🔸بخشی از زندگینامه و شخصیت شهید زکوی زاده
🔹شهید مجتبی #زکویزاده در همه حال شوخ طبع بود. چشمان روشن و صورتی نورانی و شاداب داشت. هر وقت از مقابل ساختمان بنیاد شهید #باغملک عبور میکردیم، با شوخی میگفت: "خانم! این آدرس را حفظ کن! بعد از شهادت من، مسیرت زیاد به اینجا میخورد!"
🔸من متوجه میشدم که حرفش جدی است؛ اما برای اینکه ناراحتم نکند، با شوخی و خنده میگفت.
🔸حتی در خود #سوریه، دوستانش میگفتند: برخی اوقات که در منطقهی عملیاتی راه را گم میکردیم، در عین عصبانیت همهی ما، #شهید زکویزاده با لبخند میگفت: "نترسید! راه ما به سمت بهشت است؛ گم نمیشویم!"
🔹شهید #مجتبی_زکویزاده در کار کشاورزی، عصای دست پدرش بود. وی بخاطر اینکه سروان تکاور شاغل در تیپ تکاوران سپاه بهبهان بود، در بهبهان زندگی میکرد؛ اما در زمان برداشت محصولات کشاورزی، به روستا میآمد و کارهای کشاورزی پدرش را انجام میداد.
#معرفی_شهید #شهید_مدافع_وطن
┏━━🍃🌻🍂━━┓
☀️@jazabtarin☀️
┗━━🍂🌻🍃━━┛
l منبع l 🌸🍃