا واویلا او دیده دستانِ ز تن جدا را واویلا واویلا در علقمه ، حافظِ خیمه ها را واویلا واویلا او دیده پرپر از جفا گل یاس واویلا واویلا نقش زمین ، دیده دو دست عباس واویلا واویلا او دیده پیکری به خون طپیده واویلا واویلا شمر از ستم ، سرِ حسین بُریده واویلا واویلا او دیده آتش زد عدو به خیمه واویلا واویلا سرِ برادر دیده روی نیزه واویلا واویلا او دیده اشک و ناله ی یتیمان واویلا واویلا او دیده کعب نی زدند به طفلان واویلا واویلا او دیده زخم زینبش نمک خورد واویلا واویلا از کربلا، تا شامِ غم ،کتک خورد واویلا واویلا او کربلا و کوفه دیده و شام واویلا واویلا سنگ ستم ، زخم زبان و دُشنام واویلا واویلا #نوحه_آواز_دشتی #حاج_رضا_یعقوبیان https://eitaa.com/javdafshani

#زمزمه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #آواز_دشتی #گوشه_گردونه_عشاق #سبک_بر_مشامم_میرسد حضرتِ کلثومی و دُختِ علی یِ مرتضی ای گلِ ،حیدر تویی آئینه یِ ، زهرا نما (حضرتِ ، کلثوم مدد ) تکرار #بند_دوم در کنار خواهرت زینب ، بدیدی کربلا گشته ای ، ازآن مصیبت ها تو هم ، غم مبتلا (حضرتِ ، کلثوم مدد ) تکرار #بند_سوم دیده ای غرقِ به خون پورِحسین ، اکبر شده از غمِ ، او قامتش خم گشته دیده تر شده (حضرتِ ، کلثوم مدد ) تکرار #بند_چهارم بر روی دست برادر دیده ای تو اصغرش با سه شعبه تیرِ کینه پاره گشته حنجرش (حضرتِ ، کلثوم مدد ) تکرار #بند_پنجم جان فدای غربتِ تو روحِ پُر احساس تو در کنار علقمه دیدی فتاد ، عباس تو (حضرتِ ، کلثوم مدد ) تکرار #بند_ششم دیده ای ، دستان عباست شده از تن جدا با عمود آهنین ، فرقِ سرش گشته دوتا (حضرتِ ، کلثوم مدد ) تکرار #بند_هفتم دیده ای ، در گوشه یِ میدان حسین ، تنها شده بینِ میدان ، او اسیرِ لشکرِ ، اعدا شده (حضرتِ ، کلثوم مدد ) تکرار #بند_هشتم دیده ای ، تو پور زهرا بر زمین افتاده بود صورتش ، را بر رویِ خاکِ زمین ، بنهاده بود (حضرتِ ، کلثوم مدد ) تکرار #بند_نهم دیده ای ، آن دشمنِ بی دین سویِ ، مقتل دوید خنجر از،کینه کشید و ازحسینت سر بُرید (حضرتِ ، کلثوم مدد ) تکرار #بند_دهم عاقبت راحت شدی از آن همه ، رنج و بلا جان به جانان داده ای و رفته ای ، سوی خدا (حضرتِ ، کلثوم مدد ) تکرار #حاج_رضا_یعقوبیان #نوحه_آواز_دشتی https://eitaa.com/javdafshani

#آواز_دشتی #گوشه_گردونه_عشاق #استاد_محمد_علی_عالمی تقریبا سبک بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا می باشد ... عالم کون و مکان دراضطراب حجت حق پا نهاد اندر رکاب #بم_خوانی زینب و اهل حرم آشفته مو ، دشمن آورده هجوم از چارسو #اوج حجتی دیگرمیان خیمه گاه ، ناتوان و بی معین و بی پناه شاعر : #مرحوم_حاج_رضا_براتی #شعرخوانی_دشتی 9/10/1398 https://eitaa.com/javdafshani