#نهج_البلاغه_یک
بحث یقظه و بیداری یکی از مباحث بسیار مهم و حیاتی در مساله سیر و سلوک است
مراد از یقظه در اینجا بیداری در مقابل غفلت است نه در مقابل خواب
یعنی انسان باید متوجه باشد این راه رفتنی است و تمام تلاش خویش را بکند برای رسیدن به مقصدی که خداوند برای انسان در نظر گرفته است
حضرت علی علیه السلام در نامه سی و یکم نهج البلاغه این مطلب مهم و اساسی را با بیانی روان و قابل فهم ترسیم میکند اینکه آنچه در اختیار انسان است اعم از آنچه مریوط به شخص باشد یا امور مرتبط به انسان ماندنی نیست لذا باید زیرک بود تا هنگامی که این امور در اختیار انسان است از آنها به بهترین شکل استفاده نمود
1.«مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ» از پدری که فناپذیر است. از منظر قرآن کریم همه¬ی انسان¬ها مرحله¬ی نشاط وشادابی جوانی را پشت سر گذاشته وازاین عالم رخت برمیبندند؛«إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَیّتُون.» ویاد¬آوری این مطلب از یک طرف به فرزندتوجّه میدهد پدری که به¬سوی فنا ونیستی میرود، راه بازگشت ندارد واین راه یک¬سویه است واز سوی دیگر اورا گوشزد می¬کند، او نیز همین راه را خواهد پیمود، راهی که به تعبیر قرآن کریم حتّی پیامبران الهی آنرا پیمودند.
2.«الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ» همان¬طورکه یک مبارز وقتی از حریف خویش شکست می¬خوردبه شکست خویش وقدرت حریف اعتراف میکند. کسی که بر اثر گردش شب وروز دچار پیری وفرتوتی شده است به قدرت آن اعتراف میکند؛ زیرا بر اثر مرور زمان اعضاء وجوارح، مضمحل شده و رو به ضعف میرود وجسم نحیف، خود بالاترین فریاد بر شکست دربرابر هجوم زمان است.
3.الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ» عمر- به ضمّ عین و سکون میم- و عمر- به ضمّ عین و میم- به یک معنی است. همان¬گونه که در قرآن کریم از عمر- به سکون میم- به عمر- به ضم میم- تعبیر شده است؛«مِنْکمْ مَنْ یرَدُّإِلی أَرْذَلِ الْعُمُر» مُدْبِر به معنای پشت¬کننده است؛ یعنی، ازآنجا که عمرشریف آن حضرت از شصت گذشت؛ پس به دنیا وزندگی این دنیایی پشت کرده ورو به آخرت نهاده است.
4.«الْمُسْتَسْلِمِ لِلدَّهْرِ» کسی که تسلیم گرفتاری¬ها وضعف¬ها وپیری و مریضی روزگار گردید گرچه «الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ» به همین معنی اشاره دارد، امّا تسلیم شدن در برابر روزگار از آن بلیغتر است؛ زیرا به معنای عدم امکان فرار انسان از گرفتاری¬ها ومشقات دنیاست.
5.«الذَّامِّ لِلدُّنْیا» کسی که نسبت به دنیا بدبین است وآنرا مذمّت میکند،دنیا گاهی بر آنچه در این عالم است ومخلوق الهی است اطلاق میشود، در این صورت به عنوان نعمت الهی امری ارزشمند است و گاهی به معنای وابسته-شدن به آن و فریفته¬شدن به ظواهرآن است که مذموم است.مراد حضرت شاید به همین معنای اخیر برگردد و یا به¬خاطر کهولت سن، امکان بهره¬وری ازاین دنیا نیست؛گرچه حضرت پیوسته از دنیا گریزان بود.
#نهج_البلاغه
https://eitaa.com/jorenab