1_5144492432.mp3
5.72M
#توی_گوشی 🎧
کربلا کربلا
ای تب و تاب غمت ، دار و ندارم!
دست منو برسون، به دست یارم...
اون منو دوست داره که
من دوسش دارم!
کربلا کربلا!
حسرت روز و شب بچگیامی
دور شدم از تو ولی تو رؤیاهامی ...
#معرفی_کتاب
یک رمان عاشقانه غمگین در عین حال با متنی روان و ساده. طوری که اگر به فصل دوم کتاب برسید کنجکاوی تون باعث میشه تا آخر کتاب بخونید.
موضوع کتاب درباره یک نویسنده ایرانی که زندگی ساده اما ذهن خلاقی داره و همین ذهن خلاق هم چالشهای زیادی برایش پیش میآورد.
در طول کتاب، برای کسی که چیزی از رمان نوشتن نمیداند به نکات خوبی اشاره شده است. در کل قصد دارد بگوید که نویسنده بودن و داستان نوشتن، این نیست که بنشینی گوشهای و منتظر باشی که یک چیز خارقالعاده به تو الهام بشود. *نوشتن یک مهارت است و باید با تلاش آن را به دست آورد.*
*روزبه معین* نویسنده کتاب، سبک خاصی بکار برده که با خوندن خطهای پایانی کتاب، غافلگیر میشویم و نویسنده با طرح یک معما برای خواننده کتاب را به اتمام میرساند. بطوریکه لازم است دوباره برگردیم و از اول با دقت بخوانیم تا جواب پیدا کنیم.
از نقاط ضعف کتاب میشود به:
_ رعایت نکردن زبان معیار
_ شخصیت پردازی کم
_ توصیفات کم زمان و مکان
نمره من به کتاب : ۸/۵ از ۱۰
@kafeh_denj |☕
هواخواه تواَم جانا
و میدانم که میدانی
#السلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا
بگذار من برایت چای بریزم
آیا گفتم که تو را من دوست دارم ؟
آیا گفتم که من خوشبخت هستم
زیرا که تو آمده ای ...
و حضورت مایه خوشبختی است
چون حضور شعر ، چون حضور قایق ها و خاطرات دور ...
بگذار پارهای از سخن صندلیها را
آن دم که به تو خوشامد میگویند ، برگردان کنم ...
بگذار آنچه را که از ذهن فنجانها میگذرد
آنگاه که در فکر لبان تواند ...
و آنچه را که از خاطر قاشقها و شکردان میگذرد ، بازگو کنم ...
بگذار تو را چون حرف تازهای
بر "ا ب ج د" بیافزایم ...
خوشت آمد از چای ؟
کمی شیر نمیخواهی ؟
و چون همیشه به یک حبه قند اکتفا میکنی ؟
اما من
رخسار تو را بی هیچ قندی
دوست دارم ...
_ نزار قبانی
@kafeh_denj |☕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادمه وقتی چهار پنج ساله بودم غروبای تابستونا با مامان یا مامان بزرگم میرفتیم حیاط تا باغچه آب بدیم. چندتا درخت خرمالو داشتیم با یک دونه درخت گلابی. درخت گلابی فقط بهارها شکوفه میداد اما درخت خرمالو پاییز ما رو مهمون میوههاش میکرد. چندتا بوته هم شمشاد و گل شاهپسند داشتیم. زمانی که گلهای کوچیک شاهپسند میدیدم که باز شدن کیف میکردم.
وقتی مامان قشنگ روی برگ درختها رو آب میزد و تمیز میشدند اونوقت نوبت من میشد تا شمشاد آب بدم. گاهی هم میرفتم زیر فواره آبی که مامان با شلنگ گرفته رو شاخه های درختا و حسابی کیف میکردم. آب بازی دوست داشتم.
حالا جای اون خونه یک آپارتمان بالا رفته و آثاری هم از باغچه نمونده.
هفته پیش که بعد چندسال گلهای خونه مامان جونم آب میدادم دوباره اون حس خوب غروبا اومد سراغم. کاش میشد به اون زمان برگشت و دوباره تجربهاش کرد.
#بداهه_نوشت #عطر_خاطرهها
#استوری
@kafeh_denj |☕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️امام حسن عسکری(ع):
با دوست و دشمن، خوشگفتار و خوشرفتار باشید، اما با دوستان مؤمن بهعنوان یک وظیفه که باید همیشه نسبت به یکدیگر با چهره شاداب برخورد نمایند، اما نسبت به مخالفین به جهت مدارا و جذب به اسلام و احکام آن.
_ (مستدرک الوسایل، ج۱۲، ص۲۶۷)
✨بی تو این جا همه در حبس ابد تبعیدند
💫سال ها هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
✨سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است
💫فصل ها را همه با فاصله ات سنجیدند
✨تو بیایی همه ی ثانیه ها، ساعت ها
💫از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند
#السلام_علیڪ_یا_بقیة_الله 💚
•|🍁|•
دفتر نقاشیخدا همیشه زیباست :)
اما فصل #پاییز را برای
دلِ خودت آرام تر ورق بزن.
و تمامی رنگ ها را بخاطر بسپار
که عشق لابلای همین
رنگهای زیباست!
@kafeh_denj |☕
هدایت شده از آرامش اینجاست 🌱
به قول محمود دولت آبادی:
روزگار همیشه بر یک قرار نمیمانَد؛
روز و شب دارد،
روشنی دارد،
تاریکی دارد،
کم دارد،
بیش دارد..!
آرامش اینجاست🌱
@arameshinjast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرچند ڪه رسم است ، بگویند
تبریڪ پسر را به پدرهـا...
میلادِ پدر بر تو مبارڪ
ای آمدنت، رأسِ خبرهـا...💕
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#میلاد_امام_حسن_عسکری(ع)
#مبارڪ_باد