eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.1هزار عکس
11.1هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
من بزرگ می شوم وتو همان جوان رعنا میمانی چقدر ذوق میکنم که تو مثل باباهای دیگر پیر نمیشوی یکروز با امام زمان می آیی ومن غرق در مستی آمدنت با حجاب زینبی ام آبرو میشوم برایت . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
راوے : عزت شهید، بزرگترین سرمایه برای من و فرزندانم است. دو هفته بعد از تولد دومین فرزندمان به شهادت رسید. ام البنین دردانه شهید نادر حمید: می‌دانم! بابا همین الان پیش خداست، پیش فرشته هاست و دارد می‌خندد غسل شهادت و قرائت قرآن کار روزانه همسرم بود . اگر لایق شهادت شدم و بنا شد تصویری از من منتشر کنی این جمله را کنار تصویر من بنویس: يا محسن قد اتاك المسي ء وقد امرت المحسن ان يتجاوز عن المسي ء انت المحسن وانا المسي ء بحق محمد وآل محمد صل على محمد وآل محمد وتجاوز عن قبيح مـا تـعـلـم مـني . اى خدايى كه به بندگان احسان مى كنى بنده گنهكار به در خانه تو آمده و تو امر كـرده اى كـه نيكوكار از گناهكار بگذرد , تو نيكوكارى و من گناهكار , به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بديهايى كه مى دانى از من سر زده بگذر راوے : او که در یکی از بیمارستان‌های کشور سوریه بستری و در حالت کما به سر می‌برد، یک هفته بعد شهد شیرین شهادت را نوشید و به دوستان شهیدش پیوست. شهید حمید در عین جوانی یکی از نیروهای ویژه و کاربلد مدافع حرم بود که نام و نشانی نیک از خود در مصاف با دشمن به یادگار گذاشت. همین شهرتش در میدان نبرد باعث کینه تروریست‌ها شده بود تا آخر تیر دشمنی‌شان بر پیکرش بنشیند و او را به آنچه که لیاقتش بود، برسانند . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
شاید پدر در زمان خداحافظی، فرزندش را در آغوشش گرفته باشد و شاید کودک هم میخواست پدر را بلند کند ولی نتوانست و شاید دختر در آن سن کم با خود گفت حتما چند سال بعد می توانم.... و اما حالا بعد از سی و چهار سال دختر توانست پدر را بلند کند، آنهم به سبکی یک و چند تکه استخوان..... دیدار فرزند و پدر پس از ۱۲۲۱۷ روز جدایی از هم؛ در معراج الشهدا در مرداد ۱۳۹۶ ، متولد شهر تاکستان و ساکن قزوین شهادت: عملیات خیبر، جزیره مجنون عراق دختر شهید: خاطرات من از همه بیشتر است چون من در رویاهایم خیلی با پدرم بودم خیلی به خوابم می‌آمد به خصوص وقتی بچه بودم شب‌هایی که فردایش روز پدر بود و من بغض می‌کردم به خوابم می‌آمد حتی مراسم معراج شهدا را قبلا در خواب دیده بودم
چهل روز بعد از شهادت علی ، دخترم مائده به دنیا آمد . در تمام این پنج سال سعی کردم یک جوری جای خالی پدر را برایش پر کنم اما گاهی اوقات این کار خیلی سخت می شد. مدتی پیش که او را به خانه کودک برده بودم بیشتر بچه ها با پدرشان آمده بودند و این خیلی دخترم را اذیت کرد . صبح روز بعد که از خواب بیدار شد با گریه بهانه بابایش را گرفت . فهمیدم که خوابش را دیده . خواستم آرام اش کنم اما بی فایده بود . در حالی که هق هق می کرد گفت : « من اون رو دوست داشتم . چرا رفته؟ چرا من ندیدمش؟ چرا اون منو دوست نداشته؟!» . و من در جواب کودکم واقعا کم آوردم ... 🌷 🌷🌺
پدرم آسوده بخواب که من رسالت زینبی ام را میدانم.... آری من دختر مردی هستم که گفت: در راه عشقمان حسین عباس میدهیم نخ معجر نه . 🌸 روز: مبارک 🌸 . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
🔸همسرم؛ 🔸به زینب بگو که پدر هر با جمیع شهداء به دیدار حضرت الحسین خواهد رفت و اگر میخواهد در فضای نورانی و پر از معنویت، من هم در نزد اباعبدالله بنشینیم و فخر کنم، باید زینب باشد. . 🔸به او بگو که جهان صحنه کارزار حق و باطل است و اگر در تمام زندگی در کنار حق نبودی، زندگی را به پوچی خواهی گذراند. . 🔸به زینب بیاموز که چگونه پیام رسان خون پدر باشد. به او داستان پر افتخار اسیری طفلان حسین را بیامرز و داستان خداحافظی سکینه با پدر، در آخرین دیدار را یاد بده . 🔸به او بگو همه خواهیم مرد. اما مرگ حسین بن علی با مرگ ابن عباس صد فرق است. . . منبع: شهدا نیوز . . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ .
دیگر این درد فراق تو مرا خواهد کشت.... ای باخبر از روز و شب من تو کجایی.... . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
من الذی ایتمنی علی صغر سنّی، ابتا»  چـه کـسی مرا در این کوچـکی یـتـیـم کرد، ای پدر؟ فرزند🌷شهید حیدر جلیلوند🌷 . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
👦 رفقا یه بچه هایی بودن و هستن که یه نفر و تو خونشون کم داشتن ...یه نفر که بغلشون کنه...ببوستشون...دستای گرمشو حس کنن...باهاش بازی کنن...پای برگه امتحانیشون امضا بزنن... درد دلشونو بهش بگن و باهاش حرف بزنن... . 👩پای سفره ی عقدشون ازش اجازه بگیرن و بله رو بگن ...تو زندگیشون جای یه مرد خالیه...جای یک تکیه گاه...جای یک کوه...جای یه پدر ... ما هم به اون بچه ها میگیم فرزند شهید ⚘🕊 . 🌹 پ ن : روز کودک را به همه فرزندان شهدای دیروز و فرزندان شهدای مدافع حرم و مدافع وطن تبریک میگم...مدیونتونیم.این کلیپ با افتخار تقدیم به همه ی فرزندان شهدا ... . . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
همسر شهید مدافع حرم عبدالله باقری: دختر کوچکم می گوید: بهشت تلفن ندارد تا من با باباحرف بزنم؟ خب من دلم تنگ شده و می خوام صداش رو بشونم بابا دلش برای ما تنگ نمیشه ؟؟ 😔 . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
. .دلت باید پر از توکل به خدا باشه تا هنگام روبرو شدن با این دست صحنه‌ها ، کم نیاره . اره حالا باید بگیم این صحنه چند؟ . نازنین زهرا فرزند شهید مدافع حرم حسین مشتاقی . قدردان شهدا و خانواده شهدا باشیم.! . ۲۵
روز تولد باباش بود رفته بودیم مزار بابای مهربونش ازم پرسید صورت بابا کجای قبره؟ نشونش دادم .. دیدم خم شده داره لپاشو میبوسه😔 وقتی دلیلشو پرسیدم گفت : گفت اخه تولد هرکس که میریم موقع خداحافظی لپشو باید بوس کنی و بهش بگی تولدت مبارک...😭 منم همین کار رو کردم دیگه .. . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
قربون برم ماشالله بابام چه قدبلنده دندوناشو ببینین عینهو مرواریده بابا به این خوشگلی هیچ جا کسی ندیده نیگا کنین عکسشو چقدر قشنگ و زیباست خونه عجب معطر به عطر و بوی باباست . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
راوی: . مادرش با رفتنش به سوریه مخالفت میکرد. یک روز داعش را در لپ تاپش به ما نشان داد، بعد به مادرش گفت:هر سال روز برای عزاداری امام حسین (ع) میروی و گریه میکنی؟مادرش گفت بله؛ روح الله گفت: مادر به حضرت زینب بگو برایت گریه میکنم ولی نمی گذارم پسرم بیاید! در جواب اطرافیان که می گفتند: بچه ات کوچک است نرو، میگفت: زن و بچه برای است.حتی در برابر گریه ها و بی تابی های حنانه در بدرقه اش هم خودش را نگه داشت و اصلا پشت سرش را نگاه نکرد تا مبادا از رفتن منصرف شود. . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
○•°بسم اللّہ°•○ هیچ چیز نمیتواند جای داشتن را پر کند... هیچ چیز...نه هیچ سهمیه‌ای نه هیچ پولی... . هیچ چیز نمیتواند برای یک بچه لذت بخش تر از آغوش گرم پدرش و نوازش‌های مهربانانه او باشد... هیچ چیز لذت یک "بابایییی" گفتن را ندارد... هیچ چیز لذت لوس شدن برای بابا را ندارد... . هیچ چیز برای یک بچه لذت بخش‌تر از کشتی گرفتن یا فوتبال بازی کردن با بابایش نیست... رفتن تا سر کوچه با بابا و خرید کردن.... یا تا مدرسه رفتن با بابا... حسرت لبخند او... حضورش در خانه... حتی حسرت اخم و دعواهایش.... . هیچ چیز نمیتواند حسرت کادو خریدن برای یک دختر نوجوان را کم کند... دختری که هیچ وقت نتوانسته لذت دادن به پدرش را تجربه کند... . هیچ چیز مثل یک پدر نمیتواند برای یک تازه تکیه‌گاه و پشت و پناه باشد...هیچ کدام از ما نمیتوانیم حتی تصور کنیم جان پدرمان را با چیزی دیگری عوض کنیم و جایش مثلا سهمیه یا بگیریم!!!میتوانیم؟؟ ما تا ابد... تا همیشه تاریخ مدیون و خانواده_های آنها هستیم!!!ومدیون فرزندان آنها... . ❤️
🌸به روایت همسر شهید: دلتنگی خانواده شهدا هیچ‌گاه رفع نمی‌شود. چند شب گذشته فاطمه زهرا دلتنگ پدر شده بود. شب با بغض و گریه خوابید. ‌ ‌ ‌در خواب پدرش را دیده بود که به او می‌گوید، فاطمه زهرای بابا، من زنده هستم. تو مرا نمی‌بینی، اما من می‌بینمت. همیشه همراهت هستم. من هم سخنان پدرش را تایید کردم، اما فاطمه زهرا با بی قراری می‌گفت، می‌خواهم بابا من را در آغوش بگیرد. می‌خواهم دستانم را بگیرد.‌ ‌ . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
💐چشم پاک دختری از جمله ای تر مانده است چشم های پاکش اما خیره بر در مانده است 🌷روی دیوار اتاق کوچک تنهایی اش عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است. . جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
فرمانده عملیات ویژه سامرا ملقب به اسد السامراء شیرسامرا تاریخ تولد : پانزده خرداد ماه ۱۳۶۱ محل تولد: کرمانشاه وضعیت تاهل: متاهل دارای یک فرزند پسر بنام محمد هادی شهادت در تاریخ : بیستم دی ماه سال۱۳۹۳ محل شهادت: العوینات در حومه ی سامرا مزار شهید :گلزار شهدای کرمانشاه . . .شهید مهدی نوروزی چند صباحی قبل از شهادتش در سامرا، تنها فرزند و کودک شیرخواره خود «محمدهادی نوروزی» را در آغوش گرفته و وصیت خود با او را میان خانواده و در مقابل دوربین بیان می‌کند. فیلم و متن این وصایا و دعاهای پدرانه شهید مدافع حرمین سامرا در آستانه اربعین شهید برای نخستین بار منتشر می‌شود که در ادامه می‌آید:   «اگر ما یک روزی شهید شدیم و آقا محمدهادی این فیلم را دید انشا الله منتقم خون امام حسین (علیه‌السلام) است. انشاالله آمده است انتقام حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) را بگیرد. انشاالله یار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، یار رهبر و یار آقای سید علی خامنه‌ای باشد. انشاالله همیشه مدافع نظام باشد. مدافع انقلاب باشد. تهدید بزرگی برای دشمنان نظام، انقلاب و اهل‌بیت (علیه‌السلام) باشد. وجودش خود تهدید [برای دشمنان] باشد.» . .ڪپے با ذڪر«صلوات» . . . . . . . . .
یادمان باشد ڪہ مدیونیـم تا ابـد .. بہ فرزندانے ڪہ در لحظہ لحظہ هاے زندگــــی شان بجـای " پـدر" " قاب عڪس پـدر" خواهد درخشیــد ... ِجهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان  شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ . ؟
چند روز پیش بچه دار شده بود. دم سنگر که دیدمش،لبه ی پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون. گفتم:"هان،آقا مهدی خبری رسیده؟"چشم هایش برق زد. گفت:" خبر که... راستش عکسش رو فرستادن". خیلی دوست داشتم عکس بچه اش را ببینم. با عجله گفتم:"خب بده، ببینم". گفت:" خودم هنوز ندیدمش". خورد توی ذوقم. قیافه ام را که دید، گفت:" راستش می ترسم؛ می ترسم توی این بحبوحه ی عملیات،اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش". نگاهش کردم. چه می توانستم بگویم؟ گفتم:" خیلی خب،پس باشه هر وقت خودت دیدی، من هم می بینم . کتاب تو که آن بالا نشستی،صفحه ۳۹ هدیه به شهدا صلوات 💚
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 که یه تنه 6 ساعت جلوی داعش ایستاد یکی از فرماندهان تیپ استان حماء بود. که در تاریخ سوم آبان سال 1394 در استان حماء به رسید. نزدیک ساعت 12/30 شب به آنها حمله می‌شود و پدرم به همراه دو نیروی ایرانی و حدود 400 نیروی سوری بودند که بعد از آن حمله تمام نیروهای سوری فرار می‌کنند. همرزم پدرم همان ساعت اول زخمی می‌شود و تا ساعت 6 صبح بیهوش بود . وقتی به هوش می‌آید متوجه می‌شود که پدرم در تمام این مدت به تنهایی جنگیده است. همرزم پدرم تعریف می‌کند که پدر، او را کول می‌کند تا از معرکه نجات دهد، در همین حین پدر را هم می‌زنند و به می رسانند . راوی : 🌹@kakamartyr3
تمام روزهای کودکی من تمام آرزوهای من شد همین! قاب عکس بابا ... فرمانده گردان میثم