#گزیده_سخنرانی آیتالله جاودان در حسینیۀ آیتالله شیخ مرتضی زاهد رحمة الله
#جلسه_هفتگی_چهارشنبه (۹۷/۵/۳)
میلاد با سعادت امام رضا
✅ فضیلت #زیارت امام رضا علیهالسلام
📝 این احادیث از کتاب #عیون_اخبار_الرضا تألیف #شیخ_صدوق رحمةالله نقل میشود.
1⃣ #امام_جواد علیهالسلام: «#بهشت را ضامن شدم برای كسی كه پدرم را در #طوس زيارت كند و به حق او عارف باشد.» این حدیث به صُوَر مختلف نقل شدهاست. «به حق او عارف باشد»؛ یعنی ایشان را #واجب_الإطاعة بداند.
2⃣ #امام_رضا: «هر كس مرا زيارت كند مثل كسی خواهد بود كه #رسول_خدا صلّیاللهعلیهوآله را زيارت كرده باشد و حقتعالی ثواب هزار #حج خالص و هزار عمرۀ مقبوله برايش بنويسد و من و پدرانم در روز #قيامت شفيعان او باشيم.» اگر کسی زیارتش قبول و درست باشد، چنین اجری خواهد داشت.
3⃣ #اباصلت هروی گفت از حضرت رضا شنيدم كه ميفرمود «بخدا قسم کسی از ما نیست مگر آنكه کشته و #شهید شود (کسی از# ائمه علیهمالسلام به #مرگ_طبیعی از دنیا نمی رود)» پس به آن بزرگوار عرض شد يا ابن رسول اللَّه كيست که تو را شهيد ميكند؟ فرمود: «بدترين خلق خدا در زمان من (در مورد بدی #مأمون، چیزهای عجیب و غریبی نقل شدهاست. خودش گفته بود که #معاویه و #عبدالملک با کمک #عمروعاص و #حجاج_بن_یوسف حکومت میکردند؛ اما من به تنهایی حکومت میکنم. قدرت مأمون از معاویه و عبدالملک هم بیشتر بود.) مرا به زهر شهيد ميكند. پس از آن مرا در خانۀ خالی و بلاد غربت دفن ميكنند. آگاه باشيد هر كه مرا در محل غريبی من (با اینکه امام رضا علیهالسلام حدود یک میلیون #زائر دارد، اما باور کنید که امام باز هم #غریب است.) زيارت كند حقتعالی برای او بنويسد اجر صد هزار شهيد و صد هزار صدّيق و صد هزار حج كننده و عمره كننده و صد هزار جهادكننده و او را در زمرۀ ما محشور گرداند (این، بزرگترین اجر است) و او را در #بهشت رفيق ما در درجات بلند قرار دهد.»
#گزیده_سخنرانی آیتالله جاودان در حسینیۀ آیتالله شیخ مرتضی زاهد رحمة الله
#جلسه_هفتگی_چهارشنبه (۹۷/۵/۱۰)
✅ فضائل #امام_رضا علیهالسلام از زبان #امام_صادق علیهالسلام
📝 يزيد بن سليط زيدی (كه کنیهاش اباعماره است) گويد: در بين راهی كه به #عمره ميرفتيم به #موسی_بن_جعفر عليهالسلام برخوردم و عرض كردم: قربانت گردم، اين مكان را كه ما در آن هستيم به ياد میآوريد؟ فرمود: آری، تو هم يادت میآيد؟ عرض كردم: آری، من و پدرم شما را در اينجا ملاقات كرديم و امام صادق عليه السلام و برادران شما هم بودند. پدرم به امام صادق عليهالسلام عرض كرد: پدر و مادرم بقربانت، شما همه امامان مطهر (پاکشده، معصوم) هستيد، ولی كسی از #مرگ بر كنار نميماند. به من مطلبی بفرمائيد كه به جانشين خود باز گويم (ميخواهد بگويد: من انتظار ندارم كه بعد از وفات شما زنده بمانم، بلكه ميخواهم امام بعد از شما را بفرزندان و جانشينان خود معرفى كنم) تا گمراه نشود. فرمود آری ای اباعبداللَّه؛ (كنيۀ سلیط زیدی) اينان پسران منند و اين سرور آنهاست- و به شما (#امام_کاظم) اشاره كرد- اوست كه حُكم (قضاوت يا حكمت) و فهم و سخاوت و شناسائی احتياجات و اختلافات مردم را در امر دين و دنياشان ميداند و اخلاق و همسایگیاش نيكوست، و او دری از درهای خدای عز و جل است و امتياز ديگری دارد كه از همۀ اينها بهتر است، پدرم عرض كرد: آن چيست پدر و مادرم بقربانت؟ حضرت فرمود: خدای عز و جل فريادرس و پناه و علم و نور و فضيلت و حكمت اين امت را از صلب او بيرون آورد (يعنی #امام_هشتم عليهالسلام)؛ او بهترين مولود و بهترين كودك است، خدای عز و جل به وسيلۀ او از خونريزی جلوگيری كند، و ميان مردم آشتی دهد و پراكنده را گرد آورد و رخنه را اصلاح كند، برهنه را بپوشاند و گرسنه را سير كند و هراسان را ايمن سازد؛ خدا به بركت او #باران فرستد و بر بندگان ترحم كند، او (در سن جوانی و پيری) بهترين پيران و بهترين جوانان است ... (#بحارالأنوار، ج ۴۸، ص ۱۲)
www.javedan.ir
https://eitaa.com/javedan_ir
#موسسه_ايمان_ماندگار
#گزیده_سخنرانی آیتالله جاودان در حسینیۀ آیتالله شیخ مرتضی زاهد رحمة الله
#جلسه_هفتگی_چهارشنبه (۹۷/۵/۱۰)
✅ نقشۀ شوم #ذوالریاستین و نجات #امت_اسلام توسط #امام_رضا علیهالسلام
📝 صدر اعظم #مأمون، #فضل_بن_سهل، ملقب به ذوالریاستین، تصمیم داشت با نابود کردن #بنی_عباس، دین #زرتشتی را حاکم کند. بزرگان بنیعباس از #بغداد برای مأمون نامه مینوشتند که وضع بغداد آشفته است و تو باید به اینجا بیایی؛ اما ذوالریاستین نامهها را پنهان میکرد و به مأمون نمیداد. این، برای حضرت رضا مخفی نبود. حضرت مامون را دیدند و گفتند که این، نامهها را میگیرد و نابود میکند. به تو خبرش را نمیدهد که وضع اصل کشور چقدر در خطر است. به فضل که مراجعه میکنی میگوید آقا همه جا امن است. شما همینجا تشریف داشته باشید.
📜 از طرفی برادر فضل که علم تنجیم میدانست، پیشبینی کرده بود که خطری او و مأمون و امام رضا علیهالسلام را تهدید میکند و در یک روز خاصی برای آنها آتش و خون دیده بود. ذوالریاستین ماجرا را به مأمون گفت و به وی پیشنهاد داد که در این روز خاص هر سه نفر به #حمام بروند و #حجامت کنند (هم گرما هست و هم خون) تا خطر برطرف شود. طرح خود ذوالریاستین این بود که در این روز سربازان خودش را به سمت حمام بفرستد تا مأمون و امام را بکشد. مأمون ابتدا پیشنهاد وی را پذیرفته بود؛ اما وقتی به امام این مطلب را گفت، امام فرمود من نمیآیم و به تو هم توصیه میکنم نروی. لذا ذوالریاستین خودش بهتنهایی به حمام رفت. مأمون که فهمیده بود، او بنای بر به هم زدن دولت و قدرت او دارد آدم به حمام فرستاد و فضل را کشتند. سربازان ایرانی که تحت فرمان فضل بودند آمدند دور کاخ مأمون. کاخ مأمون محاصره شده. دست هرکدام یک مشعل است و می خواهند این کاخ را با هرکس در کاخ است به آتش بکشند. مامون از حضرت رضا کمک خواست. حضرت آمدند بالای کاخ مامون به سربازان ایرانی فرمودند بروید. اینها وقتی داشتند میرفتند زیر دست و پا میرفتند. خطر از مامون گذشت. امام بخاطر حفظ دولت اسلام مأمون را کمک کردند. هنوز یک ماه از نجات جان مامون نگذشته بود که مامون حضرت رضا علیه السلام را مسموم کرد.
♦ در حدیث خواندیم که امام رضا مایۀ نجات امت است و خداوند به وسیلۀ امام رضا از خونریزی جلوگیری میکند. اگر طرح ذوالریاستین عملی میشد، کشتار بزرگی بپا میشد و #اسلام از بین میرفت؛ اما امام جلوی این نقشه را گرفتند.
https://eitaa.com/javedan_ir
#موسسه_ايمان_ماندگار
#گزیده_سخنرانی #آیت_الله_جاودان در حسینیۀ آیتالله شیخ مرتضی زاهد رحِمَهُ الله
#شب_شهادت_امام_رضا علیهالسلام (۹۷/۸/۱۶)
✅ وقتی #امام_رضا علیهالسلام جان دشمنشان را نجات میدهند ...
📝 امام رضا علیهالسلام بجز اینکه مانع توطئۀ #فضل_بن_سهل شدند و #مأمون را از اینکه فضل نامههای اهل #بغداد را پنهان میکند، با خبر ساختند و بدین ترتیب مانع خونریزی و فتنۀ بزرگی در عالم اسلام شدند، چندین بار هم جان مأمون را نجات دادند. اولاً مانع از آن شدند که مأمون با فضل بن سهل به حمام برود و بهوسیلۀ مأموران فضل کشته شود. دوم بعد از کشته شدن، فضل وقتی لشکریان کاخ مأمون را محاصره کردند و خواستند کاخ را با اهلش به آتش بکشند، مأمون از امام کمک خواست. امام از #ولایت خود استفاده کردند و به لشکریان فرمودند: «بروید»؛ با این دستور لشکریان رفتند و جان مأمون نجات پیدا کرد. اما حدود یک ماه بعد مأمون امام را مسموم کرد. وقتی انار یا انگور مسموم را به امام خوراند، امام برخاستند که بروند؛ ولی مأمون به امام گفت قدری بمانید و نروید. امام به او گفت من بروم برای تو بهتر است! اگر آثار مسمومیت امام در خانۀ مأمون آشکار میشد، مردم میفهمیدند و او را تکهتکه میکردند. فردای آن روز هم مأمون شیونکنان در تشییع جنازه حاضر شد. (از خواص #منافق این است که چشمش در دست خودش است و هر وقت بخواهد گریه میکند.) او خطاب به امام میگفت چه کنم که هم تو را از دست دادم و هم مورد اتهام هستم. به هر حال اگر آثار مسمومیت امام در خانۀ مأمون هویدا میشد، دیگر نسبت قتل امام به مأمون، در حد اتهام باقی نمیماند.
⚠ در #حدیث_لوح از هیچ دشمنی مثل مأمون بد تعبیر نشدهاست. به او گفته شده «#عفریت»؛ در مورد معاویه چنین تعبیری نشدهاست.
#مؤسسه_ایمان_ماندگار
www.javedan.ir
هدایت شده از javedan.ir