حکمت ۱۲۵ قَالَ (علیه السلام): لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلَامَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِي؛ الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِيمُ وَ التَّسْلِيمُ هُوَ الْيَقِينُ وَ الْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ وَ التَّصْدِيقُ هُوَ الْإِقْرَارُ وَ الْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءُ وَ الْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ. فرمود (ع): اسلام را به گونه اى وصف مى كنم كه كس پيش از من چنانش وصف نكرده باشد: اسلام تسليم است و تسليم، يقين است و يقين، تصديق است و تصديق، اقرار است و اقرار، به جاى آوردن است و به جاى آوردن، پرداختن به عمل صالح است شرح حضرت می فرماید تعریف اسلام بگونه ای که تا الان چنین تعریف و توصیف نشده است این است که ۱ـاسلام تسلیم دربرابرخداوندمتعال و اهل بیت علیهم السلام و عقل سلیم است ۲ـ تسلیم را تعریف فرمودند به یقین یعنی تا وقتی یقین نباشد تسلیم محقق نخواهد شد در حقیقت یقین امر درونی و باورنفسانی است که وقتی تحقق پیدا کرد جوارح و جوانح در برابر حق تسلیم خواهند شد ۳ـ یقین را تصدیق معنا نمودند یعنی تا علم برهانی تحقق پیدا نکند و استدلال محکم وقوی نباشد بدون شک یقین هم که حاصل تصدیق برهانی است تحقق نخواهد یافت و وقتی انسان به خداوند متعال معرفت پیدا کرد دستورات الهی را تصدیق خواهد نمود و این در حقیقت برای یقینی است که از معرفت به خداوند متعال حاصل شده است ۴ـ وقتی کسی خداوند متعال را تصدیق نمود در حقیقت به وجود ذات حق تبارک و تعالی اقرار نمود. پس تصدیق به حق اقرار به وجود حضرت حق را درپی دارد ۵ـ اقرار کردن به وجود الهی و تصدیق الهی در حقیقت یعنی انجام عمل طبق آنچه ذات حق دستور می دهد پس می بایست آنچه خداوند متعال می فرماید را ادا نماید ۶ـو انجام فرامین الهی چیزی جز عمل صالح نیست زیرا خداوند متعال جز به عمل صالح انسان را امر نمی کند با آنچه گذشت به خوبی روشن شد اسلام چیزی جز انجام عمل صالح نیست یعنی وقتی انسان خودش را در برابر حق تسلیم می کند یعنی اقرار می کند به ربوبیت حضرت حق و چنین اقراری زمانی ارزشمند است که در عمل خودش را نشان دهد پس اسلام وقتی ارزشمند و مفید است که انسان بدان عمل نماید وگرنه صرف پذیرفتن اسلام بدون عمل صالح ارزشی ندارد هرگاه ایمان با عمل همراه شد نجات بخش خواهد بود.کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند خوشا بحالشان و عاقبت خوشی در انتظارشان هستند. «  الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى‏ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآب‏» (رعد :۶) @jorenab

#سلسله_بحث_امامت_پنجاه_و_هفت #درس_بیست_و_یک_بخش_دوم #نّوٌاب_اربعه همانگونه که گذشت حضرت در دوران غیبت صغری دارای چهار نایب خاص بود اولین ‏نایب خاص حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف ، ابوعمروعثمان بن سعیدعمری بود. نام وی "عثمان بن سعید"، کنیه ‏اش "ابوعمرو" و لقبش "العمری"، "سمّان"، "اسدی" و "عسکری" می‏باشد. علت ملقب شدن او به "سمّان" این بود که به تجارت روغن می‏پرداخت تا این کار، مسئولیت اصلی او را بپوشاند و از شرّ حکومت حفظش نماید وی تا سال 267 یعنی تا آخر عمرش ومدت حدود6سال نیابت امام علیه السلام را بر عهده داشت دومین نایب حضرت محمّدبن عثمان، دومین نایب از "نواب چهارگانه" امام زمان عجل الله فرجه الشریف و فرزند نایب اول است. در زمان حیات پدرش از طرف امام عسکری علیه السلام به نیابت امام غایب معرفی شده بود. بدین صورت که آن حضرت وقتی گروهی از شیعیان یمن در شهر "سامرا" به حضورش شرف یاب شدند، ایشان عثمان‌بن سعید را نزد خود فرا خواند، و بر وکالت و وثاقت او تصریح کرد. در ادامه فرمود: "گواه باشید که عثمان بن سعید عمری، وکیل من است و فرزندش محمّدبن عثمان وکیل فرزند من، مهدی شما است عثمان‌بن سعید به هنگام مرگ خود، نیابت را به دستور حضرت مهدی عجل الله فرجه به فرزند خود «محمّد» سپرد. به علاوه خود حضرت ولی عصر علیه السلام نیز در توقیعاتی، تصریح به نیابت او فرمود وی در سال 305 رحلت کرد و مدت 40 سال نیابیت حضرت را بر عهده داشت سومین نایب خاص حضرت سومین سفیر خاصّ از سفیران چهارگانه حضرت مهدی عجل الله فرجه ، محدث، فقیه و متکلم شیعی ایرانی، حسین بن روح نوبختی است. وی در میان شیعیان بغداد، شهرت ویژه ای داشت و یکی از افراد مورد اطمینان و اعتماد محمّدبن عثمان عمری بود جسین بن روح تا سال 326 یعنی هنگام وفات مدت حدود 21 سال عهده دار نیابت حضرت بود چهارمین نایب خاص حضرت ابوالحسن علی‌بن محمّد سمری، چهارمین و واپسین سفیر حضرت ولی عصر عجل الله فرجه است. وی پس از رحلت حسین‌بن روح به مقام سفارت منصوب شد و مدت سه سال عهده‌دار این منصب بود سمری از خاندانی با ایمان و شیعه بوده است که در خدمت گزاری به امامیّه از شهرت زیادی برخوردار بودند و همین اصالت خانوادگی او، باعث شد که در امر سفارت با مخالفت چندانی روبه رو نگردد. سمری فرصت زیادی برای فعالیّت نداشت؛ به همین دلیل مثل نایبان قبلی نتوانست فعالیت‏ های گسترده‏ای انجام دهد و تغییرات قابل ملاحظه‏ای در روابط خود و وکلا به وجود آورد؛ اما اعتقاد شیعیان به جلالت و وثاقت او، مثل دیگر نایبان بود و وی مقبول همه شیعیان بود شش روز پیش از رحلت او، توقیعی از سوی امام دوازدهم صادر شد که در آن صاحب الامر علیه السلام مرگ نایب چهارم را پیش گویی و زمان مرگ او را نیز تعیین کرده بود. متن این توقیع شریف، نمایان‌گر پایان غیبت صغرا و انقطاع نیابت خاصه و آغاز غیبت کبرا و نیابت عامه است. این توقیع در بسیاری از کتاب‏ های حدیثی با اختلاف اندکی آمده است. این حادثه اسف‌بار در سال ۳۲۹‌قمری رخ داد و قبر او در بغداد است @jorenab

حمزه بن حمران میگوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: ما می گوییم خداوند متعال به همان مقدار که به بندگانش داده، به ایشان تکلیف می کند و هر آنچه که طاقتش را ندارند از ایشان برداشته شده است. چیزی نمی شود مگر آنکه خداوند مشیت کند و قضا و قدر و اراده او تعلق گیرد. امام علیه السلام فرمودند: قسم به خدا این همان دین من و پدران من است. « عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّا نَقُولُ إِنَّ اَللَّهَ لَمْ يُكَلِّفِ اَلْعِبَادَ إِلاَّ مَا آتَاهُمْ وَ كُلُّ شَيْءٍ لاَ يُطِيقُونَهُ فَهُوَ عَنْهُمْ مَوْضُوعٌ وَ لاَ يَكُونُ إِلاَّ مَا شَاءَ اَللَّهُ وَ قَضَى وَ قَدَّرَ وَ أَرَادَ فَقَالَ وَ اَللَّهِ إِنَّ هَذَا لَدِينِي وَ دِينُ آبَائِي » ( بحار الأنوار، ج ۵، ص ۴۱) @jorenab

پیامبر اکرم صلَّى اللَّه علیه و آله و سلم: خداوندا از تو می‌خواهم خير اين روز را و نور و هدايت و بركت و طهور و عافيت او را خداوندا! از تو می خواهم خير او، و خير هر چه در اوست و به تو پناه می برم از شر آن و شر هر چه بعد آنست. «اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَيْرَ هَذَا اَلْيَوْمِ وَ نُورَهُ وَ هُدَاهُ وَ بَرَكَتَهُ وَ طَهُورَهُ وَ مُعَافَاتَهُ اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَيْرَهُ وَ خَيْرَ مَا فِيهِ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّهِ وَ شَرِّ مَا بَعْدَهُ» (بحار الأنوار، ج ۷۳، ص ۲۰۲) @jorenab

#سلسله_بحث_امامت_پنجاه_و_هشت #درس_بیست_و_دو_بخش_اول « روایات درباره امام زمان قبل از تولد آن حضرت» یکی از نکته های مهم درباره حضرت حجت علیه السلام کتابهایی است که اصحاب امامان معصوم علیه السلام قبل از تولد امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف درباره آن حضرت نوشتند یکی از مهمترین آن کتاب «الملاحم» على بن يقطين است که در سال (۱۸۴-۱۲۴) زندگی میکرد و از یاران امام صادق و امام باقر علیهما السلام می باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی به علی علیه السلام فرمود: «كانَ جبرئيلُ عليه السلام عندی أنفاً وأخبرنی أن القائمَ الذي يَخْرُجُ فِي آخرِ الزمانِ فَيَمْلاءُ الأرضَ عدلاً كما مُلئِت ظُلما وَجورًا مِنْ ذُرِّيتِكَ مِن ولدِ الحسینِ علیه‌السلام (بحارالانوار، ج۵۱، ص ۷۷) همین الآن نزد من بود و به من خبر داد قائمی که در آخر الزمان قیام می‌کند و زمین را پر از عدل می‌کند همچنان که از ظلم و ستم پر شده، از نسل تو از فرزندان حسین علیه السلام است این نوع روایات که فراوان هم هست و از طریق شیعه و سنی نقل شده است نشان می‌دهد مسأله حضرت حجت عجل الله تعالى فرجه الشريف و اعم از طول عمر غیبت طولانی و بر قراری جامعه جهانی عدالت محور از امور مسلم و از سنت‌های الهی بوده است. @jorenab

#سلسله_بحث_امامت_پنجاه_و_نهم #درس_بیست_و_دو_بخش_دوم « شرایط تولد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف » حکومت عباسیان علاوه بر تحت نظر قرار دادن شخص امام حسن عسکری، علیه السلام از راه های دیگر درصدد جلوگیری از ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود( مانند فرعون که برای جلوگیری از تولد حضرت موسی حیله های متعددی بکار می برد )زیرا میدانستند طبق روایات وارده از نبی اکرم صلى الله علیه و آله و سلم زمان تولد حضرت فرارسیده است ازینرو: ۱ـ گروهی از زنان قابله را موظف کرد هر از چندگاهی درخانه های بنی هاشم بویژه منزل امام حسن عسکری علیه السلام رفت و آمد کنند و بطور مخفیانه مراقب اوضاع باشند ۲ـ زمانی که از بیماری امام حسن عسکری علیه السلام آگاه شد گروهی از نزدیکان خویش را مامور کرد تا شب و روز مراقب منزل آن حضرت باشند. ۳ـ بعد از شهادت امام گروهی را مامور کرد تا خانه آن حضرت را جستجو کنند تا ببینند آیا فرزندی دارد یا نه ۴ـ زنان قابله و متخصص را جهت معاینه کردن کنیزان گسیل داشت زنان قابله به یکی از کنیزان بدگمان شد مراتب را گزارش دادند بدستور خلیفه کنیز بازداشت شد. وقتی از حملش مأیوس شدند آزادش کردند ۵ـ بعد بعد از تدفین حضرت معتمد دستور داد تمام خانه های شهر را جستجو کنند (اصول کافی، ج۱، ص۵۰۵، ج۱۷۸) @jorenab

نزد امام سجاد علیه السلام گفته شد قیمت های اجناس بالا رفت و گران شد امام علیه السلام فرمود: مرا با گرانی قیمت ها چکار (چون روزی دهنده خداوند است ) اگر اجناس گران شد بر عهده خداست و اگر ارزان شد بر عهده اوست «ذُكِرَ عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ غَلاَءُ اَلسِّعْرِ فَقَالَ وَ مَا عَلَيَّ مِنْ غَلاَئِهِ إِنْ غَلاَ فَهُوَ عَلَيْهِ وَ إِنْ رَخُصَ فَهُوَ عَلَيْهِ» (کافی ج۵ص ۸۱) میگویم: اگر انسان اعتقاد کامل و راسخ به خداوند متعال داشته باشد و تلاش و زحمت در حد متعارف انجام دهد بدون شک خداوند او را بی روزی نخواهد کرد بلکه ازجایی که نمی داند روزی اش را می دهد آری کسی تقوای الهی پیشه کند خداوند برای هر مشکل اوچاره ای می اندیشد و راهی می گشاید و از جایی که گمانش را نمی کند به او روزی می رساند چون هرکس بر خداوند توکل کند بدون شک خداوند اورا کفایت می کند «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْرا» (طلاق :۲ـ۳) @jorenab

#سلسله_بحث_امامت_شصت #درس_بیست_و_دو_بخش_سوم طول عمر حضرت حجت چگونه قابل توجیه است؟ این پرسش را از چند زاویه میتوان پاسخ داد ۱ـ از نظر علمی: پیری براثر فرسوده شدن سلولها اتفاق می افتد لذا اگر امکان آن باشد براثر ورزش و تغذیه مناسب فرسوده شدن سلولها را کنترل کنیم امکان تاخیر انداختن پیری نیز وجود دارد ۲ـ از نظر عقلی: داشتن عمر طولانی از نظر عقلی محال نیست و از طرف دیگر چنین امری در گذشته اتفاق افتاده است و بهت دلیل بر امکان چیزی واقع شدن آن در خارج است. ۳ـ از نظر ادیان کتب دینی مملو است از افرادی که دارای عمر طولانی بودند مثلاً کتاب مقدس سفر پیدایش باب پنجم آیات دوم تا سی و دوم قرآن کریم از افرادی مانند حضرت نوح یاد میکند که دارای عمر طولانی بودند ۴ـ معجزه الهی: از نظر دینی عمر طولانی حضرت یک معجزه الهی است همانگونه که خداوند شتر را از دل کوه بیرون می کشد و با ضربه یک عصا دریا را خشک میکند و یا با ضربه عصا بر سنگی آب از دلش می‌جوشد هیچ مشکلی نیست که فردی را برای مصالحی برای مدت طولانی حفظ نماید. نکته: اکثر کسانی که درباره عمر طولانی حضرت سوال دارند آنرا بعید می‌شمارند و این استبعاد برای آن است که خارج از آن چیزی است که متعارف است. در حالی که گفته شد طولانی بودن عمر شریف حضرت معجزه الهی است و باید با این زاویه نگاه کرد. @jorenab