🌴 #حاجاحمد_خودش_به_تنهایی_یک_لشکر_بود 🌴
🌴 #قسمت_19 🌴
_برای حل این مشکل چه کردید؟
اولین رودخانه را نرفتیم و برگشتیم #شهید_وزوایی گفت: باید با خودمان موکت ببریم. مقداری موکت تهیه کردیم. به اولین رودخانه که رسیدیم آن را پهن کردیم. از روی موکت عبور کردیم تا پاهایمان با شنهای کف رودخانه برخورد نکند. شب عملیات هم گردان را با پهن کردن موکت از کف رودخانه عبور دادند. من با بچهها نبودم، چند شبِ عملیات #حاجاحمد مرا بهعنوان جانشین #گردان_مالک قرارداد (با حفظ سمت هایی که داشتم؛ مسئول تخریب، مسئول مهندسی و در کار شناسایی بودم)
آقای #علیرضا_شهبازی جانشین فرمانده #گردان_کمیل بود. ایشان در دقایق اولیه عملیات به شهادت میرسد.
در آنجا نیروهای #ارتش و #سپاه ادغامی بودند، عملیات مشترک بود. در سطح قرارگاههای #نصر و #فتح بحث این بود که شب عملیات چه کسی فرماندهی نیروها را برعهده بگیرد؟!
نمیشد نیرویی که در قالب یک گردان #ارتش و یک گردان #سپاه است دو فرمانده داشته باشد. هم باید یک مسیر را میرفتند، در یک نقطه عملیات میکردند، و یک جا به دشمن میزدند. لذا نیاز به فرماندهی واحد داشت، با دو فرمانده نمیشد.
#حاجاحمد مشکل را حل کرد. دوستان ارتش میگفتند ما باید فرمانده باشیم و سپاهیها میگفتند ما باید باشیم.
ادامه دارد...
✿❯──「🌴」──❮✿
🆔️ @javid_neshan
✿❯──「🌴」──❮✿