eitaa logo
کانال کهریزسنگ
4.7هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
7هزار ویدیو
340 فایل
خبری ، اجتماعی ، فرهنگی ، مذهبی و شهروندی منطبق با قوانین کشور ، میزبان شهروندان شهرهای غرب استان ، کهریزسنگ ، اصغرآباد ، گلدشت ، قلعه سفید ،کوشک و قهدریجان در شهرستان های نجف آباد، خمینی شهر و فلاورجان ، آیدی ادمین ها : eitaa.com/admineeitaa
مشاهده در ایتا
دانلود
💫بخش صد و سی و هفت💫 مصاحبه تلفنی با آقای عبدالله سعادت ساکن قم - مرداد ماه ۱۳۸۴ من به قصد تهران ،اول به اهواز رفتم خانه پدربزرگم توی خیابان نادری اهواز بود. میخواستم اول او را ببینم و بعد راهی تهران شوم.آن روز زاغه مهمات اهواز هدف اصابت قرار گرفت شهر یکپاچه آتش و دود شد هیچ کس نمی دانست چه اتفاقی افتاده.شبکه های رادیو و تلویزیون قطع بود هیچکس ، حتی استانداری و فرمانداری نمیدانست صدا های مهیب انفجاره از کجاست.همه در بهت و حیرت و ترس بودند.من هم توی خیابان مبهوت و سرگردان بودم یک لحظه متوجه شدم مینی بوسی جلویم ترمز کرده راننده اش داد میزد:خرمشهر،خرمشهر،بدون اختیار و تصمیم قبلی و شاید فقط از سر کنجکاوی سوار مینی بوس شدم.تعدادی زن و مرد هم توی مینی بوس بودند، خانه الهام،مادر حسین فخری مداح معروف . توی خرمشهر بود.ولی من تا به حال آنجا نرفته بودم و نمی دانستم کجا باید پیاده شوم.غرق خیالاتم بودم که یک دفعه خانمی گفت:آقا من میروم مسجد جامع.بلافاصله من هم به راننده گفتم مسجد جامع پیاده میشوم.همین که ماشین در خیابان چهل متری به طرف مسجد پیچید صدای انفجار مهیبی از پشت سر شنیده شد.راننده می خواست مرا پیاده کند،سرعت را کم کرد.یک پا روی رکاب و یک پا به زمین نرسیده،راننده از هول،شتاب گرفته و ماشین را از جا کند حتی صبر نکرد کرایه اش را بگیرد،پایش را روی گاز گذاشت و به سرعت دور شد.بلافاصله چند نفر از دور فریاد زدن بخوابید،بخواب رو زمین، من هاج و واج بودم و نمی دانستم چه بکنم. میدیدم مردم میدوند و توی خاک و خل شیرجه میروند.صدای انفجار دیگری بلند شد. یک نفر خطاب به من داد زد:بخواب.من شلوار سفید و پیراهن اتوکشیده ای تنم بود و همین طور ایستاده هاج و واج مانده بودم یک آن دستی محکم مرا هل داد و به جلو پرت کرد و روی زمین خوابانید،کیفم هم آن طرف تر پرت شد.انفجار سوم درست همان جایی که لحظه ای قبل ایستاده بودم اتفاق افتاد،ترسیدم اما بهتم برده بود و نمیتوانستم از جایم بلند شوم.بعد فردی که مرا روی زمین پرت کرده بود،جلو آمد و بلندم کرد؛بعدا فهمیدم او محمود فرخی است.بغلم کرد و معذرت خواست و گفت:میدونی کجا اومدی؟ اینطوری برای خودت سیر میکنی! اینجامیدان جنگه.غروب که بشه واویلاست. با فرخی رفتم توی مسجد،یک روحانی بدون عبا با مردی جوان داشتند حرف میزدند.مرد روحانی را به نام شیخ شریف یا شیخ قنوتی و آن یکی اقای مصباحی صدا میزدند.رفتم داخل شبستان.قدم که گذاشتم دلم لرزید، حالم دگرگون شد،بی اختیار گفتم لا اله الا الله، حس عجیبی به من دست داد.با تمام وجودم احساس کردم توی مسجد آقا رسول الله حضور دارم.عده ایگوشه ای نشسته بودند و قطعات اسلحه ها را از هم جدا و تمیز می کردند.چند تا دختر کناری چادر کشیده و ایستگاه امداد راه انداخته بودند،دو نفراسلحه به نیروها میدادند،یک عده کمک های مردمی را تفکیک میکردند،یخ میشکستند،ظرفها را پر میکردند.یکی نماز میخواند،یکی فریاد میزد سید عراقی ها پیشروی کردند نیرو نداریم و عده ای سرگرم کارهای دیگر بودند.از دیدن این منظره شور و حال انقلابی در من به وجود آمد که به زبان نمی آید.به خودم گفتم یعنی میشه مرا بپذیرند و اینجا بمانم.اما من سربازی نرفته و دوره ندیده بودم.به جز کلتی که در دوران انقلاب دست گرفته بودم با هیچ اسلحه ی دیگری کار نکرده بودم.جایی که به مجروحین رسیدگی میکردند.گفتم:من آمده ام برای کار امداد به مجروحان،آنها سر بلند کردند و لحظه ای به سر و قیافه ام نگاه کردند.در آن میان آقایی گفت:بخشید،ما همین به قلم جنس رو لازم نداریم.خودمون هم تو این یه ذره جا زیادیم.آمدم توی حیاط. دیدم چند نفری،دور جوانی که مرا روی زمین هل داده بود و برادر فرخی بود گرفته اند. گذاشتم حرفشان را زدند.رفتم جلو و به او گفتم:من از تهران آمده ام و آشنای فلانی ام و آدرس و اسم خاله ام را گفتم.اگر میشه به من هم کاری بسپارید،گفت:با اسلحه میتونی کار کنی؟گفتم نه،من کارم دارو و داروخانه بوده .گفت با من بیا.راه افتادیم طرف همان امدادگر هایی که جوابم کرده بودند،به یکی از آنها گفت:آقای خلیلی،آقای سعادت میتونه توی کارها به شما کمک کنه.خلیلی گفت اون خودش اومد پیش ما،ولی ما اینجا اینقدر خودمون زیادیم که نمی دونیم چه کار کنیم. دکتر مون هم رفته.او که حرف میزد من به بسته ها و کیسه های دارویی کمک های مردمی که روی هم انباشته شده بودند نگاه میکردم.کم کم شب شد و اذان دادند.با دل شکسته از اینکه مرا نپذیرفته بودند به نماز ایستادم.تاریکی محض بود و من حال عجیبی پیدا کرده بودم. با حس و حالی که در خودم تا آن موقع سراغ نداشتم نمازم را خواندم.بعد از نماز شنیدم آقای خلیلی به کسانی که از او دارو میخواهند گفت:دکتر صبح رفته و تا حالا برنگشته،نمیدانم کجاست،متوجه شدم دنبال کسی هستند که داروها را بشناسد و داروی ضد مسمومیت به آنها بدهد.
💫ادامه بخش صد و سی و هفت💫 بلند شدم و رفتم جلو،از آنجایی که من سابقه دوازده سال کار توی داروخانه داشتم و تکنسین داروساز بودم،دست بردم و از بین داروهایی که آنجا بود داروی ضدمسمومیت را در آوردم.خیلی زود چند نفری که مسمومیت شدید داشتند با استفاده از داروها خوب شدند،آقای خلیلی خیلی متعجب شد.از اینجا بود که توانستم وارد محیط کار مسجد بشوم. از آقای خلیلی خواستم چند نفر از کسانی که با تلاش بیشتری کار میکنند به من بسپارد تا با کمک هم بتوانیم داروهای رسیده را که اغلب مارک تجاری کشورهای اروپایی داشت تفکیک کنیم.خانم مهرانگیز دریانورد،بلقیس ملکیان،زهره فرهادی،صباح وطن خواه، پریوش صاحبی،زهره معینی و تعدادی دیگر اعلام آمادگی کردند و کار گروهی ما از همان شب توی تاریکی،زیر نور فانوس شروع شد،با اینکه ناهار نخورده بودم اصلا احساس گرسنگی و خستگی نمیکردم و سخت مشغول کار بودم.فردا هم کار ادامه پیدا کرد.وقتی جوان ها را با چهره های نورانی شان میدیدم که عاشقانه کار میکنند،از خودم بدم می آمد که چرا زودتر نیامدم.دیگر تمام وجودم شده بود عشق به کار. از روز دوم به بعد با گروه هایی که به خطوط می رفتند به عنوان امدادگر همراهی میکردم. دشمن تا راه آهن پیش آمده بود.آنقدر کار مان زیاد بود که نمی دانستیم کی ظهر و شب میشود.خبرها را از زبان یکدیگر میشنیدیم. یکی از کسانی که خیلی اسمش را به زبان می آوردند و تعریفش را میکردند،خانم حسینی بود.من اوایل چندان ایشان را نمی شناختم. اما می گفتند او گاهی مسجد می آید،سر می زند و می رود جنت آباد.کم کم با مدافعین همراه شد و به خطوط میرفت.شجاعت خانم حسینی همان وقت زبانزد همه بود.من با خانم حسینی توی مطب شیبانی آشنا شدم. توی این مطب دخترها علاوه بر تمیز و تعمیر کردن اسلحه ها در مداوای مجروح ها کمک میکردند و آنها را به بیمارستان میبردند.روزی که با خانم حسینی رفتیم ستناب و صندوق های مهمات و دارو را با خودمان بردیم،ترکش خمپاره به کمر ایشان اصابت کرد اما حالشان خیلی خیلی عادی بود،ناله ای و تضرعی نکردند.برای من شجاعت و مقاومت این دختر عجیب بی نظیر بود.تا آن موقع دقت نظرها و رفتارها و دلسوزی هایی که از خانم حسینی دیده بودم به مرور توی ذهنم از او یک شخصیت محکم و قاطع و جدی ساخته بود. در کارهایی که به او واگذار کرده بودند،اصلا دست دست نمیکرد.بهترین تصمیم را بدون دستپاچگی میگرفت و انجام میداد،در تصمیم گیری خیلی قاطع و سریع بود.معمولا خانم ها احساساتی و عاطفی هستند،این طبیعی است که آدم در مقابل دست و پا بریده ها، خونریزی ها و ترکش خوردن و چشم درآمدنها و پاره شدن شکم و یا زخمی که از آن خون فواره میزند دچار ترس و ناراحتی بشود.اما ایشان اینطور نبود.اصلا معطل نمیکرد اگر لازم بود مجروح به بیمارستان برسد سریع ماشین یا آمبولانسی پیدا میکرد و مجروح را به بیمارستان طالقانی میبرد.لحظه ای آرام نمیگرفت و با تمام وجود برای نجات شهر کوشش میکرد.هروز یک جا بود.توی جنت آباد در کار غسل و تدفین کمک میکرد،در سطح شهر میچرخید کشته ها و مجروح ها را جمع میکرد یا کارها را هماهنگ میکرد. خیلی از خانم ها وقتی جایی نداشتند با جای دیگری کار نداشتند مسجد جامع می آمدند و بر می گشتند ولی خانم حسینی خودش را مدیریت میکرد.حجابش کامل بود.خیلی محترم و سنگین برخورد میکرد.به وقتش چنان با ظرافت و دلسوزی کار انجام میداد که معلوم بود روح لطیفی دارد.ولی در رفتارش خصوصا در محیطی که آقایان بودند،اصلا آدم احساس نمیکرد با یک خانم روبروست.در حد ضرورت برخورد میکرد.بودند کسانی حالتشان در ضمن کار آن روح زنانه را نشان میداد ولی ایشان نه.وقتی هم ترکش به خودش اصابت کرد مقاومتش بالا بود،با اینکه ستون فقراتش آسیب دیده بود و ماشین توی دست اندازها و چاله چوله ها می افتاد و در می آمد،اعتراض نمیکرد.برای خودش هم توی بیمارستان نماند،فرار کرد و برگشت و من در بهت و تعجب مانده بودم. انتظارش را داشتیم برگردد.وقتی به اجبار او را از خرمشهر بیرون فرستادند باز احساس میکردیم درگوشه ایی از شهر همچنان در حال کار و فعالیت است.بعدها هم نگرانش بودم و مرتب جویای احوالش میشدم.یکبار که دکتر عکاشه پزشک معالجش را دیدم گفت:خانم حسینی وضعیت خوبی ندارد،به خودش چیزی نگفته ایم ولی به احتمال خیلی زیاد به زودی ویلچر نشین میشود.بعد از این صحبت نگرانی ام چند برابر شده بود.از خدا میخواستم این انسان شریف سرپا بماند،دیدن او برای من مثل رویا بود.از آن زمان به بعد که از او خبر نداشتم.دوست داشتم این دختر پرجنب و جوش را ببینم.بعد از بیست و پنج سال وقتی دانستم سالم است خیلی خوشحال شدم. شنیدم که خاطراتش زیر چاپ است موفق به دیدنش شدم.دیدم خانم حسینی همان خانم حسینی مهر ۱۳۵۹ است با همان روحیات و خصوصیات.
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ سوال ❓این همه جنایت در غزه اتفاق می افتد پس چرا آقا ظهور نمی کنند؟ 🎙 استاد محمدی شاهرودی      ╭┅──────┅╮ @porseshgar ╰┅──────┅╯
💯 آینده روشن فرزندان خود را با دوره نخبه پروری ما تضمین کنید 💯 🎉 شروع ثبت نام دوره جامع 👈 (MEl) 🎉 📐 Math (ریاضی کودک) 🔠 English (زبان انگلیسی) ⚙️ Leco kids ( رباتیک ) °•° ویژه کودکان ۴ تا ۷ سال °•° اهداف دوره جامع آموزشی: 🦋 حمایت از رشد اجتماعی کودک 🦋 پرورش اعتماد به نفس و حل مسئله 🦋 رشد مهارت های پژوهشی 🦋 دوزبانه شدن کودک (زبان دوم) 🦋 کسب شایستگی های اجتماعی 🦋 پذیرش مسئولیت ها 🦋 تقویت ماهیچه های دست (مهارت نوشتن) ظرفیت محدود 🗣️ 🏖️ راه های ارتباطی و ثبت نام : 09944570015 خانم امینی @teacher_maedeh 09138367331 خانم قربانی 🌞 زیر نظر خانه نور کهریزسنگ 🌞 برای دیدن رضایت و نمونه کار دوره اینجا کلیک کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
24.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕰 : ۲۲ شب... ✍ قرائت دسته‌جمعی و همزمان برای تعجیل در فرج حضرت صاحب‌الزمان عجل الله فرجه الشریف و علیه‌السلام ✍ اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ... ❤️ علیه‌السلام فرمودند: در تعجيل بسیار دعا كنيد كه تعجيل در فرج، گشايش كار خود شماست. 💚 اللهم عجل لولیک الفرج 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشاور املاک کلبه شهر ● با مجوز رسمی از اتحادیه مشاورین املاک● ● با مدیریت حاج حسین امینی● ■ خرید و فروش ■ رهن و اجاره ■ ویلا و باغ ■ گارگاه و سوله ■ آپارتمان و مسکن آدرس: کهریزسنگ شمال غربی فلکه جنب داروخانه تلفن تماس: 09132896910 امینی لینک عضویت کانال املاک کلبه شهر 👇👇👇👇🏡🏡👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3415540501C12cce11d8d 👆👆👆👆🏡🏡👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📖 تقویم شیعه ☀️ شنبه: شمسی: شنبه - ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ میلادی: Saturday - 04 May 2024 قمری: السبت، 25 شوال 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹شهادت امام صادق علیه السلام، 148ه-ق 📆 روزشمار: ▪️5 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت ▪️15 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام ▪️34 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام ▪️41 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️43 روز تا روز عرفه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سـلام ☕️صبح شنبه تون بخیرو نیکی 🌸صبحی دلنشین ☕️روزی سرشاراز آرامش 🌸آرامشی عمیق ☕️لطف همیشگی خدا 🌸لحظه های پر از استجابت دعا 🌸سلامتی و سعادت دو دنیا ☕️آرزوی همیشگی من برای شما ✍️رسانه مجازی کهریزسنگی ها در ایتا :👇 ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ https://eitaa.com/joinchat/2889875490C8ecb603291 ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
🏴۲۵ شوّال شهادت امام صادق علیه السلام ✔️تاریخ شهادت: امام صادق(ع)در سال ۱۴۸ هـ.ق در چنین روزی وفات یافت. (1) در شهادت ایشان ، نیمه ی رجب (2) و نیمه ی شوّال (3) و 25 رجب (4) را هم گفته اند. اکثر قریب به اتّفاق شهادت آن حضرت را در ماه شوّال می دانند. (5) ✔️علت شهادت: شهادت آن حضرت به سبب انگور زهر آلودی بود که منصور به آن حضرت خورانید. ✔️مدت امامت: مدّت امامت آن حضرت ۳۴ سال و عمر شریفشان ۶۵ سال بود. ✔️دوران امامت آن حضرت همزمان با ۷ نفر از زمامداران غاصب بود که عبارتند از : هشام بن عبدالملک ، ولید بن یزید بن عبدالملک ، یزید بن ولید ، ابراهیم بن ولید و مروان حمار از بنی امیّه و سفاح و منصور دوانیقی از بنی عبّاس. ✔️فرزندان آن حضرت ۷پسر و ۳دخترند : حضرت موسی بن جعفر علیه السلام، اسماعیل، عبدالله، محمّد دیباج، اسحاق ، علی عریضی (علی بن جعفر مدفون در قم)، عبّاس ، ام فروه ، اسماء ، فاطمه. (6) 📚 منابع : 1. قلائد النحور : ج شوال، ص 139. 2. تاج الموالید : ص 44. و ... . 3. شرح احقاق الحق : ج 28، ص 507. 4. جنات الخلود : ص 29. 5.کافی : ج 1، ص 472. و ... . 6. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 4، ص 280. بحار الأنوار : ج 47، ص 241. ✅ خبرگزاری پلیس نجف آباد 👇 https://eitaa.com/Najafabadpolice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀شهادت امام 🖤جعفر صادق (ع) 🥀مرد آسمانی مدینه 🖤چشمه جود و سخاوت 🥀کوه حلم و بردباری 🖤تجسم اخلاص و صبر و 🥀دریای عمیق علوم 🖤به‌ پیشگاه 🥀حضرت عجل‌الله‌فرجه 🖤و همه‌ شیعیانشان 🥀تسلیت ‌عرض ‌می‌نماییم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴جلوگیری از دف‌نوازی نوازنده زن در مراسم یادبود شهید مطهری ♦️ رضا پورزارعی، روزنامه‌نگار با انتشار این فیلم در صفحه خود نوشت: جلوگیری از دف نوازی یک دختر دف‌نواز در مراسم برنامه چهل‌ و‌ پنجمین سالگرد شهادت آیت‌الله «مرتضی مطهری»‌ ♦️در اقدامی شایسته، چند نفر از زنان حاضر در برنامه، خواستار جلوگیری از دف‌زنی دختر شدند! 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا
سلام ثبت نام سفر زیارتی و سیاحتی قم،جمکران،مرقد امام خمینی(ره)،شاه عبدالعظیم حسنی(ره)و مزار بی بی زبیده ویژه ایام ولادت حضرت معصومه(س) همراه با پذیرایی میان وعده و ۵وعده غذایی حرکت چهارشنبه شب۱۴۰۳/۰۲/۱۹ بازگشت جمعه شب۱۴۰۳/۰۲/۲۱ مهلت ثبت نام تا یکشنبه۱۷اردیبهشت مبلغ سفر:۶۵۰هزار تومان مکان ثبت نام :فروشگاه سلامت شهر کهریزسنگ ۰۹۱۳۷۰۹۸۲۳۹ کاروان زیارتی وسیاحتی ملت امام حسین علیه السلام شهر کهریزسنگ https://eitaa.com/Melat_E_Hosein توضیحات بیشتر را در کانال کاروان مشاهده بفرمایید
(عج)💚 (ع)😭 (ع) 💌 در ثواب نشر سهیم باشید📡🌱 نستعليق/ نسخ ╭─‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄<❅✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💔✾❅>┄┄─╮ 🆔@khat_karbasi ╰─‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄<❅✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌😔✾❅>┄┄─╯ .
توجه 📣 توجه📣 توجه📣 شروع ثبت نام کلاس آموزش شنا🏊 در دو رده ی مقدماتی و پیشرفته🤩 ویژه دختران و پسران ۷ سال به بالا در استخر دانشگاه آزاد نجف آباد تحت نظر مربیان مجرب و با سابقه😎 ⏰زمان شروع کلاس: اول تیر ماه ▫️تعداد جلسات: ۱۲ جلسه▫️ 🔺هزینه : ۷۵۰ تا ۸۰۰🔺 👧🏻دختران: روزهای فرد ساعت ۹:۳۰ الی ۱۰:۳۰ 🧒🏻پسران: روزهای زوج ساعت ۹:۳۰ الی ۱۰:۳۰ 🔸همراه با سرویس رفت و برگشت🔸 ⛔️ظرفیت محدود⛔️ ❌آخرین مهلت ثبت نام ۱۵خرداد❌ ✅ثبت نام از طریق ارسال نام و نام خانوادگی ،سن و شماره تماس به آیدی زیر @Fatemeh_5_6 ✅ جهت اطلاع از سایر کلاسهای تابستانی (قرآنی، فرهنگی ، ورزشی و ...) در کانال دارالقرآن عضو شوید👇👇👇 دارالقرآن حضرت مهدی(عج) شهر کهریزسنگ @darolquranehazratmahdi
💢شهادت دومین مرزبان مجاهد هنگ مرزی بانه در درگيري با گروهک معاند ستواندوم "جلال اعتماد" از مرزبانان غیور هنگ مرزی بانه که در درگیری با گروهک معاند به شدت مجروح و در بیمارستان شهرستان بانه مورد عمل جراحی قرارگرفته بود، ساعاتی پیش بدلیل شدت جراحت به درجه رفیع شهادت نائل آمد. ضمن تبريک و تسليت به خانواده اين شهيد والامقام و همرزمانش ،خاطرنشان می شود: در خط مقدم دفاع از خاك كشور مرزبانان از جان مايه گذاشته و لرزه بر پيكره مجرمان و متجاوزان مرزي انداخته اند و قطعا راه این شهیدان بزرگوار و دیگر شهدا در دفاع از کشور و ارزش های نظام و انقلاب ادامه دارد. گفتنی است، شهید ستواندوم "جلال اعتماد" جمعی هنگ مرزی بانه دوازدهم اردیبهشت ماه سال جاری حین انجام وظیفه و در جریان درگیری مسلحانه با گروهک معاند مجروح که ساعاتی پیش بدلیل شدت جراحات به فیض عظمای شهادت نائل آمد. شهید "اعتماد" متاهل و اهل شهرستان قروه می باشد که از وی یک فرزند دختر خردسال به یادگار مانده است. ✅ خبرگزاری پلیس نجف آباد 👇 https://eitaa.com/Najafabadpolice
قطره‌شدم‌که‌راهی‌دریا‌کنی‌مرا وقتش‌شده‌بیایی‌و‌پیدا‌کنی‌مرا آقابرای‌تو نه!برای‌خودم‌بداست هر‌هفته‌درگناه،تماشاکنی‌مرا ‌"الّلهُــــــمَّ‌عَجِّــــــل‌لِوَلِیِّکَـــــ‌ الْفَـــــــــرَجْ" تعجیل‌درفرج‌آقاامام‌زمان‌‌صلوات ‌ ‌التماس‌دعا
°¬°¬¦¶🌸 کانال کـهریز ســنگ🌸¦¶¬°¬° ¶🛑 دورهمے بزرگ در "غـرب اصفــهـان" 🛑¶ 🌏 بہ تـماشـاے نشـستہ است و اصـفهـان بہ تـماشـای 🍃 🌸 گل نـماد شـهرمان، نـماد عـشـق و ، بہ عـشق و مـهـربانے 👇🥰👇 https://eitaa.com/joinchat/2889875490C8ecb603291 https://eitaa.com/joinchat/2889875490C8ecb603291 🎙در بہ گرد هم آمده ایم با ترین اسـتانے و بالاترین براے آنان کہ دستے بر آتش دارند🤝🔥 🔶کانال مـجموعہ اے سـت از روز استان | مسائل ، و | انواع و کارها و در استان🌿🤝 🔷راه هاے ارتباطے با ما👇 🔹@admineeitaa
ما نیز چون شما در غم فراق سوگواریم.. ضمن عرض تسلیت به خانواده امینی : خدمات چاپ علی طایفه
🔷️ تشییع پیکر شهدای تازه تفحص شده دراصفهان 🔸️آئین تشییع وخاکسپاری پیکر مطهر چهار شهید تازه تفحص شده همزمان با شهادت امام جعفر صادق (ع) در اصفهان برگزار شد. https://www.iribnews.ir/00HikM @iribnews_esfahan
⬇️توضیح برنامه اول هفته⬇️ اول هفته ی خود را با نام مقدس اهل بیت مزین میکنیم 🙏 شنبه های اهل بیتی (ع)🌹 در این روز زیبا دوستان با هر نیتی که مد نظر دارند به نام هر عزیزی از اهل بیت فیش خود را واریز می‌کند.(طبق روال همان فیش ائمه ۱۴ معصوم ع )🙏 گروه پویش مهرماندگار 🪴 https://eitaa.com/joinchat/2868183536Cad8620c288
🔹روند اجرای پروژه های شهرداری 🔸اجرای عملیات آسفالت بعد از چهارراه شهید سردار سلیمانی خیابان روبروی ورزشگاه بزرگ شهر کهریزسنگ ♦️با ما در فضای مجازی همراه باشید 🌐https://kahrizsang.ir 🇮🇷روابط عمومی شهرداری وشورای اسلامی شهر کهریزسنگ @shahrdarikahrizsang
🔷 دورهمی مسجدی 🔷 🔶 ویژه پسران ۱۶ تا ۲۰ سال 🔶 🟣 جلسه پرسش و پاسخ صمیمانه با حضور حاج‌آقا پورغلام و حاج‌آقا امینی. موضوع: ▪️ دلیل فرستادن پیامبران چیه؟ ▪️ چرا فقط ۱۲ امام داریم؟ ▪️ و چرا آخرین امام غایب است؟ 🔴 پرسش از شما ، پاسخ از ما 🔘 شنبه بعداز نمازمغرب واعشاء، مسجد الحجّت 🟡 یه پذیرایی ساده هم در خدمتتون هستیم... @m_hojjat
✅ کانال باغ شهراصغرآبادیها صدای مردم 📣📣📣📣 آخرین اخبارسطح شهر، پیشنهادات،انتقادات ازمسولین شهر، مشکلات شهری در زمینه فرهنگی،ورزشی،خدمات شهری ،تبلیغات کسب و کار را به آیدی 👇👇 @hame_asgharabadiha ارسال نمایید. 📣 رسانه‌ی مردمی شهر اصغرآباد☟ ╭═════════🇮🇷⃟ ═╮ 🇮🇷 کانال اصغرآبادیها 🇮🇷 @AsgharAbadiha ╰═🇮🇷⃟ ══════════╯
کهریزسنگ خیابان ولی عصر(عج) بعد از گلزار شهداء ، ساختمان فرهنگی قرض الحسنه شهید مطهری ، آموزشگاه و سالن تخصصی پاشایی
🔻📸علائم و نشانه‌های مالاریا 🔹در هفته‌های اخیر، بیماری «مالاریا» در شرق کشور شیوع پیدا کرده است. نگاهی به عامل و نشانه‌های آن می‌اندازیم
💠دارندگان حساب در ۶ بانک به‌زودی با کارت بانکی خداحافظی می‌کنند و گوشی تلفن همراه جایگزین کارت بانکی می‌شود. بانک مرکزی از آغاز اجرای طرح «کهربا» خبر داد. این طرح نوین، گامی مهم در راستای تنوع‌ بخشی به ابزارهای پرداخت و بروزرسانی ظرفیت‌های شبکه پرداخت کشور به شمار می‌رود. در حال حاضر، ۶ بانک کشاورزی، تجارت، ملت، ملی، آینده و صادرات تحت پوشش این طرح قرار دارند. تعداد بانک ‌های این طرح در حال افزایش است و به زودی تمامی بانک ‌های کشور به آن ملحق خواهند شد. طرح «کهربا» تحولی نوین در نظام پرداخت کشور است که می‌ تواند به نفع مصرف‌کنندگان و فعالان اقتصادی باشد.