eitaa logo
جایی نوشته بود
825 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
250 ویدیو
2 فایل
انتشار بُرش‌ها و فروش کتاب‌های جذاب و پرمخاطب😍 ادمین سفارش کتاب: @Admin_neveshte پیشنهادات: @majid_ab98 لیست کتب کانال: @listekotob
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂برش کتاب 📙کتاب بهار سال ۱۳۴۰ با ماه مبارک مقارن شده بود.☺️ شب بود، اما من به خاطر حاج خانم که باردار بود باید در خانه می‌ماندم. آسمان به‌شدت می‌بارید... نیمه‌های شب همسرم مرا صدا کرد که: حاج آقا تمام خانه روشن شده است بلند شو ببین کیه. 😳 نگاهی به اطراف انداختم همه جا تاریک بود.گفتم: چیزی نیست همه جا تاریک است. گفت: نه همین چند لحظه پیش تمام خانه عین روز روشن شده بود. 👌 برای اطمینان بیشتر بلند شدم و نگاهی هم به داخل حیاط انداختم. کسی نبود.😳 برگشتم و گفتم: خیال می‌کنی. بگیر بخواب چیزی نیست... ۱۰ دقیقه‌ای نگذشته بود که دوباره صدایم کرد... با عجله بالای سرش رفتم. گفت آثار حمل پیدا شده.😔 برید دنبال ماما.... من هم نشستم و قرآن را باز کردم و شروع به خواندن سوره مریم کردم. قرآن که تمام شد صدای گریه بچه هم بلند شده بود...😊 چهار پسر قبلی‌ام محمد علی، محمدشریف، محمدمهدی و محمدرضا بودند...👌 همان لحظه نام در ذهنم برقی زد و گذشت...اسم پسر پنجم را گذاشتیم».🌹 📌برای سفارش کتاب با نازل ترین قیمت به آیدی زیر مراجعه کنید @Ferdosebarien 🔻با ما همراه باشید: 🆔 @jayi_neveshte_boud
🍂برش کتاب 📘کتاب انگار زخم پای ذره ذره روحم را می‌خورد. 😔 نمی‌توانستم دور راه بروم. زبانم در دهانم شده بود مثل یک تکه خشک.😞 دوتا خشک گذاشتم در دهانم. 😋 تا توت نم پس داد و مزه اش رفت زیر زبانم، هری ریخت. 😢مزه شیرینی توت. بی هوا رفتم در قعر چاه خاطرات روز شهادت آقا …😭 ➖➖➖➖➖➖➖ قیمت کتاب: 20000 تومان قیمت ما😍:18000تومان ➖➖➖➖➖➖➖ 📌برای سفارش کتاب با نازل ترین قیمت به آیدی زیر مراجعه کنید @Ferdosebarien 🔻با ما همراه باشید: 🆔 @jayi_neveshte_boud