eitaa logo
جایی نوشته بود
825 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
250 ویدیو
2 فایل
انتشار بُرش‌ها و فروش کتاب‌های جذاب و پرمخاطب😍 ادمین سفارش کتاب: @Admin_neveshte پیشنهادات: @majid_ab98 لیست کتب کانال: @listekotob
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 قسمتی از کتاب 🔻زندگی سراسر معنوی بود. به عبادت اهمیت فراوانی می‌داد و هیچ چیز مانع ارتباطش با خدا نمی‌شد. 🔹یک شب در منطقه ، من و محمد حسین و یکی دیگر از بچه‌ها به نام سیدمحمود، برای شناسایی رفته بودیم. سیدمحمد جلو رفت و من و محمد حسین منتظرش بودیم. 🔸سید حدود دو ساعت دیر کرد. در این فاصله محمدحسین به گوشه‌ای رفت و سرگرم و شد. 👌🏻این حالت او خیلی برایم عجیب بود که هیچ وقت، حتی در منطقه خطر نیز از عبادت و راز و نیاز با غافل نمی‌شد. ⏪ رفتار و کردار او به گونه‌ای بود ک لحظه به لحظه زندگی‌اش و جزء جزء به حرکاتش انسان را به یاد خدا می‌انداخت. 🔴 خرید کتاب‌ 👇 https://basalam.com/@rasmevafa ✅ نکته مثبت این غرفه، فروش محصولاتش *زیر قیمت بازار* هست! ✔️میتونید مقایسه کنید 😊🙏🏻 🌺 کانال : 🆔 @jayi_neveshte_buod
🔖 قسمتی از کتاب 🔻زندگی سراسر معنوی بود. به عبادت اهمیت فراوانی می‌داد و هیچ چیز مانع ارتباطش با خدا نمی‌شد. 🔹یک شب در منطقه ، من و محمد حسین و یکی دیگر از بچه‌ها به نام سیدمحمود، برای شناسایی رفته بودیم. سیدمحمد جلو رفت و من و محمد حسین منتظرش بودیم. 🔸سید حدود دو ساعت دیر کرد. در این فاصله محمدحسین به گوشه‌ای رفت و سرگرم و شد. 👌🏻این حالت او خیلی برایم عجیب بود که هیچ وقت، حتی در منطقه خطر نیز از عبادت و راز و نیاز با غافل نمی‌شد. ⏪ رفتار و کردار او به گونه‌ای بود ک لحظه به لحظه زندگی‌اش و جزء جزء به حرکاتش انسان را به یاد خدا می‌انداخت. 🔴 خرید کتاب‌ 👇 https://basalam.com/@rasmevafa ✅ نکته مثبت این غرفه، فروش محصولاتش *زیر قیمت بازار* هست! ✔️میتونید مقایسه کنید 😊🙏🏻 🌺 کانال : 🆔 @jayi_neveshte_buod
📚 🔻 این قسمت: (خاطرات شهید به روایت اطرافیان) 📌الان اکثر نیروهایش پلاکی با عکس عمار انداخته‌اند دور گردنشان. روی بازوی بیشتر نیروهای عراقی، 'عمار' خالکوبی شده است. با نیروهای غیر ایرانی گشتن، خیلی سخت است؛ آداب خاص، غذای خاص، رفتار خاص. همین‌ها کار را سخت می‌کند. در جنگ که آب و امکانات نیست، همین لا و لوها می‌خوابید و می‌ماند. وقتی با نیروی مهمان غذا می‌خوری، یعنی احترام گذاشته‌ای به او. برای همین خیلی دوستش داشتند. اولین بار که محرم آنجا بود، توی حرم حضرت رقیه میان‌داری می‌کرد. بچه‌ها را می‌برد آنجا. ... یکی از سیدهای افغانستانی این شعری را که بالای سر قبر عمار نوشته‌اند، خواند: سر که زد چوبه محمل دل ما خورد ترک ریخت بر قلب و دل جمله عشاق نمک آن قدر داغ عظیم است که بر دل شده حک سر زینب به سلامت ، سر نوکر به درک 😭😭 ❤️ایندفه خودم (فردوس برین) می‌خوام باهات حرف بزنم: ای برادر شهید! خب نمی‌دانم لحظه‌های آخرت چگونه گذشت؟ لحظه‌های آخرت زمانی که سربه پای ارباب داشتی... تو که عاشق رقصیدن و چرخیدن در وادی عاشقی با رب‌العالمین بودی... کاش ... کاش و ای کاش برای ما هم دعا کنی تا اهل درد شویم 😭😭 راستی... قرارمان یادت نرود تو یک سفارش نزد من روضه‌خوانی برای تو... عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب، داشتن عجب است 🔴 غرفه خرید : https://basalam.com/@rasmevafa 🌺 آیدی سفارش کتاب: @Ferdosebarien 🆔 @jayi_neveshte_buod
•✨🕊• 🌹 شدن اتفاقی نیست اینطور نیست که بگویی گلوله‌ای خورد مرد... شهید رضایتنامه دارد  اول رضایت نامه‌اش را (ع) و (ع) امضا می‌کنند و بعدش مهر (س) می‌خورد.. 🌱 🌺 کانال : 🆔 @jayi_neveshte_buod
🍂برش کتاب 📙کتاب بهار سال ۱۳۴۰ با ماه مبارک مقارن شده بود.☺️ شب بود، اما من به خاطر حاج خانم که باردار بود باید در خانه می‌ماندم. آسمان به‌شدت می‌بارید... نیمه‌های شب همسرم مرا صدا کرد که: حاج آقا تمام خانه روشن شده است بلند شو ببین کیه. 😳 نگاهی به اطراف انداختم همه جا تاریک بود.گفتم: چیزی نیست همه جا تاریک است. گفت: نه همین چند لحظه پیش تمام خانه عین روز روشن شده بود. 👌 برای اطمینان بیشتر بلند شدم و نگاهی هم به داخل حیاط انداختم. کسی نبود.😳 برگشتم و گفتم: خیال می‌کنی. بگیر بخواب چیزی نیست... ۱۰ دقیقه‌ای نگذشته بود که دوباره صدایم کرد... با عجله بالای سرش رفتم. گفت آثار حمل پیدا شده.😔 برید دنبال ماما.... من هم نشستم و قرآن را باز کردم و شروع به خواندن سوره مریم کردم. قرآن که تمام شد صدای گریه بچه هم بلند شده بود...😊 چهار پسر قبلی‌ام محمد علی، محمدشریف، محمدمهدی و محمدرضا بودند...👌 همان لحظه نام در ذهنم برقی زد و گذشت...اسم پسر پنجم را گذاشتیم».🌹 📌برای سفارش کتاب با نازل ترین قیمت به آیدی زیر مراجعه کنید @Ferdosebarien 🔻با ما همراه باشید: 🆔 @jayi_neveshte_boud
🍂برش کتاب 📘کتاب گفت: «قبلش که نمی‌تونستم از تو بکنم، چه برسه به حالا که امیرحسینم هست، اصلاً نمی‌شه!»😔 مطمئن بودم این قرار نیست به مرگ طبیعی بمیرد.👌 خیلی تکرار می‌کرد: «اگر نشی می‌میری!» ولی نه به این زودی. 😳 غبطه خوردم.😭 آخرین پیام‌هایش فرق می‌کرد. نمی‌دانم به خاطر ایام بود یا چیز دیگری: هیئت سیار دارم، گوشی‌ام... این تناقض تا ابد شیرین‌ترین است سرترین آقای دنیا را خدا گذاشت😭 وقتی می‌میرم هیچ کس به داد من نمی‌رسد الا ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین🙏 پیامم به دستش نمی‌رسید. نمی‌دانستم گوشی‌اش کجاست، ولی برایش نوشتم: «نوش جونت!😊 دیگه ارباب خریدت، دیدی آخر مارک‌دار شدی!»❤️ ➖➖➖➖➖➖➖➖ قیمت کتاب: 15500 تومان قیمت ما😍:14500تومان ➖➖➖➖➖➖➖➖ 📌برای سفارش کتاب با نازل ترین قیمت به آیدی زیر مراجعه کنید @Ferdosebarien 🔻با ما همراه باشید: 🆔 @jayi_neveshte_boud
🍂برش کتاب 📙 قرار شد را از چهارراه بازار برود به میدان مطهری و بعد به میدان ۷۲ تن. محمد میرصالحی هم آمده بود و می‌چرخید بین مردم و یادداشت برمی‌داشت.👌 آقا رضا [راننده تریلی مخصوص حمل ضریح] پشت فرمان نشست بود و تریلی را از چند دقیقه قبل روشن کرده بود.😊 کسی بالای تریلی فریاد می‌زد مردم راه بدهند برای دور زدن تریلی و حکتش؛ اما کسی به حرف او گوش نمی‌داد. فریاد «حسین... ...» مردم بلند شده بود.😭 مسئولان فریاد می‌کشیدند؛ ولی فایده نداشت. مردمی که گاهی از دوچرخه و موتور هم در خیابان می‌ترسند، از تریلی به آن بزرگی هیچ ترسی نداشتند.😳 آقا رضا بالاخره آرام راه افتاد؛ ولی مردم دل نمی‌کندند. یاد مراسم قالی‌شویان افتادم. آنجا هم جوانان فینی، وقتی قرار است قالی را به خاوه‌ای‌ها، که کلیدداران امام زاده‌اند، برگردانند، همین حال را دارند. دل نمی‌کَنند😔 قیمت کتاب: 20000 تومان قیمت : 18000تومان •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• 📌برای سفارش کتاب با نازل ترین قیمت به آیدی زیر مراجعه کنید @Ferdosebarien 🔻با ما همراه باشید: 🆔 @jayi_neveshte_buod