⬛◽
#فرماندهاى_مقتدر_و_دوست_داشتنى
◽⬛
🌷 #قسمت_44🌷
*عمليات محمد رسول االله(ص):
#احمد_متوســليان، #ابراهيم_همت، #محمود_شــهبازى و ديگر زائران سلحشــور بيت الله الحرام، در بازگشــت از ســفر حج، بــا توانى صد چندان، بــار ديگر قدم به عرصــه مردآزماى جبهه هاى نبــرد نهادند، #حاج_احمد_متوسليان و #حاج_محمدابراهيم_همت در تثبيت پيروزى شكوهمند #طريق_القدس، نقشى حياتى ايفا كردند. بــراى حفــظ و تثبيت پيروزى #بســتان كــه #حضرت_امام(ره) آن را فتح الفتوح لقب دادند، به همت فرمانده جديــد نيروى زمينى ارتش، امير ســپهبد #شــهيد_على_صيادشيرازى و ســردار #شهيدحاج_محمد_بروجردى فرمانده ســپاه منطقه ۷ كشــورى؛ شــامل اســتان هاى #آذربايجان_غربى، #همدان، #ايلام، #كردستان و #كرمانشاه، دو رشــته عمليات در جبهه هاى غرب به اجرا درآمد. اولى موســوم بــه #مطلع_الفجر و ديگرى بــه نام #محمد_رســول_الله (ص).
در آن برهه براى سپاهيان اسلام، تكِ اصلى، تك بســتان بود كه از هشــتم آذر آغاز شد و تا بيســت و دوم همين ماه، به مدت چهارده شــبانه روز نبرد بى وقفه ادامه داشت.
دو عمليــات #مطلع_الفجــر در ۲۰ آذر ۱۳۶۰ و #محمــد_رســول_الله (ص) در ۱۲ دى ماه همين ســال در جبهه غــرب، از آن لحــاظ اهميت حياتى داشــتند كه نقش تك پشتيبانى را براى تثبيت فتح الفتوح #بستان، سر در گم ســاختن فرماندهان دشمن و به هم ريختن آرايش جنگى ارتش عراق در جبهه #طريق_القدس ايفا كردند.
🆔️ @javid_neshan
🌻 #احمد_متوسلیان_به_روایت_کوچه_نقاشها 🌻
🌻 #قسمت_5 🌻
_خاطره اختصاصی از #حاج_احمد دارید؟
دو مرتبه در عمرم دیدم که شانههای #حاج_احمد لرزید. یک بار در #عملیاتبیتالمقدس، وقتی که با هم آمدیم بالای سر #شهید_حسین_قجهای. وقتی چندنفر از بچهها نتوانستند #حسین_قجهای که در محاصره بود را به عقب برگردانند. من چون در اطلاعات بودم، موتور داشتم. #حاج_احمد به من گفت: برو سراغ حسین. حاجی هم همراه من آمد. مقداری که جلو رفتیم، شدت تیراندازی به حدی زیاد بود که دیگر نتوانستیم ادامه دهیم. به هر صورت یک ساعت صبر کردیم تا راه باز شد. ما با موتور آمدیم و به موقعیت #حسین_قجهای رسیدیم. موتور را خاموش کرد و بین مجروحین رفتیم. امدادگرها هم رسیده بودند و به بعضی از مجروحین که دو روز آب نخورده بودند، آب میدادند. به خودم که آمدم دیدم #حاج_احمد نیست. برگشتم و دیدم شانههای #احمد میلرزد. حاجی حسین را پیدا کرده و بالای سر او نشسته بود. وقتی به شهر رفتیم همه روبه روی #مسجدجامع_خرمشهر جمع شده بودند. حاجی که وارد شد همه صلوات فرستادند. #حاج_احمد گفت: ای کسانی که بر زمین های #خرمشهر خوابیده اید، شما جانتان را فدایی کردید و این شهر را آزاد کردید. بعد شروع کرد به نام بردن تک تک بچهها: #حسین_قجهای، #محسن_وزوایی، #احمد_بابایی، #محمود_شهبازی، و.... .
_بار دوم که #حاج_احمد گریه کرد کجا بود؟
در #پاوه، برای فرمانده ژاندارمری منطقه بود.
"تمام"
•┈•••✾•♡🌻♡•✾•••┈•
🆔️ @javid_neshan
•┈•••✾•♡🌻♡•✾•••┈•