#تفسیر_اطیب_البیان
✨جزء17سوره حج✨
الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَت قُلُوبُهُم وَ الصّابِرِينَ عَلي ما أَصابَهُم وَ المُقِيمِي الصَّلاةِ وَ مِمّا رَزَقناهُم يُنفِقُونَ (35)
🌹
مخبتين كساني هستند که زماني که بياد خداوند متعال آمدند قلوب آنها در مقابل عظمت پروردگار مضطرب ميشود و ضربان پيدا ميكند و بر آنچه از مصائب بآنها ميرسد صبر و شكيبايي دارند، و نماز را برپا ميدارند و از آنچه ما به آنها روزي كرديم انفاق ميكنند.
✍️
(الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَت قُلُوبُهُم): دارد ضربان قلب مطهّر پيغمبر را در حال نماز كساني که نزديك بودند ميشنيدند، رنگ صورت حضرت مجتبي در حال نماز تغيير ميكرد، امير المؤمنين در مناجات در شبها مثل چوب خشك از خوف الهي روي زمين ميافتاد که توهّم موت ميكردند و خوف اينها از عظمت پروردگار و حقارت خود در پيشگاه او بود نه از معاصي چون معصوم بودند.
(وَ الصّابِرِينَ عَلي ما أَصابَهُم): چنانچه انبياء و ائمّه در مصائب شديده که از قوم بآنها وارد ميشد تحمّل ميكردند و صبر مينمودند که امير المؤمنين را اصبر الصابرين گفتند: و در حقّ سيّد الشّهداء گفتند: لقد عجبت من صبرك ملائكة السماوات.
(وَ المُقِيمِي الصَّلاةِ): اقامه صلوة دو نحوه بوده يكي آنكه نماز ميكردند بسا در يك شب هزار ركعت، پيغمبر صلّي اللّه عليه و سلّم فرمود:
«قرّة عيني في الصلاة»
افضل عبادات و خير موضوع و قربان كلّ تقيّ و معراج المؤمن و شرط قبولي ما بقي عبادات نماز است ديگر آنكه حفظ صلوة ميكردند که از بين نرود و از ميانه مسلمانان برداشته نشود که در اغلب زيارات شهادت ميدهي: «اشهد انك قد اقمت الصلاة» يا «اقمتم الصلاة» در جامعه.
(وَ مِمّا رَزَقناهُم يُنفِقُونَ): مجرّد انفاق مالي از انفاقات واجبه و مندوبه نبود بلكه انفاق علم ميكردند و ابدان خود را در خدمت به جامعه و قواي خود را صرف ميكردند، اينها مخبتين هستند.
💐 @jqk_ir 💐
طی جلسهای مسئولان ستاد مدارس و مدیران مدارس جامعةالقرآن الکریم قم با حجتالاسلام طباطبایی مدیر موسسه دیدار کردند.
در این جلسه حجتالاسلام طباطبایی مدیریت موسسه، سرکارخانم طباطبایی، معاونت اجرایی،آقای میرعارفین معاونت آموزشی،آقای محمدیاری کارشناس آموزش و خانم صحفی نماینده حقوقی مدارس حضور داشتند.
https://www.jqk.ir/
💐 @jqk_ir 💐
#حکایت
🌹 مرحوم آقافخرتهرانی به نماز جماعت و اول وقت و همچنين نماز شب اهميّت ميداد
🍃 آیت الله مبشرکاشانی:
🌹مرحوم آقافخر حتي الامکان اول وقت، نماز ميخواند و ميفرمود: مراد از اول وقت، اولِ وقتِ امکان است.
اول وقت، براي مريض و مسافر و ذوي الاعذار، وقتي است که از جهت طهارت و رفع عذر، تهيّأ و آمادگي داشته باشند.
نماز اول وقت، شرط لازم برای سلوک إلی الله و وصال به محبوب و معبود است و در روایت متواتره سفارش و ترغیب و امر به رعایت و محافظت اوقات صلاه شده است.
رسول خدا، صلى الله عليه وآله، فرمود:« مَا مِنْ عَبْدٍ اهْتَمَّ بِمَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ وَ مَوَاضِعِ الشَّمْسِ إِلَّا ضَمِنْتُ لَهُ الرَّوْحَ عِنْدَ الْمَوْتِ- وَ انْقِطَاعَ الْهُمُومِ وَ الْأَحْزَانِ وَ النَّجَاةَ مِنَ النَّار.. » یعنی: بنده ای نیست که به اوقات نماز اهتمام ورزد مگر این که برایش راحتی هنگام مرگ و برطرف شدن همّ و غم ، و نجات از آتش دوزخ را ضمانت کنم.
و امام صادق علیه السلام، فرمودند:« امْتَحِنُوا شِيعَتَنَا عِنْدَ مَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ كَيْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَيْهَا » یعنی شیعه ما را هنگام اوقات نماز آزمایش کنید که چگونه (اوقات فضیلت نماز را) رعایت می کنند.
مرحوم آقافخر به نماز شب نیز، بسيار اهميّت ميداد و در طول معاشرت نديدم نماز شب را ترک کند، زیرا سالک الی الله به هر مقامی که برسد با تهجد و شب زنده داری و نماز شب می رسد، همان طور که امام حسن عسکری(ع) فرمود:« وصال إلی الله،عز و جل، سفری است که هرگز محقق نمی شود الّا با شب پیمایی(تهجد و شب زنده داری) »
🌸 هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
🌸 از یمن دعای شب و ورد سحری بود
مرحوم آقافخر،سعياش بر اين بود که نمازهاي يوميّه را به جماعت بخواند، بيشتر اوقات در نماز جماعت آيت الله بهاءالديني، آيت الله بهجت و آيت الله اراکي شرکت ميکرد و چه بسيار به اتفاق ايشان در نماز جماعت اين حضرات و نيز در نماز جمعه که توسط آيت الله اراکي(ره) در قم اقامه ميشد حاضر می شدیم گرچه نماز ظهر را نيز احتياطاً ميخواند ،و در سفرهای مشهد نیز در نماز جماعت آیت الله مروارید و آیت الله عبدخدایی(مشهور به حاج شیخ غلامحسین ترک) شرکت می کردیم.
و هرگاه فرصت نميشد که به مساجد و نماز جماعت حضرات آيات برويم، نماز جماعت در منزل به امامت حاج آقا فخر برپا ميشد.
📚 سردلبران
💐 @jqk_ir 💐
d1736947t15520796(web).mp3
2.55M
🎙📖
تلاوت آیات ۲۶ تا ۲۸ سوره حج ، مرحوم عبدالباسط محمد عبدالصمد
💐 @jqk_ir 💐
مباحث #قصه_های_قرآنی
✨اصحاب فیل چه کسانی بودند✨
🐘
اصحاب از مادهی "صحب" در لغت به معنای ملازم و همراه (انسان، حیوان، مکان یا زمان) و جمع صاحب میباشد. اصحاب فیل به سپاهى گفته مىشود كه به فرماندهى اَبرَهه، قصد ویران كردن كعبه را داشتند. ابرهه فرزند صَبّاح، اهل حبشه و از فرمانروایان یمن بود و بر اثر زخمى كه در یكى از جنگها در صورت وى پدید آمد به اَشرَم ملقب شد. كنیه وى را اَبویَكْسوم دانستهاند. او با حیلهاى، فرمانرواى پیشین یمن، یعنى «اَرباط» را كشت و خود بر جاى او نشست.
⛪️ تأسیس کلیسای قُلَّیْس به دست ابرهه
ابرهه از این كه كعبه مورد توجه ویژه مردم بود و زیارت آن، قدرت و شوكت مكه را در پى داشت ناخشنود بود و تصمیم گرفت مردم را به جاى مكه، متوجه یمن كند تا سلطه و نفوذ حبشه و امپراتورى روم و تسلط آنها بر همه سرزمینهاى عربى مانند مكه بیشتر شود. وى در پى این تصمیم، كلیسایى باشكوه به نام «قُلَّیْس» در صَنعا بنا كرد و از مردم خواست تا به جاى كعبه، به زیارت آن بروند.
💐 @jqk_ir 💐
ای آنکه قبرت بی چراغ و سایبان است !!!
روضه نمی خواهی !! مزارت روضه خوان است
گلدسته ات سنگی ست ، روی تربت تو
گنبد نداری ... گنبد تو آسمان است
اصلا نیازی به بیانش نیست دیگر
اوج غریبی تو از قبرت عیان است
تو یادگار داغ های کربلایی
از هرم ماتم در دلت آتشفشان است
شهادت امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد
▪️ @jqk_ir ▪️
#تفسیر_نور
🍃 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم🍃
بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ
📖 آيه 📖
فقَالَ الْمَلَؤُاْ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ مَا هَذَآ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَئِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِى ءَابَآئِنَا الْأَوَّلِينَ (24)
🍰جزء 18 سوره مؤمنون 🍰
ترجمه
🏡پس اشراف قوم او كه كافر شدند، گفتند: این نوح جز انسانى همانند شما نیست، او مىخواهد بر شما برترى جوید، اگر خداوند مىخواست (براى ما پیامبرى بفرستد) قطعاً فرشتگانى مىفرستاد. ما این (دعوت نوح) را در میان (تاریخ) پدران قبلى خود نشنیدهایم.
📡پيام ها 📡
1️⃣ اشراف، در خط مقدّم مخالفان انبیا بودند. «مَلَأ»
2️⃣ حبّ ذات، غریزهاى عمیق در انسانهاست. (انسان از این كه كسى بر او برترى یابد نگران است) «یتفضّل علیكم»
3️⃣ تهمت برترىجویى، وسیلهى تبلیغات كفّار است. «یرید اَن یَتفضّل علیكم»
4️⃣ انسان متكبّر، براى خدا هم تكلیف معیّن مىكند. «لو شاءاللّه لانزل ملائكةً»
5️⃣ كافران كمال را نقص مىپندارند. «ماهذا الاّ بشر... لانزلملائكةً» (انسان بودن انبیا براى راهنمایى بشر كمال است، امّا كفّار مىگفتند: او نباید بشر باشد)
6️⃣ در برابر منطق صحیح، به تاریخ و تقلید نیاكان و فرهنگ ملّى خود تكیه نكنید و مدافع وضع موجود نباشید. «ما سَمِعنا بهذا»
▪️ @jqk_ir ▪️
مقصود از «مصیبت در دین» که در برخی دعاها آمده، چیست؟ نظیر: «لَا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فِی دِینِنا؛ خدایا مصیبت ما را در دینمان قرار مده»
آیتالله بهجت قدسسره: همین مصیبتی که به آن مبتلا هستیم، یعنی فقدان امام(عج). چه مصیبتی از این بزرگتر؟! خدا میداند که بهواسطۀ آن، چه محرومیتها داریم؟!
📚 در محضر بهجت، ج٢، ص٢١٧
▪️ @jqk_ir ▪️
#حکایت
♦️قصاب شهید؟
این جوانمرد شهید:
۱. همیشه با وضو بود.
۲. می گفتند : عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟
می گفت : الحمدلله. ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه.
۳. هیچ کس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود. سمت گوشت، همیشه سنگین تر بود.
۴. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت
می خواست عبدالحسین دریغ
نمی کرد. می گفت:
«برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست».
۵. وقتی می شناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچد توی کاغذ ومی داد دستش.
۶. کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد یا عائله زیاد داشت را دو برابر پولش گوشت می داد.
۷. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره برمی گرداند به مشتری. گاهی هم پول را می گرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت:
«بفرما. ما بقی پولت ».
۸. عزت نفس مشتری نیازمند را نمی شکست.
این جوانمرد، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و سرانجام این شهید والامقام با ۱۲ گلوله به شهادت رسید ، شهیدعبدالحسین کیانی ؛ جوانمرد قصاب.
▪️ @jqk_ir ▪️
motie-sh-imam-bagher-05.mp3
1.75M
تنهــــاتـــرین غـریب دیار مدینــــه بود
او مرد علم و زهد و وقار و سکینه بود
صـدباب علــم از کلماتش گشــوده شد
در بین عالمــــان، به خدا بی قرینه بود
این خــــانواده نسل نجــــات و هدایتنـد
او ناخــدای پنجمی از این سفینــــه بود
▪️ @jqk_ir ▪️
مباحث #قصه_های_قرآنی
✨تصمیم به تخریب کعبه✨
این اقدامات خشم ابرهه را برانگیخت و فهمید كه با بودن كعبه، نمىتواند مردم را از مكه متوجه یمن كند و به اهداف خود برسد، از اینرو تصمیم گرفت كعبه را ویران كند. براى این كار سپاهى مجهز فراهم آورد و با فیلهاى جنگى به سوى مكه حركت كرد. شمار سپاهیان را 60000، و تعداد فیلها را یك، 8، 12، 13 و 1000 رأس نوشتهاند. در بین راه، هر قبیلهاى را كه با آنها به مقابله برمىخاست درهم شكسته و سران آنها را اسیر مىكردند تا در نزدیكى مكه در محلى به نام «مُغَمَّس»یا «حبّ المُحَصَّب» فرود آمدند. ابرهه گروهى از سواران خود را به فرماندهى اَسود بن مقصود براى تاراج اموال مردم به مكه فرستاد كه در این میان 200 شتر را از عبدالمطلب به غارت بردند و به وسیله حُناطه حِمْیَرى به بزرگ مكیان یعنى عبدالمطلب پیامى به این مضمون فرستاد كه من قصد جنگ با شما را ندارم و هدفم ویران كردن این خانه است.
✨ملاقات عبدالمطلب و ابرهه✨
عبدالمطلب پس از شنیدن پیام ابرهه گفت: ما نیز توان جنگ نداریم؛ اما كعبه خانه خدا و خانه خلیل وى حضرت ابراهیم علیهالسلام است و او خود حرم خویش را حفظ خواهد كرد.سپس عبدالمطلب به ملاقات ابرهه رفت. ابرهه با دیدن سیماى زیبا و ابهت او از تخت به زیر آمد و كنار وى روى زمین نشسته، گفت: خواستهات چیست؟ عبدالمطلب گفت: سپاهیانت 200 شتر از من ربودهاند بگو تا بازگردانند. ابرهه با آنچه از مقام بزرگ قریش شنیده بود، از این درخواست شگفتزده شد و گفت: تصور مىكردم از من بخواهى خانهاى را كه آیین تو و پدران توست، ویران نكنم. عبدالمطلب گفت: من صاحب شتران خویشم و خانه، خود صاحبى دارد كه تو را از تعرض به آن باز خواهد داشت. عبدالمطلب پس از بازگشت از نزد ابرهه به مردم مكه فرمان داد شهر را ترك كرده به كوهها و درههاى اطراف پناه برند و خود با تنى چند در مكه ماند. وى حلقه در كعبه را گرفت و با سرودن اشعارى از خداى خانه یارى خواست. پس از آن حلقه خانه را رها كرده به سوى درههاى مكه رفت. گویند زمانى كه ابرهه فرمان حمله داد عبدالمطلب یا شخصى به نام نفیل بن حبیب، خود را به فیل جنگى رساند و در گوشش گفت: از حرکت بایست و از جایى كه آمدهاى بازگرد. اینجا سرزمین امن الهى است. ناگهان فیل پیش او زانو زد و هیچ فشارى نتوانست او را به سوى كعبه به حركت درآورد؛ ولى به هر سوى دیگر كه او را باز مىگرداندند، شتابان مىرفت.
▪️ @jqk_ir ▪️
#معارفی_از_جزء_19_قرآن_کریم
📛بتی که پرستش آن بین ما رواج دارد
أَ رَءَیْتَ مَنِ اتخََّذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ (فرقان- 43)
🌹
آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش برگزیده؟
✍️
«هوی» به معنای میل نفس به سوی خواستههای خودش است؛ بدون اینکه آن تمایلات را با عقل خود سنجیده و هماهنگ کرده باشد و مراد از «معبود گرفتن هوای نفس»؛ اطاعت و پیروی کردن آن است؛ بدون اینکه توجهی به دستورات خداوند متعال داشته باشد.
آیه شریفه درباره کسانی سخن میگوید که در کنار آن خدای یکتا، خدای دیگری هم دارند که برخی اوقات و یا همیشه از دستورات او پیروی میکنند. آن خدای دیگر یا بت نتراشیدهای که پیروان زیادی هم دارد همان بت نفس ماست.
هر جا که فرمان یا همان خواست دل با حکمی از احکام الهی در ستیز شد همان جا میتوان فهمید که ما خداپرستیم یا مطیع بت نفسیم. اگر دستور دین را بی محلی کردیم و در پی برآوردن خواهش دل برآمدیم شک نکنیم که بت پرستیدهایم؛ نشان به آن نشان که در دل یا به زبان میگوییم: «چون دلم میخواهد» نه «چون خدا میخواهد»
💐 @jqk_ir 💐