eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.1هزار عکس
11.1هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویر وسیم ابو شعبان محافظ شهید اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس که همراه وی به شهادت رسید.
📸 تصویری از اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر مجاهد بزرگ فلسطینی شهید اسماعیل هنیه و محافظ ایشان. ۱۴۰۳/۵/۱۱ ❤️ 💻 Farsi.Khamenei.ir
‍ شبی که نازنین زهرا دلش برای باباش تنگ شد و شروع کرد به گریه کردن، با آروم نشد.... مادر او را در آغوش گرفت و باهاش گریه میکرد... . بله دله تنگ شده ی امثال نازنین زهرا ها با هیچ ای آروم نميشه و جاي خاليه باباشو براش پر نمیکنه... دلت باید دریا باشه... دلت باید پر از توکل به خدا باشه تا هنگام روبرو شدن با این دست صحنه ها، کم نیاره... . اشک های غریبانه ی نازنین زهرا ، نگاه معصومانه ی امیرمهدی ،دل صبورانه ی زینبی ميخواد برای همراهی.... خدا کنه راحت و بی تفاوت از کنار فرزندان شهدا نگذریم.... . جهت سلامتی و عاقبت بخیری همه فرزندان شهدا؛علی الخصوص نازدانه های ؛آقا امیر مهدی و نازنین زهرا خانم صلواتـــــ . ؟ 🌹
در فضای مجازی تصویری منتشر شده است که همسر یک با سرنگ و از طریق روده ها همسر جانبازش را تغذیه می کند... به راستی این جانباز اسوه صبر است یا مهربان و صبور وی؟ و آیا به راستی برای فردای قیامت پاسخی درخور داریم؟! پ.ن: از جانبازان هشت سال دفاع مقدس است که بعد از مجروحیت در جبهه های حق علیه باطل، تنها همسر فداکارش پای او ایستاد و وظیفه خدمت از این دلاور مرد را بر عهده گرفت... و تو ای اسوه صبر؛ را خسته و را بی تاب و را معنا کرده ای..‌
‍ چه میشود گفت وقتی تمام فهم یک شهر از سهمیه دانشگاه است و بعد از شاید اسم یک کوچه!! اونم شاید.... پ.ن: تصویر فشنگ اسلحه pk این ساله در جمجمه جانباز کاشانی؛ آقای عرفانی به جا مانده است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺پیام دختر هنیه به نتانیاهو: خون پدرم پیروزی را رقم خواهد زد 🔹دختر شهید «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در پیامی خطاب به نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی: 🔹ترور پدرش نه تنها پیروزی را برای رژیم اشغالگر به همراه نخواهد داشت، بلکه پیروزی فلسطین و مقاومت را رقم خواهد زد 🔹ای نتانیاهو اگر گمان می‌کنی که با این جنایت آسوده و پیروز شدی، نه تو پیروز نشدی.
اشنویه را از یاد نبریم... 11و12مرداد1367 عراق با بمب‌های شیمیایی اعصاب،خردل و سیانور به روستای بزرگ «شیخ عثمان» اشنویه حمله کرد که بدلیل غافلگیری مردم 2900نفر مجروح شدند. ✴️در این حمله تعداد زیادی از مردم اشنویه مسموم شدند به صورتی‌که هیات اعزامی سازمان ملل متحد نیز در گزارشی تعداد مجروحان این حمله را 2 هزار و 680 نفر اعلام کرد. منابع ایرانی تعداد حملات شیمیایی عراق را طی هشت سال جنگ تحمیلی بیش از 252 بار ذکر کرده‌اند؛ طوری که ایران طی هشت سال جنگ تحمیلی، در معرض شدیدترین و طولانی ترین حمله های شیمیایی در تاریخ جنگ های جهان قرار گرفت. تعداد حمله‌های شیمیایی و تنوع عوامل به کار گرفته‌شده در این جنگ بی‌سابقه بود و این حملات وحشیانه مجروح شدن بیش از صد هزار نفر از هموطنان ایرانی را موجب شد که ده درصد آن‌ها بلافاصله به شهادت رسیدند.
⏳ به مناسبت ۹ مرداد — روز اهدا خون❤️ در دوران دفاع مقدس سازمان انتقال خون نقش پررنگی را در تأمین خون مجروحان و مصدومان جنگی ایفا نمود. این سازمان با راه‌اندازی پایگاه‌های ثابت، سیار و فعالیت در پناهگاه ها و پایگاه های زیرزمینی توانست با کمک مردم، فرهنگ اهدای خون را نهادینه کرده و خون مورد نیاز مجروحان را به طور کامل تأمین کند. پیش از انقلاب میزان اهدای خون سالانه ۱۳۰ هزار واحد بود در حالی که در دوران جنگ با رشد ۵۰ درصدی این میزان سالیانه مواجه شدیم چنانکه در سال ۶۷ میزان خون اهدایی در کشور ۷۰۰ هزار واحد رسید. در این سال ها بانوان در کنار مردان و حتی پیش از آن‌ها برای اهدای خون داوطلب می شدند به نحوی که گاه آمار اهدای خون بانوان به ۵۰ درصد می رسید...
هشتم مرداد ماه / سالروز عملیات والفجر ۳ ، نخستین آزادسازی شهادت ميراث انبياء و اولياء و سالكان راه خداست ...
🔻و این جمع بهشتی و تصویر عجیب و غریب که باز هم به شهدایش اضافه شد. حاج فواد شکر نفر دوم از سمت چپ. | | | | |
«ترور نافرجام صدام به دست حاج حمید» همسر شهید: حاج نقشه ترور صدام را کشیده بود در آن ترور فرزند صدام 13 تیر خورد. آن زمان در اهواز بودیم، چند روز بعد از این ترور نافرجام حاج حمید در پذیرایی نشسته و تلویزیون نگاه می‌کرد که از شدت خستگی خوابش برد. ساعت حدود 12 شب نارنجکی داخل پذیرایی خانه انداختند. همراه با دخترهایم در اتاق خواب بودیم. با شنیدن صدای مهیب از اتاق خارج شدیم و او هم به سمت هال دوید. در آن حادثه پتو سوخت ولی حاج حمید صدمه‌ای ندید. تکه‌های نارنجک به سقف و دیوار اتاق‌ها پخش شده بود. همسایه‌ سپاهی‌مان حادثه را به حفاظت سپاه اطلاع داد. حفاظت احتمال می‌داد که بخاطر ترور صدام که نقشه حاج حمید بود این ترور از طرف منافقین یا نفوذی‌ها انجام شده است. چند روز بعد متوجه شدیم در چند نقطه شهر این اتفاق تکرار شده است. آن زمان این مسئله رسانه‌ای نشد. فردای آن روز هوا بسیار سرد بود. از طرف حفاظت سپاه هم یک سرباز را برای نگهبانی به درب منزلمان فرستادند. حاج حمید گفت “نیازی به نگهبانی نیست. برو.” آن سرباز رفت و مجدد سرباز دیگری آمد. حاج حمید با دیدن سرباز عصبانی شد و گفت “در این هوای سرد نیازی به نگهبانی نیست!اتفاقی نمی‌افتد. بروید.” با سپاه هم تماس گرفت که سربازی نفرستند. پس از ترور نافرجام حاج حمید برخی از اقوام تماس گرفتند و خبر دادند که صدام برای سر حاج حمید جایزه گذاشته است. اقوام از من می‌خواستند که مانع فعالیت‌‎هایش شوم اما هر بار که سر این موضوع بحث می‌کردیم حاج حمید به من اطمینان می‌داد که نگران نباشم و چیز مهمی نیست.. . . پ.ن : سردار مدافع حرم حاج حمید تقوی مبتکر بسیج مردمی عراق بعد از سالها حضور در جبهه ها و ماموریت های سپاه قدس سرانجام توسط تکفیری ها در عراق به شهادت رسید.. . . . . .
حافظان امنیت: ✍شهید محمدجعفر نصر اصفهانی، ۱۰ شهریورماه ۱۳۳۹ در بدنیا آمد و در سال ۱۳۶۱ وارد دانشکده افسری گردید. در زمان وی رسته پیاده را برگزید و دوره مقدماتی را در لشگر ۲۸ پیاده که در دو جبهه درگیر بود و از پر مخاطره‌ترین یگان‌ها بود انتخاب کرد و به آن یگان منتقل و به عنوان فرمانده گروهان پیاده در خط مقدم جبهه مشغول به خدمت گردید. در سال ۱۳۶۷ در یک عملیات رزمی در منطقه و پنجوین عراق به شدت مجروح و به پشت منتقل گردید و در همین زمان به واسطه تک شیمیایی عراق، آلودگی شیمیایی نیز پیدا نمود. وی از سال ۶۷ تا ۷۳ در مشاغل زیر خدمت نمود: ●بازرسی لشگر ۲۸ ●دوره عالی پیاده در ●فرمانده گروهان دانشجویان در دانشکده افسری ●قرارگاه شمال غرب ارتش ●بازرسی گردان تکاور تیپ ۴۵ ✍سال ۷۳ با ترفیع به درجه سرهنگی بعنوان فرمانده تیپ ۱ لشگر ۲۳ انتصاب شد. سال ۷۴ بعنوان فرمانده تیپ ۱ لشگر ۷۷ پیاده؛ در این مسولیت با اینکه در شرایط جسمانی خوبی نبود و چند ماه قبل از آن مورد عمل جراحی از ناحیه معده قرار گرفته بود خدمت نمود. در سال ۷۵ حال عمومی وی به واسطه آلودگی شیمیایی از گذشته مجدداَ به وخامت گذاشت و بعد از مدتی بستری شدن در بیمارستان و منزل و تحمل درد و رنج فراوان در روز ۱۹ آبان ماه سال ۷۵ در راه دفاع از وطن، جاودانه شد. 🎖 🇮🇷 ⚊⚊⚊⚊⚊⚊ ⚊⚊⚊⚊⚊⚊
واکنش‌های بین‌المللی به ترور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌از اسماعیل هنیه چه میدانید مروری کوتاه بر زندگینامه اخرین شهید قدس 🚨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان منتشر نشده شهید در دیدار با رهبر انقلاب در فروردین ماه امسال: حداقل 60 نفر از اعضای خانوده‌ ما در جنگ غزه شهید شدند
. اتل متل بچه ها ، که اونا رو دوست دارن /  آخه بغیر از اونا ، هیچ کسی رو ندارن مامان بابا رو می خواد ، بابا عاشق اونه /  به غیر بعضی وقتها ، بابا چه مهربونه وقتی که از درد سر ، دست میذاره رو گیج گاش / اون بابای مهربون ، فوحش میده به بچه هاش همون وقتی که هر چی ، جلوش باشه میشکنه / همون وقتی که هر کی ، پیشش باشه میزنه غیر خدا و مادر ، هیچ کسی رو نداره / اون وقتی که بابا جون ،  موجی میشه دوباره دویدم و دویدم ،سر کوچه رسیدم / بند دلم پاره شد ، از اون چیزی که دیدم بابام میون کوچه ، افتاده بود رو زمین / مامان هوار میزدش ، شوهرم رو بگیرید مامان با شیون و داد ، می زد توی صورتش / قسم می داد بابا رو ، به فاطمه به جدش تو رو خدا مرتضی ، زشت میون کوچه / بچه داره میبینه ، تو رو بجون بچه بابا رو دوره کردن ، بچه های محله / بابا یهو دویدو ، زد تو دیوار با کله هی تند و تند سرش رو ، بابا می زد تو دیوار / قسم می داد حاجی رو ، حاجی گوشی رو بردار نعره های بابا جون ، پیچید یهو تو گوشم / الو الو کربلا ، جواب بده بگوشم مامان دوید و از پشت ، گرفت سر بابا رو / بابام با گریه می گفت ، کشتند بچه هارو بعد مامانو هلش داد ، خودش خوابید رو زمین / گفت که مواظب باشید ، خمپاره زد بخوابین الو الو کربلا ، پس نخودا چی شدن / کمک می خوام حاجی جون ، بچه ها قیچی شدن تو سینه و سرش زد ، هی سرش رو تکون داد / رو به تماشا چیا ، چشماشو بست و جون داد بعضی تماشا کردن، بعضی فقط خندیدن / اونایی که از بابام، فقط امروز رو دیدن سوی بابام دویدم، بالا سرش رسیدم / از درد غربت اون، هی به خودم پیچیدم درد و غربت بابام، نشونه های درده / شرافت و خون دل، نشونه های مرده ای اونایی که امروز، دارین بهش می خندین / برای خنده هاتون ، دردشو می پسندین امروزشو نبینید ،بابام یه قهرمونه/ یه روز به هم میرسیم ، بازی داره زمونه . شاعر: شهید جانباز ابوالفضل سپهر پ.ن : از صدا و سیما شاکی ام یکبار برای دل خوشی ما از این رزمنده شاعر چیزی نگفت . پ.ن : عکس ها مربوط به جانباز سرافراز سرباز تخریبچی ارتش و دختر ایشان، جناب اقای جبار همتی که با وجود هفتاد درصد جانبازی از ناحیه چشم ها و دستان کارشناس ارشد حقوق جزا از دانشگاه تهران هستند . . . .
. شهید «» (با نامِ جهادی «جواد») به تاریخ 2 دی ماه  1373  شمسی، در روستای «سکسکیه» (جنوب «») متولد شد.. «علی» که از رزمندگان حزب الله بود سرانجام در شهریور 1395 شمسی، طی نبرد با «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» بال در بال ملائک گشود. آن چه پیش رو دارید، متنی است که بر روی تکه کاغذ کوچکی که پس از شهادت، از جیب شهید «علی حیدر» پیدا شد که به خون پاکش نیز آغشته شده است... در این دست نوشته آمده است: ای مولای من! من بهشت و نعمت ها و درختان و جاودانگی اش را نمی خواهم. من به چیزی بزرگ تر طمع دارم. بهشتِ من، بودن در کنار «اباعبدالله(صلوات الله علیه)» است.. . . . . . . .