1. دشتی 1387.mp3
3.55M
#روضه_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
#روضه_آواز_دشتی
الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بَدر و
ابروی هلالت
شنیدم کام عطشان
جان سپردی
گلِ اُمَّ البنین ، شیرم حلالت
#دستگاه_شور
#سبک_گل_پونه_ها
شد آسمانم ، بی ستاره
سوغاتی زینب شده
یک مَشکِ پاره ...
آمد شب دلگیری من
ای دریغا ، ای دریغا
رفته عصایِ پیریِ من
ای دریغا ، ای دریغا
بعد از تو ای ، ماه مدینه
من ماندم و شرم از سکینه
در خواب دیدم در مِنایی
پیشِ زهرا ، پیشِ زهرا
دیدم ، به روی نیزه هایی
پیشِ زهرا ، پیشِ زهرا
( حسیییین ... )
1387
https://eitaa.com/javdafshani
5. دلم چون آهو.mp3
2.71M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#آواز_دشتی
دلم چون آهو
از وحشت رمیده
به شامِ زلف من
سر زد سپیده ...
دلم تنگِ ،
صدایِ توست « بابا »
سخن گو با من از
« حلق بُریده ... » ؟
خرابه با تو
بهتر از جنان است
دل پیرم
به شوق تو جوان است
چرا خونین شده
لبهای خشکت ؟
همه تقصیرِ
چوب خیزران است ...
اما یک وقت عمّه ی سادات ، نگاه کرد دید ، سرِ بریده ، یه طرف افتاده ، رقیه یه طرف افتاده ... وقتی این سه ساله را درون خاک گذاشتند ، زینب یه نگاه کرد ، دید اُمّ ِکلثوم ، داره بلند بلند گریه میکنه ... صدا زد : خواهرم ، تو باید بچه های دیگر را ساکت کنی ، چرا بلند بلند گریه میکنی ؟ صدا زد خواهرم زینب ، آخه هنوز صدای ناله هاش توو گوشمه ...
#روضه_آواز_دشتی
1400
https://eitaa.com/javdafshani