eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
68.9هزار عکس
10.9هزار ویدیو
176 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 لباس های خالی قبرهای خالی مزارهای بی مادر است تشییع 150 است که نمی دانیم کجا منتظرشان هستند . انتظار 150 است که هنوز چشم به راهند کاش همه برگردند اگر می خواهید را از دست ندهید. خدا می داند چند به دیدار پسرهایشان می آیند ، بی آنکه بدانند کدام تابوت ، علی اکبر آنها را در برگرفته است . ، هوای شهر را عوض می کنیم . 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
‏ تشییع فرزند روی دستان مادر @kakamartyr3
و تو ... چه میدانی؟! سی و هشت سال چشم انتظاری یک مادر یعنی چه ...
برف بارید به این شهر، کجایی مادر؟ کاش سَردَت نَشَود دل نگرانم برگرد ..!
. منِ بی تو را باران گرفته است ... . علیرضا عابدی که این عکس متفاوت را از یک مادر شهید ثبت کرده، درباره آن نوشته: « مادر ، هر وقت بارون می‌اومد می‌رفت زیر بارون می‌ایستاد و چشمای اَبریش بارونی می‌شد. وقتی ازش می‌ پرسیدن آخه مادرِ من چرا وایستادی زیر بارون؟ آروم زیر لب زمزمه می‌ کرد: گلی گم کرده‌ام می‌ بویم او را ... آخه الان بدن مجید من زیر بارونه .... بدن مجید من معلوم نیست کجاست ... می‌خوام بگم مادرم، عزیزم، من به یادتم...»
مادری قرآن می‌خواند همه‌‌ی شهدا گوش می‌دهند ...
به انتظار نبودی؛ ز انتظار چه دانی؟
سر به سر خیالم نگذار به دیدنم بیا ؛ که هنوز از پسِ رفتنت برنیامده‌ام ..... عکاس: سعید صادقی
🌷 دل من پشت سرت کاسه‌ی آبی شد و ریخت کی شود پیش قدم‌های تـو اسپند شوم ؟!
مادرم مرا یکبار به دنیا آورد اما برادرم را ۳۶ سال است هر صبح به دنیا می‌آورد بزرگ می‌کند ... به جنگ می‌فرستد و او هر بار بر نمی‌گردد ...
مادرم مرا یکبار به دنیا آورد اما برادرم را ۳۶ سال است هر صبح به دنیا می‌آورد بزرگ می‌کند ... به جنگ می‌فرستد و او هر بار بر نمی‌گردد ...
عکس متعلق به آخرین اعزام پسرم بود موقع اعزام، عکاس ازش خواست تا از ماشین بیاد پایین، تا با من عکس بگیره انگار عکاس هم متوجه آسمانی شدنش شده بود... قبل جبهه هم کمتر خونه بود، راستش همیشه بود بگم شب و روز؛ بی راه نگفتم... آره فقط خدا خواست اینجوری تربیت بشه... موقع رفتنش بهش گفتم هر جا میخواهی برو، خدا به همرات من سه تا از بچه هام رو، هم زمان به جبهه های حق علیه باطل فرستادم افتخار میکنم، خدا ان شاالله این هدیه ناقابل من رو قبول کنه پسرم فدای علی اکبر امام حسین(ع)... چند سالی بود بارون که می بارید، وقتی باد می وزید و صدایی می شنیدم می رفتم دم در همش می ترسیدم بچه ام بیاد و پشت در بمونه خدا هیچ مادری رو چشم انتظار نذاره... راوی: مادر 🌷
حدیث عاشقی معراج شهدای تهران آبان 1374 آن شب درسالن معراج شهدای تهران، وقتی باقی مانده پیکر شهید "مسعود تقی زاده" را روی زمین پهن کردند، همسرش گفت: - اگر اجازه بدهید، می خواهم مقداری از خاک بدن شوهرم را بردارم. که اجازه دادند. جلو که رفت، شروع کرد به گشتن میان استخوان ها. وقتی پرسیدند: - چیکار می کنی؟ گفت: می خوام از این خاک هایی که ازش باقی مونده، مقداری بردارم. گفتند: خب بردار، ولی دنبال چی می گردی؟ گفت: - می خوام از اون جایی که قلبش بوده، خاک بردارم. شهید "محسن تقی‌زاده" متولد: 1 آبان 1342 شهادت: بهمن 1361 عملیات والفجر مقدماتی در فکه بازگشت پیکر: 12 سال بعد، بهمن 1373 شب شهادت حضرت علی (ع) مزار: بهشت زهرا (س) قطعه‌ی 50 ردیف 47 شماره‌ی 19 شهید "مسعود تقی‌زاده" متولد 4 آبان 1337 شهادت 29 آبان 1362 عملیات والفجر 4 در کانی مانگا بازگشت پیکر: 12 سال بعد، آبان 1374 شب شهادت حضرت زهرا (س) مزار: بهشت زهرا (س) قطعه‌ی 50 ردیف 44
از دقیقه‌ای به نبودت اضافه شد چیزی که بیشتر شده تنهایی من است ... 🌙
چه غم ز رفتن چشم است پیر کنعان را؟ شکوفه برگ خود از بهر بار می ریزد (صائب تبریزی) تصویر: مادر شهید باقری‌نیا
برف بارید به این شهر، کجایی مادر؟ کاش سَردَت نَشَود دل نگرانم برگرد..!
و چه مادران چشم انتظاری که حتی در برف و بوران به هوای در آغوش کشیدن پاره ای از پیکر فرزندشان آمدند و دست خالی برگشتند... ... .
آغشته شده ام به تــو به عطر تنت همچون جزیره ای که اسم و رسم اش را با بهارش می‌شناسند 🌷🌷
گمشده دارم چه کس دارد خبر؟ از شقایق‌های جاویدالاثر ...
سر به سر خیالم نگذار به دیدنم بیا ؛ که هنوز از پسِ رفتنت برنیامده‌ام ..... عکاس: سعید صادقی
گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را به هر گل می‌رسم، می‌بویم او را ...
🔥 اسپند روی آتیش دلش ریخته و می‌گوید: چشم بد دور ؛ برگشتی جانم !!! . 📷 تشییع پیکر شهید_سوادکوه_دهه ۶۰
📸 آخرین عکس خانوادگی رفتی و حالا هر پنجشنبه که می‌شود ما و خاطرات جمع می‌شویم دورِ نبودنت... زمستان ۱۳۶۱، قائمشهر عکس یادگاری و وداع خانواده با قهرمان "شهید خسرو غفوری" که در ۲۲ ‌بهمن ۱۳۶۱ در جنگل‌ امقر جنوب فکه در عملیات والفجر مقدماتی به درجه شهادت نائل آمد.