eitaa logo
سعیده کرمانی
568 دنبال‌کننده
110 عکس
47 ویدیو
6 فایل
آرشیو اشعار و نوشته های من دل من راهی امام رضا ست کفتر چاهی امام رضا ست 🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊 درصورت باز نشدن صوت‌ها کانال دیگری با همین آدرس در پیام‌رسان تلگرام دایر است مسیر ارتباط با من 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @saeedekermani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃هوالعشق🍃 یک بار هم بیا و دو دست مرا بگیر یا به دروغ هم شده از من نباش سیر طاق است طاقتم  نرو اینقدر راه دور چشمم به راه خشک شده، برنگرد دیر بر شوره‌زار می‌چکد این اشک‌ها و نیست فرقی میان دامنم و پهنه‌ی کویر قد می‌کشم مگر که نگاهم کنی ولی... کفرم برآمده است که ای ماه سر به زیر... ابریشم محاسن تو حسرتی ست دور بر قلب غم‌گرفته‌ی این بوسه‌ی حریر هرشب نسیم سارق عطر تن تو را کت‌بسته ، می‌کنم به دل شامه‌ام اسیر دور از جوانی تو شده موی من سپید فصل بهار آمده این برف ناگزیر بی چشم‌های روشن تو ای شراب محض از من چه مانده غیر زنی آبغوره‌گیر؟ 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
🍂بیا و خستگی ام را دو استکان بتکان مباد بشکنی از خط جور طوفان ها بلند شو‌ سبلان زادگاه باران ها اگر نباشی و در گوش دشت پر نشود طنین نی زدنت در میان چوپان ها به غیر اشک چه رودی پناه خواهد داد عروس های مغان را ز حجله ی خان ها ... سپرده ام که خدایم مراقبت باشد تو زخم خورده ای از چشم شور انسان ها به خون آذری ات می‌دهم قسم که دمی نفس بکش که بهاری شود زمستان ها هوای جاری ِدر سینه ی اتاق تویی که فرق می کند این خانه با خیابان ها هنوز روح تو در ساقه ی گیاهان هست هنوز گرم حلولی میان گلدان ها 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
🍃به نام نور🍃 💚نذر مادر عالم۲💚 خبری تلخ می‌وزد در شهر شعله بر جان باغ می‌افتد رد انگشت های تاریکی بر گلوی چراغ می‌افتد پشتِ در در پناه یک دیوار پیش پرخاش پشته های فشار چشم‌زخم سیاه یک مسمار در دل ِاتفاق می‌افتد شیشه‌ای می‌شود بلاگردان چشمه‌ای می‌شود پر از باران روضه سخت است پیش فرزندان مادری در اتاق می‌افتد می‌شود خانه خانه محنت مادری در نهایت غربت باز پا می‌شود به هر زحمت باز پای اجاق می افتد لال باشد زبان من اما مثل رسم قدیمی ِدنیا بین عاشق ترینِ آدم ها رد پای فراق می‌افتد روسیاهی به شهر می‌ماند طعنه هایش به زهر می‌ماند شعله  بر قلب دهر می‌ماند روی دل رد داغ می‌افتد 🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊
🍃به نام نور🍃 💚نذر مادر عالم۳💚 عطری که از خاک مزارت پخش می‌شه  یادم‌ می‌یاره نو بهار دست هاتو  یادم می‌یاره حس خوب بودنت رو  یادم می‌یاره دونه دونه خاطراتو لالاییات هم رنگ آغوش خدا بود  سوز صدات سنگای سختو نرم می‌کرد  تو خاطرم مونده تنور خونه ی ما  قلب یتیمای یه شهرو گرم می‌کرد با اعتبار گردن آویزت یه وقتا  زنجیر دستای اسیرا باز می‌شد  دست دعا بالا  می‌بردی و گره از  کار گرفتار و فقیرا باز می‌شد اون که بهش پیراهنت رو هدیه دادی  هیچ وَخ دیگه پیراهن فقرو نپوشید  بعد یه عمری جستجو مرد یهودی نور کلیم الله و توی چادرت دید هر شب دعا کردی برا همسایه هامون  تو موج بارون قنوتای شبونه  اینکه یه در باید به مسجد باز می‌موند یعنی خدا هم خواست همسایه ات بمونه از برکت دستای تو خوش بخت می‌شد هر نو عروسی که براش چادر می‌دوختی  مزدت چی بود که بخت روزامونو شب کرد  از ضرب دستای کی توی تب می‌سوختی تنگه دلم قدر چهل سال واسه دستات  بغضم‌ شکسته اومدم پهلوت مادر  روی مزارت سر می‌ذارم اما این سر  سامون نداره جز روی زانوت مادر می‌گن بگو حرفاتو آخه بار غم ها  با درد دل می‌شه سبک تر راست می‌گن  سر بسته می‌گم دنیا با من سخت تا کرد  می‌گن به مادر می‌ره دختر راست می‌گن 🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊
🍃به نام نور🍃 💚نذر مادر عالم ۴💚 هنوز کودکان تو برای جای خالی‌ات در انزوای جای جای خانه گریه می‌کنند یکایک حروف در کتابها هنوز هم بدون هر اشاره و نشانه گریه می‌کنند چه خوانده چشمهای تو که خیس مانده آستین میان کوچه ها مگر چگونه خورده‌ای زمین چگونه باز پا شدی ،چگونه بی صدا شدی که مردها برای تو زنانه گریه می‌کنند چه بود سر مخفی ِخسوف چند ماهه‌ات چه بود راز گریه و سکوت گاه گاهه‌ات چه بود راه کودکت ،چه شد سپاه کوچکت که پا به ماه ها  به این بهانه گریه می‌کنند هزار کوه زخم را به دوش می کشیدی و هزار زهر  طعنه را به گوش می شنیدی و تمام بردبار ها ،تمام کوهسار ها به پات با تکان تکان ِشانه گریه می‌کنند سیاه ماند چهره‌اش پس از تو روزگار شهر پر از مزار شد شبی پس از تو هر کنار شهر پس از به شانه رفتنت  پس از شبانه رفتنت برات یا کریم ها شبانه گریه می‌کنند 🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊
هدایت شده از سعیده کرمانی
4_5998921615646131488.mp3
2.39M
🍃به نام نور 🍃 💚نذر مادرعالم ۱💚 خفه می‌شد درون حنجره ها هر صدایی که داشت شر می‌شد  لقمه‌ی گرم عافیت طلبی  رونق سفره‌ی بشر می‌شد  جز صدای چکاچک بیلی  موقع صاف کردن یک قبر  هیچ حرفی سکوت را نشکست  هیچ راهی نبود غیر از صبر  نردبان های آسمان می‌سوخت حبس می‌شد دعای اهل زمین  زیر خاکستری شک آلوده دفن می‌شد گدازه های یقین  روزنی را ولی نشان می‌داد  آیه ی روشن قنوت کسی  گریه هایش بلند شد شاید بزند بر دل سکوت کسی بر سرش می‌کشید چادر را  کوچه های غبار را می‌شست  شعله های نحیف ایمان را  شب به شب بین خانه ها می‌جست گوش شهر سیاه را هر روز  با صدایی سپید کر می‌کرد نور را ذره ذره می‌تاباند سایه‌ را رو سیاه تر می‌کرد  از میان مسیر با دستش خار هارا دوباره بر می‌داشت در دل سرد سیر آدم ها  چشمه چشمه بهار را می‌کاشت  سیلی سرد سایه ها اما خیمه زد بر تلالو خورشید ابرها پرده ی عزا شده بود خون رگهای آسمان جوشید آب خوش بر گلویمان سد شد استخوان را به بغضمان بستند پیش چشمان روشن خورشید آسمان را به ریسمان بستند 🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊
4_5998839714914765022.mp3
857.3K
🌱به نام نور🌱 بند اول غم تو می‌گیره سرو سامونم رو توی خاک می‌ذارم همه ی جونم رو داغ تو خانومم تو قلبم زده ریشه مثل سوز آتیشه بدون تو نمی‌شه قول دادی همسفر شی باهام پس چرا جا گذاشتی منو من نمی‌خوام یه ثانیه هم بی تو این زندگی کردنو بند دوم پاشو تکلیفم رو  بانگات معلوم کن  باصدای خندت  دلم‌و آروم کن زهرا با من ببین داغ تو چه کار کرده قلب من پر از دره این اشکای یه مرده جای اینکه کنارم باشی با غمت هم نشینم دیگه من چجوری می‌تونم تو رو توی خونه نبینم دیگه بند سوم بعد تو کی حالِ قلبمو می‌دونه کی برای زینب لالایی می‌خونه رفتی اما هنوز رد خون رو دیواره غم رو قلبم آواره دلم آروم نداره رفتی اما بدون بعد تو خونمون قبر حیدر میشه وقتی دیگه ندارم تو رو  غربتم صد برابر می‌شه 🕊kaftarchahiemamreza🕊
4_5998839714914765023.mp3
4M
🌱به نام نور🌱 بند اول باصدای مناجاتت شبا مادر بیدار می‌شم اشکاتو وقتی می‌بینم دوباره بی قرار می‌شم انگاری میبری از خاطرت درداتو هرشب که می‌شه خرج همسایه دعای تو مرتب یکمم فکر ماباش واسه ی خودت دعا کن سه ماهه داری می‌سوزی توی آتیش این تب مادر مهربونی روح خونمونی واسه موندن دعا کن آخه خیلی جوونی بند دوم وقتی حالت رو می‌پرسم چرا مادر دمق می‌شی پا می‌شی واسه دلگرمیم ولی زود بی رمق می‌شی چرا گلبرگ گونت غرق شبنم می‌شه مادر میدونم که یه روزی درد تو کم می‌شه مادر ینی می‌شه دوباره حال این خونه عوض شه ینی می‌شه ببینم بسترت جم می‌شه مادر دنیامه نگاهت فدای روی ماهت دل عرش خدا هم می‌سوزه با آهت بند سوم بذا دستت رو رو شونم وقتی که داری پا می‌شی نفست بند میاد آخه هر دفه جا به جا می‌شی می‌دونی وقتی افتادی زمین من چی کشیدم تا ابد از جلو چشمام نمی‌ره هرچی دیدم همه دنیا خراب شد رو سرم اون لحظه ای که تو زیر دست و پا بودی صداتو می‌شنیدم درد بی دوامه اشک تو چشامه رد داغ جسارت تا همیشه باهامه 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5998839714914765024.mp3
2.1M
🌱به نام نور🌱 بند اول من و غصه و غم , من و اشک نم نم دلم غرق خونه , شبیه محرم بازم روضه ی کوچه و مادره بازم موسم غربت حیدره شروع می‌شه روزای بی مادری بازم چشمای سینه زن ها تره قلبم به غصه مبتلا شد شوری تو سینه ام به پا شد بازم مدینه بی وفا شد از اشک محاسنم خضابه غصه تو سینه بی حسابه حال مادرمون خرابه بند دوم از ابر چشامون داره خون می باره پیرن مشکیا رو بپوشید دوباره برا ماتم و درد بی مادری برای غم و غصه ی دختری برا راز ناگفته ی مجتبی بخون ای دل از روضه بستری امشب دلا عزا گرفته مادر دست به دعا گرفته گفتم شاید شفا گرفته فصل غم علی رسیده زهرا این روزا چی کشیده قدش تو کوچه ها خمیده! بند سوم خدا هم‌ برای ،غمش بی‌قراره آخه اسم زهرا،خودش گریه داره همه نوکرا ریزه خوار درش سلاطین همه خادم حیدرش گره های کورِ ماها وا میشه؛ نگاهی کنه از کرم دخترش بازم در جوش و در خروشم عشقت برده قرار و هوشم مادر مشکی برات می پوشم مادر یار غریب حیدر مادر دردات به جون نوکر مادر برات می‌میرم آخر 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5998839714914765026.mp3
1.32M
🌱 به نام نور🌱 بنداول خوب می دونم با چه دردی می گذرونی شب و خوب می دونی داغ دوریت می کُشه زینب و ، آه خیلی تلاش می کنی تا غمت رو هیشکی نبینه پهلو به پهلو که میشی روپیرهنت گل میشینه قلبمو هی می سوزونی میخوای پاشی نمی تونی تا کنارت میام ، صورت می پوشونی 3 جون  زینب (نرو مادر)3 بنددوم می‌زنی موهامو شونه ولی با احتیاط می‌زنم دستاتو بوسه ولی با احتیاط وای افتادی مادر به زحمت تا موهامو  شونه کردی تو گریه هات گفتی قصدِ سفر از این خونه کردی گریه کردم برا پهلوت برا دستت، برا بازوت گریه کردم، برا زخم روی ابروت(۳) جون زینب(نرو مادر) ۳ بندسوم همه جای بستر تو لاله کاری شده می‌چکه از روی گونت اشک جاری شده آه  نذاشته واست شب وروز درد مزاحم هنوزم اشکاتو پاک می‌کنی زود  تا نبینم  تا نسوزم صورت تو ورم داره چشات تارو  دلم‌زاره حال و روزت منو آروم نمی‌ذاره۳ جون زینب نرومادر 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_6001091514728449999.mp3
1.18M
🌱به‌ نام نور🌱 ابریه آسمون چشمام فصل عزای گل یاسه هرکسی لایق غمش نیست! فاطمیه برا خَواصه داغ شهادت یه مادر برده تموم صبر و تابم اگه پیرهن سیاه پوشیدم فاطمه کرده انتخابم ذکرش مناجات دلم محبتش فخر و مباهات دلم خدا رو شکر با اینکه سید نشدم در به در مادر ساداته دلم اغیثینی یا زهرا حدیث لولاکو می‌خونم فاطمه علت وجوده دلیل خلقت جهان و فلسفه ی بود و نبوده همیشه زیر لب می‌خونم «مادرونه واسم دعاکن دلم گره خورده به دنیا این گره کورمو واکن» دلم هلاکه مادره اونکه تو زندگیم ملاکه مادر سینه زدن برا عزای فاطمه نتیجه ی دامن پاک مادره اغیثینی یا زهرا وقتی می‌میرم آرزومه منو تو روضه بپذیرن گریه کنای فاطمیه زیر جنازمو بگیرن حضرت زهرا پسرش رو تنها نمی‌ذاره میدونم توی سراشیبی قبرم با ذکر زهرا در امونم میگمـ حتی زیرلحد با هرنفس یا حضرت زهرا مدد برا خودم روضه ی کوچه میخونم بارون چشمم می‌شه بی حدوعدد اغیثینی یا زهرا 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_6001091514728450004.mp3
1.25M
🌱به نام نور🌱 بند اول می‌میره فضه واسه ی سرفه های ممتدت جونمو می‌گیره ذکراشهدت از من پنهون نکن اگه لاله گونه پیرهنت خودش آخه روضه خونه پیرهنت خوب می‌شی عزیز من خدا بزرگه حرف رفتنو نزن خدا بزرگه میدونم همین روزا شفا می‌گیری بگو جون من از این خونه نمیری یافاطمه بند دوم با این حالت به فکرمی فدای محبتت بی قراری وقت استراحتت کارای خونه رو بذار واسه من توروخدا تا می‌خوای پاشی منو بزن صدا تب تو بند نمیاد دل نگرونم بالای سرت دارم دعا می‌خونم الهی خوب شی تا خونه باصفا شه الهی به جای تو فضه فداشه یافاطمه بند سوم می‌ذاری روی هم هنوز لباسای محسنو می‌گیرم باهات عزای محسنو مونده یادم که نوگلت پشت در شهید شده امیدت سه ماهه ناامید شده الهی بشکنه دستای مغیره صدمه خوردی تو از پای مغیره الهی هیچ مادری بلا نبینه توی داغ بچه هاش به غم نشینه یافاطمه 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
49.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 🎬نماهنگ سربازِ عباس(علیه السلام) . 🔸️آهنگ و اجرا:کربلایی محسن بیننده . 🔸️شاعر:سعیده کرمانی . 🔸️تنظیم:سهیل سرافراز . 🔸️تدوین:م،فرج صالحی . . ‌. 📜 تقدیم به سردار دلها حاج قاسم سلیمانی 🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
برای مادرم❤️❤️ به دست تو شده آهنگ خوب زندگی ام صدای نازک و زیبای چرخ خیاطی برای من تو پدر بوده ای و مادرهم که وقف ما شده ای پای چرخ خیاطی بخند زندگیم خانه را گلستان کن به روی دامن من برگهای یاس بدوز به من فقط هنر دستهات می آید برای دختر خود ، مادرم لباس بدوز تو شمع سوخته ای همچنان ولی روشن که گرد روی تو هستیم مثل پروانه نمک بریز که دارد به وجد می آید یکی یکی در و دیوار آشپزخانه پرنده نیستم اما شبیه کودکیم دوباره بال گشودم به سوی آغوشت از ابتلا به غم و رنجها نمی ترسم کمی که می کنی ام ناز توی آغوشت شبیه صبحی و فرجام تیرگی ها را در انتهای خودش ، در غروب می بینی که گفته چشم قشنگت ضعیف تر شده است؟ تو درد ریز مرا نیز خوب می بینی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5969992820474251492.mp3
1.52M
تصنیف میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام بند اول ملکوت از نام او شده غوغا علی اکبر ع نوه ی حیدر کرار اومد آقا علی اکبر ع اشبه الناس به پیمبر/ شده تفسیر جمالش همه عالم همه دنیا / شده مبهوت جلالش رکوع تو سجود تو عشقه وجود تو خودِ طراوتِ بارونه همه‌‌ی وجودم داره می‌خونه مددی مولانا علی اکبر ع بند دوم قدمش خود بهاره آخر عمر خزونه نفسش مژده ی عطر لحظه ی ناب اذونه معنی سبز اجابت/ ای قنوت استجابت تویی قد قامت بارون/ ای قیام استقامت جمال تو کمال تو عشقه مرام تو شده رسم مکتبم نمیشه جدا این ذکر از لبم مددی مولانا علی اکبر ع بند سوم همه زیبایی دریا اقتباس از چشماشه هرچی نوره توی عالم انعکاس از چشماشه قبله قلب اسیرم/ بایدم این آقا باشه دلبر بالابلندی /که پایین-پای باباشه دل بریدن ازش چقد سخته بپای نگاش فدا شدن آسونه هرکی اسیرش شده می‌خونه مددی مولانا علی اکبر آهنگساز آقای هاتف نیک ‌پور 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
🍃تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال🍃 برای قاصدک هوای تو خبر میاورد قضا کنار می‌رود تو را قدر میاود بهار چند روز را معطلت که می‌شود شکوفه می‌دهد لبت لبم ثمر میاورد به چاشت می‌نشینی و غزل شروع کردنت برای چای صبحمان دو نیشکر میاورد نشسته پای پنجره و مست موی تو شده دگر نسیم نامی از سفر مگر میاورد همین که تکیه می‌دهی و پلک می‌زنی به هم برای بالش سرت پرنده پر میاورد غزل دوباره پر شد از رسیدنت ولی بگو مگر کسی  وصال را به شعر در میاورد ؟ 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از سعیده کرمانی
🍃مناجات۱🍃 قرار بود که نورم بگیره جهانو قرار بود تو دنیا بشم انعکاست حواسم نبود و دلت رو شکستم ولی تو همیشه به من بود حواست چقد مهربونی که هرجا بریدم با آغوش بازت به دادم رسیدی لباس گناهو تنم دیدی اما بدیمو پوشوندی بدیمو ندیدی بدی کردم اما دلم گرمه آخه تو گفتی صدام کن جوابت رو می‌دم ضرر کردم اما بهم گفتی برگرد خودم کسریای حسابت رو می‌دم با این که نگاهم به سمت زمینه می‌دونم که شرم چشامو می‌خونی پشيمونم امشب دلم غرق خونه می‌دونم می‌بینی می‌دونم می‌دونی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از سعیده کرمانی
🍃مناجات ۲🍃 اومدم مثل همیشه منو شرمنده کنی باز دلِ مُرده از گناهو با نگات زنده کنی باز می‌دونم تویی قرارِ دلای تنگ و پریشون آغوشت همیشه بازه واسهْ بنده ی پشیمون رحمتِ واسعه‌ی‌تو مرهم دلای تنگه بدیام زشته میدونم ولی بخششت قشنگه منی که غرق گناهم مگه جز تو کیو دارم اومدم بِدی پناهم مگه جز تو کیو دارم مگه میشه رفت و ننشست؟ پای سفره ی شبونَت مگه بنده ی فراری جایی داره غیر خونت؟ خوبی کردی اما از من جز بدی ندیدی یک عمر ابر مهربونی هاتو رو سرم کشیدی یک عمر 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از سعیده کرمانی
🍃مناجات ۳🍃 یک عمر آدم بودم و آدم نبودم هربار که مُحرم شدم مَحرم نبودم غافل شدم از تو زمان سرخوشی‌ها اما کنارت جز زمان غم نبودم قصدم ولی گردن‌کشی هرگز نبوده هربار که لغزیدم و محکم نبودم لذت نبردم از گناهم شاهدی که آسوده از وجدان خود یک‌دم نبودم گرچه نبودم بنده‌ی خوبی برایت اما گنهکار درستی هم نبودم از بی‌حیایی نیست که می‌خوانمت باز در سایه‌ی مهر تو، آخر کم نبودم بی‌آبرو بودم ولی قیمت گرفتم باران شدم با اینکه قدر نم نبودم با مهر تو نام حسینت را شنیدم لطف تو بوده دور از این پرچم نبودم از لطمه های گریه کن هایش همیشه بیخود شدم آگاه از حالم نبودم زخمی که زد تنهایی‌اش برسینه‌ام را جز شوری اشکم پی مرهم نبودم از شعله هایی که به جان خیمه‌اش ریخت آتش گرفتم خالی از ماتم نبودم ای کاش دستم را بگیرد گریه هایم آن روز که دیگر در این عالم نبودم 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
این بیت مال سنگ قبرمه آری نبودم بنده ‌ی خوبی برایت اما گنهکار درستی هم نبودم
🍃نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم🍃 تو آواز دشتی تو شوق سه تاری سکوت کویری و بغض بهاری سَرِ کوزه بر دوشی دخترانی تمنای خوابیده در چشمه ساری مراد شب و روز این زانوان است سری که به روی چمن می گذاری فدای نگاهت چرا سر به زیری تو انگیزه‌ی سرخ ِروی اناری بر آنم که دیگر بر آتش بجوشم هم آتش‌نشانی هم آتش بیاری بیا نازنین شانه کن موی من را مگر آرزوی بلندی نداری؟ 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
🌱مناجات ۴🌱 بازهم راه گدایی بر کریمی خورده است کارمسکینی به احسان القدیمی خورده است هر دری را رفته و بر هرکه می شد رو زده بندگی را بعد سالی تازه یادش آمده از هوای نفس، از نفس بلا ترسیده است در اگر کوبیده از هول و ولا کوبیده است من تورا دارم فقط آیا جوابم می‌کنی هم ردیف بی کس و کاران حسابم می‌کنی تشنه ماندم چشمه سار آب را گم کرده ام در شب مهتاب ، من مهتاب را گم کرده ام شاکی ام از نفس ،از دست خودم درمانده ام من نمی‌بخشم خودم را من تو را رنجانده ام شمع عمرم از خجالت رفته تا سوسوزدن که گناهانم نمی‌ارزند قدر رو زدن شانه‌ی من که پر از بار گناهان می شود شانه ات می‌لرزد و چشم تو باران می‌شود اشتباه طفل را تا کی پدر جبران کند!؟ نامه‌ ی اعمال من تا کی تو را گریان کند گرچه از دستان پر مهرت کشیدم باز دست روی باز و رحمت تو کار دستم داده است هرچه غرق اشتباهم باز مولایم تویی با ولی باید بیایم آه، بابایم تویی گفته ای روضه دوای ماست وقت اضطرار جای استغفار، گاهی روضه می آید به کار آبرو گرچه ندارم آب رو می‌آورم اشک‌های روضه‌ام را با وضو می‌آورم با لب تشنه لب گودال یادم آمده روضه بی تابی اطفال یادم آمده دست های روی گوش و رد دست زیر چشم خیمه ‌ها و غارت خلخال یادم آمده پیش چشمان پر از باران دختر بچه ها بر سر گهواره ای جنجال یادم آمده جان من نه عالم و آدم فدایت یاحسین دخترم قربان دختر بچه هایت یا حسین 🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
4_5783058513559292540.mp3
7.46M
🍃بسم رب الحسن.ع🍃 بند اول سر زد از افق سپیده ماه دلبری رسیده بهتر از این قمر کسی تو عالم ندیده اولین نوه ی پیمبره تو رگاش خون پاک حیدره خنده هاش دل اهل عالمو می‌بره عادتش کرم و سخاوته معنی نفحات رحمته آسمون جلال و شوکت و عزته رویای شیرین شبای عاشقایی تو رحمت خدایی حضرت مجتبایی بند دوم حیدر بدل حسن بود فاتح جمل حسن بود یک کلام والسلام مرتضی ابالحسن بود قوت بازوی ابوتراب اسمشم میده دشمنو عذاب زَهره ی دشمنا میشه با نگاهش آب وارث خلف پیمبره انعکاس وجود حیدره ابن فاطمه غیرتی و دلاوره تو جزو اصول و فروع کربلایی تو غیرت خدایی حضرت مجتبایی بند سوم رحمت کثیرمونه رهبر مسیرمونه تو دفاع از حرم قاسمش امیرمونه از ازل دلامونو‌می‌بره از عسل بخدا شیرین‌تره جون دادن آرزوی آخره نوکره پیروی از آقام سعادته عاشقی واسمون کرامته راهمون آخرش ایشالا شهادته کاش تو راهش باشم که هانی و زهیر شم مثه غلام سیاهش من عاقبت بخیر شم 🎉 ملودی از آقای سعید حمیدیان ‌فر و آقای محسن بیننده رمضان ۱۳۹۷ 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از سعیده کرمانی
4_5997006829031261177.mp3
6.38M
🖤شب‌قدر🖤 بند اول این خونه رو امشب روشن کردی اما چشمات می‌گه از دنیا دل سردی غصه هاتو از چشمات می‌خونم درد دل کن با من دردت به جونم آرزومه که بگی غم سی ساله تو یه روزی چرا چشمتو به آسمون می‌دوزی اسم مادرمو می‌اری زیر لب دوباره می‌سوزی با حال زارم چشم تارم پشت سر هم دارم می‌بارم بند دوم از سر شب حال قلبم زاره نمیدونم امشب چرا اینقدر تاره وقتی می ری قلب من می‌کوبه نگرونم بابا ‌ دلم آشوبه کاش بمونی که یه‌ جوری امشبم فقط بشه رد که دلم داره میده گواهی بد بمونی پیشم که سیل اشک چشام دوباره بشه سد با حال زارم چشم تارم پشت سر هم دارم می‌بارم بند سوم رنگ شفق چرا اینقدر زیاده زمین داره می‌لرزه چرا طوفان و باده چی می‌شنوم چرا اینقدر شلوغه کاش یه نفر بگه این خبر دروغه می‌رسونم خودمو کنارتو دوباره بابا می‌خورم زمین و پا میشم از جا باورم نمیشه چی دارم می‌بینم‌ ای خدا ای خدا با حال زارم چشم تارم پشت سر هم دارم می‌بارم رمضان ۱۳۹۷ ملودی از آقای سعید حمیدیان فر 🕊@kaftarchahiemamreza🕊