✡️ نقش یهود در غزوهٔ خندق یا احزاب (٢)
1️⃣ بعد از استقرار #قریش نزدیک مدینه، ابوسفیان، حُیَّی بن اَخْطَب را خواست و به او گفت: اگر بتوانی یهودیان #بنی‌قریظه را نیز حاضر به پیمان‌شکنی با محمد کنی خوب است. حیّی بن اخطب سراغ کعب بن اسد رئیس قبیلهٔ بنی‌قریظه رفت. کعب از پیمان‌شکنی با رسول خدا (ص) هراس داشت، اما حیّی او را متقاعد کرد.
2️⃣ وقتی خبر به رسول خدا (ص) رسید، رؤسای دو قبیلهٔ اوس و خزرج (سعد بن معاذ و سعد بن عبادة) را برای تحقیق فرستادند. این‌دو زمانی که به قلعهٔ بنی‌قریظه رسیدند با دشنام‌های #کعب_بن_اسد با شدیدترین لحن و زننده‌ترین جملات مواجه شدند و بازگشتند و پیمان‌شکنی بنی‌قریظه را به‌صورت #رمز به حضرت اطلاع دادند.
3️⃣ اوج سختی و فشار بر مسلمانان در این جنگ وقتی ظاهر شد که خبر رسید بنی‌قریظه که تعهد کرده بودند در صورت وقوع جنگ، نه با پیامبر (ص) باشند و نه علیه او، #پیمان‌شکنی کرده و با مشرکان هم‌پیمان شده‌اند.
4️⃣ مسلمانان که از پشت سر خود از جانب بنی‌قریظه در مورد خانواده‌هایشان ایمنی نداشتند و نیز از مقابل، با سپاه انبوه مشرکان که هر چند گاه از قسمت‌های تنگ #خندق می‌گذشتند، درگیر می‌شدند دچار هراس زیادی شدند.
5️⃣ وقتی احتمال #خیانت و حملهٔ شبانهٔ بنی‌قریظه به مرکز مدینه زیاد شد، پیامبر دو گروه از اصحاب را برای محافظت از خانه‌های مسلمانان اعزام کرد و آنان تا صبح تکبیر می‌گفتند، زیرا نگرانی مسلمانان از حملهٔ بنی‌قریظه به زنان و کودکان بیشتر از حملات قریش به خودشان بود.
6️⃣ و این‌گونه بود که پس از فرار احزاب و اطمینان مسلمانان از پیروزی، به فرمان خداوند، بی‌درنگ به سراغ #بنی‌قریظه رفتند….
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ هفده ایراد بر قتل‌عام بنی‌قریظه (١)
📚 خلاصه‌ای از ماجرای بنی‌قریظه بر اساس کهن‌ترین روایت:
1️⃣ پیامبر (ص) به‌محض ورود به مدینه، با یهودیان پیمان صلح بست. لکن در جریان جنگ خندق، #یهودیان_بنی‌قریظه این پیمان را شکستند.
2️⃣ وقتی خبر این عهدشکنی به پیامبر (ص) رسید چند نفر را به سمت #بنی‌قریظه گسیل داشت. فرستادگان پیامبر اوضاع را بسیار بدتر از شنیده‌ها یافتند.
3️⃣ پس از جنگ خندق، پیامبر (ص) دستور حرکت به سمت بنی‌قریظه را صادر کرد. محاصرهٔ قلعه‌ها تا تسلیم کامل آنان، ۲۵روز به طول کشید.
4️⃣ در آخرین شب محاصره؛ #کعب_بن_اسد قومش را جمع کرد و گفت: من سه گزینه به شما ارائه می‌دهم؛
🔸١. این مرد [=محمد] را تصدیق کنیم، واللّه که برای شما آشکار شده که او قطعاً پیامبر خداست… با این کار، نسبت به جان و اموال و فرزندان و زنانتان در امان خواهید بود. یهودیان گفتند: خیر!
🔸٢. پس فرزندان و زنانمان را بکُشیم و سپس به محمد یورش بریم… قومش گفتند: آیا این زنان و کودکان ضعیف را بکُشیم؟ زندگی پس از آنان چه معنایی دارد؟
🔸٣. پس امشب که شنبه‌شب است و احتمالاً محمد و اصحابش از عدم حملهٔ ما آسوده‌خاطر هستند، بر آنان حمله بریم… یهودیان گفتند: چگونه شنبه‌مان را با این کار خراب کنیم!
5️⃣ یهودیان کسی را نزد پیامبر (ص) فرستاده و خواستند که اَبولُبابَه را برای مشورت نزدشان بفرستد. پیامبر (ص) قبول کرد. #ابولبابه پیشنهاد کرد که تسلیم شوند و ضمناً به آنان فهماند که در صورت تسلیم‌شدن کُشته می‌شوند! #یهودیان نیز با اینکه می‌دانستند کُشته می‌شوند، بدون هرگونه مقاومتی، خود را تسلیم کردند!
6️⃣ قبیلهٔ اوس (هم‌پیمان بنی‌قریظه) از پیامبر (ص) خواستند که در حق یهودیان ارفاق نماید. پیامبر (ص) گفت: «آیا اگر مردی از خودتان در مورد آنها حکم کند راضی می‌شوید؟» آنان قبول کردند و پیامبر (ص) صدور حکم را به #سعد_بن_معاذ واگذار کرد. سعد حکم کرد: «مردان‌شان کشته شوند، اموال‌شان تقسیم شود و زنان و فرزندان‌شان نیز به اسارت گرفته شوند»!
7️⃣ پیامبر (ص) از این حکم سعد راضی شد و آن را #حکم_الهی نامید که از ورای هفت آسمان مُهر تأیید خورده است! و خود یهودیان نیز گفتند: «ای محمد! ما حکم سعد بن مُعاذ را می‌پذیریم»!
8️⃣ به‌دستور پیامبر (ص) در بازار مدینه گودال‌هایی حفر کردند، و یهودیان را آورده و گروه گروه در آن گودال‌ها گردن زدند… تعداد کُشتگان ششصد یا هفتصد نفر بود!
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter