eitaa logo
جرعه‌نوش | علی احسان‌زاده
343 دنبال‌کننده
148 عکس
30 ویدیو
9 فایل
من جرعه‌نوشِ بزم تو بودم هزار سال کی ترک آب‌خورد کند طبع خوگرم سیاهه‌های علی احسان‌زاده @dastmalbaf
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات از استاد (9) استاد، خود با انس داشت و دیگران را نیز از همان اولین گفت‌وگو به کتاب ارجاع می‌داد. کتاب معرفی می‌کرد، سِیر می‌داد و مطالبه می‌کرد. از سال 86، ارتباطمان جدی‌تر شد؛ کتاب «آموزش عقاید در چهل درس» و «شیعه در اسلام» را معرفی کرد و گفت این دو کتاب را بخوان تا کتاب دیگری را برایت بفرستم. آن کتاب دیگر، «چکیده‌ی اندیشه‌های بنیادین اسلامی» برگزیده‌ی آثار آیت‌الله بود. آموزش عقاید را در سال اول دبیرستان با روزنامه جلد کرده بودم و در مدرسه و خانه می‌خواندم. شاید برای کسانی که آن کتاب را دیده‌اند، ساده به نظر آید، ولی همان کتاب ساده، خیلی برای دانش‌آموزی چون من و در آن محیط راه‌گشا بود. @jorenush
امروز دوازهم دی‌ماه 1400، اولین سالگرد ارتحال مرحوم علامه آیت‌الله محمدتقی است. به گمانم، سه نفر از مفاخر یزد، بر جهان اسلام حق دارند و اگر اینان نبودند، چه‌بسا تاریخ جهان اسلام، مسیری دیگر می‌پیمود و شاید آن‌چه امروز با نام اسلام می‌شناسیم، مرهون وظیفه‌شناسی و فداکاری و استقامت این سه مرد است: 1- آیت‌الله‌العظمی سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (صاحب کتاب عروةالوثقی) اگر ایستادگی ستودنی این بزرگ‌مرد در برابر مشروطه‌ی انگلیسی و پشتیبانی او از مشروعه‌خواهان ایران نمی‌بود، سیل مشروطه‌خواهی تمام دارایی ما را برده بود. و اگر حضور پررنگ این فقیه تیزبین، در جایگاه رهبری مسلمانان در جنگ جهانی اول نبود، اوضاع به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. 2- آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی احیای حوزه‌ی علمیه‌ی قم هم‌زمان با آغاز دوران رضاخانی، و مقاومت پولادین این ابرمرد در برابر توطئه‌هایی که قصد براندازی این شجره‌ی طیبه را داشت، در شرایطی که همه‌ی پایگاه‌ها در ایران نابود شده بود، شاهکاری است که این بزرگ‌مرد را جاودانه کرد و کسانی چون امام خمینی پرورید. 3- آیت‌الله علامه محمدتقی یزدی به میدان آمدنِ او در زمانه‌ای که خیلی‌ها حاضر به حضور نشدند، برای رفع و دفع شبهاتی که می‌آمد تا ریشه‌ی اسلام بلکه دین را بخشکاند، و نهراسیدن از سرزنش‌ها و تهمت‌ها و جفاها؛ و سپس ایجاد دوره‌ی طرح ولایت برای مصونیت‌بخشی به جوانان این سرزمین، و نه‌تنها این سرزمین، که حتی جوانان حزب‌الله لبنان؛ و نیز تربیت شاگردانی که هر کدام مشعلی باشند در این فضای غبارآلود. و تبدیل‌شدن به علمدار جریان حزب‌الله و گرمابخش دل جوانان و طلاب انقلابی، و روشنی چشم امام این انقلاب. و شناخت دقیق انحراف در هر زمان و نسبت به هر گروه، و ابراز بی‌ملاحظه‌ی آن. و بزرگ‌ترین درس اخلاق حوزه‌ی علمیه‌ی قم در طول سالیان متمادی. و ... او را این انقلاب کرده بود، که وقتی رفت، خیلی‌ها احساس یتیمی کردند... جانش غریق رحمت، یادش گرامی و راهش پررهرو باد. جا دارد و یزدی، هویت خویش را از این چشمه‌ها بجوید تا از بی‌راهه‌ای که عده‌ای تلاش دارند یزد را دچار آن کنند، مصون بماند. @jorenush
از گذشته تا حال، نیامده مثل آن روز که مردم این دیار یک‌جا جمع شوند. شهر، به مردمانش شهر است. و شهر را اگر ولایت گویند، به پیوند و موالات مردمان و اجتماع آنان گِرد یک ولی است. و جوهره‌ی مردم یزد- حسینیه ایران- به ارادت اولاد پیمبر و سید شهیدان عجین شده بود که آن روز چنین به فرزند حسین و نائب امام تولی کردند. آن روز، همه آمده بودند؛ خندان و اشک‌ریزان و بانشاط. آن روز مردم گرد شمع او جمع شدند و با اتصال به ولایت و محبتش، به یکدیگر پیوند خوردند. میدان امیرچخماق در آن روز، نگین درخشان دارالعباده بود. و عبادتِ این دیار عبادت، در آن روز معنا می‌شد، چراکه ولایت تحقق یافته بود. یزد در آن روز جوهره‌ی خود را نشان داد و هویت جمعیش احیا شد. *** و ۱۳ سال بعد از آن روز، آن که در ۱۳۱۳ در کنار امامزاده جعفر- قلب یزد- متولد شده بود و سال‌های سال، چراغ دانش را از این دارالعلم در جهان افروخته بود، رخ در نقاب خاک کشید. آری، او نه فقط یزد، که مصباح عصر بود و زادگاهش همواره به او فخر خواهد کرد. ۱۲ دی ۱۳۸۶ و ۱۳۹۹، دو روز فراموش‌ناشدنی در تاریخ این دیار است، پس عجیب نیست اگر ۱۲ دی را بدانیم. @jorenush