باشد که روزگار ظلم به سر آید
و آفتاب برآید
و حقیقت در چهرهی مردم بدرخشد
و عشق آن سپیده دمی گردد
که به سوی آن گام بر میداریم.
من با عشق به دنیا آمدهام،
با عشق زندگی کردهام،
و با عشق هم از دنیا میروم
تا آن چیزی که از من باقی میماند فقط عشق باشد...
👤 #فریدون_فرخزاد
@kafe_adabiat🌟
#کتاب_صوتی🎧
کتاب سال بلوا داستان زندگی دختری به نام نوشآفرین است که زندگی خود را در بستر مرگ و بیماری، به یاد میآورد. عباس معروفی داستان این کتاب را در سالهای پیش و پس از جنگ جهانی دوم در شهر سنگسر روایت میکند. نوشآفرین دختر زیبای سرهنگ نیلوفری و عالیه خانم است که پدرش رؤیای ملکه شدن او را در سر دارد. سرهنگ نیلوفری با وعدهی رسیدن به وزارت جنگ، از شیراز به سنگسر میآید و همانجا ماندگار میشود؛ غافل از اینکه زندگی در سنگسر، آغاز نابودی خانواده است...
📚 سال بلوا
👤#عباس_معروفی
🎙#عاطفه_رضوی
@kafe_adabiat🌟
#دانستنیهای_ادبی 📚
شارل پرو نویسنده ی مشهور فرانسوی پایه گذار سبکی در ادبیات است که ما امروزه آنرا "افسانه های شاه پریان" می نامیم. از معروف ترین داستان های پرو می توان به سیندرلا، گربه ی چکمه پوش ، شنل قرمزی و... اشاره کرد، اما چیزی که کمتر در مورد آن شنیده ایم آن است که او در معماری کاخ ورسای نیز نقش داشته است. پرو ، لویی چهاردهم را متقاعد کرد که سی و نه فواره به یاد سی و نه حکایت ازوپ، حکایت نویس معروف یونانی در کاخ ورسای بسازد. ساخت این فواره ها پنج سال به طول انجامید.
@kafe_adabiat🌟
#نمایش_رادیویی🎭
#کتاب_صوتی
شکسپیر در این نمایشنامه به داستان ازدواجی میان اتللو و بانویی ونیزی به نام دِزدِمونا می پردازد که در ابتدا با شور و عشقی دوطرفه آغاز می شود و درنهایت با خشم ناشی از حسادت و مرگ هایی خشونت آمیز به پایان می رسد.
این نمایشنامه جزو لیست برترین کتاب های تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ است.
📚اتللو
👤#ویلیام_شکسپیر
@kafe_adabiat🌟
#کتاب_صوتی 🎧
کتابخانه نیمه شب داستان زندگی دختری به اسم نورا است که به خاطر احساس ناامیدی، ترس و تنهایی دچار افسردگی شده است. دختری که از کودکی با داشتن والدین سختگیر و عیبجو با استرس پذیرفتنی نبودن بزرگ شده و در بزرگسالی هم با از دست دادن شغل و نامزدی، مرگ گربه و ... باز دچار همان احساسات بد کودکی خود می شود و دچار یاس درباره خود و توانمندی های خودش می شود. او فکر می کند به درد هیچ کس و هیچ چیز نمیخورد و نتواسته در زندگی درست تصمیم بگیرد و همین او را دچار حسرت ها و پشیمانیهای زیادی کرده است به طوری که دوست ندارد زنده بماند...
📚کتابخانه نیمه شب
👤#مت_هیگ
🎙#نسرین_کوچکخانی
@kafe_adabiat🌟
#شاهنامه 📚
داستان دوازدهم
#سام_زال
سام از همسر زیبایش صاحب کودکی بسیار زیبا میشود ولی تمام موی سر و مژگان وبدن او چون برف سفید بود. سام از ترس سرزنش مردم کودک خود را به کوه البرز برد. جایی که سیمرغ لانه داشت گذاشت. شاید سیمرغ کودک را بخورد . ولی به فرمان خدا ،سیمرغ آن طفل را مثل جوجه های خود بزرگ کرد.
سالها گذشت ، کودک بزرگ شد با نشانی فراوان از پدر. سام در خواب دید مردی بر اسبی تازی نشسته ، از سوی سرزمین هندوستان به سوی او می آید ومژده داد که فرزند تو زنده است.
سام پس از نیایش با گروهی به سوی کوه البرز رفت . سیمرغ از فراز کوه سام و گروه را دید ودانست که در پی کودک آمده اند. سیمرغ نزد جوان بازگشت و داستان کودکی او را برایش تعریف کرد و گفت اکنون سام پهلوان،سرافرازترین مرد جهان به جستجوی تو آمده. جوان چون سخنان سیمرغ را شنید غمگین شد. اشک از دیدگان فرو ریخت. وبه زبان سیمرغ پاسخ داد . زیرا با انسانی هم کلام نشده بود. سیمرغ گفت: امروز نام تو را دستان نهادم. این را بدان که هرگز تو را تنها نخواهم گذارد و تو را به پادشاهی می رسانم. من دل به تو بسته ام برای آنکه همیشه با تو باشم تعدادی از پر خود را به تو میدهم تا اگر زمانی سختی پیش آمد از پرهای من یکی را به آتش افکنی ،در همان زمان نزد تو خواهم آمد. سیمرغ دل دستان را رام کرد و او را بر پشت گرفت و نزدیک سام بر زمین نشست.
ادامه در پیام بعدی ....
@kafe_adabiat🌟
#شاهنامه 📚
داستان دوازدهم
#سام_زال
...قبای پهلوانی آوردند و جوان پوشید و از کوه به زیر آمدند. وهمه با هم راهی ایرانشهر وبه دیدن منوچهر رفتند.
منوچهر فرمانی نوشت که تمامی کابل و سرزمین هند تا دریای سند از زابلستان تا کنار رود همه از آن جهان پهلوان سام باشد. سام همراه فرزندش دستان (زال) بعد از نیایش روانه سرزمین خود شدند.
در زابلستان سام تاج وتخت و کلید گنج را به زال سپرد و بعد از نصیحت فرزند،خود به فرمان منوچهر شاهنگاه ایران برای جنگ با دیوان و دشمنان به گرگساران و مازندران رفت. روزگار گذشت تا روزی زال جوان آهنگ سیر و سفر وشکار کرد.
مهراب شاه کابل ،مردی خردمند ودلیر ،از نژاد ضحاک و باجگزار سام شاه زابلستان بود ودختری بسیار زیبا به نام رودابه داشت. زال و رودابه ندیده عاشق همدیگر شدند ولی نژاد رودابه مشکل وصلتشان بود. بعد از مدتها نامه نگاری بین زال و سام وحتی آماده شدن سام برای جنگ با مهراب، بالاخره زال به دیدار منوچهر رفته و بعد از آزمایش او توسط موبدان، منوچهر با این مصلت موافقت میکند. سام نیز که فرزند را به کام دل خویش دید پادشاهی و تخت و تاج زابلستان را به زال سپرد.
📚 منبع: گفتار شورانگیز فردوسی
به کوشش : سهراب چمن آرا
@kafe_adabiat🌟
📚 یک تکه کتاب
جاوید مگسهای بیجانِ آخرِ فصل را توی هوا میگرفت و میبرد بیرون ولشان میکرد.
گفتم:
- چرا نمیکشیشان و این همه به خودت زحمت میدهی؟!
گفت:
+ خوشیمان را به رنج دیگران نمیخریم.
📖 سال بلوا
✍🏻 #عباس_معروفی
@kafe_adabiat🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه صبح بخیر از قول #مولانا بگیم که میگه :
از خواب چو برخیزم،اول تو بیاد آیی🌿☀️
🌞صبح بخیر
@kafe_adabiat🌟
#کتاب_صوتی🎧
کتاب صوتی "مدیر مدرسه" یکی از بهترین آثار
"جلال آل احمد" ، داستان آموزگاری را روایت میکند که برای آسایش و درآمد بیشتر به مدیری روی میآورد و با دشواریهای جدیدی روبهرو میشود...
📚 مدیر مدرسه
👤 #جلال_آل_احمد
🎙#حسام_مقدمیکیا
@kafe_adabiat🌟
#تیکه_کتاب✏
آدمها از ترس وحشی میشوند،
از ترس به قدرت رو میآورند که چرخ آدمهای دیگر را از کار بیندازند؛
و گرنه این همه زمین و زراعت و دام و پرنده و نان و آب هست، به قدر همه هم هست.
اما چرا به حق خودشان قانع نیستند؟
چرا کتاب نمیخوانند؟
چرا هیچچیز از تاریخ نمیدانند؟
چرا ما این همه در تیره بختی تکرار میشویم؟
این همه جنگ...
این همه آدم برای چه چیزی کشته شدهاند!
که آن چیز حالا دستشان نیست،
و دست بچههاشانم نیست..؟!
📕 #سال_بلوا
✍ #عباس_معروفی
@kafe_adabiat🌟
#کتاب_صوتی🎧
کتاب سال بلوا داستان زندگی دختری به نام نوشآفرین است که زندگی خود را در بستر مرگ و بیماری، به یاد میآورد. عباس معروفی داستان این کتاب را در سالهای پیش و پس از جنگ جهانی دوم در شهر سنگسر روایت میکند. نوشآفرین دختر زیبای سرهنگ نیلوفری و عالیه خانم است که پدرش رؤیای ملکه شدن او را در سر دارد. سرهنگ نیلوفری با وعدهی رسیدن به وزارت جنگ، از شیراز به سنگسر میآید و همانجا ماندگار میشود؛ غافل از اینکه زندگی در سنگسر، آغاز نابودی خانواده است...
📚 سال بلوا
👤#عباس_معروفی
🎙#عاطفه_رضوی
@kafe_adabiat🌟
#شعر🌹
#بابک_زمانی
ریشهام در بهار است و برگهایم در پاییز
نه سبز میشوم، نه زرد
حال درختی را دارم
که فصلها را نفهمیده...!
@kafe_adabiat🌟
#کتابخانه_های_جهان
کتابخانه کونارته📖
این کتابخانه ی کوچک در مکزیک یکی از خاص ترین فضاهای مطالعه را در اختيار بازدید کننده گان خود قرار داده است، این فضا یک اتاق با سقف گنبدی شکل است که قفسه های کتاب در درون آن به شکلی کاملا هندسی جای گرفته اند. رنگ های ملایم و شکل خاص موجود در این فضا حسی از آرامش و سکوت را منتقل می کند.
@kafe_adabiat🌟
#کتاب_صوتی🎧
کتاب "خداحافظ گاری کوپر"، رمانی فلسفی، سیاسی، نوشته ی «رومن گاری» نویسنده فرانسوی است. خاستگاه مضمون داستان، از دل فرار کردن از جهان مدرن و ناپاکی هایش، سیاست ورزی، تبعیض و ریاکاری مردمانش است. این کتاب، روایت داستان جوان 21 ساله آمریکایی به نام لِنی است که از جنگ و دنیای آن متنفر است و از آنجا که نمی خواهد در جنگ با ویتنام شرکت کند، وطن و زادگاه خود و تمام تناقض های سیاسی و اجتماعی اش را ترک می کند و به خانه دوست روشن فکرش، باگ، در ارتفاعات سوییس می رود. تنها چیزی که لنی جوان از آن فضای محبوس و تاریک با خود می برد، عکسی از «گاری کوپر» است که همیشه در جیبش به همراه دارد و گاه با نگاه کردن به آن، بارقه ی امیدی از میان نفیر تاریکی دنیای اطراف، وجودش را گرم و روشن می کند...
📚 خداحافظ گاری کوپر
👤 #رومن_گاری
🎙 #مجتبی_مسافرینژاد
🎼فصل02/13
@kafe_adabiat🌟