✡ مریمیه: از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر
🎯 قسمت اول / بخش چهارم
🌐 سجویک و آشنایی با مریمیه
1⃣ #مارک_سجویک در «سرآغاز» کتابش نحوه آشنا شدن خود را با مریمیه شرح میدهد: سجویک در دوران تدریس در دانشگاه آمریکایی قاهره و کار در زمینه تاریخ اسلام و سفر به کشورهای مختلف متوجه پیوندی پنهان و مرموز میان گروه قابل توجهی از اساتید دانشگاه و محققان غربی میشود که در حوزه اسلام کار میکنند؛ و سرانجام در مییابد که حلقه اتصال تمامی آنها تعلق به یک #طریقت_مخفی است که فردی بهنام #فریتیوف_شوان رهبر آن است. این طریقت در واقع فرقهای از صوفیان غربی است که در طول بیش از هفتاد سال موجودیت خود هیچگاه حتی نامش، #مریمیه، را نیز علنی نکرده است.
2⃣ نخستین بار #اندرو_راولینسون، استاد انگلیسی بازنشسته ساکن فرانسه، سجویک را با چهره دیگری از شوان آشنا میکند؛ از دیدگاه راولینسون، شوان «نه صوفیِ زاهد، بلکه شارلاتان» است که قطعاً دیگران را فریب میدهد و شاید خود نیز به فریب های خویش باور کرده است. راولینسون برای اثبات مدعایش عکسهایی از شوان را برای سجویک میفرستد؛ عکسهایی که شوان را در لباس رئیس قبایل سرخپوست آمریکا نشان میدهد در حالی که دختران جوان برهنه، که تنها بیکینی به تن دارند، او را احاطه کردهاند. در عکس دیگر، شوان برهنه است و کلاه خود وایکینگها را به سر دارد. در میان عکسهایی که راولینسون برای سجویک فرستاد، نقاشی کاملاً برهنه شوان از #مریم_باکره (نامی که غربیان حضرت مریم را با آن میخوانند) نیز وجود داشت!!
3⃣ سجویک حیران میشود که چرا گروهی از نویسندگان برجسته غربی در حوزه مطالعات اسلامی باید پیرو مردی باشند که با کلاه پردار سرخپوستی بر سر، کاملاً برهنه عکس میگیرد و چنین نقاشی های نامتعارفی میکشد!؟ به این ترتیب، آشنایی سجویک با کارهای خلاف عرف در فرقه مریمیه آغاز میشود؛ اعمالی که حداقل از نظر اسلامی خلاف عرف است.
4⃣ سجویک ماجرای عکسها و نقاشی های شوان را با #آلن_گولد مطرح میکند. گولد، استاد دانشگاه آمریکایی قاهره، کسی است که اوّلین بار شوان را به سجویک معرفی کرد و کتابی از شوان به او داد. گولد با عکسها و نقاشی های شوان آشناست و به سجویک میگوید امری خلاف قاعده رخ نداده و مشکل از درک ناقص سجویک از «قاعده» است!!
5⃣ سجویک در سفر به ایالات متحده آمریکا برای دیدار با پروفسور #سیدحسین_نصر به واشنگتن دی. سی. میرود. او در میان اساتید دانشگاه علاقهمندان به نصر را دیده و کنجکاو است او را بشناسد. او دفتر کار نصر را میبیند که فراتر از دفتر استاد معمولی دانشگاه است. ملاقات انجام میشود و نصر برای سجویک توضیح میدهد که نظرات «گنون» و دیگران را نه #گنونیانیسم بلکه #ترادیشنالیسم باید نامید زیرا این نظرات را «اوولا» و «شوان» بیش از گنون بسط دادهاند. سجویک جرئت نمیکند از نصر درباره عکسها و نقاشی های شوان بپرسد زیرا نصر سخنانی مشابه با گولد درباره «قاعده» میگوید و توضیح میدهد که «هیچ چیز خلاف قاعده وجود ندارد»!!
✍ عبدالله شهبازی
📖 متن کامل مقاله بههمراه مستندات:
👉 goo.gl/XQTajK
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فریتیوف شوان؛ مریدی که زود مراد شد! (4)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (6)
🌐 شوان، «عشق کیهانی» و «دین خالده»
1️⃣ در سال 1940، با ورود ارتش آلمان به خاک فرانسه، #فریتیوف_شوان بهطور کامل در لوزان اقامت گزید؛ شهری که محبوبش مادلین در آنجا میزیست! اینک مادلین ازدواج کرده و متأهل بود. شوان کودک مادلین را دید و احساس خود را اینگونه بیان کرد: «احساس کردم وارد جسم کیهانی معشوق شدم و همانند او عشق مادرانه را تجربه کردم»!
2️⃣ کمی قبل شوان برای تهیه وسائل آپارتمان جدیدش به خرید رفته بود. مجسمه ای از مریم مقدس در ویترین مغازه ای یافت و شیفته جمال آن شد. بهرغم قیمت گران و فقر نسبی شوان، مجسمه را خرید و به آپارتمانش برد و در مکانی شایسته جای داد. سجویک مینویسد: مجسمه در شریعت اسلام منع شده و مجسمه #مریم_باکره مختص کلیسای کاتولیک است.
3️⃣ شوان در کتاب «خاطرات و تألمات»، کردار خود را اینگونه توجیه کرده است:
📝 «من هماره در مسائل مربوط به قوانین مقدس دقت میکردم، ولی از سوی دیگر دین خالده را فراتر از همه اینها میدیدم و به خود اجازه نمیدادم خویشتن را در قالبهایی محصور کنم که برایم اعتبار نداشت؛ هر چند به دیگران اجازه نمیدادم این قانونها را نقض کنند»!!
👆 اندیشکده: این روشِ مشترکِ تمام صوفیانِ منحرف برای توجیه ولنگاریهایِ اخلاقی خود است!!
4️⃣ تجربه عشق مادرانه در #جسم_کیهانی مادلین و خریدن مجسمه مریم مقدس و مهمتر از همه توجیه نقض شریعت اسلام با تمسک به #دین_خالده، در عین غیرمجاز شمردن این نقض از سوی پیروان، بهروشنی سازوکاری را نشان میدهد که شوان در فرقه خویش دنبال میکرد.
5️⃣ در فرقه شوان، همچون فرقه های مشابه، نقض قواعد مقدس از سوی رهبران مجاز است زیرا کردار آنان را باید با ایستارهایی فراتر از عرف مردم عادی سنجید!!
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ شوان؛ از مؤنث برهنه تا ازدواج طولی!
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (8)
🌐 مؤنث برهنه: مریم مقدس یا شیطان؟!
1️⃣ آنگونه که #فریتیوف_شوان بیان کرده، در سال 1965، زمانی که با کشتی از اروپا راهی طنجه در مراکش بود، دچار تنگی نفس و افسردگی شدید شد. در این وضع در حالت رؤیا و مکاشفه قرار گرفت و مهمترین مکاشفه زندگیاش را دید. مریم مقدس (ع)، که مسیحیان او را #مریم_باکره میخوانند، بر شوان ظاهر شد! در پی این مکاشفه، حال شوان خوب شد و خود را «سرخوش از عشق و شادی» یافت.
2️⃣ در بندر طنجه شک و تردید شوان را فراگرفت و در مسیر طنجه به تطوان (در شمال مراکش) بار دیگر افسردگی بر او غلبه یافت. در تطوان چنان خود را ضعیف دید که در اتاقش در هتل ماند و با همراهان بیرون نرفت. در تنهایی باز آن نماد مؤنث ظاهر شد و به او آرامش داد. به فاس، پایتخت مراکش، رسیدند. در فاس بار دیگر تردید بر او غلبه یافت ولی آن #مؤنث_آسمانی باز به سراغش آمد و در تمامی شب به او آرامش داد. این وضع روحی شوان تا بازگشت به سوئیس ادامه داشت.
3️⃣ طی سالهای 1942-1965 شوان چند بار از ارتباط فراطبیعی با #نماد_مؤنث یا به تعبیر او «مریم باکره»، گفته است! طبق نوشته شوان، او ابتدا نمیدانست چگونه باید تجربه مکاشفه با نماد مؤنث را تأویل کند. نهایتاً به این نتیجه رسید که رؤیای صادقه را باید از طریق نتایج آن از رؤیای کاذب تشخیص داد. این رؤیا مفید بود زیرا سبب شد علاقه شوان به کتاب، روزنامه و تئاتر، که به آنها دلبستگی شدید داشت، از بین برود و احساس آزادی کند.
👇👇👇
4️⃣ پیامد دیگر این رؤیا «تمایلی مقاومت ناپذیر» بود که در شوان ایجاد شد: «تمایل به برهنه شدن بسانِ کودک او.» منظور شوان از «کودک» عیسی مسیح (ع) است. شوان میافزاید: «از آن زمان هر گاه ممکن بود #برهنه میشدم»! چنانکه خواهیم دید، «نماد مؤنث» در مکاشفات شوان برهنه بوده است! برهنه زیستن شوان در خانه و مناسک برهنه او، که سرآغاز آن را به این رؤیا نسبت میدهند، و برهنه بودن «نماد مؤنث» در مکاشفات شوان، سبب شده که این رؤیاها را به #شیطان نسبت دهند.
5️⃣ سرانجام به این نتیجه نهایی رسید که مکاشفه فوق سرآغاز «رابطهای خاص است با عالم الوهی» زیرا #مریم_باکره تجلّی رحمت الهی و دین خالده است. در واقع، شوان رؤیای سال 1965 را سرآغاز ایفای مأموریت یا نقشی جدید برای خود میداند. او پیشتر، در 1937، در پی یک رؤیا خود را به مقام «شیخی» طریقت علاویه ارتقاء داد. ولی طریقت علاویه تنها یکی از طریقتهای تصوف در اسلام بود. اینک شوان برای خود نقشی جامع، فرادینی، فراتر و ماوراء اسلام، قائل بود و خود را حامل #دین_خالده، نه اسلام، میدید.
6️⃣ ادعای شوان را، که سرآغاز برهنه زیستن خود را به مکاشفات سالهای 1965-1966 نسبت میدهد، مردود دانسته و آن را جلوهای از «شیّادیهای» شوان خواندهاند. ظاهراً پیشینه #مناسک_برهنه شوان به اوائل سالهای 1950 و شاید پیشتر میرسد. کوتا، دوست دیرین شوان، در اوائل سالهای 1950 از شوان جدا شد زیرا برای شام به خانه شوان رفت و شوان را با زنان برهنه بر سر میز شام دید. بهعلاوه، عکسهایی از شوان موجود است که او را در حال مراقبه در اتاق نیایش نشان میدهد. قدمت این عکسها به سالهای 1930 یا 1940 میرسد و شوان نیمه برهنه است!
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ شوان؛ از مؤنث برهنه تا ازدواج طولی!
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (8)
🌐 فرقه مریمیه (1)
1⃣ بدینسان، #فرقهسازی_شوان وارد مرحلهای جدید شد: اینک شوان برای خود نقشی «جامع» (یونیورسال) و فراتر از ادیان مرسوم، از جمله اسلام، قائل بود و خود را منادی #دین_خالده و «حکمت خالده» (خرد جاودان) میدانست.
2⃣ او معتقد بود که دارای رابطه خاصی با #مریم_باکره است! از این زمان شوان و زنش، کاترین، نقاشیهای خود را بر ترسیم #برهنه مریم مقدس متمرکز کردند!!
3⃣ شوان، این نقاشیها را چنین تفسیر میکرد: «ارجاعی است به عریان کردن حقیقت به معنای #گنوسی آن، و رها کردن برکت»!!
4⃣ #فریتیوف_شوان حتی نقاشیهای پیشین خود را از زنان سرخپوست تجلّی این چهره از «مریم باکره» عنوان میکند و بدینسان میان تجربه سال 1959 در آمریکا با تجربه سال 1965 در مراکش پیوند میزند.
5⃣ از این پس، شوان دو نقش ایفا میکند: یکی شیخ طریقتی اسلامی و دیگری رهبر فرقهای فرادینی (یونیورسال) که طبق رسالتی که «مریم باکره» به او تفویض کرده بر اساس آئینها و مناسک #سرخپوستان_سو «دین خالده» را ترویج میکند.
6⃣ شوان آئینهای سو را نمادی از دین ناب و خالص اوّلیه و جلوهای بارز از «دین خالده» میدید. بهتدریج، نقش دوّم پررنگتر و نقش اوّل کمرنگتر شد.
✍ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ شوان؛ از مؤنث برهنه تا ازدواج طولی!
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (8)
🌐 فرقه مریمیه (2)
1⃣ در میان پیروان شوان تغییر نام طریقت به #مریمیه عجیب ننمود. شوان طی سالها چهرهای اسلامی از خود نمایانده و ظاهراً تنها چیزی که رخ داد افزودن «مریمیه» به نام طریقت بود در کنار افزودنِ دعای کوتاهی خطاب به مریم مقدس به ادعیه روزانه!
2⃣ نقاشیهای شوان از #مریم_باکره به «شش اصل مراقبه» شوان اضافه شد؛ یعنی اعضای فرقه در مناسک مراقبه باید بر روی این نقاشیها تمرکز میکردند! به این ترتیب، نام طریقت شوان به «علاویه مریمیه» تبدیل شد.
3⃣ تمامی اعضای فرقه از مکاشفات شوان و نیّات واقعی او مطلع نبودند. تمرکز جدید طریقت هم بر مریم (س) موجّه مینمود. در اسلام، مریم (س) محترم و مقدس و از جایگاهی رفیع برخوردار است.
4⃣ #مارتین_لینگز، «شیخ» مریمیه پس از شوان، در تبیین این تغییر نام مینویسد: «مریم باکره» شخصیتی است که سه دین توحیدی پیرامونش متحد شدهاند:
👈 «شاهزاده خانم یهودی از خاندان داوود، مادر بنیانگذار مسیحیت، و زنی که در اسلام در رأس سلسله مراتب زنان جای دارد. مریم، همانند ما، دوستدار سه دین، و دین بهطور عام، است.»
5⃣ نوشته لینگز بیان دیگر از مضمون همان رسالهای است که #فریتیوف_شوان در سفر اوّل مستغانم نگاشت درباره وحدت بنیادین مسیحیت، اسلام و یهودیت با عنوان «تجلی سهوجهی سنت توحیدی».
✍ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ شوان؛ از مؤنث برهنه تا ازدواج طولی!
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (8)
🌐 فرقه مریمیه (3)
1⃣ اگر واقعاً نیّت آن بود که شخصیتی مقبول سه دین فوق، و بهعنوان نماد وحدت سه دین، عرضه شود، قطعاً #ابراهیم (ع) مقبولترین بود؛ پیامبری که در یهودیت و مسیحیت و اسلام مورد احترام فراوان است.
2⃣ بهعلاوه، مریم (س) در #یهودیت جایگاهی ندارد. در اسلام نیز چیزی بهنام «سلسله مراتب زنان» وجود ندارد که مریم در رأس آن باشد. و اگر بود، نامزد مناسبتر برای تصدی این جایگاه میتوانست فاطمه (س) باشد.
3⃣ مریم (س) همچون عیسی (ع)، در یهودیت نهتنها جایگاهی ندارد بلکه مبغوض حاخامهای یهودی (حداقل در دوران تدوین تلمود) است و لذا در #تلمود از او به زشتی یاد شده.
4⃣ #بنیاسرائیل و #یهود یکی نیستند هرچند یهودیان، بهویژه از سده 19 میلادی، ایندو را خلط میکنند و مساوی با هم بهکار میبرند. #یهودی کسی بود که به قبیله یهودا، از قبایل دوازدهگانه بنیاسرائیل، تعلق داشت.
5⃣ مریم از بنیاسرائیل بود ولی معلوم نیست از سبط یهودا و «یهودی» باشد. روشن نیست لینگز بر اساس کدام مأخذ مریم را از #خاندان_داوود (خاندان سلطنتی بنیاسرائیل از قبیله یهودا)، خوانده. این روایتِ یهود است که مسیح موعود باید از «خاندان داوود» باشد و لذا «مسیح بن داوود» نامیده میشود.
6⃣ روایت انجیل متی که تبار عیسی را به داوود وصل کرده، روایتی یهودی است و حتی اگر معتبر باشد، تنها ثابت میکند یوسف از تبار داوود بود نه مریم! این روایت القاء میکند که یوسف پدر عیسی است. در حالیکه به تصریح قرآن و روایات، مریم (س) باکره بود و هیچگاه ازدواج نکرد. انجیل لوقا نیز مریم را باکره میخواند لذا مسیحیان مریم (س) را #مریم_باکره مینامند.
✍ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ مریم مقدس خواهر هارون نیست! (۱)
1️⃣ در تورات، موسی و هارون (ع) خواهری بهنام #میریام دارند که در متون عربی غالباً بهصورت #مریم ضبط شده است. از سوی دیگر، در قرآن از #مریم_مقدس (مادر حضرت عیسی) بهعنوان #خواهر_هارون یاد شده است! (با اینکه مریم مقدس غیر از میریام خواهر هارون است و قرنها بعد از او زندگی میکرده.) این مسئله چگونه قابل توجیه است؟!
2️⃣ بسیاری از پژوهشگران مسیحی و یهودی این همنامی را خطای آشکار قرآن، و حاصلِ آمیختگیِ داستان مریم مقدس و میریام میدانند. این #شبهه آنچنان مشهور است که برخی آن را نخستین شبهه علیه قرآن میدانند که در قدیمیترین نوشتار بر جا مانده از آباء کلیسا علیه اسلام و قرآن مطرح شده است.
3️⃣ یوحنّای دمشقی در کتاب «دربارهٔ مرتدین» در فصل مربوط به اسلام مینویسد:
👈 [پیامبر اسلام] میگوید که #مسیح کلمهٔ خدا و روح اوست، اما مخلوق و عبد است و بدون واسطه از #مریم_باکره که «خواهر موسی و هارون است»! متولد شده است.
4️⃣ با وجودی که این شبهه از اساس بیپایه است، اما از آن زمان تا کنون همچنان پابرجاست! لذا در ادامه به پاسخ این پرسش میپردازم که چرا در قرآن از مریم مقدس (س) بهعنوان «خواهر هارون» یاد کرده است.
✍️ نویسنده: دکتر روزبه توسرکانی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter