eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.1هزار عکس
11.1هزار ویدیو
176 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
من الذی ایتمنی علی صغر سنّی، ابتا»  چـه کـسی مرا در این کوچـکی یـتـیـم کرد، ای پدر؟ فرزند🌷شهید حیدر جلیلوند🌷 . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
باز کن پنجره چشمت را دل من منتظر است خبر وصل تو را صبح به گلها گفتم تاب از قلب گلـ و باغ برفت... و خدا هم خندید خنده مهر خدا بدرقه‌راهت باد... 🌷 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی🌺
تو آسمانی و من ؛ ریشہ در زمین دارم همیشہ فاصلہ‌ای هست داد از ایـن دارم . . . 🌷 🕊🕊
🍃به تابلوی خانوادگیش که جلوی چشمانم خودنمایی میکند دقیق میشوم. همسرش زهرا، دخترانش ثنا و حنانه و قاب عکسی که میان این سه جا خوش کرده. تابلو ناقص بود، را کم داشت... 🍃پدری که دستش را دور گردن ثنا حلقه کند و حنانه را در آغوش پر مهرش بگیرد. این صحنه ناب بر دل دخترانش ماند اما بر دل حنانه که فقط عطر تن پدر را در خاطر داشت این حسرت عظیم تر و عمیق تر جلوه می‌نمود. 🍃قصه پدری که در این تابلوی خانوادگی فقط قاب عکسش بود از آذر شصت و پنج در خانه ای سازمانی آغاز شد. فرزند سوم خانواده، حیدر؛ که به قول خودش با همه اعضای فرق داشت! 🍃از آزمون الهی تا میدان عمل که هنگام حقیقت یافتن شعار بود، حیدر متفاوت عمل کرد و در تمامشان خوش درخشید. ولی در میدان خوش تر. دلاورانه جنگید و حیدرگونه جام شهادت نوشید. 🍃و من به این می‌اندیشم که گاهی اسم ها گویای سرنوشت صاحبانشان هستند. و این از خود گذشتن ها مقدمه امنیتی است که به قیمت نبودن یک پدر و یا محقق می‌شود. ✨سالگرد شهادتت مبارک ♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۶ آذر ۱٣۶۵ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ خرداد ۱٣٩۶ 📅تاریخ انتشار : ٢۰ خرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : حماه_سوریه 🥀مزار شهید : کرج_گلزار شهدای ملارد
|تاجری که به نگهبانی مشغول است! 🌿خیلی ها مهمان هیئت میشوند یا به زیارت حرم ائمه علیهم السلام میروند... کم نیستند افرادی که در راهیان نور گریه میکنند یا آنهایی که در گلزار شهدا «اللهم ارزقنا شهادت» میگویند. اما از بین تمام این افراد عده خاصی زرنگی میکنند و از دل این قسمت های نورانی برای خودشان عاقبت بخیری میخرند!🍃 مادر حیدر تعریف میکند که حیدر بعضی وقت ها می‌آمد و می‌گفت: مامان بیا بریم یک جایی که سرحال بشوی!💫 بعدش هم با هم به گلزار شهدا می‌رفتیم و میپرسید: حالت عوض شد؟ منم میگفتم: اره راست می گی، آدم اینجا حالش خوب میشه... 🦋اما انگار حیدر در گلزار شهدا فقط به دنبال حال خوب نبود؛ شاید حیدر همان حال خوب را هم میخواست تا سرمایه جهادش بشود و نشاط عبادتش🕊 خیلی دلم میخواهد بدانم که حیدر آن روزها با شهدا چگونه نجوا می‌کرده است؟ چه ها میگفته است چه ها می‌دیده است؟ شبیه حاج قاسم با آنها عهد می‌بسته است؟ یا شبیه مصطفی صدرزاده جواز مدافع حرم شدنش را گرفته است؟...✨ ‼️اما شاید بیش از این «گفته ها» تفاوت ما با حیدر جلیلوند در «کرده ها و نکرده» هاست. همان که اسمش را تقوا میگذاریم یا نگهبانی از دل و فعل...❤️‍🩹 همان که سرمایه‌اش را همه داریم و فقط لازم است تجارت بیاموزیم و در عمل ارزان نفروشیم، تا شبیه جلیلوند ها بشویم.
●در زمینه رزم نظامی خیلی تبحر داشتند و در هر پست و جایگاهی به شدت احساس مسئولیت می‌کردند ، از نظر نظامی همکاران و فرماندهان ایشان را نخبه نظامی می‌نامیدند چون دارای تجارب و تخصص‌های فراوانی بود فوق العاده خوش رو و دوست داشتنی بود و رفیق و دوست زیاد داشت ●تو منزل حمید صداش میکردیم و اسم شناسنامه اش حیدر بود دلسوز و پایکار نظام بود و عاشق جهاد و شهادت که بلاخره به آرزوش رسید شهادت با لب تشنه در کشور غریب و با زبان روزه الله اکبر خدایا به لحظه آخر و چشمان گریان خانواده ، شهید بزرگوار آقا حیدر رو شفیع و ضامن و دعاگوی ما قرار بده 🌷 🕊🕊