#مقام_معظم_رهبری:
💠 منظور از کمک فقط شستن ظرف و... نیست. البته اینها هم کمک است ولی بیشتر کمک #روحی است. کمک معنوی و فکری است.
💠مرد باید ضرورتهای زن را درک کند، احساسات او را بفهمد و نسبت به حال او #غافل نباشد.
📕مطلع عشق، صفحه۸۰و۸۱
🍃❤️ @jqkhhamedan
🔴 #زندگی_به_سبک_ساعتشنی
💠 سیستم ساعت #شنی به این شکل است که دو ظرف شیشهای متصل به یکدیگر به نوبت #پذیرای شنهای ظرف دیگر است و وقتی شنها و بار ظرف بالا خالی شد شیفتشان عوض شده و دیگری #شانه به زیر بار ظرف بالایی میدهد. در واقع مکمّل یکدیگر هستند و تا وقتی مسئولیت خود را به نوبت انجام دهند به ساعت شنی #معنا میدهند.
💠 یکی از اصول مهم در زندگی مشترک این است که زن و شوهر مثل یک ساعت شنی بارِ مشکلات و سختیها را از دوش همسر خود بردارند و پذیرای احساسات و #عواطف یکدیگر باشند.
💠 زن یا مرد در مواقعی نیاز به کمک جسمی، #روحی و یا فکری همسر پیدا میکنند و مشکلات و گرفتاریهای زندگی، آنها را خسته و کلافه میکند در اینگونه مواقع باید مثل سیستم ساعت شنی، برای یکدیگر #وقت بگذاریم و شانه به زیر بار مشکلات همسر بدهیم و مانند ساعت شنی که به نوبت ظرفیت خود را در اختیار ظرف دیگر قرار میدهد #ظرفیت بالای خود را در اختیار همسر قرار دهیم تا ذهن او را از افکار آشفته و پریشان #خالی کرده و با دیدن پشتیبانی و حمایت ما به آرامش، آسودگی خاطر و #امنیت روانی برسد.
🆔 @jqkhhamedan
🔴 #همسرداری_بنزینی_ممنوع
💠 #تدبیر_بنزینی مسئولان مشکلاتی داشت. اگرچه اصلِ اصلاح مصرف سوخت به نفع اقتصاد کشور است امّا شیوهی اجرای آن مشکلات زشتی را در جامعه ایجاد کرد.
💠 مردم از اینکه به آنها #اطلاعرسانی نشد، ناراحت شدند یا از اینکه #شیبِ گران شدن بنزین زیاد بود اخم کردند یا میگویند در #شرایطی که جامعه در سختیِ تورّم و گرانی بود انگار این طرح زخمی بر زخمهای دیگرشان بود و یا میگویند چرا ابتدا الزامات و #حواشی این تدبیر را مدیریت نکردند و یکدفعه صبح اعلام کردند که قیمت بالا رفته است به طور مثال باید ابتدا قضیه کارت سوختها را با زمانبندی حل میکردند تا الان مردم با عصبانیّت، وقتشان را در صف کارت سوخت سپری نکنند و چندین توقّع بجای دیگری که مردم دارند.
💠 در زندگی مشترک، هر تصمیمگیری مهم نیاز به تدبیرهایی دارد تا فضای خانه را متشنّج نکند. مثل #مشورتخواهی با همسر، بیانِ #به_موقع مشکلات (مثل خسته و گرسنه نبودن همسر و ...) آماده کردن #روحی همسر برای بیان گلایهها، #احترام به نظرات یکدیگر در تصمیمگیریها، #انتقادِ مهربانانه بجای عکسالعمل تند و داد و قال، صبوری و #تفکّر برای حلّ مشکل و ...
💠 با همهی این موارد میتوانید #آرامش را به زندگی خود هدیه دهید!
🆔 @jqkhhamedan
#شهید_محسن_حججی
بعد از شهادت تا مدتها #پیکرش توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد #حزب_الله لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند.
بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای #داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را #شناسایی کنی?"
می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها #اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.
اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.
قبول کردم. خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف #مقرداعش.
※※※※
توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.
پیکری #متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"
میخکوب شدم از درون #آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم?! این بدن #اربا_اربا شده. این بدن قطعه قطعه شده!"
بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را #مسلح کرد و کشید طرفم.
داد زدم: "پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید?! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه?! کو دست هاش?!"
حاج سعید حرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.
داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده."
دوباره فریاد زدم: "کجای #شریعت_محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید!?"
داعشی به زبان آمد. گفت: "تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام،و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر."
اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."
نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست #فریب مان بدهد.
توی دلم #متوسل شدن به #حضرت_زهرا علیها السلام.
گفتم: "بی بی جان. خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید."😭
یکهو چشمم افتاد به تکه #استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد.
خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!😔
بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر #حزب_الله.
از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی #جسمی و هم #روحی.
راقعا به استراحت نیاز داشتم
فرداش حرکت کردم سمت دمشق.همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.💝
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی بی #حضرت_زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها آمد پیشم و گفت: "#پدر و #همسر شهید حججی اومدهان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم."
من را برد پیش پدر محسن که کنار #ضریح ایستاده بود.
پدر محسن می دانست که من برای #شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن آوردی?"
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر #اربا_اربا را تحویل دادهاند? بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند? بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند?😭
گفتم: "حاجآقا، #پیکرمحسن مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش."
گفت: "قسمت میدم به بیبی که بگو."
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.😭
دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برآوردی، راضی ام."
وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاجآقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام و اربا اربا کرده ان."😭
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"💔
#نثار_روح_پاک_شهدا_صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷
🌹 @jqkhhamedan
هدایت شده از فروشگاه جامعة القرآن همدان
#فروشگاه_جامعة_القرآن
#شادی_آرامش
✅بر طبق آیین دینی دود کردن #عود و #کندر و استشمام #گلاب و انواع گیاهان نیز تاثیرات فراوانی در کنترل تحریکات#عصبی، #خستگی فکری، جسمی و #روحی دارند.
#مویز مخصوصا #باهسته
🍀مفید برای فعالیت های کلیوی و ذهنی
🍀برطرف کننده تنگی نفس و نارحتی ریوی
🍀تصفیه کننده خون
🍀تقویت کننده حافظه
#فروشگاه_جامعة_القرآن👇👇👇👇
@jqkhhamedan
@tebesonati111
🍏
🔴 #پیامدهای_بینظمی
💠 آشپزخانه و سالن پذیرایی و میز نهارخوری را #خلوت کنید.
لباس های نشسته و کنار لباسشویی را کم کنید.
💠 همین #شلوغی و نامنظم بودن خانه عامل #نگرانی و فشار #روحی برای شماست.
💠 با ایجاد نظم در خانه، قدرت #ابتکار و روحیه #جدید برای لذت بردن از رابطه با همسر پیدا میکنید!
💠 برقراری نظم، قدم اول برای ایجاد آرامش در منزل است.
🆔 @jqkhhamedan