eitaa logo
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ - ۰۹۱۸۵۰۹۸۴۹۷
1.4هزار دنبال‌کننده
25.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
243 فایل
📣پُل های ارتباطی شما با جامعه القرآن خواهران در پیام رسان ایتا جهت ارتباط با مسئول آموزش👇 @vahede_khaharan جهت ارتباط با ادمین👇 @sadatemami110 فروشگاه محصولات سنتی جامعة القرآن👇👇 @tebesonati111 کانال فروشگاه جامعة القرآن👇👇👇 @gooolarzani
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از شهادت تا مدتها توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند. بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند. به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را کنی?" می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها کنند و بلایی سرم بیاورند. اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم. خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف . ※※※※ توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید. پیکری شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!" میخکوب شدم از درون گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم?! این بدن شده. این بدن قطعه قطعه شده!" بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را کرد و کشید طرفم. داد زدم: "پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید?! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه?! کو دست هاش?!" حاج سعید حرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده." دوباره فریاد زدم: "کجای آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید!?" داعشی به زبان آمد. گفت: "تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام،و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!" هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر." اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا." نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست مان بدهد. توی دلم شدن به علیها السلام. گفتم: "بی بی جان. خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید."😭 یکهو چشمم افتاد به تکه کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!😔 بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر . از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم. وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند. دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی و هم . راقعا به استراحت نیاز داشتم فرداش حرکت کردم سمت دمشق.همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.💝 به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی بی علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها آمد پیشم و گفت: " و شهید حججی اومده‌ان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم." من را برد پیش پدر محسن که کنار ایستاده بود. پدر محسن می دانست که من برای پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن آوردی?" نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر را تحویل داده‌اند? بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند? بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند?😭 گفتم: "حاج‌آقا، مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش." گفت: "قسمت میدم به بی‌بی که بگو." التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.😭 دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برآوردی، راضی ام." وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاج‌آقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام و اربا اربا کرده ان."😭 هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"💔 🌷🌷🌷🌷🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 @jqkhhamedan
🔺در چه می‌گذرد؟ وزیر سابق فرهنگ لبنان می گوید :  ماه مارس سال 2010  من بهمراه به تهران رفتم. با آیت الله وقت ملاقات داشتیم. قبل از نشست من و سعد الحریری کنار یکدیگر نشستیم. سعدالحریری به من گفت که ما باید سلاح حزب الله را بعنوان موضوع اصلی مطرح کنیم. من چیزی نگفتم اما دیگران همه موافقت کردند. زمانی که دفتر آیت الله خامنه ای وارد شدیم، ایشان  بسیار گرم و صمیمانه با سعد الحریری برخورد کردند. ایشان از رفیق الحریری به نیکی یاد کرد. سعد الحریری درباره لبنان و موضوع سلاح سخن گفت و سپس آیت الله خامنه ای نگاهی به وی کرد و گفت که آیا رمان را خوانده ای؟ مشخص بود که سعد الحریری این رمان را نخوانده بود. سپس آیت الله خامنه ای ادامه داد : این داستان یک بسیار زیبا و شاید زیباترین  زنهای است و طبیعی است تمام کسانی که قدرت داشتند به دنبال اوبودند. اشخاص دارای نفوذ و  ثروت. اسم این زن چه بود؟ طارق متری جواب داد : اسمرالدا . ..آیت الله خامنه ای نگاهی به من ( طارق متری) کرد و با تبسمی گفتند : آفرین..معلومه که تو وزیر فرهنگ هستی؟! سپس رهبر ایران گفت که تمامی اشخاصی که ویژگی های این زن را در زیبایی و لطافت می دانستند خواهان سوء استفاده از وی بودند. این زن (اسمرالدا) خنجری زیبا و تیز همراه خود داشت تا در برابر سوء استفاده کنندگان از خود دفاع کند. آیت الله خامنه ای ادامه دادند : آقای نخست وزیر! لبنان شبیه این زن زیباست..عروس مدیترانه است ..تمامی کشورها خواهان آن هستند و اسرائیل تهدید و خطری برای آن است... اما سلاح حزب الله مانند خنجر اسمرالدا است. دقت کنید این عمله اسرائیل، از آن زمان به دنبال نابودی حزب الله بوده.. لعنت خدا بر منافقان و خائنان 👉 @jqkhhamedan 🚩
🌸 این خانم مسیحی بعد از انفجار بیروت اینطوری تویت کرده:👏👏 نخ عمامه ات شرف است. از نخش شرف شرافت میگیرد. مسیحی خلق شدیم و دارمان برافراشته است. تو پرچم پیروزی را برافراشتی مسیحیها را حمایت کردی همانطور که مسلمانان را حمایت کردی، به خون مسیح سوگند متحد خواهیم ماند و وفادار به راهت، پرچمت را برافراشته میداریم برای ایجاد رعب در دل اسرائیل، هرگز اعتراف نخواهیم کرد مگر به شهدایی که سرزمین ما را از داعش و اسرائیل آزاد ساختند، عهد می بندیم ای صاحب عهد، قرآن را در آغوش می گیریم همانگونه که انجیل را 👉 @jqkhhamedan
📌 امداد خط فکری ابوذر در روح نیرو‌های مخلص حزب الله 🔹 «عشق به شهادت» رمزی که از عاشورا و کربلا و صحابی رسول الله (ص) بر فرزندان معنوی حضرت سلمان در ایران بر جای ماند و اکنون این رمز و راز گره از زندگی پرسودای فرزندان ابوذر در لبنان می‌گشاید. سیدحسن نصر الله و سربازان حزب الله، فردایی بزرگ و درخشان را رقم می‌زنند. فردایی که برای اسراییل و آمریکا بسیار تیره و تار خواهد بود. 🔸 هر آنکه دم از سنّت واقعی پیامبر (ص) میزد عاقبتی همچون ابوذر تنها و حیدر مظلوم داشت. آنچه که هست، سیدحسن نصر الله و ياران مخلص حزب الله، با دستان خالی و قلب هایی مالامال از عشق به خدا و پیامبر (ص) و اهل بیت پاکش(ع)، تاریخی را می‌نگارند که نسل آینده به آن غبطه خورند. تاریخی که سر در گمی و حیرانی دشمنان اسلام را می‌نمایاند. ✍ مقداد علوی 🆔 @jqkhhamedan