eitaa logo
جرعه‌نوش | علی احسان‌زاده
320 دنبال‌کننده
119 عکس
29 ویدیو
6 فایل
من جرعه‌نوشِ بزم تو بودم هزار سال کی ترک آب‌خورد کند طبع خوگرم سیاهه‌های علی احسان‌زاده @dastmalbaf
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز دوازهم دی‌ماه 1400، اولین سالگرد ارتحال مرحوم علامه آیت‌الله محمدتقی است. به گمانم، سه نفر از مفاخر یزد، بر جهان اسلام حق دارند و اگر اینان نبودند، چه‌بسا تاریخ جهان اسلام، مسیری دیگر می‌پیمود و شاید آن‌چه امروز با نام اسلام می‌شناسیم، مرهون وظیفه‌شناسی و فداکاری و استقامت این سه مرد است: 1- آیت‌الله‌العظمی سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (صاحب کتاب عروةالوثقی) اگر ایستادگی ستودنی این بزرگ‌مرد در برابر مشروطه‌ی انگلیسی و پشتیبانی او از مشروعه‌خواهان ایران نمی‌بود، سیل مشروطه‌خواهی تمام دارایی ما را برده بود. و اگر حضور پررنگ این فقیه تیزبین، در جایگاه رهبری مسلمانان در جنگ جهانی اول نبود، اوضاع به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. 2- آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی احیای حوزه‌ی علمیه‌ی قم هم‌زمان با آغاز دوران رضاخانی، و مقاومت پولادین این ابرمرد در برابر توطئه‌هایی که قصد براندازی این شجره‌ی طیبه را داشت، در شرایطی که همه‌ی پایگاه‌ها در ایران نابود شده بود، شاهکاری است که این بزرگ‌مرد را جاودانه کرد و کسانی چون امام خمینی پرورید. 3- آیت‌الله علامه محمدتقی یزدی به میدان آمدنِ او در زمانه‌ای که خیلی‌ها حاضر به حضور نشدند، برای رفع و دفع شبهاتی که می‌آمد تا ریشه‌ی اسلام بلکه دین را بخشکاند، و نهراسیدن از سرزنش‌ها و تهمت‌ها و جفاها؛ و سپس ایجاد دوره‌ی طرح ولایت برای مصونیت‌بخشی به جوانان این سرزمین، و نه‌تنها این سرزمین، که حتی جوانان حزب‌الله لبنان؛ و نیز تربیت شاگردانی که هر کدام مشعلی باشند در این فضای غبارآلود. و تبدیل‌شدن به علمدار جریان حزب‌الله و گرمابخش دل جوانان و طلاب انقلابی، و روشنی چشم امام این انقلاب. و شناخت دقیق انحراف در هر زمان و نسبت به هر گروه، و ابراز بی‌ملاحظه‌ی آن. و بزرگ‌ترین درس اخلاق حوزه‌ی علمیه‌ی قم در طول سالیان متمادی. و ... او را این انقلاب کرده بود، که وقتی رفت، خیلی‌ها احساس یتیمی کردند... جانش غریق رحمت، یادش گرامی و راهش پررهرو باد. جا دارد و یزدی، هویت خویش را از این چشمه‌ها بجوید تا از بی‌راهه‌ای که عده‌ای تلاش دارند یزد را دچار آن کنند، مصون بماند. @jorenush
یکی از بزرگ‌ترین در قرن سیزدهم هجری، آخوند است؛ همان‌که مسجدش مصلای نماز جمعه است. او از شاگردان علامه سید مهدی طباطبایی معروف به بود و پس از بازگشت به یزد، در عهد فتحعلی شاه قاجار، به عالم بزرگ یزد بدل شد. از او آثار فراوانی بر جای مانده که مسجد و مدرسه و آب‌انبار و بازار ملا اسماعیل، مشهورترین آن‌هایند. این اثر از شاهکارهای معماری ایران در قرن سیزدهم هجری قمری است. هم‌چنین قنات و مزرعه‌ی نجف‌آباد که به مزرعه‌ی آخوند معروف شده، از اوست. شاخه‌ای از خاندان آیت‌اللهی که از سادات نیستند، از اولاد این بزرگ‌مردند. در احوال او آورده‌اند که: «شهر در آن اوقات مجمع‏ علماء و معدن فضلاء بود، از قبيل آخوند ملا اسماعيل عقدایى كه فاضل كامل و رئيس اهل آن شهر بود؛ حُكمش بر اهل آن بلاد نافذ و سارى، و حدود شرعيه در محكمه‌اش واقع و جارى می‌شد، از قبيل قطع و قتل و تعذير و امثال آن، و فهمى مستقيم و قادر، و جرأتى در امور داشت كه احدى را با او ياراى مقاومت و منازعت نبود.» (از کتاب «شيخي‌گرى و بابي‌گرى»، صفحه‌ی 58.) @jorenush
بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَازِحٍ مَا نَزَحَ عَنَّا ... مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاكَ وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرَى‏ أَ تَرَانَا نَحُفُّ بِكَ وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلاً وَ أَذَقْتَ أَعْدَاءَكَ هَوَاناً وَ عِقَاباً وَ أَبَرْتَ الْعُتَاةَ وَ جَحَدَةَ الْحَقِ‏ وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتَكَبِّرِينَ وَ اجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِينَ وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ‏ به جانم قسم که تو آن حقیقت پنهانی که دور از ما نیستی. به جانم قسم که تو آن شخص جدا از مایی که ابداً جدا نیستی. کی شود که تو ما را و ما تو را ببینیم هنگامی که پرچم نصرت و فیروزی در عالم برافراشته‌ای؟ آیا خواهی دید که ما به گرد تو حلقه زده و تو با سپاه تمام روی زمین را پر از عدل و داد کرده باشی، و دشمنانت را کیفر خواری و عقاب بچشانی و سرکشان و کافران و منکران خدا را نابود گردانی، و ریشه متکبران عالم و ستمکاران جهان را از بیخ برکنی، و ما با خاطر شاد به الحمد لله رب العالمین لب برگشاییم تجمع @jorenush
سلام بر دارالعباده اجتماع دیروز در یزد، فوق‌العاده بود. خواستم برایش نظیری سراغ بیاورم، چند نمونه به نظرم آمد: روز استقبال از رهبر عزیز انقلاب در دی‌ماه 86، راهپیمایی 9 دی 88 و همچنین تشییع شهدای گمنام مدفون در همین حسینیه‌ی امیرچخماق (2 دی 1393). کسانی می‌گویند یزد پایتخت اصلاحات است؛ و کسان دیگری تلاش دارند تا در پروژه‌ی ، هویت و فرهنگ یزد را فرادینی و سکولار جلوه دهند؛ و کسان دیگری هم در موضوع می‌گویند جمهوری اسلامی برای شلوغ‌بازی، بار دیگر خود را به ارزش‌های دینی مورد احترام مردم گره زده تا از کیسه‌ی دین ارتزاق کند و زمان بخرد. از همه‌ی این‌ها یک سؤال مشترک دارم: چرا هرچه در تاریخ این شهر می‌گردیم، نمونه‌های چنین تجمعاتی را تنها در موضوعات عمیقاً دینی و انقلابی می‌یابیم؟ چرا حتی یک مورد از چنین تجمعاتی درباره‌ی آن‌چه شما به دنبالش هستید رخ نداده؟ حتی اگر استقبال از رؤسای جمهوری مثل خاتمی و احمدی‌نژاد را هم اضافه کنیم- که البته دولت هم در ایجاد آن‌ها نقش داشت-، باز هم استقبال از مسئول نظام اسلامی را خواهیم دید و نه طرفداری از یک گروه و جناح را. و حتی اگر استقبال از سید حسن خمینی را- حدود 25 سال قبل- هم اضافه کنیم، باز هم استقبال گرم مردم از نواده‌ی امام خمینی است و نشانه‌ی عمق تعلق خاطر مردم به انقلاب و روحانیت شیعه. چرا یک نمونه سراغ نداریم که شما با گرایش سکولار و منتقدانه‌ی خود از اسلام ناب و انقلاب اسلامی، جمع زیادی از مردم را به صحنه کشیده باشید؟ (تذکر: همه‌ی این اجتماعات (سلام فرمانده، استقبال از امام خامنه‌ای، 9دی 88، 2 دی 93) مردمی بودند و مردم از سر تطمیع یا تهدید یا اجبار در آن شرکت نکرده بودند. و البته هیچ رفتار ساختارشکنانه‌ای هم در میان نبود. این را نوشتم تا نگویید نمی‌گذارند ما تجمع کنیم. نمونه‌های تجمعات ساختارشکنانه‌ی شما را هنوز به یاد داریم که جز خرابی و نفرت‌پراکنی برای مردم ثمری نداشتند و البته بسیار محدود بودند.) آیا استقبال از امام خامنه‌ای هم سوءاستفاده‌ی نظام از دین مردم بود؟ آیا تشییع شهدای گمنام هم فریب مردم بود؟ شعارِ مرگ بر خاتمی مردم یزد را در 9 دی فراموش کرده‌اید؟ کمی بیندیشید و در قضاوت‌های خود تجدید نظر کنید. این‌جا یزد است؛ شهر دهم فروردین 57، شهر شهید محراب آیت‌الله صدوقی. @jorenush
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ملتت کجاس سید علی؟! یزد؛ دی ۱۴۰۱؛ دمای هوا صفر درجه سانتی‌گراد روان تشنه‌ی ما را به جرعه‌ای دریاب: 🆔https://eitaa.com/jorenush
از گذشته تا حال، نیامده مثل آن روز که مردم این دیار یک‌جا جمع شوند. شهر، به مردمانش شهر است. و شهر را اگر ولایت گویند، به پیوند و موالات مردمان و اجتماع آنان گِرد یک ولی است. و جوهره‌ی مردم یزد- حسینیه ایران- به ارادت اولاد پیمبر و سید شهیدان عجین شده بود که آن روز چنین به فرزند حسین و نائب امام تولی کردند. آن روز، همه آمده بودند؛ خندان و اشک‌ریزان و بانشاط. آن روز مردم گرد شمع او جمع شدند و با اتصال به ولایت و محبتش، به یکدیگر پیوند خوردند. میدان امیرچخماق در آن روز، نگین درخشان دارالعباده بود. و عبادتِ این دیار عبادت، در آن روز معنا می‌شد، چراکه ولایت تحقق یافته بود. یزد در آن روز جوهره‌ی خود را نشان داد و هویت جمعیش احیا شد. *** و ۱۳ سال بعد از آن روز، آن که در ۱۳۱۳ در کنار امامزاده جعفر- قلب یزد- متولد شده بود و سال‌های سال، چراغ دانش را از این دارالعلم در جهان افروخته بود، رخ در نقاب خاک کشید. آری، او نه فقط یزد، که مصباح عصر بود و زادگاهش همواره به او فخر خواهد کرد. ۱۲ دی ۱۳۸۶ و ۱۳۹۹، دو روز فراموش‌ناشدنی در تاریخ این دیار است، پس عجیب نیست اگر ۱۲ دی را بدانیم. @jorenush