eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.5هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
748 ویدیو
207 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 یونان، زادگاه ورزش غرب (2) ✡️ با تأکید بر نقش یهود (1) 1️⃣ مسابقات ورزشی که در آن ورزشکاران و گاه تنها با جامه‌ی مختصری شرکت می‌کردند، محل پیدایش نیز شد. زیبایی بدنی ورزشکار، مجسمه‌سازی یونان را به حرکت در‌آورد… ورزشکارانی که با بدن‌های عریان در جشن‌ها نمایان می‌شدند، مجسمه‌سازان را برانگیختند که مستغرق بدن‌ها و حرکات بدنی قهرمانان باشند و آنان را به صور متنوع مجسم کنند. 2️⃣ در تاریخ یونان می‌خوانیم که: ✍️ در قرن هفتم مسابقه‌ی زیبایی برای زنان ترتیب داد و بنا به گفته‌ی «آتنایوس» این مسابقات تا پیدایش مسیحیت مرتباً به طور ادواری تشکیل می‌شد. ✍️ همواره دو موضوع سخت مطلوب پیکرتراشان یونانی بود: یکی جوان (کوروس) و دیگری دوشیزه‌ی (کوره) جوان که معمولاً به هیأتی و با قیافه‌ای آرام نمایش داده می‌شد. 3️⃣ هنرهای دیگر و از جمله تئاتر، موسیقی، رقص و… نیز از این قاعده پیروی می‌کردند. به گفته‌ی ارسطو: ✍️ نمایش از مراسم مربوط به پرستش آلت رجولیت (فالیسیم) برخاست. 4️⃣ در طی این مراسم قیود اجتماعی به طور موقت کنار گذاشته می‌شد… نمایش‌نامه‌نویس آتنی هم، آن را در نمایش‌های خود داخل کرد. در کمدی‌های قدیم یونان، علاوه بر ارائه و علایم جنسی، رقص فضیحت‌بار «کورداکس» نیز اجرا می‌شد. 5️⃣ شایان ذکر است که در دوره‌ جدید (رنسانس) احیای فرهنگ کلاسیک، دیگربار، پیکر عریان انسانی و برهنگی اندام او، دستمایه‌ی نقاشان و پیکرتراشان عصر و شد. 📚 منبع: شفیعی سروستانی، اسماعیل ، داستان ورزش غرب (سیر تحوّل تاریخی و فرهنگی ورزش غرب)، تهران: نشر هلال، چاپ چهارم، ص22و23. 🌐 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 http://yon.ir/jewport ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
4️⃣ پیامد دیگر این رؤیا «تمایلی مقاومت ناپذیر» بود که در شوان ایجاد شد: «تمایل به برهنه شدن بسانِ کودک او.» منظور شوان از «کودک» عیسی مسیح (ع) است. شوان می‌افزاید: «از آن زمان هر گاه ممکن بود می‌شدم»! چنان‌که خواهیم دید، «نماد مؤنث» در مکاشفات شوان برهنه بوده است! برهنه زیستن شوان در خانه و مناسک برهنه او، که سرآغاز آن را به این رؤیا نسبت می‌دهند، و برهنه بودن «نماد مؤنث» در مکاشفات شوان، سبب شده که این رؤیاها را به نسبت دهند. 5️⃣ سرانجام به این نتیجه نهایی رسید که مکاشفه فوق سرآغاز «رابطه‌ای خاص است با عالم الوهی» زیرا تجلّی رحمت الهی و دین خالده است. در واقع، شوان رؤیای سال 1965 را سرآغاز ایفای مأموریت یا نقشی جدید برای خود می‌داند. او پیش‌تر، در 1937، در پی یک رؤیا خود را به مقام «شیخی» طریقت علاویه ارتقاء داد. ولی طریقت علاویه تنها یکی از طریقت‌های تصوف در اسلام بود. اینک شوان برای خود نقشی جامع، فرادینی، فراتر و ماوراء اسلام، قائل بود و خود را حامل ، نه اسلام، می‌دید. 6️⃣ ادعای شوان را، که سرآغاز برهنه زیستن خود را به مکاشفات سال‌های 1965-1966 نسبت می‌دهد، مردود دانسته و آن را جلوه‌ای از «شیّادی‌های» شوان خوانده‌اند. ظاهراً پیشینه شوان به اوائل سال‌های 1950 و شاید پیش‌تر می‌رسد. کوتا، دوست دیرین شوان، در اوائل سال‌های 1950 از شوان جدا شد زیرا برای شام به خانه شوان رفت و شوان را با زنان برهنه بر سر میز شام دید. به‌علاوه، عکس‌هایی از شوان موجود است که او را در حال مراقبه در اتاق نیایش نشان می‌دهد. قدمت این عکس‌ها به سال‌های 1930 یا 1940 می‌رسد و شوان نیمه برهنه است! ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ شوان؛ از مؤنث برهنه تا ازدواج طولی! 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (8) 🌐 فرقه مریمیه (1) 1⃣ بدین‌سان،  وارد مرحله‌ای جدید شد: اینک شوان برای خود نقشی «جامع» (یونیورسال) و فراتر از ادیان مرسوم، از جمله اسلام، قائل بود و خود را منادی و «حکمت خالده» (خرد جاودان) می‌دانست. 2⃣ او معتقد بود که دارای رابطه خاصی با است! از این زمان شوان و زنش، کاترین، نقاشی‫‌های خود را بر ترسیم  مریم مقدس متمرکز کردند!! 3⃣ شوان، این نقاشی‫‌ها را چنین تفسیر می‌کرد: «ارجاعی است به عریان کردن حقیقت به معنای آن، و رها کردن برکت»!! 4⃣ حتی نقاشی‫های پیشین خود را از زنان سرخپوست تجلّی این چهره از «مریم باکره» عنوان می‌کند و بدین‌سان میان تجربه سال 1959 در آمریکا با تجربه سال 1965 در مراکش پیوند می‌زند. 5⃣ از این پس، شوان دو نقش ایفا ‌می‌کند: یکی شیخ طریقتی اسلامی و دیگری رهبر فرقه‌ای فرادینی (یونیورسال) که طبق رسالتی که «مریم باکره» به او تفویض کرده بر اساس آئین‌ها و مناسک  «دین خالده» را ترویج می‌کند. 6⃣ شوان آئین‌های سو را نمادی از دین ناب و خالص اوّلیه و جلوه‌ای بارز از «دین خالده» می‌دید. به‌تدریج، نقش دوّم پررنگ‌‏تر و نقش اوّل کم‌‏رنگ‏‌تر ‌شد. ✍ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ سیر شوان از اسلام تا «دین خالده» (۴) 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (١٠) 1⃣ به‌تدریج، واژگان غیراسلامی جایگزین واژگان اسلامی شد. مثلاً به شوان می‌گفتند. یعنی انسانی که روح قدسی در کالبدش حضور دارد. آن‌ها شوان را می‌دانستند. 2⃣ مناسک جدیدی نیز وضع شد. مهم‌ترین این مناسک «رقص خورشید» بود که در جشنی به‌نام «روزهای سرخپوستی» انجام می‌شد. در این مراسم شوان نیمه‌برهنه در کسوت رئیس قبیله سرخپوست، به میان جمع می‌آمد و زنان نیمه‌برهنه می‌رقصیدند. 3⃣ علاوه بر این، مناسکی وجود داشت که در آن تنها شوان و گروه کوچکی از نزدیکانش شرکت می‌کردند. ماد موری، سومین زن شوان، مناسک فوق را این‌گونه توصیف کرده: 👈 «در محافل سرّی زن‌ها بودند. شیخ [شوان] پوستینی آزاد به تن داشت یعنی هیچ چیز زیر آن نبود و می‌شد او را دید. شارلین رومین رقص را شروع می‌کرد. ربکا بیش‌تر بدون حرکت رقص بدن می‌کرد و ران و شکم و سینه را تکان می‌داد. بعد شیخ رقص پرایموردیال را شروع می‌کرد. به‌نظر من، تنها اعتراض جدّی که می‌شود به این مراسم وارد کرد این بود که شارلین مدت طولانی با لنگ‌های باز روبه‌روی شیخ می‌نشست. ربکا هم گاهی این کار را می‌کرد». 4⃣ این همان شوانی است که او را مظهر «برکت محمدیه» خوانده است: 👈 «کسانی که... در خصوص آنچه صوفیه “البرکة المحمدیة” نامیده‌اند، تجربه‌ای‌ عینی و محسوس دارند... می‌گویند که وقتی برای ملاقات شوان به خانهٔ او رفتند، بی‌درنگ حضور این برکت را احساس‌ کرده و رایحهٔ غیرقابل تردید آن را استشمام‌ نموده‌اند. خود من هم... کاملاً مبهوت حضور قدرتمند شدم که از وی ساطع بود.» ✍️ استاد عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ مارینا آبراموویچ شیطان پرستی در میان ما (٢) 1️⃣ چهرهٔ پیشروی سبک هنری موسوم به «پرفورمنس آرت»، ، متولد ۱۹۴۶ از تباری در شهر بلگراد یوگسلاوی سابق به دنیا آمد. وی به‌عنوان «ملکهٔ پرفورمنس» یا به تعبیر خودش، «مادربزرگ پرفورمنس» شناخته می‌شود. 2️⃣ مشخصهٔ بارز او، ابداع شاخه‌ای به‌نام است. این سبک، مبتنی بر ایجاد انواع درد و اِعمال انواع بر بدن است. به‌علاوه، او مبدع حرکات پیچیده و عجیب بدنی پرفورمر در اجراست که همراه با زجر و درد در اجراکننده و ایجاد احساسات آنی و شدید چون خشم، نفرت و هراس است. 3️⃣ یکی از دلایل شهرت آبراموویچ، به‌کارگیری ، و اجزاء بدن در به‌اصطلاح آثار هنری خود است. منتقدانش می‌گویند، او از خون واقعی و اجزاء واقعی بدن انسان استفاده می‌کند و را به‌صراحت وارد پرفورمنس کرده و بیشتر آثاری که مستقیماً ساخته یا در پشت‌پرده در ساخت آن‌ها نقش ایفاء کرده، در واقع «مناسک جادوی سیاه» بوده است. 4️⃣ شواهد و مدارک دربارهٔ مشغولیت درازمدت و ریشه‌دار او با جادوی سیاه و ، آن اندازه زیاد بود که او مجبور شد در سال ۲۰۲۰، تلویحاً اعتراف کند که از این ابزارهای سیاه در کار و زندگی خود استفاده می‌کند اما نیست! 5️⃣ بسیاری از امروز دنیای ، چند سال قبل‌تر، یک دورهٔ کارآموزی را نزد آبراموویچ گذرانده‌اند که طبق گفته‌های او در یک مصاحبهٔ جنجالی، شامل تمرین‌ها و ریاضت‌های عجیب همچون حضور چند شب به صورت در جنگل و عذاب‌های بدنی برای افزایش تحمل درد می‌شود! 6️⃣ او اسم این روش‌ها را، «متد آبراموویچ» گذاشته و مبنای آن دریافت از منبعی نامعلوم است. البته اهل فن می‌دانند که این چیزی جز نام دیگری برای ارتباط گرفتن با و یا به‌اصطلاح فارسی نیست! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ مریمیه و برهنگی قدسی 💥 مریمیه: از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر (۱۳) 1️⃣ پیروان شوان در ایران مفاهیم رایج ترادیشنالیستی چون «امر قدسی»، «علم قدسی»، «معرفت قدسی»، و «هنر قدسی» را فراوان به‌کار می‌برند، ولی دربارهٔ مفهوم به‌کلی ساکت‌اند. 2️⃣ شوان از همان آغاز که در لوزان با مادلین ۱۷ساله رابطهٔ «زمینی» برقرار کرد، در ستایش از زیبایی جسم انسان سخن می‌گفت. این تأویل شوان از با مادلین را باید سرآغاز نظریه‌پردازی‌های بعدی او دانست که سرانجام به پیدایش فرقه‌ای به‌نام انجامید. 3️⃣ در سال‌های پسین، نظریه‌پردازی جنسی شوان تکامل یافت. او «زهد متداول» را به‌دلیل بی‌توجهی به «زیبایی جسم انسان» سرزنش کرد و آن را نشانهٔ «انحطاط معنوی بشر» و بی‌توجهی به «بالاترین درجهٔ زیبایی، که زیبایی جسم انسان است» دانست. 4️⃣ شوان می‌نویسد: 👈 به‌دلیل انحطاط معنوی بشر، بالاترین درجهٔ زیبایی، که [زیبایی] جسم انسان است، در زهد متداول جایگاهی ندارد. در حالی‌که این تئوفانی [تجلّی الهی] می‌تواند مقوّم معنویت باطنی باشد… به معنی درونی‌بودن، ذاتی‌بودن، نخستین‌بودن و بدین‌سان جامع‌بودن است… برهنگی یعنی تلألو نور، یعنی تشعشع جوهر معنوی یا انرژی؛ جسم، صورتی است برای جوهر و از این‌رو جوهر صورت است... 5️⃣ جملات فوق نشان می‌دهد که در مناسک فرقهٔ شوان «بالاترین درجهٔ زیبایی»، یعنی «زیبایی جسم انسان» دارای جایگاه ویژه بوده است. بدین‌سان، شوان علاوه بر مفهومِ «برهنگی قدسی»، متناسب با آن را نیز وضع کرد. 6️⃣ پیروان شوان در کُلُنی بلومینگتن خود را (نخستین‌گرا) می‌خواندند. اگر منظور از ارجاع به زندگی انسان در بدو خلقت باشد، که چنین است، این نام با پیوند می‌خورد، زیرا طبق آموزه‌های ، آدم و حوا در زمان خلقت در بهشت برهنه بودند. 7️⃣ زندگی برهنه در بهشت، همان «برهنگی قدسی» است که شوان از آن سخن می‌گوید. این در حالی است که قرآن کریم آدم و حوا را در بهشت برهنه نمی‌داند؛ آن‌ها پوشش خاص داشتند و پس از خوردن میوهٔ ممنوعه است که برهنه می‌شوند. آیات فوق در تکریم است و برهنگی را ناشی از اغوای شیطان و فریب خوردن انسان می‌داند. 8️⃣ به‌دلیل این تعلّق به «برهنگی قدسی» است که شوان در مکاشفاتش، زنی را که به‌زعم او «مریم مقدس» است، و نیز خود را، برهنه می‌دید و در خانه بود! در نقاشی‌های شوان، جسم برهنهٔ زن جایگاه ویژه دارد و مهم‌ترین این برهنه‌نگاری‌ها، نقاشی‌های متعدد از «مریم مقدس» است!! 9️⃣ بنیان «برهنگی قدسی» در عقاید شوان، مکاشفات برهنهٔ او نه تنها با مریم مقدس، بلکه با الههٔ در آئین بودا و الههٔ در آئین هندو نیز بوده است. شوان حتی مدعی بود که «زن بوفالوی سفید» را در مکاشفه، برهنه دیده است! 🔟 تصاویر متعدد از شوان در دست است که امکان چاپ آن برایم مقدور نیست و شوان را کاملاً برهنه، در وضعی بسیار زننده و چندش‌آور، که هیچ نسبتی با «زیبایی» و «تشعشع نورانی» ندارد، در حال «عبادت»! نشان می‌دهد! به‌علاوه، عکس‌هایی کاملاً برهنه از «زنان» شوان در دست است! ✍ استاد عبدالله شهبازی ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ مناسک مریمیه و آمیختگی جنسی در فرقهٔ شوان 💥 سرمد کاشانی و آئین برهنگی 1️⃣ در رسالهٔ «برهنگی قدسی» می‌نویسد: 👈 «حتی در سدهٔ نوزدهم در کشورهای مسلمان قدّیسان [اولیاء] کاملاً برهنه وجود داشتند و شاید هنوز هم در بعضی جاها باشند. در مورد آن‌ها سنّت ظاهری اعتلاء یافته و طبق قانون درونی “فطرت” زندگی می‌کنند و کسی هم ایشان را خارج از اسلام نمی‌داند»!! 2️⃣ تا آن‌جا که می‌دانیم، در جهان اسلام، «تقدیس برهنگی» رویّه‌ای است که در حوالی نیمهٔ سدهٔ هفدهم میلادی کوشید در هند رواج دهد، و در نیمهٔ دوم سدهٔ هفدهم (پیروان شابتای زوی در عثمانی)، و سپس (پیروان یعقوب فرانک در اروپا)، و در سدهٔ بیستم انواع فرقه‌های مروّج آن بوده‌اند! 3️⃣ نظر شوان دربارهٔ به آموزه‌های سرمد کاشانی و و و «پیامبر» شیطان‌پرستی جدید، شبیه است نه به عرفای مسلمان. به آثار شیطانی کراولی مراجعه کنید و ببینید. 4️⃣ به‌نوشته‌ی والتر فیشل، سرمد در اوائل سدهٔ هفدهم میلادی در خانوادهٔ خاخامی در کاشان به‌دنیا آمد. فیشل نام او را «محمد سعید سرمد» و زمان مرگش را ۱۶۶۱ میلادی ذکر کرده است. نام یهودی‌اش معلوم نیست. در شیراز به اسلام گروید، به کسوت صوفیان درآمد و نام «سرمد» را برگزید و به «سرمد کاشانی» معروف شد. 5️⃣ سپس راهی هند شد. ابتدا در حیدرآباد دکن بود و در سال ۱۶۵۴ در دهلی. این مقارن است با نخستین سال‌های گشایش دفتر انگلیس در بنگال. سرمد به‌صورت درویشی ظاهر شد که در خیابان‌های دهلی راه می‌رفت. او کاملاً برهنه بود و ادعا می‌کرد چیزی به‌نام «ماده» وجود ندارد و لذا دلیلی ندارد که آدمی از خود شرمسار باشد! 6️⃣ سرمد هم از برهنگی قدسی می‌گفت، هم همجنس‌گرا و مبلّغ بود، و هم خود را پیرو می‌خواند و مدعی بود از جانب شیطان به او وحی می‌رسد. این شعر منسوب به اوست: 🔸سرمد تو حدیث کعبه و دِیر مکن 🔹در کوچهٔ شک چو گُمرَهان سیر مکن 🔸رو شیوهٔ معرفت ز شیطان آموز 🔹او را بپرست و طاعتِ غیر مکن ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter