✡ زایش لیبرالیسم و سورپرایز قرن بیستم
🎯 تجربهای چهلساله از #لیبرالیزاسیون_دولتی (قسمت اول)
📝 در این مقاله میخوانید:
1⃣ قرن بیستم را میتوان شروعی شدید و پرتلاطم و در عین حال عجیب برای #لیبرالیسم دانست؛ شروعی که ابتدای آن با استقرار و حضور پر قدرت ایالات متحده آمریکا در عرصهی روابط بینالملل همراه بود و اولین دولت مدرنی را که بر پایهی اصول لیبرالی بنیان نهاده شده بود، در ساختار قدرت نظامات جهانی آن دوران، موضوعیت بخشید و در ادامه نیز به معرفی لیبرالیسم بهعنوان یک مکتب اقتصادی منسجم، پرداخت که در آن پایههای سیستم اقتصادی بر روی #مالکیت_خصوصی بنا نهاده شده و ابزارهای تولیدِ اقتصادی در دست مالکان خصوصی بود و در این میان سعی نمود تا ایالات متحده آمریکا را بهعنوان #آرمانشهر شاخص از برای تحقق نظام موفق #سرمایهداری و سرمایهمحوری مبتنی بر نظام لیبرالیسم معرفی سازد.
2⃣ همچنین کثرت جنگها و شدت درگیریها و در عین حال دوری ایالات متحده آمریکا از کانون و مرکز وقوع این درگیریها در اروپا و آسیا، سبب شد تا #یهودیانِ آنگلوساکسونِ آمریکایی، در فراغتی با شکوه، در عرصهی جهانی به تعریف شاخصههای عینی نظام لیبرالیسم مبادرت ورزند و تبیین #سبک_زندگی_امریکایی (American lifestyle) و #رویای_امریکایی (American Dream) بر بستر نظام #کاپیتالیسم (Capitalism) را بهعنوان آرمان نهایی انسان از برای تحقق لیبرالیسم و #آزادی انسان از تمامی قیدها معرفی سازند.
3⃣ در این میان تمرکز ایالات متحده بر امر #رسانه و حمایت هوشمندانهی صنعت سینمای امریکا در فرایند جنگ جهانی دوم به نحوی در ابرقدرتی این کشور موثر بود که حتی جنایات جنگی آمریکا در دوران جنگ دوم جهانی بهجای آنکه اسباب انزوای این کشور را در جامعهی جهانی پدید آورد، به عاملی برای نمایش اقتدار جهانی آن مبدل گردید و موجب شد تا جنایات ضد بشری این کشور، همچون بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در سال ۱۹۴۵ میلادی به صورتی کاملاً وارونه و امری در جهت ثبات جهانی و در راستای تحقق حقوق بشر معرفی شود!
✍ نویسنده: م. شاهحسینی
📖 متن کامل مقاله را اینجا مطالعه كنيد:
👉 goo.gl/ttZeVK
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ فرضیههای نژادی در خدمت استعمار (1)
🎯 نادرستی فرضیههای نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت اول)
1⃣ سلطه و نفوذ فرهنگی بههمراه سلطهی اقتصادی و سیاسیِ استعمار سرمایهداری بر مستعمرات، از جمله موانع رشد و شکوفایی جامعه و بدین سبب مانع انتقال حاکمیت اقتصادی و سیاسی از اقلیت (طبقه حاکم) به اکثریت مردم در این جوامع میباشد.
2⃣ #فرهنگ_استعماری ابعاد و اشکال فراوان و متنوعی دارد، اما میتوان گفت که فرضیههای نژادی پایگاه و محتوای اصلی آن را تشکیل میدهند.
3⃣ #فرضیههای_نژادی (Rassism) که مدعی برتری فکری و فرهنگی گروه خاصی از انسانها بر سایر گروههای انسانی، به علت داشتن مشخصات جسمانی و ظاهری و اقامت در منطقه جغرافیایی معین است و بر این اساس، جامعهی انسانی را به نژادهای برتر و پست تقسیم میکند، پرنفوذترین و در عین سست و مهمل بودن، مهلکترین نظریاتی است که به نام علم، مانع شکوفایی مستعمرات شده و میشود.
4⃣ تبلیغ و ترویج چنین فرضیههایی در درازمدت، و بطور وسیع و مداوم، موجب پیدایش و تثبیت «عقدهی حقارت اجتماعی» در جوامع مستعمراتی و رشد عقدهی «خودبزرگ دانستن» در جوامع کشورهای #سرمایهداری اروپا و آمریکا و افزون بر آن، موجب بروز برخوردهای خشن و رفتاری ظالمانه میان گروههای انسانی در درون یک جامعهی مستعمراتی، و میان جوامع مستعمراتی شده است.
5⃣ #تحریف_تاریخ به سود طبقات استعمارگر، تجلیل از #کشورگشایان، تحقیر اقوام و گروههای انسانی در طول تاریخ و القاء نوعی هویت ملّی جعلی به عامهی مردم و همچنین توجیه و مشروعیت دادن به اعمال و جنایات استعمار سرمایهداری و #کلنیالیسم در مستعمرات، از زمینههای اجتماعی و سیاسی کاربرد #فرضیههای_نژادی محسوب میشود.
🔹 ادامه دارد...
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 http://yon.ir/Rassism01
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #نژاد_آریا
✡ فرضیههای نژادی در خدمت استعمار (2)
🎯 نادرستی فرضیههای نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت اول)
1⃣ طبقات حاکم در کشورهای #سرمایهداری با استفاده از #فرضیههای_نژادی بعنوان فکر راهنما، غارتگری اقتصادی و کاربرد زور در مورد مردم مستعمرات را منطقی و مشروع و حتی لازم و ضروری دانسته و میدانند و برای خود حق تشخیص و قضاوت و اجرا قائلند.
2⃣ طبقات حاکم وابسته به #استعمار در مستعمرات نیز از #فرضیههای_نژادی برای حفظ سلطهی خود بهرهبرداری میکنند، و با کمک این فرضیهها دشمن واقعی را از دید مردم محروم پنهان نگه میدارند و تلاش میکنند با ترویج و تبلیغ این فرضیهها خصومت و تفرقه میان طبقات و اقشار محروم و استثمار شده را ایجاد و تشدید نمایند.
3⃣ در جوامع مستعمراتی، فرضیههای #نژادپرستی در همهی زمینهها و با استفاده از همهی امکانات از #اسباببازی و #قصه ی کودکان گرفته تا کتب به اصطلاح #فلسفی و پژوهشهای #تاریخی، و دایرةالمعارفها ترویج و تبلیغ شده و میشود.
4⃣ هدف آن است که جامعه در یک جامعهی مستعمراتی موفق به انجام نقش تاریخیاش نگردد، و برخوردهای سیاسی، اجتماعی، قومی بر اثر فرضیههای #نژادپرستی، چنان تودههای محروم را مشغول کند و به جان هم بیندازد که فرصتی برای شناسایی دشمنان واقعی محرومان و ارائهی بدیل برای شیوهی تولید مستعمراتی و نظام اجتماعی استثماری حاکم به دست نیاید و نیروهای مردمی نتوانند در راه آگاهی و وحدت جامعه در برابر دشمن مشترک قدمی بردارند.
🔹 ادامه دارد...
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 http://yon.ir/Rassism01
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #نژاد_آریا
✡ تکوین فرضیههای نژادی (3)
🎯 نادرستی فرضیههای نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت دوم)
1⃣ توجیه تفاوتهای جسمی و فکری و فرهنگی گروههای انسانی، بر اثر شرایط محیط زیست با تحقیقات #کارل_لینه در عالم گیاهان و جانوران و تقسیمبندی موجودات زنده بر اساس مشخصات ظاهری قوت و دامنهی بیشتری یافت.
2⃣ لینه نه فقط گیاهان و جانوارن، بلکه نوع انسان را نیز بر حسب مشخصات ظاهری (رنگ پوست) به: اروپایی (سفید)، آمریکایی (سرخ)، آفریقایی (سیاه)، و آسیایی (زرد لیمویی)، تقسیم مینمود.
3⃣ لینه در تحقیقات خود صفات و مشخصات جسمی گروههای انسانی مانند، رنگ پوست، مو، چشم و بینی، حالت بدن را با صفات و مشخصاتی مانند فضائل اخلاقی، شیوهی رفتار، فرهنگ، و حتی طرز لباس پوشیدن و آداب و رسوم در یک ردیف قرار میداد.
4⃣ به نظر او #آمریکاییها تندخو و مخترع، #اروپاییها فرمانبردار قانون، #آسیاییها مالیخولیایی، تجملپرست و پولدوست و #آفریقاییها بدجنس و تنبل هستند که با زور و جبر بر آنان حکومت میشود!
5⃣ طرز تفکر و تقسیمبندی لینه در بسیاری از محافل فرهنگی و علمی اروپایی شیوع یافت و اساس و بنیاد #نژادشناسی طبقات حاکم و فرهنگ تجاوز جوامع #سرمایهداری قرون بعدی به مستعمرات گردید.
🔹 ادامه دارد...
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 http://yon.ir/Rassism02
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #نژاد_آریا
✡ غیرعلمی بودن فرضیههای نژادی (3)
🎯 نادرستی فرضیههای نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت سوم)
1⃣ بررسی تاریخ اجتماعی و سیاسی جماعات انسانی نشان میدهد که طبقات مرفه و استثمارکننده، برای اثبات مزیت و برتری فرهنگی و تمدنی خود بر سایر گروهها و مشروعیت بخشیدن به #استثمار انسانهای دیگر، صفات جسمانی گروههای انسانی دیگر را دلیل پستی آنها و صفات جسمانی خود را دلیل مزیّت دانستهاند و مفهوم و کلمهی #نژاد_برتر بدینصورت به وجود آمده است.
2⃣ در جوامع شرقی، #نژادپرستی بدانگونه که در سدههای 18 و 19 میلادی در کشورهای #سرمایهداری استعماری رشد کرد و توسعه یافت و مشخصات جسمی، اساس ردهبندی فکری و فرهنگی انسان شد، چه در دوران پیش از اسلام و چه پس از توسعهی اسلام وجود نداشت.
3⃣ گرچه در بسیاری از جوامع شرقی #بردهداری و کار بردگان را چه در دوران باستان و چه در دوران اسلامی میتوان نشان داد اما بردگی به رنگ پوست و شکل جمجمه یا لب و بینی ربطی نداشت.
4⃣ در نظامهای فئودالی، اشراف و فئودالها، در شیوهی تولید سرمایهداری، سرمایهداران، و در شیوهی تولید مستعمراتی، طبقات استثمارکننده، حاکم، مدافع و مروج #فرضیههای_نژادی بودند و هستند.
5⃣ در همهی این شیوههای تولید، بخشی از #روشنفکران با ترویج فرضیههای نژادی، دانسته یا ندانسته در خدمت طبقات حاکم و استعمارگران قرار دارند.
6⃣ فرضیههای نژادپرستی دوران ما، محصول #کلنیالیسم و شیوهی تولید سرمایهداری است.
7⃣ فرضیههای نژادی در کشورهای اروپایی پایهی فکری و فرهنگی #ناسیونالیسم شد و در مستعمرات پایهی فکری و فرهنگی ناسیونالیسم نژادی و پانبازی و پانسازی نژادی و فرهنگی را میسازد.
🔹 ...پایان قسمت سوم.
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 http://yon.ir/Rassism03
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #نژاد_آریا
✡ احیای فرضیههای نژادی در قرون اخیر (4)
🎯 نادرستی فرضیههای نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت چهارم)
1⃣ نظریات لاواتر نه فقط بر نژادشناسان و انسانشناسان حرفهای اثر گذاشت، بلکه ادبیاتی مانند #ولفگانگ_گوته و #والتر_اسکات نیز چنین افکار و نظریاتی را در آثار ادبی خود منعکس و بدینترتیب در ترویج و تبلیغ آن شرکت کردند.
2⃣ #نژادپرستی که با کمک و بهوسیلهی قصه، داستان، شعر و نقاشی تبلیغ شود، اثرات اجتماعی مهلکتر و مؤثرتری دارد، زیرا بهصورت خزنده امّا عمیق در ذهن خوانندگان قرار میگیرد.
3⃣ در قصههای کودکان و داستانهایی که حتی بهعنوان #ادبیات_جهانی شهرت دارد و بهخصوص در کتابهای هیجانانگیز برای جوانان، قهرمانان و بزرگان و ناجیان، پوستِ سفید، چشمِ آبی و مویِ طلایی دارند و جنایتکاران و تنبلها و کودنها بهطور عمده رنگ تیره در پوست و مو و چشم!
4⃣ به کمک فیلمهای سینمایی، و استفادهی وسیع از همهی رسانههای گروهی، اعتقاد به وجود #نژادهای_مختلف که نه فقط از نظر جسمی و ظاهری، بلکه فکری و فرهنگی نیز با یکدیگر در تضاد قرار دارند، از همان اوان کودکی چه در کشورهای سرمایهداری استعماری و چه در متسعمرات تزریق میشود.
5⃣ نتیجهی اجتماعی چنین تبلیغی رشد عقدهی #خودبزرگبینی و احساس رهبر و معلم و حاکم بودن در میان افراد و اعضای جوامع #سرمایهداری نسبت به سایر گروههای انسانی و رشد عقدهی #حقارت و احساس #عقبماندگی و احتیاج و حتی در مواردی دریوزگی و وابستگی اقتصادی و فکری در میان افراد و اعضای #جوامع_مستعمراتی است.
6⃣ وجود این #عقدهی_حقارت را میتوان در رفتار و گفتار بسیاری از #سران دولتها، #روشنفکران، شخصیتهای دینی، علمی و فرهنگی جوامع مستعمراتی امروزی نشان داد.
🔹 ادامه دارد...
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 http://yon.ir/Rassism04
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #نژاد_آریا
1⃣ بزرگترین بازی «پوکر انگلیسی» در سیاست با «کودتای مسلحانه سرمایهداران» شروع میشود؛ همان شورش #ماگنا_کارتا [منشور کبیر یا مَگنا کارتا : Magna Carta] در سال 1215.م که به «انقلاب اشراف انگلستان» تعبیر گشت.
2⃣ یگانه انقلابی که «حقوق شهروندان» و «عدالت اجتماعی» در زمرهی مطالبات و شعارهای آن نبود و در واقع، اولین کودتای مسلحانه و راستگرایانهی تاریخ انگلستان بهشمار میرود.
3⃣ #دموکراسی زادهی نظام ایدئولوژیک و سیاسی #سرمایهداری است، چنانکه هیچ چیز مانند سرمایهداری در پیدایش #جهان_مدرن تاثیر نداشته و این نظام بیش از هر جا در انگلستان ریشه دواند.
4⃣ به روایت فرید زکریا در کتاب آینده آزادی:
📝 «پایههای آنچه ما حکومت قانون مینامیم، در بدهبستانهای قرون وسطایی اشراف با پادشاهان شکل گرفت.»
5⃣ در زمان پادشاهی #هنری_دوم در انگلستان، وقتی حقوق اشرافِ سرمایهدار تهدید شد، آنان نبرد 40 سالهی خونینی را علیه حکومت بهراه انداختند که سرانجام به امضاء یک قرارداد آتشبس در حوالی قلعه وینزر انجامید، همان قراردادی که امروز به «سند ماگنا کارتا» شناخته میشود و #اصلاحطلبان آن را آغاز راه #دموکراتیزاسیون میدانند!
👇👇👇
1⃣ این سند در سیر تکوین تاریخیاش به یک «شبه قانون اساسی» در انگلستان بدل گشت و فقط منشوری بود برای رسمیت یافتن #سرمایهداری و ضامن «حقوق اشراف فئودال» که نخستین «قید و بندها» را برای تضمین حقوق این طبقه به نظام پادشاهی میزد.
2⃣ پال جانسون، مورخ شهیر آمریکایی میگوید:
📝 سند #ماگنا_کارتا به حق، اولین قانون از مجموعه قوانین انگلیسی است که میتوان گفت «آزادیهای انگلیسی» و در نتیجه «آزادیهای آمریکایی» از آن نشأت میگیرد.
3⃣ تجربهی «کودتای مسلحانه سرمایهداری انگلیسی» به یک دستاورد تاریخی رسید: #دموکراسی متولد شد. مارتین لیپست، فلسفهدان یهودی میگوید: «سرمایهداری، مغز دموکراسی است» و برینگتون مور، پژوهشگر دانشگاه هاروارد نیز به درستی مینویسد: «بورژوازی نباشد، سرمایهداری نیست.»
4⃣ به عبارت دیگر، #سرمایهداری_لیبرال برای توسعه خود «طبقه بورژوازی» (طبقه متوسط سکولار) را پدید میآورد و در فرآیند «توسعه اقتصادی»، بورژوازی انسجام مییابد. بهتدریج «قدرت مستقلی» در برابر «دولت» شکل میگیرد. نزد پراگماتیستها، چنین قدرت مستقلی همان #جامعه_مدنی_لیبرال است.
5⃣ این قدرت نوظهور یا «بورژوازی نوخاسته» میخواهد تا «خواستِ ثروت را به خواستِ قدرت» تبدیل یا به روایت فرید زکریا «خواستههای خود را با چانهزنی به دولت تحمیل کند»، چنانکه #حزب_کارگزاران ایران با شعار «زنده باد سرمایهداری» رسماً همین سیاست را برگزید، اما اگر این «چانهزنی» موثر نیفتاد، «سرمایهداری لیبرال» هراسی ندارد تا دست به #سلاح ببرد!
👇👇👇
1⃣ تنها کشوری که #سرمایهداری سوار بر روی موج احساسات پوپولیستی مردم، پادشاهش را با خیال راحت روانه جوخهی اعدام کرد و سرش را با گیوتین زد، همان زادگاه سرمایهداری یعنی #انگلستان بود؛ آن هم فقط به این سبب که چارلز اول بدون رضایت اَشراف به وضع خودسرانهی مالیات پرداخت! #فلاسفه_لیبرال این واقعه را نیز گامی به سوی #دموکراسی نامیدهاند!
2⃣ #سعید_حجاریان تحت تاثیر #حسین_بشیریه از سال 1375 استراتژیِ انگلیسیِ «فشار از پایین، چانهزنی از بالا» (سیاستِ ستیز و سازش) را با صورتبندیِ #تیموتی_گارتن_اش برگزید و همین استراتژی را سبب شکلگیری واقعهی #دوم_خرداد 1376 معرفی کرد.
3⃣ این مقام امنیتیِ سابق، برای دستیابی به اهداف دموکراتیکِ #اصلاحات، مُدل «مشروطهخواهی اسلامی» را با تصریح به #ریشههای_انگلیسی آن پیشنهاد داد:
👈 در فرآیند «مشروطهطلبی انگلیس» اشرافِ زمیندار در مقابل قدرتِ سلطنت ایستاد. بعدها طبقات دیگر هم به واسطهی منازعات و مشاجرات طولانی، وارد عرصه سیاست میشوند. در واقع، به این معنی به «دموکراسی» میرسیم که از «رقابت» شروع میکنیم، ولی پس از آن «مشارکت» هم به آن افزوده میشود. در فرآیند مشروطیت یک قدرت در مقابل قدرت مطلقهی دیگری ظهور کرده و سعی میکند که آن قدرت مطلق را «قانونمند» کند و جا را برای وارد شدن «عناصر جدیدتر» به عرصهی سیاست باز کند. این گستردهتر شدنِ عرصهی سیاست را #دموکراتیزاسیون مینامیم. دوم خرداد 1376 سنتز «جمهوریت» و «مشروطیت» بود. این نقطهی عطف دموکراسی ایران است.
👇👇👇
🎯 عصر اقتدار سیاستمداران عملگرا (2)
✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 29)
🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایهداری (5)
1⃣ طبقهای که در تحلیل #حسین_بشیریه شامل روشنفکران، اساتید دانشگاه، دانشجویان، دبیران و آموزگاران و شماری از متخصصان و حقوقدانان بودند.
2⃣ این بخشهای اقشار متوسط جدید، ویژگیهایی شبیه به یک «طبقه اجتماعی» از خود نشان دادهاند. آنها از آغاز «محمل اصلی ایدئولوژی لیبرالیسم، سکولاریسم و مدرنیسم بودند» و متاثر از همان ایدئولوژی جهانی غالب، یعنی #سرمایهداریِ نوپا.
3⃣ خواستههای عمدهی «طبقه متوسط جدید» شامل تجدید هویت و سنتهای ملی ایران، منع دخالت روحانیون در سیاست، وضع نظام قانون اساسی جدید به شیوهی اروپا، تأسیس نهادهای سیاسی بر اساس حاکمیت ملی و ایجاد مبانی «دولت ملی مدرن» به جای دولتهای سنتی و کاریزماتیک بوده است.
4⃣ همین طبقهی متوسط جدید پس از انقلاب اسلامی به تدریج مواضع سیاسی خود را از گروههای سنتگرای اسلامی متمایز ساخت و با عرضهی تعبیر «دموکراتیکتر»! از اسلام، زمینه اجتماعیِ #اپوزیسیون_سیاسی در جمهوری اسلامی را تشکیل داد.
5⃣ حالا این «طبقه متوسط سکولار» نوظهور، با آغاز دههی 1370 منافع اقتصادی – سیاسیِ خود را در پیوندِ «سرمایهداری» و «دولت» میدید!
📖 متن کامل مقاله بههمراه منابع:
👉 yon.ir/pragmatism
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #ارتش_سری_روشنفکران
🎯 هاشمی و خاتمی : دو روی یک سکه؟ (1)
✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 30)
🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایهداری (6)
1⃣ #دولت_سازندگی دیگر به سوی #سرمایهداری غلتیده بود و اکبر #هاشمی_رفسنجانی بانی تحولاتی شد که آثار زیانبار آن، سالها بعد گریبان خودش را نیز گرفت. او البته در ظاهر سعی میکرد بیشتر روی مسائل اقتصادی متمرکز باشد و شخصیت سیاسیاش را هر چه بیشتر از حاشیههای اقدامات لیبرالی دولت در حوزهی فرهنگ و سیاست دور نگه دارد.
2⃣ با این حال حتماً به پیامدهای فرهنگی و سیاسی استراتژی #توسعه_اقتصادی کابینهاش اشراف داشت؛ همان استراتژیای که «متحدانِ» پنهانِ روزهای ریاستجمهوری و «منتقدانِ» آشکارش در #عصر_اصلاحات آن را نشاندهندهی «سیمای مترقی بورژوازی» خواندند.
3⃣ هاشمی رفسنجانی روز 18 آبان 1369 «مانیفست دولت» و «سیمای سیاست» خود را با عنوان #مانور_تجمل در خطبههای نماز جمعه ارائه کرد:
👈 اظهار «فقر» و «بیچارگی» کافی است. این رفتارهای «درویش مسلکانه» وجههی جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است. زمان آن رسیده که مسئولین ما به «مانور تجمّل» روی آورند... هر چند ما «فقیر» باشیم و اقتصادمان به سامان نباشد، اما برای آنکه در دیدگان سایر ملل مسلمان و غیرمسلمان، «ملتی مفلوک» جلوه نکنیم، لازم است تا «جلوههایی از تجمل» در چهره کشور و مسئولین حاکمیتی رؤیت شود.
4⃣ چنانکه #اصلاحطلبان بعدها نوشتند: شخصِ «هاشمی رفسنجانی به جنگ گفتمان رسمی انقلاب رفت؟!». آنچه بدیهی است، خطبههای نماز جمعه او خبر از ظهور سیاستهایی جدید میداد که با آموزههای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری تعارض داشت.
📖 متن کامل مقاله بههمراه منابع:
👉 yon.ir/khashemi
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #ارتش_سری_روشنفکران
🎯 هاشمی و خاتمی : دو روی یک سکه؟ (2)
✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 30)
🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایهداری (6)
1⃣ رئیس «دولت کارگزاران» چارهای نداشت تا برای مشروعیتبخشی به برنامهی #توسعه_اقتصادی خود به قرائتی تازه از زندگی پیامبر اعظم (ص) اتکاء کند. بهتدریج، #سکولاریسم و «دین» نه در نظر بلکه در عمل با هم در میآمیخت. در لحظهای از همان خطبهها، وقتی هاشمی رفسنجانی به نکوهش شدید «زندگی فقیرانه» و «حزباللهیهای یقه چرکین» دست زد، با استناداتی روایی گفت: «رسول اکرم برای هر زن [از زنان خود] یک اتاق تهیه کرده بودند، در حالی که دیگران فاقد آن [امکانات] بودند»!!
2⃣ این قرائت بعدها به جایی رسید که تابستان سال 1387 سردبیر ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران ایران به صراحت ادعا کرد اگر حضرت خدیجه (س) بهعنوان یک #سرمایهدار در کنار حضرت محمد (ص) نبود، «پیامبر به انجام رسالت خویش موفق نمیشد»!!
3⃣ کارگزاران دولت هاشمی میپنداشتند: «قانون #سرمایهداری مدرن» هم «دینی» و هم «عادلانه» است، چون همانند قرائت اکبر هاشمی رفسنجانی «کام گرفتن از خلقت دنیا» را «فریضهی اسلامی» میپندارند و میگویند «لیبرالها و محافظهکاران سعی میکنند از دنیا لذت ببرند، اما لذت مشروع؛ و شریعت در اینجا نه اخلاق که قانون است»!!
4⃣ این قانون البته منافع «کمونیستها» و «مسلمانان» را هم بهتر تامین میکند! چون:
👈 «در چنین نظامی، بلوکهای اجتماعی نمایندگان سیاسی خود را دارند. «نهادهای اقتصادی» وابسته به هر بلوک از نمایندگان خاص خود با پول و رأی دفاع میکنند و برای به دست آوردن حکومت رقابت میکنند. در چنین نظامی، سرمایهداری مانند «فردریش انگلس» میتواند از «حزب کمونیست» دفاع کند و سرمایهداری مانند «حضرت خدیجه» از «جامعه اسلامی» حمایت کند»!!
📖 متن کامل مقاله بههمراه منابع:
👉 yon.ir/khashemi
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #ارتش_سری_روشنفکران