♦️شماره شبای یک میلیون صاحب سهام عدالت نامعتبر است شرکت سپرده‌گذاری مرکزی: 🔹بیش از یک میلیون سهامدار سهام عدالت همچنان با مشکل شبای بانکی معتبر روبرو هستند. 🔹این افراد می‌توانند با ثبت نام در سامانه جامع اطلاعات مشتریان یا درج شماره شبای معتبر خود در سایت سهام عدالت در فرآیند دریافت سود سهام خود قرار گیرند. 🔹شرکت سپرده‌گذاری مرکزی درحال آماده سازی واریز سود تا پایان آذرماه جاری به مشمولان است.

♨️اکران سانس آزاد خانوادگی انیمیشن 💥بچه زرنگ💥 🎯با تخفیف ۵۰‌درصد:۳۵هزارتومان 🎈شما هم با خانواده دعوتید به تماشای یک انیمیشن جذاب و مهیج!! 🔥هماهنگی و رزرو بلیط: ۰۹۱۳۰۵۸۳۵۲۵ 🧭مکان اکران:منظریه، خ سروش، خ فرهنگ، کوی پرورش، کانون امام خمینی (ره) ⏰ پنجشنبه۲۳ آذر ساعت ۱۵:۳۰ 🎯۱۵دقیقه قبل اکران درمکان حاضر باشید #پردیس_تخصصی_کودک_و_نوجوان معاونت_پرورشی_و_تربیت_بدنی ━━━💠🍃🌸🍃💠━━━ به کانال پردیس کودک ونوجوان بپیوندید: https://eitaa.com/kodakparvaz

📸 اداره کل هواشناسی استان اصفهان درباره سامانه بارشی، سرما و یخبندان طی پایان هفته هشدار سطح زرد صادر کرد. ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯

میدونستی سوسیس و کالباس سرشار از پروتئین ، ویتامین c و آمینواسیدهای ضروری بدنه؟🧬😍 چیه تعجب کردی؟؟😳 بله کاملا درسته😌 البته اگه از مواد اولیه سالم و بهداشتی و طبق اصولش تهیه بشه 😋اگه عااااشق فست و فود و ساندویچ هستی 😋اگه بعضی غذاها را دوست نداری و نگران سلامتیت هم هستی و فست فود خانگی مورد اطمینان می خواهی. ✨گروه خوشمزه های خونگی ، تولید کننده انواع سوسیس و کالباس خانگی و با کیفیت در کهریزسنگ✨ گروه خوشمزه های خانگی تولید فست فودهای سالم ، پیتزا و ... خانگی و بسیار خوشمزه در شهر کهریزسنگ را در ایتا دنبال کنید. شماره تلفن برای بانوان ۰۹۱۶۲۰۵۱۱۹۵ قربانی برای آقایان ۰۹۱۳۹۳۱۰۶۹۳ قاسمی نژاد این گروه مخصوص خودته👇😉 https://eitaa.com/joinchat/3785818692Ca739434b34 #معرفی_و_حمایت_از_مشاغل_شهر

#قصه_شب #رمان_دا #کتاب_بخوانیم #ساعت_۲۰

💫بخش هشتم💫 مدتی که آنجا بودیم، بابا و علی تا صبح نمی خوابیدند و بالای سر ما مراقبت می کردند استرس و وحشت این گونه مسائل باعث شده بود فکر و ذکر ما داشتن یک خانه مستقل برای خودمان باشد.شب ها که پشت بام می خوابیدیم با لیال و محسن ستاره ها را نشان می کردیم و میگفتیم اون ستاره مال منه، مال من پر نور تره. علی می گفت: کاش دل همه مردم مثل این ستاره ها برق می زد، با هم یکی بودند و به فکر هم بودند.کاش آدم های پولدار به فکر فقیرها می افتادند و پول هایشان را بین آنها تقسیم می کردند، این طوری هیچ کس فقیر نمی ماند. حرف های علی ما را به فکر فرو می برد.می گفتیم خب برویم به فلانی که پولدار است بگوییم پول ها را تقسیم کند، می گفت:نه نمیشه. اونها اصلا برای این پولدار شده اند که پول دوست دارند و حاضر نمی شوند برای دیگران خرج کنند.بعد ما می گفتیم:خب چه کار کنیم که آنها بفهمند آدم های فقیر هم می خواهند پول داشته باشند. آنقدر از این حرف ها می زدیم تا کم کم خوابمان می برد. یکبار کفشم بدجور پاره شد.کفش دیگری هم نداشتم مدرسه بروم. علی گفت: نگران نباش، با هم کفش من رو می پوشیم.آن سال ها در شیفت های مختلف درس می خواندیم.على صبح به مدرسه می رفت و من بعد از ظهر.او به محض تعطیلی مدرسه یک نفس تا خانه میدوید.کفش های کتانی اش را از پا در می آورد و به من که آماده،منتظرش بودم،می داد کفش ها در پای من گشاد بود و لق می زد. وقتی آنها را پایم می کردم و راه می رفتم، پاهایم به طرف جلو می سرید و انگشتم از پارگی جلوی کفش بیرون می زد. همیشه وقتی می خواستم از جلوی کوی فرشید تا کوچه کامبیزی ها که به خاطر بچه پولدارهای لوس و ننرش به این اسم معروف شده بود، رد شوم، خیلی به خودم فشار می آوردم و سعی میکردم طوری راه بروم که انگشتم بیرون نزند. از مسخره کردن بچه های پولدار آن محله که منتظر چنین بهانه هایی بودند تا کسی را به بازی بگیرند، می ترسیدم.تا از آن محله رد شوم، پایم بدجوری درد می گرفت. وقتی به علی گفتم؛ کتانی هایش برایم بزرگ است، مقداری پنبه توی کتانی جا داد. این کار هم بی تاثیر بود.توی هوای گرم جنوب پاهایم عرق می کرد و پنبه ها مچاله می شد و باز انگشتم بیرون میزد و بدبختی من دوباره شروع می شد. مدتی به این شکل سر کردیم تا بلاخره على با پول کار کردن هایش برای خودش کفش خرید و بابا هم پولی دستش آمد و مرا نجات داد. اواخر سال ۱۳۵۵ شهرداری در محل قبرستان قدیمی شهر که به آن »قبرستان کهنه میگفتند، شروع به ساخت خانه هایی برای کارگرانش کرد بابا هم در این پروژه کار می کرد کارهایی مثل نگهبانی، تحویل مصالح ساختمانی و نظارت کارگران بر عهده او بود بعد از عمری دربه دری و خانه به دوشی این خبر برای ما باور نکردنی بود. فکر اینکه تا چند ماه دیگر خودمان صاحبخانه می شویم، خیلی خوشحالمان می کرد. اما آزار و اذیت های صاحبخانه، چنان بابا را عاصی کرده بود که دیگر نتوانست تحمل کند. سقف ردیف اول را که زدند، ما را به یکی از این خانه ها برد خانه که نه، یک چهار دیواری بی در و پیکر، حتی پنجره هایش را پایا با نایلون بست. ولی با این حال هرچه بود از معصیت مستاجری و همنشینی با صاحبخانه های بی انصاف بهتر بود.قبرستان کهنه کم کم به یک شهرک تبدیل می شد، در طول یک سالی که آنجا بودیم، بارها می دیدیم کارگران هر بار که زمین را برای ساختمان سازی می کنند استخوان ها و اسکلت مرده ها را از زیر خاک بیرون می کشند. تنها قبری که از تخریب در امان ماند،قبر دختر سیدی به اسم هاشمیه بود که مردم اعتقاد عجیبی به او داشتند.به او متوسل می شدند و مرادشان را می گرفتند. هر بار لودر شهرداری به این قبر نزدیک می شد به مشکلی برمی خورد و از کار می افتاد. دست آخر گذاشتند آنجا به همان شکل بماند و با نذورات مردم آرامگاهی برایش ساختند. یک آرامگاه خانوادگی هم که متعلق به یکی از موات طوایف عرب خرمشهر بود، توسط خانواده اش خریداری شده بعدها آنجا را به محل تبدیل کردند. مردم می گفتند در زمان جنگ جهانی دوم اینجا حریم شهر بوده. وقتی نیروهای انگلیسی وارد خرمشهر می شوند، مردم اینجا سنگر می گیرند و بعد هم کشته ها را اینجا دفن میکنند و به این ترتیب، این قبرستان شکل می گیرد.حتی قبلا شنیده بودم دو پسر بچه توی همین شهرستان کهنه، نارنجک پیدا می کنند، چون شغلشان پیدا کردن مس و فروش آن بوده،به جان نارنجک می افتند.نارنجک منفجر می شود و هر دوی آنها را می کشد. بابا با اینکه کارهایش زیاد بود و بعضی وقت ها خستگی او را از پا می انداخت،هر بار که کارگران اسکلتی بیرون می آوردند. آنها را می برد و در زمینی که قرار بود به فضای سبز تبدیل شود،دفن می کرد. می گفت:گناه دارد نمی شود استخوان ها را اینور، آن ور انداخت گاهی ما هم که آن گوشه کنارها بازی میکردیم و به استخوانی بر می خوردیم،بابا را صدا میزدیم. #قصه_شب #بخش_هشتم #رمان_دا #کتاب_بخوانیم

💫ادامه بخش هشتم💫 او هم گودالی می کند و به ما میگفت:آهسته بردارید و بیاورید.وقتی ما بی توجه به توصیه اش استخوان را میبردیم ناراحت میشد و می گفت:مثل چماق نیار.اجزای مرده ولو چند سال از مرگش گذشته باشد،حرمت دارد.ما هم بسم الله می گفتیم و صلوات می فرستادیم.اسکلت های کامل را هم با مقوا چند نفری برمی داشتیم.آخر بعضی هایشان دست نزده پودر می شدند یا از یک اسکلت گاه فقط استخوان جمجمه یا لگن سالم مانده بود.دیدن این چیزها باعث شده بود ما از مرده و اسکلت نترسیم.دلسوزی ها و دقتی که بابا در کارهایش داشت،او را پیش همه عزیز کرده بود.به سلیقه خودش دفترچه ای درست کرده بود،تا به راننده ها رسیدبدهد، ولی چون فقط سواد قرآنی داشت و نمی توانست بنویسد،برگه های دفترچه اش را ما می نوشتیم.جای شماره ماشین و ردیف تحویل را خالی می گذاشتیم.وقتی که مصالح ساختمانی را از راننده ها تحویل میگرفت،دو تا از برگه ها را پر می کرد و امضا می گرفت. یکی را به راننده می داد و دیگری را برای خودش نگه میداشت.راننده ها آنقدر با بابا صمیمی شده بودند که از شهرهایشان برایش سوغاتی می آوردند.حتی زمانی که بابا سر کار نبود،برای دیدنش به درخانه می آمدند و هر وقت بابا دنبال کارهای دیگر می رفت،علی را جای خودش می گذاشت.بابا به خاطرانضباط خاصی که علی داشت با خیال راحت کارهایش را به او می سپرد و می دانست همان کاری که خودش می خواهد انجام دهد،على از عهده اش برمی آید.او هر چه بزرگتر می شد،کارهای سخت تری انجام می داد.در کنار بابا بنایی،لوله کشی و جوشکاری را به تدریج یاد گرفت.وقتی به خاطرجوشکاری با چشم هایی که کاسه خون شده بودند،به خانه می آمد،از درد تا صبح نمی خوابید. زمانی که هجده ساله شد،یک استاد کار جوشکاری و بندکشی ساختمان بود. آن زمان خانه ها و ساختمانها اکثرا یک طبقه بود و ساختمان بلندی به آن صورت وجود نداشت،جوشکاری ساختمان دو طبقه بیمارستان مهر و درمانگاه سه طبقه بهبهانیان که طرف های بازار صفا بود را على انجام داد. خیلی وقت ها که من و دا به بازار می رفتیم، علی را بالای داربست ساختمان ها مشغول کار می دیدم.نور و گرمای جوشکاری همیشه به چشمانش صدمه می زد،غروب که می آمد، چشمانش قرمز و متورم بودند و از درد ناله کرد.سیب زمینی قاچ میکرد و روی چشم هایش می گذاشت تا التهاب آنها از بین برود ولی دوباره صبح می رفت و کارش را ادامه می داد.غیر از علی، محسن هم خیلی زحمت میکشید.او که تا قبل از سقوطش از پشت بام شاگرد زرنگی بود. بعد از آن اتفاق می گفت:کشش درس خواندن ندارم.ولی بابا وادارش کرد به درسش ادامه دهد.وقتی سال دوم راهنمایی در چند درس تجدیدآوردمدرسه را رها کرد و شروع کرد به کار.محسن هم مثل علی در کارش موفق بود.علاقه محسن به بنایی بود و علی به جوشکاری.این دو تا در هر کاری وارد می شدند، با پشتکار و علاقه عجیبی که نشان می دادند،حرفه ای میشدند.على این بدبختی ها را به جان می خرید،ولی پولش را می آورد به بابا و دا میداد.من بارها دیده بودم وقتی علی پولش را به بابا میدهد، بابا گریه می کند.او را می بوسد و می گوید: بابا این پول را برای خودت خرج کن.من میدونم این زحمتی که تو میکشی برای اینه که باری از روی دوش ما برداری دستت درد نکنه ولی همین را هم خودت خرج کن.علی حاضر نمی شد پول را بگیرد.می گفت نه من برای خودم کار نکردم.می خواهم این پول برای خانه باشد.علی کنار کار کردن، کلاس کاراته و ورزش های رزمی می رفت.کمربند سیاه داشت.توی خانه گاهی اوقات به ما فن میزد و می گفت:بیایید به شما هم یاد بدهم. مرتب تمرین خوشنویسی میکرد.طوری که بدون استاد،یک خطاط حرفه ایی شده بود، شنا هم که به برکت شط خرمشهر،اکثر پسرهای خرمشهری بلد بودند. با این حال علی شنا را به شکل حرفه ایی در استخر سازمان جوانان هالل احمر که به شیر و خورشید معروف بود دنبال می کرد علی همیشه به خاطر قرائت قرآن و مداحی و ورزش و خطاطی و... تشویق نامه می گرفت. دا ذوق میکرد و می گفت: سرت تو هر دیگی پخته شده بلاخره بعد از یکسال منازل کارگران شهرداری ساخته شد و ما به خانه ایی که سهمیه مان بود و در انتهای شهرک قرار داشت، اسباب کشی کردیم، پشت خانه مان مزار وسیعی بود که سطحی از خانه های ما پایین تر بود. هر وقت باران می آمد آنجا به دریاچه مصنوعی تبدیل می شد.خانه ها را به سبک انگلیسی ساخته بودند، حیاط ها دیوار نداشت.فقط فنس های فلزی که معموال با کاشت شمشاد استتار می شد،خانه ها را از هم جدا می کرد خیلی ها نسبت به این مسئله که زن و بچه هایشان در معرض دید باشند،تعصب داشتند،بابا هم یکی از آنها بود.همان روزهای اول یکی از دوستانش را آورد تا با محسن و علی دیوار حیاط را بالاببرند.حیاط را موزاییک کردندعلى بند کشی دیوارها و محسن و بابا جوشکاری ساختمان را انجام می دادند. #قصه_شب #بخش_هشتم #رمان_دا #کتاب_بخوانیم

♦️درگیری شدید مبارزان مقاومت فلسطین با نظامیان اشغالگر اسرائیلی در محله الکتیبه در شهر خان یونس ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯

تحریم‌های تازه اتحادیه اروپا علیه ایران 🔹اتحادیه اروپا امروز ۶ فرد و ۵ نهاد ایرانی را با ادعای حمایت از روسیه در جنگ اوکراین به فهرست تحریم‌های خود اضافه کرد. 🔹این نهادها شامل شرکت چکاد صنعت آسماری، مدیرعامل آن، معاون و پژوهشگر اصلی آن و شرکت‌هایی در زمینه صنایع پهپادی است. ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯

🎥 لینک‌های آلوده چه ویژگی‌هایی دارند؟ 🔺توصیه‌های پلیس فتا برای پیشگیری از هک‌شدن تلفن‌همراه در گفت‌وگوی معاون فرهنگی اجتماعی پلیس فتا #مشارکت_مردمی #آموزش_همگانی #پلیس_خدمتگزار #شهروند_قانون_مدار ✅ خبرگزاری پلیس نجف آباد 👇 https://eitaa.com/Najafabadpolice

الهی بشکند دست مغـــــــیره 🌴🕯💎🕯🌴

#حکایت 💢شب اول قبر و راه عاقبت بخیری روزی همسـر ملانصـرالدین از او پرسید:«پس از مـرگ چه بلایی به سـرمان می آورنـد؟» ملا پاسخ داد:«هنوز نمـرده ام و از آن دنیـا بی‌خـبر هستـم ؛‌ ولی امشب برایـت خـبر می‌آورم.» شب یک راست رفت سمت قبـرستـان. در یکی از قبرهای آخـر قبرستان خـوابید. خواب داشت بر چشم های ملا غلبه میـکرد؛ولی خـبری از نکـیر و منـکر نبود. چند نفـری با اسب و قاطـر به سمت روستا می‌آمدند. با صـدای پای قاطـرها ، ملا از خواب پرید و گمان کرد که نکیـر و منکـر دارنـد می‌آیند. وحشت زده از قـبر بیـرون پـرید. بیرون پـریدن او همان و رم کردن اسب هـا و قاطـر ها همان‌!! قاطر سواران که به زمین خورده بودنـد تا چشمشان به ملا افتـاد،او را به باد کتک گرفتند. ملا با سرو صورت زخمی به خانه بـرگشت... خانمش پرسیـد: «از عــالـم قـبر چـه خبـر؟!» گفت: «خـبری نبـود ؛ ولی این را فهمـیدم که اگــر قاطــر کـسی را رم نـدهـی ، کاری با تـو نـدارند!! #واقعیت همین است👇 اگـر #نان کـسی را نبـریده باشیـم اگـر #آب در شیر نکـرده باشیـم اگـر با #آبروی دیگران بـازی نکـرده باشـیم اگـر جنس #نامرغـوب را به جای جنـس مرغوب به مشتـری نداده باشـیم اگر به #زیردستـان خود ستـم نکـرده باشیـم اگـر #بندگـی خــدا را کـرده باشیـم اگر #کینه کسی را به دل نگرفته باشیم و اگر #حسادت و رذالت و .... نکرده باشیم هیـچ دلیـلی بـرای ترس از #مـرگ وجود ندارد !! خدایا آخر عاقبت همه ما را ختم بخیر کن🤲✨ ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯

امروز بیستم آذر سالگرد شهادت آیت الله دستغیب هست. این خانم ۲۱ ساله به اسم «گوهر ادب آواز» به خودش بمب میبنده و به عنوان یک زن باردار وانمود میکنه که باید مسئله‌ی مهمی رو با شهید دستغیب درمیون بذاره و اینجوری از حلقه محافظان شهید عبور میکنه. وقتی نزدیک شده با کشیدن ضامن خودشو هلاک و آیت‌الله دستغیب و ۱۲ نفر دیگه رو به شهادت میرسونه. بله تروریست میتونه یه دختر با قیافه معصوم باشه...

🖤 آیا می دانید همه ساله در شهرمان به خصوص در ایام تاسوعا ، عاشورا و... ، برای کرایه سیستم صوتی ده ها میلیون از نذورات مردم هزینه می شود ؟ 🖤 آیا می دانید اگر یک بار برای همیشه با کمک همه ، نذورات به صورت متمرکز جمع آوری شده و سیستم صوتی برای شهرمان خریداری شود سالانه میلیون ها تومان صرفه جویی شده و علاوه بر آن با کرایه دادن آن به مجالس مختلف می تواند ارزش افزوده فراوان ایجاد کرد ؟ 🖤 آیا اطلاع دارید یک سری از جوانان شهر پیشقدم شده اند تا با جمع آوری نذورات عموم ، ( هر خانواده به اندازه توان خود) قدمی در راه تامین این نیاز و جلوگیری از هدر رفت نذورات مردم بردارند. 🖤 با حضور خودمان از طریق لینک زیر در گروه پویش مهر ماندگار موجب دلگرمی این عزیزان بشویم و حتی اگر استطاعت مالی کمک فعلا نداریم به این عزیزان خدا قوت و خسته نباشید بگیم یا علی(ع) مدد 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2868183536Cad8620c288

☑️ روضه خانگی کهریزسنگ شرح در تصویر

🕊🕊🕊 دعـــــــــای فـــــــــــرج اِلهی عَظُمَ الْبَلآءُ وَبَرِحَ الْخَفآءُ وَانْکَشَفَ الْغِطآءُ وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ. =====🍃🌺🍃=== برای رفع گرفتاری وبیماری أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ 🤲🏻 حاجت رواباشید ان شاءاللّه 🤲🏻 #التماس_دعای_فرج 🤲🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#یاصاحب_الزمان_ادرکنی #بحق_فاطمه_الزهرا_(س)  ‌‌‌‌‌‌‌‌ أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🤲🏻

#تبلیغات تبلیغات و تبادل جزئی از فعالیت کانال ها به شمار می رود ، محتوای آن هم نه تایید و نه رد می شود . برای رزرو تبلیغ و یا تبادل این جا را کلیک کنید.

❌⚠️❌⚠️❌⚠️❌⚠️❌⚠️ ⛔هشدار جدی برای تمام آقایان ایران 🚧مشکلات آقایان زمینه ساز 80% طلاق ها 90% خیانت ها در ایران🚧 __ ✅آقایون برای درمان ناتوانی های جسمی حتما لینک پایین را مشاهده نمایید 👇👇👇 https://digiform.ir/wd8b60e97 👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻 ✅برترین و با اعتبارترین کانال ایتا در حوزه‌ی مشکلات آقایان

🌺 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🌺 🌧🌸🌧🌺 ☀️ امروز...,#سه_شنبه21آذر1402 🗓🌸 در تقویم رسمی ایران از آغازسال ۲۶۷روز گذشته و به پایان آن۹۸روز مانده‌است. 🌸🗓 28جمادی الاولی1445 1445/05/28 🌿12دسامبر 2023 2023/12/12 ☀️ 🇮🇷رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی21آذر آیی/آذر 1️⃣ • انتخاب رضا خان به عنوان پادشاه، توسط اولین مجلس فرمایشی مؤسسان ایران(1304) 2️⃣ •روز 21 آذرماه سالروز تاسیس حکومت ملی آذربایجان توسط سید جعفر پیشه وری و آغاز «خود مختاری» یک ساله آذربایجان (1323) 3️⃣ •ورود اولين اتومبيل به ايران در زمان مظفرالدين شاه قاجار (1279) 4️⃣ •بروز تشنج و درگيری در مسجد بازار تهران در جريان نهضت مشروطه (1284 ) 5️⃣ • پيام مهم امام خمينی به مناسبت راهپيمايی بزرگ مردم در تاسوعا و عاشورای حسينی (1357 ش) 6️⃣ •با تأسف اعلام شد که بر اثر بروز حریق در چادرهای حجاج در منی گروه زیادی از حجاج ایرانی کشته و مجروح شده اند(1354) 7️⃣ •سازمان ثبت احوال اطلاع داد که به دنبال سرشماری در ایران، جمعیت کشور به مرز 34 میلیون نفر رسید. (1354) 8️⃣ •نظام السلطنه در حالی كه بيست نفر ار سواران بختياری وی را اسكورت می كردند وارد مشهد شد. (1300) 9️⃣ • عبدالحسين تيمورتاش وزيردربار كه مدت چهارماه برای مأموريت در روسيه به سرمی بردواردتهران شد(1305) 🔟 • سازمان برنامه اعلام کرد محصول کارخانه‌های قند کشور در سال به 40 هزار تن رسيده است.(1337) 1️⃣1️⃣ •نیروهای دولتی به سرکردگی سرهنگ حسین هاشمی وارد شهر تبریز شدند و طی کشتار و قتل عام شبه نظامیان دولت محلی و مردم زمام امور را بدست گرفتند.(1325) 2️⃣1️⃣ •آیت‌الله کاشانی برای تأیید مصدق میتینگ بزرگی برپا ساخت ناطقین مخالفین را مورد انتقاد قرار دادند.(1330) 3️⃣1️⃣ •یک هیئت نظامی عراق برای بهبود روابط وارد تهران شد.(1340) 4️⃣1️⃣ •تحصیل رایگان اصل 15 شاه اعلام شد.(1356) 5️⃣1️⃣ •به مناسبت روز 21 آذر مراسم سان و رژه ارتش انجام گرفت.(1356) 6️⃣1️⃣ •آموزگار در مراسم جشن 21 آذر در باشگاه افسران، از کشتار و تعرض ارتش پهلوی به مردم، تحت عنوان رهبری قاطع شاه در وقایع آذربایجان سخن گفت.(1356) 7️⃣1️⃣ •در نجف‌آباد، مردم کلانتری را تصرف کردند.(1357) 8️⃣1️⃣ •در درگیریهای قم چند نفر از نظامیان کشته شدند. (1357) 🌸☀️💐🎁💐☀️🌺 🎁زاد روز ها🎁: 1️⃣ •زاد روز احمد شاملو، شاعر، نویسنده، فرهنگ‌نویس، ادیب و مترجم ایرانی. همسر ایدا شاملو(1304) 2️⃣ •زاد روز رضا براهنی، نویسنده، شاعر و منتقد ایرانی(1314) 3️⃣ •زاد روز هستی مهدوی‌فر، بازیگر سینما(1370) 🌸☀️🌱🌧☘️☀️🌺 🌑سالروز در گذشت ها🌑 1️⃣ •درگذشت "علی ‏اصغر سروش" اديب و مترجم ايرانی (1361ش) 2️⃣ •درگذشت "غلامرضا قدسی نژاد" شاعر معاصر (1368 ش) 3️⃣ •درگذشت حسن رشدیه، بنیان‌گذار آموزش نوین در ایران.(1323) 4️⃣•آخوند ملامحمد کاظم خراسانی مجتهد بزرگ و فقیه عالیقدر و صاحب کتاب کفایة‌الاصول بطور ناگهانی درگذشت و ماتم و اندوه سراسر جهان اسلام را فرا گرفت. (1290) 🌑🌴🌙🌿🕌🐪🕋🌴🌑 🌙 رویدادهای مهم این روزدر تقویم هجری قمری28جمادی الاولی 1️⃣ •ولادت "ملا علی خلیلی تهرانی" فقیه اصولی، محدث و ریاضیدان بزرگ شیعه (۱۲۲۶) 2️⃣ •درگذشت "علی بن عباس بغدادی" معروف به "ابن رومی" از شعرای شیعه (۲۸۳ ق) 3️⃣ •وفات "میرزا محمدحسن آشتیانی" عالم ربانی، فقیه اصولی و از رهبران مبارز نهضت تنباکو (۱۳۱۹ ق) 🌱🌧⛪️🌸🏥🌿 🎄 رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی 12دسامبر 1️⃣ •درگذشت "رابرت براوْنينگ" شاعر و فيلسوف برجسته انگليسی (1889م) 2️⃣ • تولد "گوسْتاو فلوبِر" نويسنده معروف فرانسوی (1821م) 3️⃣ •مخابره اولين مكالمه توسط امواج راديويی (1901م) 4️⃣ • روز ملی و استقلال كشور افريقايی "كنيا" از استعمار انگلستان (1963م) 5️⃣ •صدور رأی ديوان عالی امريكا درباره رياست جمهوری جورج واكر بوش (2000م) 🌸°🌿🌨🌱⛈🌿°🌺 ✅ ✅ امروز متعلق است به : امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع) 🌸°🌿🌨🌱⛈🌿°🌺 ✅ ☀️ آراگونو/سه شنبه ✅ امروز متعلق است به : امام سجاد (ع) ، امام باقر (ع) ، امام صادق (ع) 🌸°🌿🌨🌱⛈🌿°🌺 ✅ ذکر امروز : یا اَرحَمَ الرّاحِمین ( ای بخشنده ترین بخشندگان ) 🔸100مرتبه🔸

🌌#استوری 🍂اینجا آقا؛ پُرِ عطرِ حضورِ توئه... #امام_زمان #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج #سه_شنبه_مهدوی ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯

اینجاحضورفاطمه(س) احساس میشود ثبت‌نام سفرزیارتی قم،جمکران وکوه خضر(۲۳و۲۴آذر) ویژه َایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) ظرفیت محدود هزینه سفر۳۹۰.۰۰۰ تومان فروشگاه سلامت شهر کهریزسنگ ۰۹۱۳۷۰۹۸۲۳۹ کاروان ملت امام حسین(ع)