eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
1. قسمت این بود.mp3
7.89M
السَّلامُ عَلَیکِ یا اُمَّ البُدورِ السَّواطِع ( سلام الله علیها ) : قسمت این بود که تو مَحرم حیدر باشی به علی مونس و هم خانه و همسر باشی .. قسمت این بود که در زندگی مشترکت به عزیزانِ دلِ فاطمه مادر باشی آفرین بر تو که هنگام ورودت گفتی آمدی خادمه یِ خانۀ کوثر باشی قسمت این بود که در بین تمامیِ زنان تو فقط صاحب یک ماه و سه اختر باشی .. قمرت یک نفره لشگرِ انصارِ خداست پس عجب نیست که تو مادر لشگر باشی خاک این خانه تو را قبله ی حاجات کند متعجب نشو گر شافع محشر باشی .. غم این خانه زیاد است زیاد است زیاد .. سعی کن ، مَرهمِ زخمِ دلِ دختر باشی این یتیمان همه به واژه ی در حساسند نکند در بزنند و تو پسِ در باشی چار تا بچه ی این خانه همه مادری‌اند نکند تب بکنی گوشۀ بستر باشی شاعر : ۱۸ بهمن ۱۳۹۸ قم ، آستان مقدس امامزاده شاه سید علی (علیه السلام) https://eitaa.com/javdafshani
(ع) ناجوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند ... زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با لگد او را ز قبر مجتبی برداشتند خاک اینجا برتر از خاک تمام عالَم است خاک اینجا را همه بهرِ شفا برداشتند تا که خاک کربلا هم مادری باشد ، کمی از همین ها را برای کربلا برداشتند خواستند آثار جرمِ شهر مخفی ترشود از میان نقشه ، اسم کوچه را برداشتند آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبرِ امام شیعه پا برداشتند خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهرمادر می دهد -- آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود این حرم با چار گنبد می شود بیتُ الحسن هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاً اینجا عجب دارالشفایی می شود گنبدِ صادق ضریحِ باقر و صحنِ حسن پرچمِ سجاد ، دل دارد هوایی می شود آخرش من مطمئنم این گِره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود -- هرچه خواندم در بقیع از سینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم ، پیدا نشد راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم تا روم در پیش قبر مادر سقا نشد سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه ی زهرا نشد کوچه ای تنگ و دلی سنگ و صدای ضربِ دست بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد ایستاد و کمی مُردد شد سرد شد دست گرم و پُر مِهرش آسمان تیره شد هوا بد شد ... بعد زهرا مرتضی ماند و غمِ زخم زبان هیچ کس ، جز دردِ پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میانِ شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پانشد سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد ... هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا نشد ... شاعر : https://eitaa.com/javdafshani
متن شعری که جناب اجرا کردند : ای ز روی تو روی حق پیدا آفتاب قدیمی دنیا ای که دریاست پیش تو قطره ای نمی از کرامتت ، دریا ای مسلمانِ چشم تو ، آدم شده روی تو قبله ی حوا ای به طفلی ، فقیه هر مرجع ای امام تمام عالِم‌ها به گمانم که حضرت موسی نامتان را نوشته روی عصا یا که اصلاً مسیح وقت شفا می‌برد یا جواد ، نام تو را این همه جود و فضل و احسان را ارث بردی ز مادرت زهرا با گدایی تو بزرگ شدیم یا علی اکبرِ امام رضا روز اول که یادمان کردند ریزه خوارِ جوادمان کردند جود و بخشش برای تو هیچ است کل عالم وَرای تو هیچ است باغ جنت به آن همه عظمت پیش صحن و سرای تو هیچ است از روایات عشق فهمیدم جان عالَم به پای تو هیچ است معجزات مسیح و کار شفا در حضور دعای تو هیچ است این بلندی خاک تا افلاک پیش گلدسته‌‌های تو هیچ است دین ما بندگی ما همه‌اش به خدا بی ولای تو هیچ است کعبه ، زمزم ، حرم ، صفا ، مروه همه پیش صفای تو هیچ است بیش از این مدح تو نمی‌دانم شعر من در ثنای تو هیچ است ای امام جوانِ اهلُ البیت قمرِ آسمانِ اهلُ البیت دل ما غرق در عنایت توست تشنۀ باده ی ولایت توست در همان کودکی امام شدی این خودش برترین لیاقت توست اینکه زهراست مادرت آقا به خدا بهترین سعادت توست روز محشر تمامی عالم دست بر دامن شفاعت توست از درت خلق دست پُر رفتند جود و بخشش همیشه عادت توست هرکه یک بار شد نمک گیرت تا ابد بنده ی کرامت توست کاش می‌‌شد که در حرم بودم در شبی که شب شهادت توست همسرت قاتلت شده آقا این خودش رازِ سخت غربت توست همسرت پیر و مو سفیدت کرد در جوانی تو را شهیدت کرد گوشۀ حجره بی صدا بودی به غم و غُصه مبتلا بودی جگرت سوخت ، با لب تشنه چون جگرگوشه ی رضا بودی ... شاعر : 22/6/1394 حرم مطهر حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (علیه السلام) https://eitaa.com/javdafshani
5. روضه.mp3
9.87M
( علیه السلام ) تنِ بی تاب مرا تاب بده جگرم سوخت ، مرا آب بده شاعر : چقدر زود پرپرت کردند تو امام جوان ما بودی موقع دست و پازدن قطعاً یاد گودال کربلا بودی شاعر : شمر دون لحظه اي خنجر مکش از جفا پيش زینب مبر رأس برادر از قفا ... 22/6/1394 حرم مطهر حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (علیه السلام) https://eitaa.com/javdafshani
متن شعری که جناب اجرا کردند : ای ز روی تو روی حق پیدا آفتاب قدیمی دنیا ای که دریاست پیش تو قطره ای نمی از کرامتت ، دریا ای مسلمانِ چشم تو ، آدم شده روی تو قبله ی حوا ای به طفلی ، فقیه هر مرجع ای امام تمام عالِم‌ها این همه جود و فضل و احسان را ارث بردی ز مادرت زهرا با گدایی تو بزرگ شدیم یا علی اکبرِ امام رضا روز اول که یادمان دادند ریزه خوارِ جوادمان کردند جود و بخشش برای تو هیچ است کل عالم وَرای تو هیچ است از روایات عشق فهمیدم جان عالَم به پای تو هیچ است دین ما بندگی ما همه‌اش به خدا بی وِلای تو هیچ است کعبه ، زمزم ، حرم ، صفا ، مروه همه پیش صفای تو هیچ است بیش از این مدح تو نمی‌دانم شعر من در ثنای تو هیچ است ای امام جوانِ اهلُ البیت قمرِ آسمانِ اهلُ البیت دل ما غرق در عنایت توست تشنۀ باده ی ولایت توست در همان کودکی امام شدی این خودش برترین لیاقت توست ای که زهراست مادرت آقا به خدا بهترین سعادت توست روز محشر تمامی عالم دست بر دامنِ شفاعت توست از درت خلق دستِ پُر رفتند جود و بخشش همیشه عادت توست شاعر : 31/4/1399 حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) https://eitaa.com/javdafshani
2. ای مفتخر خدای.mp3
2.62M
( صلی الله علیه و آله ) ای مفتخر خدای ز خلقِ جمال تو دیده خدا کمال خودش در کمال تو تو لایق صفات خدایی بدون شک ازاین صفات هرچه که داری حلال تو تو اشرفِ تمامی خلق دوعالمی ای بهترین خلیفه ی حق خوش به حال تو آنقدر شأن و مرتبه ات افضل است که زهرا ، علی ، حسن و حسین اند آل تو حالا که مِهر و عشق تو گشته ست مال من جان و دل و تمامی هستیم مال تو ما بعد خانواده ی تو اهل دل شدیم با« اسهدِ» اذانِ فصیح بِلال تو اینسان طوافِ سنگِ حجر می شود قبول وقتی طواف می کند او دور خال تو ... شاعر : 1397 @javdafshani
( سلام الله علیها ) استاد_حیدرزاده سلام بر تو که اسطوره ی حجاب شدی جواب های سؤالات بی جواب شدی سلام بر تو که در آسمان علم و ادب شعاع نور شدی مثل یک شهاب شدی به خاک کشور ایران دو نور ، تابان شد رضا چو شمسِ شموس و تو آفتاب شدی برای یاری دین و امام عصر خودت شبیه عمه ی خود پای در رکاب شدی ز بس که دست کریمت گِره گشایی کرد برای نام کریمه تو انتخاب شدی برای شأن تو این واژه تا ابد کافی ست رضا حسین شد و زینبش حساب شدی خدا کند بنویسی مرا به نوکری ات تو دختری ولی عالَم فدای مادری ات نگاه مرحمتی کن به این گدا بی بی بده به حق رضا حاجت مرا بی بی میان صحن تو جارو به دست میگیرد برای خادمی ات صاحبِ عصا بی بی پیِ زیارت زهرا به قم سفر نکنم بگو کجا بروم من بگو کجا بی بی مراجع و علما حلقه دور تو بستند برای اینکه تویی باب علم ها بی بی غمی نمانده برای اهالی ایران دمشق ما توئی و کربلا رضا ، بی بی غمی که سوخت دلت را شرار زهر نبود تو از دیار خود افتاده ای جدا بی بی تو آمدی که انیس دلِ رضا بشوی تو آمدی که در ایران بزرگِ ما بشوی مرا خدات نوشته برای نوکری ات برای بال زدن در هوای زائری ات از آن زمان که به موسیَ بنِ جعفرت دادند رضا همیشه بنازد به مِهر خواهری ات شاعر : 1398 @javdafshani
1. قسمت این بود.mp3
7.89M
السَّلامُ عَلَیکِ یا اُمَّ البُدورِ السَّواطِع ( سلام الله علیها ) قسمت این بود که تو مَحرم حیدر باشی به علی مونس و هم خانه و همسر باشی .. قسمت این بود که در زندگی مشترکت به عزیزانِ دلِ فاطمه مادر باشی آفرین بر تو که هنگام ورودت گفتی آمدی خادمه یِ خانۀ کوثر باشی قسمت این بود که در بین تمامیِ زنان تو فقط صاحب یک ماه و سه اختر باشی .. قمرت یک نفره لشگرِ انصارِ خداست پس عجب نیست که تو مادر لشگر باشی خاک این خانه تو را قبله ی حاجات کند متعجب نشو گر شافع محشر باشی .. غم این خانه زیاد است زیاد است زیاد .. سعی کن ، مَرهمِ زخمِ دلِ دختر باشی این یتیمان همه به واژه ی در حساسند نکند در بزنند و تو پسِ در باشی چار تا بچه ی این خانه همه مادری‌اند نکند تب بکنی گوشۀ بستر باشی شاعر : ۱۸ بهمن ۱۳۹۸ قم ، آستان مقدس امامزاده شاه سید علی ( علیه السلام ) https://eitaa.com/javdafshani
38.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( سلام الله علیها ) حجه الاسلام والمسلمین : تا که سائل می‌رسد بر در خجالت می‌کشد چون که دیگر نیست آب آور خجالت می‌کشد تا که او را فاطمه در خانه می‌نامید علی زینبش می‌دید از حیدر خجالت می‌کشد مادری کرده برای زینب اما باز هم تا صدایش می کند مادر خجالت می‌کشد کاروان آمد مدینه چون که عباسی ندید دید پاشیده شده لشگر خجالت می‌کشد مادرِ ساقیِ دشت کربلا با این مقام از علی و آل او دیگر خجالت می‌کشد مادر ماه است اما کاروان را دیده و از نبود چند تا اختر خجالت می‌کشد اینقدر حرف از دو دستِ بسته ی زینب نزن حضرت اُم البنبن بدتر خجالت می‌کشد صحبت از مَشک و علَم شد باز هم اُم البنین رو گرفته با دو چشم تر خجالت می‌کشد گاه از روی سکینه گاه از زینب ، ولی بیشتر از مادرِ اصغر خجالت می‌کشد چار تا اولاد داده حضرت اُم الادب باز از اولاد پیغمبر خجالت می‌کشد شاعر : 28/11/1397 : https://t.me/javdafshani